الواقعة ٤١
ترجمه
الواقعة ٤٠ | آیه ٤١ | الواقعة ٤٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَصْحَابُ الشِّمَالِ»: (نگا: واقعه / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه
- موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند
- مراد از اولين و آخرين در آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) و وصف نعمتهاى بهشتى مقربان از ايشان
- وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين
- دسته سوم (اصحاب الشمال ) و بيان وصعيت آنها در قيامت
- مقصود از ((اتراف )) در تعليل استقرار اصحابشمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند
- اقوال مختلف درباره مقصود از ((حنث عظيم )) كه اصحابشمال بر آن اصرار مى ورزيدند
- پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركين و بيانحال و وضعشان در قيامت
- توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) با آيه : ((ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين )) دلالت دارد
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ «41» فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ «42»
و (اما) ياران دست چپ، چه هستند ياران دست چپ (شقاوتمندان و نامه به دست چپ داده شدگان). در ميان باد سوزان و آب داغ.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ (41)
بعد از آن طبقه سوم را بيان فرمايد:
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ: و اصحاب دست چپ، ما أَصْحابُ الشِّمالِ: چه كسانند اصحاب دست چپ.
«1» منهج الصادقين ج 9 ص 154- 155.
جلد 12 - صفحه 464
تفسير برهان- اصحاب شمال، دشمنان آل محمد و اصحاب ايشانند «1».
تعجب است از ذلت و فظاعت احوال آنان، يعنى ايشان در آن روز در نهايت خوارى و رسوائى باشند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ (41) فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ (42) وَ ظِلٍّ مِنْ يَحْمُومٍ (43) لا بارِدٍ وَ لا كَرِيمٍ (44) إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُتْرَفِينَ (45)
وَ كانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ (46) وَ كانُوا يَقُولُونَ أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ (47) أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ (48) قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ (49) لَمَجْمُوعُونَ إِلى مِيقاتِ يَوْمٍ مَعْلُومٍ (50)
ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ (51) لَآكِلُونَ مِنْ شَجَرٍ مِنْ زَقُّومٍ (52) فَمالِؤُنَ مِنْهَا الْبُطُونَ (53) فَشارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ (54) فَشارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ (55)
هذا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ (56)
جلد 5 صفحه 131
ترجمه
و ياران جانب چپ چيست حال ياران جانب چپ
در باد گرم سوزان و آب جوشان هستند
و در سايهاى از دود بسيار سياه
كه نه سرد است و نه پسنديده
همانا آنها بودند پيش از اين بناز و نعمت پروردهشدگان
و بودند كه اصرار مىورزيدند بر گناه بزرگ
و بودند كه ميگفتند آيا وقتى كه مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما بر انگيخته شدگانيم
و آيا پدران پيشين ما
بگو همانا پيشينيان و پسينيان
هر آينه جمعشدگانند تا وقت روز معيّنى
پس همانا شما اى گمراهان تكذيب كنندگان
هر آينه خورندگانيد از درختى از زقوم
پس پر كنند گانيد از آن شكمها را
پس آشامندگانيد روى آن از آب جوشان
پس نوشندگانيد مانند نوشيدن شتران عطشان
اينست تشريفات ورودى آنها روز قيامت.
تفسير
اصحاب شمال كه صاحبان شئامت و شقاوتند و در آيات اوليّه اين سوره بيان شد جاى تعجّب است از حال آنها كه در باد سام مولود از حرارت آتش جهنم كه در نهايت سوزندگى و نافذ در مسامات بدن است جاى دارند و آب جوشى كه بر سر آنها ريخته ميشود بر آنها احاطه مينمايد و سايهاى از تراكم دودهاى بسيار سياه جهنم بر سر آنها افكنده شده كه نه برودت و خنكى دارد و نه خوبى ديگر جز عفونت و اينها كسانى هستند كه خداوند نعمت خود را از آنها دريغ نفرموده بود و در دنيا بعيش و عشرت مشغول بودند و لذا از ياد خدا و انجام وظايف بندگى خودشان غافل و بپرورش بدن خاكى دلخوش و مايل گشتند و پى در پى مرتكب معاصى كبيره شدند و توبه ننمودند و گفتهاند مراد از حنث عظيم شرك است و حنث بر گناه اطلاق ميشود و بنظر حقير حنث همان خلف عهد ازلى الهى است كه بايد بنى آدم معصيت خدا و عبادت شيطان را ننمايند و آن هر چه باشد بزرگ است و لذا خداوند فرموده آنها در دنيا بطور تعجب ميگفتند آيا وقتى كه ما مرديم و خاك شديم و از ما جز استخوان پوسيدهئى باقى نماند دو مرتبه زنده ميشويم و بالاتر از اين آيا پدران ما كه سالهاى دراز است كه مردهاند و چيزى از
جلد 5 صفحه 132
آنها باقى نمانده زنده ميشوند بگو اى پيغمبر در جواب اين مردم نفهم بىفكر بلى تمام مردم دنيا از اوّلين تا آخرين را خدا براى روز معيّنى كه قيامت كبرى باشد جمع ميفرمايد و همه را زنده ميكند و در پيشگاه خود حاضر ميسازد پس شما گمراهانى كه تكذيب نموديد انبيا و اوصيا و علما را از شدّت گرسنگى از ميوه تلخ بد بوى درخت زقوم كه در سوره الصّافات بيان شد ميخوريد و شكمهاى خودتان را پر ميكنيد پس عطش بر شما غلبه ميكند و مجبور ميشويد روى آن آب داغ جهنّمى را مانند شترانى كه از آب خوردن سير نميشوند بخوريد و اين بمنزله تشريفات ورودى ميهمان است كه براى آنها در اوّل وقت جزاء تهيّه شده و تقديم ميشود عذابهاى گوناگون آنها را بعد از استقرار در جهنّم خدا ميداند كه چيست و بنابراين كلام مبنى بر طعن و استهزاء آنها است و بعضى گفتهاند نزل چيزى است كه صاحبش بر آن وارد ميشود و قمى ره نقل فرموده كه اين ثواب آنها است در روز مجازات.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَصحابُ الشِّمالِ ما أَصحابُ الشِّمالِ (41) فِي سَمُومٍ وَ حَمِيمٍ (42)
اصحاب شمال كساني هستند که بدون ايمان از روي تقصير از دنيا رفتند چه اصحاب شمالي که در چه عذابها و شدائد گرفتار ميشوند و اما كساني که از روي قصور بيايمان رفتند مثل اطفال كفار و مجانين آنها و قاصرين نه داخل در اصحاب يمين هستند چون ايمان نداشتند و نه داخل در اصحاب شمال چون تقصير نداشتند فعليهذا خطاب كُنتُم أَزواجاً ثَلاثَةً خطاب به مكلفين است.
جلد 16 - صفحه 400
در شعله آتش و آب جوشان. شرح سموم و حميم در سوره الرحمن آيه 35 يُرسَلُ عَلَيكُما شُواظٌ مِن نارٍ وَ نُحاسٌ فَلا تَنتَصِرانِ و آيه 44 يَطُوفُونَ بَينَها وَ بَينَ حَمِيمٍ آنٍ گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 41)- کیفرهای دردناک اصحاب شمال! در تعقیب مواهب عظیم گروه مقربان و گروه اصحاب الیمین به سراغ گروه سوم و عذابهای دردناک و وحشتناک آنان میرود تا در یک مقایسه وضع حال سه گروه روشن گردد.
میفرماید: «و اصحاب شمال، چه اصحاب شمالی» (وَ أَصْحابُ الشِّمالِ ما أَصْحابُ الشِّمالِ).
همانها که نامه اعمالشان به دست چپشان داده میشود که رمزی است
ج5، ص78
برای آنان که گنهکار و آلوده و ستمگرند و اهل دوزخ، و همان گونه که در توصیف مقربان و اصحاب الیمین گفتیم این تعبیر برای بیان نهایت خوبی یا بدی حال کسی است، فی المثل میگوئیم سعادتی به ما رو کرد، چه سعادتی؟ یا مصیبتی رو کرد؟
چه مصیبتی؟!
نکات آیه
۱ - در قیامت دسته اى از مردم، نامه عملشان را در دست چپ خواهند داشت. (و أصحب الشمال ما أصحب الشمال) «شمال» (در مقابل «یمین») به معناى دست چپ است. طبق آیه ۲۵ سوره «حاقه» (و أمّا من اُوتى کتابه بشماله فیقول یالیتنى لم اُوت کتابیه) اصحاب الشمال، کسانى اند که نامه عملشان در دست چپ آنان خواهد بود.
۲ - کسانى که در قیامت نامه عملشان را در دست چپ داشته باشند، اصحاب الشمال هستند. (و أصحب الشمال ما أصحب الشمال)
۳ - اصحاب الشمال، انسان هایى شقى و بدبخت در قیامت (و أصحب المشمة ... و أصحب الشمال) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که در آیات پیشین، از «اصحاب الشمال» به «اصحاب المشئمه» (مردم بدبخت) یاد شده بود.
۴ - اصحاب الشمال در جهان آخرت، داراى وضعیتى بسیار تکان دهنده و هولناک (و أصحب الشمال ما أصحب الشمال) استفهام تعجبى در «ما أصحاب الشمال» حاکى از آن است که این گروه از مردم، در قیامت در درجه اى از بدبختى قرار مى گیرند که هر بیننده اى با دیدن آنها شگفت زده و حیران خواهد ماند.
موضوعات مرتبط
- اصحاب شمال: اصحاب شمال در قیامت ۲، ۳، ۴; شقاوت اخروى اصحاب شمال ۳، ۴; نامه عمل اصحاب شمال ۲
- شقاوتمندان: شقاوتمندان در قیامت ۳
- قیامت: نامه عمل در قیامت ۱
- نامه عمل: نامه عمل در دست چپ ۱، ۲