الرحمن ٥٤
ترجمه
الرحمن ٥٣ | آیه ٥٤ | الرحمن ٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُتَّکِئِینَ»: تکیهزنان. لمیدگان. حال است برای (مَنْ) در آیه . «فُرُش»: جمع فِراش، فرشهای گستردنی. «بَطَآئِن»: جمع بِطانَة، آسترها. «إِسْتَبْرَقٍ»: ابریشم ضخیم. «جَنی»: میوه رسیده. «دَانٍ»: نزدیک. در دسترس.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۱ - ۷۸، سوره الرحمن
- معناى جمله ((سنفرغ لكم ايها الثقلان )) و عدم منافات آن با ((لا يشغله شاءن عن شاءن))
- معناى اينكه خطاب به جن و انس فرمود نمى توانيد بگريزيد جز به سلطان
- آيه ((فيومئذ لا يسئل عن ذنبه انس و لا جان )) سرعت حساب را افاده مى كند و با آيه((وقفوهم انهم مسؤ ولون )) و امثال آن منافات ندارد
- مراد از مقام پروردگار در آيه : ((و لمن خاف مقام ربه جنتان ))
- اشاره به اقسام و مراحل خوف از مقام پروردگار و بيان اينكه مقصود از خائنان در آيه :((و لمن خاف ...)) مخلصين است
- اقوال مختلف درباره اينكه خائف از مقام رب دو بهشت دارد
- وصف آن دو بهشت
- وصف حوريان بهشتى
- مراد از ((و من دونهما جنتان ))
- همسران بهشتى (خيرات حسان ) و توصيف آنان
- ثنائى جميل بر خداوند كه اينهمه رحمت ارزانى داشتم
- بحث روايتى
- چند روايت در ذيل آيه ((و لمن مقام ريه جنتان ))
- رواياتى در ذيل آيه ((هل جزاء الاحسان الا الاحسان ))
- چند روايت درباره وجود دو قسم بهشت و درباره همسران بهشتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ «54» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «55»
بهشتيان بر بسترهايى كه پوشش داخلى آنها از ديبا و ابريشم ضخيم است، تكيه زدهاند و ميوههاى آن دو باغ براى چيدن در دسترس است. پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را انكار مىكنيد؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ (54)
مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ: در حالتى كه بهشتيان تكيه كنندگان باشند بر طريق پادشاهان بر فرشهاى بسيار عالى و مزين، بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ:
آسترهاى آن از ديباى محكم باشد. گويند استبرق حرير چينى است كه ميان غليظ و رقيق باشد. اين دلالت بر جلالت و عظمت تكيهگاه اهل بهشت است.
بدين تقرير كه اهل بهشت تكيه كنندگانند بر مخدّههايى كه آستر آنها از استبرق باشد، پس چيزى كه آستر آن از استبرق باشد روى آن از چه خواهد بود؛ كاشف است از تعالى آن. يكى از اكابر را پرسيدند آستر تكيهگاه ديباست رويه آن از چه باشد؟ فرمود: از نور. نزد بعضى پشت و رو از يك جنس باشد تا بهر وجه خواهند بيفكنند.
وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ: و ميوه آن دو بهشت كه چيده شود نزديك
جلد 12 - صفحه 430
است به زمين بهشت بر وجهى كه دست ايستاده و نشسته و خوابيده بهر حال به آن رسد. مروى است تكيه كنندگان بر تختهاى بهشت چون آرزوى ميوه نمايند شاخههاى درخت سر فرود آورد و آن ميوه به دست و دهن آنها رسد.
در بحار- از حضرت سيد سجاد عليه السّلام روايت نموده كه چون اهل بهشت داخل بهشت و دوستان خدا در منازل خود مستقر شوند و تكيه نمايد هر مؤمنى بر تخت خود، احاطه نمايند بر دور او خدّام او، و پخته شود براى او ميوهجات بهشتى و نهرها بر اطراف او جارى و منزلگاه او از زرابى كه فرش بهشتى است پهن شود و مخدّهها در منزل عيش او چيده شود «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لِمَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ (46) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (47) ذَواتا أَفْنانٍ (48) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (49) فِيهِما عَيْنانِ تَجْرِيانِ (50)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (51) فِيهِما مِنْ كُلِّ فاكِهَةٍ زَوْجانِ (52) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (53) مُتَّكِئِينَ عَلى فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَ جَنَى الْجَنَّتَيْنِ دانٍ (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (55)
فِيهِنَّ قاصِراتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (56) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (57) كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ (58) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (59) هَلْ جَزاءُ الْإِحْسانِ إِلاَّ الْإِحْسانُ (60)
فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (61)
ترجمه
و براى كسيكه بترسد از مقام خود در پيشگاه پروردگارش دو بهشت است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
داراى انواع درختها و ميوهها ميباشند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آن دو است دو چشمه كه روان ميباشند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آن دو از هر ميوهاى دو قسم است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
آنان تكيه زنندگانند بر بسترهائى كه آسترهاى آنها از ديبا است و ميوه رسيده آن دو بهشت نزديك زمين است
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
در آنها است زنان فروهشته چشم كه دست درازى نكرده باشد بآنها انسانى پيش از آنان و نه جنيان
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
گوئيا آنان ياقوت و مرجانند
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد
آيا هست پاداش نيكى جز نيكى
پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر احوال اهل جهنم و انواع عذاب آنها
جلد 5 صفحه 120
بيان حال اهل بهشت را فرموده باين تقريب كه براى كسيكه بترسد از وقت اقامت خود در پيشگاه الهى براى حساب اعمال و جزاى آنها و باين جهت مرتكب معصيت خدا نشود دو بهشت است كه بمنزله داخل و خارج و بيرونى و اندرونى يا منزل مسكونى و باغ تفريحى براى او باشد كه در دنيا مردم طالب آنند و در كافى از امام صادق عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل فرموده كه كسيكه بداند خدا او را مىبيند و سخن او را ميشنود و بر مقاصد او مطّلع است پس اين دانش باز دارد او را از اعمال قبيحه پس آنكس آنست كه ترسيده از مقام پروردگار خود و باز داشته خود را از هوى و هوس و در فقيه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه كسيكه پيش آمد كند براى او كار زشتى يا شهوترانىاى پس اجتناب نمايد از آن از ترس خدا حرام فرمايد خدا بر او آتش جهنّم را و ايمن نمايد او را از فزع اكبر و انجاز فرمايد براى او وعده خود را در كتابش كه فرموده و لمن خاف مقام ربّه جنّتان و آن دو باغ داراى انواع نعم و ميوهها يا اقسام اشجار و اثمارند چون افنان يا جمع فنن بمعناى شاخه درخت است كه برگ و ميوه ميدهد و سايه دارد يا جمع فن بمعناى گونه و نوع و در آن دو باغ دو چشمه آب جارى است هر يك مخصوص بباغى كه در كنار نهرها و زير قصرها گردش ميكند و در آن دو باغ از هر نوع ميوه دو قسم موجود است يك قسم معمولى و متعارف كه در دنيا مشاهده شده و يك قسم غير متعارف كه مانند آن مشهود نشده و بعضى گفتهاند از هر ميوهاى دو صنف شبيه بهم مانند رطب و تمر و انگور و مويز موجود است ولى خشك از هر ميوهاى از تازه آن در خوبى كمتر نيست و ايشان استناد و اتّكاء دارند بر بالشها و بسترهائيكه آسترهاى آنها از ديبا و حرير است و رويه آنها را ديگر خدا ميداند كه از چيست چون وقتى آستر حرير باشد رويه را نميشود بيان كرد كه چه چيز است كه از حرير بالاتر است و از خصوصيّات ميوه بهشتى آنست كه در دسترس اهل بهشت است بطوريكه در هر حال كه بخواهند بچينند در دست آنها است خواه ايستاده باشند خواه نشسته خواه خوابيده پس ميشود گفت نزديك بآنها است و ميشود گفت نزديك بزمين است و در آن باغهاى بهشتى كه به هر پرهيزكارى دو باغ از آنها داده ميشود يا در آن بسترهاى حرير كه براى ايشان گسترده شده زنانى بزير افكنده
جلد 5 صفحه 121
چشم از غير شوهرانند كه دست احدى از جن و انس قبلا بآنها نرسيده بلكه بكر و پاك و پاكيزهاند و قمّى ره نقل فرموده كه حور العين از نور رويشان چشمها بزير افكنده شود و بعضى گفتهاند آن زنان دو نوعند انسيّه و جنيّه بزنان انسيّه دست انس نرسيده و بزنان جنيّه دست جن و هر يك از دو نوع مخصوص بهم جنس خودشانند از اهل ايمان و تقوى و در هر حال آن زنان دست نخورده بهشتى در رنگ و ضياء و بهاء و صفاء و جلاء مانند ياقوت و مرجانند كه در آيات سابقه بيان شد و در روايات توصيف شده لطافتشان بآنكه مغز ساق پاى آنها از زير هفتاد حلّه حرير بهشتى نمايان است آيا پاداش كسيكه نيكوكار باشد جز نيكى چيزى است و مستفاد در بيان اين آيه از چند روايت آنست كه نيست جزاء معرفت بخدا و توحيد او مگر بهشت و از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه اين آيه جارى است در باره مؤمن و كافر و نيكوكار و بدكار هر كس در باره كسى خوبى كند بايد تلافى كند آنرا بخوبترى و الّا تلافى نكرده چون فضل در ابتداء بخوبى است پس هيچ يك از نعم الهيّه را نبايد انكار نمود.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مُتَّكِئِينَ عَلي فُرُشٍ بَطائِنُها مِن إِستَبرَقٍ وَ جَنَي الجَنَّتَينِ دانٍ (54) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (55)
تكيه ميدهند بر فرشهايي که آستر آنها از استبرق است و چيده ميشود ميوههاي اينکه دو بهشت در نزديكي.
مُتَّكِئِينَ در حالي که مثل سلاطين که بر اريكه سلطنت تكيه ميدهند عَلي فُرُشٍ جمع فرش اطلاق بر فرش زير پا و بر فراش که تعبير به رختخواب ميكنيم و بر مخدّه که تكيه ميدهند و بر متكا که سر روي او ميگذارند ميكند.
بَطائِنُها مِن إِستَبرَقٍ آستر اينکه فرش از استبرق است که گفتند ديباج غليظ است و البتّه رويه آن عاليتر است چون هر چيزي ظهاره او عاليتر از بطانه است غير از انسان که بايد باطن او بهتر از ظاهر باشد وَ جَنَي الجَنَّتَينِ دانٍ گفتند ميوههاي بهشتي که به اغصان اشجار هست خود نزديك دهان مؤمن ميآيد و ميگويد اي مؤمن مرا تناول نما بدون اينكه احتياج به برخاستن و چيدن و در دهان گذاردن باشد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 54)- در آیات پیشین سه قسمت از ویژگیهای این دو باغ بهشتی مطرح شد، اکنون به ویژگی چهارم پرداخته، میفرماید: «این در حالی است که آنها بر فرشهائی تکیه کردهاند با آسترهائی از دیبا و ابریشم» (مُتَّکِئِینَ عَلی فُرُشٍ بَطائِنُها مِنْ إِسْتَبْرَقٍ).
این تعبیر نشانه آرامش کامل روح بهشتیان است.
در اینجا گران قیمتترین پارچهای که در دنیا تصور میشود آستر این فرشها ذکر شده، اشاره به این که قسمت روئین آن چیزی است که از لطافت و زیبائی
ج5، ص64
و جذابیت در وصف نمیگنجد.
و بالاخره در پنجمین نعمت به چگونگی نعمتهای این باغ بهشتی اشاره کرده، میگوید: «و میوههای رسیده آن دو باغ بهشتی در دسترس است» (وَ جَنَی الْجَنَّتَیْنِ دانٍ).
آری! زحمتی که معمولا در چیدن میوههای دنیا وجود دارد در آنجا به هیچ وجه نیست.
نکات آیه
۱ - بهشتیان، تکیه زده بر پشتى ها با آسترهایى از ابریشم (متّکین على فرش بطائنها من إستبرق) «بطائن» (جمع «بطانة») به معناى آسترها است. «إستبرق» به ابریشم درشت باف گفته مى شود.
۲ - ارزشمندترین پارچه هاى دنیا، به کار رفته در لایه هاى زیرین پشتى هاى اهل بهشت (متّکین على فرش بطائنها من إستبرق) واژه «بطائن» ممکن است نظر به این داشته باشد که آنچه در دنیا بهترین به حساب مى آید، آن جا کمترین جلوه را دارد; تا حدى که به عنوان آستر و یا مواد درونى پشتى ها مورد استفاده قرار مى گیرد.
۳ - میوه هاى رسیده برشاخساران باغ هاى بهشت، در دسترس بهشتیان تکیه زده بر مسندها (متّکین ... و جنى الجنّتین دان) «جنى» به میوه رسیده گفته مى شود و «دان» (از ریشه «دُنوّ») به معناى نزدیک و در دسترس است.
۴ - شکوه، جلال، آسایش و تنعم، جملگى جمع در بهشت خائفان از مقام پروردگار (و لمن خاف مقام ... متّکین على فرش ... و جنى الجنّتین دان)
۵ - بى قراران از خوف مقام پروردگار، داراى آرامش و آسایش در نعمت هاى بهشت (و لمن خاف مقام ربّه جنّتان ... متّکین على فرش ... و جنى الجنّتین دان)
۶ - راه نداشتن کمترین ملال و زحمت، در زندگى اخروى بهشتیان (متّکین ... و جنى الجنّتین دان) از این که خداوند با تعابیر «متّکئین على فرش» و «دان»، نهایت آسایش بهشتیان را ترسیم کرده است، مطلب بالا استفاده مى شود.
موضوعات مرتبط
- بهشت: آستر پشتى هاى بهشت ۲; پشتى ابریشمى در بهشت ۱; نزدیکى میوه هاى بهشت ۳; نعمتهاى بهشت ۲، ۳; ویژگیهاى پشتى هاى بهشت ۱، ۲
- بهشتیان: آسایش اخروى بهشتیان ۶; آسایش بهشتیان ۴; تکیه گاه بهشتیان ۱; شکوه بهشتیان ۴; نشاط اخروى بهشتیان ۶
- خداترسان: آرامش اخروى خداترسان ۵; آسایش اخروى خداترسان ۴، ۵; خداترسان در بهشت ۴، ۵; شکوه اخروى خداترسان ۴; نعمتهاى اخروى خداترسان ۵