الممتحنة ١١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۵۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

و اگر بعضی از همسران شما از دستتان بروند (و به سوی کفار بازگردند) و شما در جنگی بر آنان پیروز شدید و غنایمی گرفتید، به کسانی که همسرانشان رفته‌اند، همانند مهری را که پرداخته‌اند بدهید؛ و از (مخالفت) خداوندی که همه به او ایمان دارید بپرهیزید!

|و اگر يكى از همسران شما از دستتان رفت و به كفار پيوست و [آنها مهر مورد مطالبه شما را ندادند و شما از كفار] غنيمت يافتيد، پس به كسانى كه همسرانشان رفته‌اند معادل آنچه خرج كرده‌اند [از غنايم‌] بپردازيد. و از خدايى كه به او ايمان داريد بترسيد
و در صورتى كه [زنى‌] از همسران شما به سوى كفار رفت [و كفار مَهر مورد مطالبه شما را ندادند] و شما غنيمت يافتيد؛ پس به كسانى كه همسرانشان رفته‌اند، معادل آنچه خرج كرده‌اند بدهيد، و از آن خدايى كه به او ايمان داريد بترسيد.
و اگر از زنان شما کسانی (مرتد شده) به سوی کافران رفتند و شما در مقام انتقام بر آمدید و غنیمت بردید، به مردانی که زنانشان رفته‌اند به قدر همان مهر و نفقه‌ای که خرج کرده‌اند بدهید، و از خدایی که به او ایمان آورده‌اید بترسید و پرهیزکار شوید.
اگر برخی از همسران شما با پیوستن به کفار از دست شما رفتند [و کافران مهریه مورد مطالبه شما را ندادند] و شما غنیمتی یافتید، پس به کسانی که همسرانشان را [به خاطر پیوستن به کفار] از دست داده اند، معادل مهریه ای که داده اند از غنایم بپردازید، و از خدایی که به او ایمان دارید پروا کنید.
و اگر يكى از زنان شما به كفار پيوست و آنگاه به انتقام از كافران برخاستيد، به كسانى كه زنانشان رفته‌اند به ميزان هزينه‌اى كه كرده‌اند بپردازيد و از خدايى كه به او ايمان آورده‌ايد بترسيد.
و اگر از دست شما زنی به سوی کافران رود، و سپس با آنان تلافی کردید و غنیمت گرفتید، آنگاه به کسانی که همسرانشان [به سوی کفار] رفته‌اند، معادل خرجی را که کرده‌اند [از غنایم‌] بپردازید، و از خداوندی که شما به او ایمان دارید پروا کنید
و اگر كسى از زنان شما سوى كافران رفت- به كفار پيوست و هزينه شما به دستتان نيامد- سپس غنيمتى [از كافران‌] به دست آورديد، پس به كسانى كه زنانشان رفته‌اند مانند آنچه هزينه كرده‌اند بدهيد، و از خداى كه به او ايمان داريد پروا كنيد.
اگر همسری از همسرانتان به سوی کافران رفت (و مرتدّ گردید، و کافران مهریّه‌ی شما را بازپرداخت نکردند) و شما (با ایشان جنگیدید و مغلوبشان کردید و) به عقوبت گرفتارشان ساختید، (ای سران و سرداران مؤمنان، از غنائم آن کافران) مهریّه‌ای را که چنین مؤمنانی پرداخته‌اند به اینان بازپرداخت کنید، و از خداوندی بهراسید که شما بدو ایمان دارید.
و اگر کسی از همسرانتان سوی کفّار رفت، پس پیگیری کردید، در نتیجه به کسانی که همسران‌شان (از دستشان) رفته‌اند، برابر آنچه خرج کرده‌اند بازدهید. و از آن خدایی که به او ایمان دارید بهراسید.
و اگر از دست شما رفت چیزی از زنان شما بسوی کافران پس در برابر از آنان برده گرفتید پس بپردازید بدانان که رفتند همسرانشان مانند آنچه را هزینه کردند و بترسید خداوندی را که شمائید بدو ایمان‌آرندگان‌


الممتحنة ١٠ آیه ١١ الممتحنة ١٢
سوره : سوره الممتحنة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَاتَکُمْ»: از دست شما بدر رفت. «شَیْءٌ»: چیزی. مراد همسر نامحترم و ناقابلی است که به میان کفار گریخته است و کفر را بر دین ترجیح داده است. «عَاقَبْتُمْ»: به عقاب گرفتار کردید. یعنی جنگیدید و کافران را به عقوبتِ شکست و اسارت مبتلا ساختید. «آتُوا»: مخاطب، سران و رؤسای مؤمنین و کاربدستان مسلمین است (نگا: المصحف المیسر).


تفسیر

نکات آیه

۱ - پیش بینى قوانین اسلامى، نسبت به حقوق مردان مؤمنى که به حکم اسلام، همسر کافر خود را رها کرده اند. (و إن فاتکم شىء من أزوجکم)

۲ - مخارج و مهریه اى که مرد مؤمن براى همسر کافر خویش، صرف کرده و اکنون به حکم اسلام از او جدا شده است، باید از بیت المال و غنایم جنگى، به مرد مؤمن پرداخت شود. (و إن فاتکم شىء من أزوجکم إلى الکفّار فعاقبتم) واژه «عاقبتم»، به معناى «اصبتم منهم غنیمة» دانسته شده است.

۳ - جبران مخارج مردان مؤمن، به مقدار اموالى که براى همسر کافر خود صرف کرده اند; نه کمتر و نه فزون تر. (و إن فاتکم ... فاتوا ... مثل ما أنفقوا)

۴ - ایمان به خدا، مستلزم رعایت تقوا و پرهیز از مخالفت با او (و اتّقوا اللّه الذى أنتم به مؤمنون)

۵ - هشدار الهى به مؤمنان، نسبت به رعایت تقوا، در زمینه ادعاهاى مالى خویش و پرداخت حقوق دیگران (فاتوا الذین ذهبت أزوجهم ... و اتّقوا اللّه) امر «اتّقوا اللّه...» احتمالاًنظر به دو زمینه دارد: ۱- مؤمنى که مى بایست مهریه صرف کرده براى همسر کافرش را از غنایم بردارد. در این صورت او نباید بیش از آنچه خرج کرده ادعا کند. ۲- مجموعه مؤمنان اند که در پرداخت حق مؤمن از غنایم، کوتاهى نورزند.

۶ - جامعه اسلامى، موظف به جبران خسارت هاى مالى وارد شده بر مؤمنان، در طریق ایمان * (و إن فاتکم شىء من أزوجکم ... فاتوا الذین ذهبت)

روایات و احادیث

۷ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله: «و إن فاتکم شىء من أزواجکم...» فلحق بالکفّار من أهل عهدکم فاسألوهم صداقها و إن لحقن بکم من نسائهم شىء فأعطوهم صداقها;[۱] از امام باقر(ع) در توضیح قول خدا«وإن فاتکم شىء من أزواجکم...» روایت شده: هرگاه [برخى از] زنان شما به کفّارى که با آنها معاهده دارید ملحق شدند، مهر او را از آنان مطالبه کنید و اگر زنانى از آن کفار به شما ملحق شدند، مهر او را به آنان بپردازید».

۸ - «عن یونس عن أصحابه عن أبى جعفر(ع) و أبى عبداللّه(ع) قال: قلت: ... و قد قال اللّه عزّوجلّ فى کتابه «و إن فاتکم شىء من أزواجکم إلى الکفّار فعاقبتم...» ما معنى العقوبة هاهنا؟ قال: إنّ الذى ذهبت إمرأة فعاقب على إمرأة اُخرى غیرها یعنى تزوّجها [بعقب] ... فعلى الإمام أن یعطیه مهر إمرأة الذاهبة;[۲] از یونس از اصحابش از امام باقر(ع) و امام صادق(ع) روایت شده که گفت: به امام(ع) عرض کردم: ... خداوند عزّوجلّ فرموده است: «و إن فاتکم شىء من أزواجکم إلى الکفّار فعاقبتم» مراد از این عقوبت در این جا چیست؟ امام فرمود: مردى که همسرش از دست او رفته [و به کفّار ملحق شده ]و در پى آن همسر دیگرى اختیار کرده ... برعهده امام است که مهر زنى را که رفته به آن مرد بپردازد [و معناى ]«عاقبتم» یعنى پس از رفتن آن زن، همسر دیگرى گرفته باشد».

موضوعات مرتبط

  • ازدواج: انفساخ ازدواج ۲
  • اسلام: جامعیت اسلام ۱
  • ایمان: آثار ایمان ۶; آثار ایمان به خدا ۴
  • بیت المال: مصارف بیت المال ۲، ۸
  • تقوا: اهمیت تقوا ۵; زمینه تقوا ۴
  • خدا: هشدارهاى خدا ۵
  • زنان: جبران مهریه زنان کافر ۸; مهریه زنان کافر ۷; مهریه زنان مهاجر ۷
  • غنیمت: مصارف غنیمت ۲
  • مؤمنان: جبران زیان مالى مؤمنان ۶; حقوق مؤمنان ۱; هشدار به مؤمنان ۵
  • مردم: حقوق مردم ۵
  • مسلمانان: مسؤولیت مسلمانان ۶
  • هجرت: هجرت به دارالکفر ۴
  • همسر: جبران مهریه همسر کافر ۲، ۳; جبران نفقه همسر کافر ۲

منابع

  1. تفسیرقمى، ج ۲، ص ۳۶۳; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۰۶- ، ح ۲۶.
  2. علل الشرایع، ص ۵۱۷، ب ۲۸۹، ح ۶; نورالثقلین، ج ۵، ص ۳۰۶، ح ۲۷.