سبإ ٤٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۰۱ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

(آری) امروز هیچ یک از شما نسبت به دیگری مالک سود و زیانی نیست! و به ظالمان می‌گوییم: «بچشید عذاب آتشی را که تکذیب می‌کردید!»

|پس امروز براى يكديگر سود و زيانى نداريد، و به كسانى كه ستم كرده‌اند مى‌گوييم: بچشيد عذاب آتشى را كه آن را دروغ مى‌شمرديد
اكنون براى يكديگر سود و زيانى نداريد، و به كسانى كه ستم كرده‌اند مى‌گوييم: «بچشيد عذاب آتشى را كه آن را دروغ مى‌شمرديد.»
(و به مشرکان خطاب شود) پس امروز شما هیچ مالک نفع و ضرر یکدیگر نیستند. و ما آنان را که ظلم و ستم کردند گوییم: اینک بچشید عذاب آتشی را که تکذیب آن می‌کردید.
امروز برای یکدیگر مالک سود و زیانی نیستید، و به آنان که ستم کردند می گوییم: عذاب آتشی را که انکار می کردید، بچشید.
آن روز به يكديگر هيچ سود و زيانى نتوانيد رساند. و به ستمكاران گوييم: بچشيد عذاب آتشى را كه دروغش مى‌انگاشتيد.
و امروز هیچ‌یک از آنان در حق دیگری اختیار سود و زیانی ندارد، و به کسانی که ستم [/شرک‌]ورزیده‌اند گوییم عذاب آتش [دوزخ‌] را که آن را تکذیب می‌کردید، بچشید
پس امروز- روز رستاخيز- برخى از شما براى برخ ديگر هيچ سود و زيانى در دست ندارند. و ستمكاران را گوييم: بچشيد عذاب آتشى را كه دروغ مى انگاشتيد.
در آن روز هیچ یک از شما نمی‌تواند برای دیگری سودی و زیانی داشته باشد، و به ستمگران می‌گوئیم: عذاب آتشی را بچشید که آن را دروغ می‌دانستید.
پس امروز شما برای یکدیگر سود و زیانی ندارید، و به کسانی که ستم کرده‌اند می‌گوییم: «بچشید عذاب آتشی را که بدان (حق را) دروغ می‌شمرده‌اید.»
پس امروز دارا نیست برخی از شما برای برخی سود و نه زیانی و گوئیم بدانان که ستم کردند بچشید عذاب آتشی را که بودید آن را دروغ می‌پنداشتید


سبإ ٤١ آیه ٤٢ سبإ ٤٣
سوره : سوره سبإ
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْیَوْمَ»: آن روز که قیامت است. امروز که قیامت است.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ «42»

پس امروز برخى از شما براى يكديگر مالك سود و زيانى نيست، و به كسانى كه ستم كردند مى‌گوييم: بچشيد عذاب آتشى را كه آن را دروغ مى‌شمرديد.

پیام ها

1- در قيامت، حكومت و مالكيّت تنها مخصوص خداوند است. (هيچ يك از معبودها- جنّ و فرشته و ديگران- هيچ قدرتى ندارند؛ نه معبود مى‌تواند براى عابد كارى كند و نه عابد براى معبود). «فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ»

2- به سراغ غير خدا رفتن، ظلم به خويش است. «نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا»

3- آن چه قهر بزرگ خداوند را به دنبال دارد، تكذيب دايمى و مغرضانه است.

«كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (42)

جلد 10 - صفحه 544

بعد از آن تهديد آنها فرمايد:

فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ‌: پس امروز كه روز حشر و همه حكمها مر خداى راست مالك نمى‌شود، بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ‌: بعضى از شما بعض ديگر را، نَفْعاً وَ لا ضَرًّا: نفعى را و نه ضررى را، يعنى معبود باطل براى عابدين خود قدرت نفع و ضرر ندارند، چه قيامت دار جزا و به غير او سبحانه مجازى نيست. بعد بيان معاقبه كفار را فرمايد كه: وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا: و گوئيم در آن روز مر آنان را كه ستم نمودند به ستايش و پرستش غير ذات حق، ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ: بچشيد عذاب آتش را، الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ‌: آن آتشى كه بوديد شما تكذيب مى‌كرديد و دروغ مى‌پنداشتيد وقتى كه شما را به آن خبر مى‌دادند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ وَ يَقْدِرُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (36) وَ ما أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِنْدَنا زُلْفى‌ إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً فَأُولئِكَ لَهُمْ جَزاءُ الضِّعْفِ بِما عَمِلُوا وَ هُمْ فِي الْغُرُفاتِ آمِنُونَ (37) وَ الَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آياتِنا مُعاجِزِينَ أُولئِكَ فِي الْعَذابِ مُحْضَرُونَ (38) قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَيْ‌ءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ (39) وَ يَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعاً ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيَّاكُمْ كانُوا يَعْبُدُونَ (40)

قالُوا سُبْحانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنا مِنْ دُونِهِمْ بَلْ كانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ (41) فَالْيَوْمَ لا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِي كُنْتُمْ بِها تُكَذِّبُونَ (42)

ترجمه‌

بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى هر كه ميخواهد و تنگ ميگرداند ولى بيشتر مردمان نميدانند

و نيست مالهاى شما و نه فرزندانتان چيزى كه نزديك گرداند شما را نزد ما نزديك شدنى مگر آنكس كه‌


جلد 4 صفحه 366

گرويد و كردكار شايسته‌ئى پس آنگروه مر آنها را است پاداش دو چندان براى آنچه كردند و ايشان در منازل فوقانى ايمنانند

و آنها كه كوشش ميكنند در آيات ما كه عاجزكنندگان ما باشند آنها در عذاب حاضر كرده شدگانند

بگو همانا پروردگار من گشاده ميگرداند روزى را براى آنكه ميخواهد از بندگانش و تنگ ميگرداند براى او و آنچه انفاق كرديد از چيزى پس او عوض ميدهد آنرا و او است بهترين روزى‌دهندگان‌

و روز كه برمى‌انگيزاند آنها را همگى پس ميگويد بملائكه آيا اينها شما را بودند كه ميپرستيدند

گويند منزّهى تو تو صاحب اختيار مائى غير از آنها بلكه بودند كه ميپرستيدند جنّ را بيشترشان بآنها گروندگانند

پس امروز مالك نميباشد بعضى از شما براى بعضى سودى را و نه زيانى و مى‌گوئيم بآنها كه ستم كردند بچشيد عذاب آتشى كه آنرا دروغ ميپنداشتيد.

تفسير

خداوند سبحان در جواب ثروتمندان كه بمال و اولاد خود افتخار مينمودند و آنرا علامت عزّت و قرب و منزلت نزد خدا و ايمنى از عذاب او ميپنداشتند كه سابقا ذكر شد ميفرمايد بگو اى پيغمبر چنين نيست كه شما تصوّر نموديد خداوند بر حسب مصالح و حكمى روزى هر كس را بخواهد توسعه ميدهد و تضييق مينمايد ولى بيشتر مردم چون حكمت آنرا نميدانند و نميدانند كه اين از روى حكمت و مصلحت است تصوّر ميكنند براى محبّت است كه ما بآنها داريم با آنكه اموال و اولاد شما بهيچ وجه موجب تقرّب شما نزد ما نيست مگر كسيكه صرف نمايد آنمال و اولاد را در راه رضاى خدا و افعال پسنديده مانند اعانت فقرا و ترويج دين حقّ و تعليم احكام بآنها كه چنين مال و اولادى موجب قرب بحقّ خواهد بود و خداوند تعالى دو برابر ساير مردم بچنين اشخاصى عوض خواهد داد چون با اينكه ثروتمند بوده‌اند و آن موجب غفلت از ياد خدا است بفكر تحصيل رضاى خدا افتاده‌اند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه شخصى در خدمت آنحضرت در باره ثروتمندان سخنان ناروا گفت فرمود ساكت شو مرد ثروتمند اگر واصل برحمت خدا باشد و نيكى كننده ببرادران خود خداوند دو برابر باو اجر ميدهد چنانچه در اين آيه فرموده است و قريب به اين معنى در علل هم نقل شده است ولى بعضى از


جلد 4 صفحه 367

مفسّرين استثناء را منقطع گرفته‌اند و گفته‌اند مراد آنستكه مال و اولاد مقرّب نيست ايمان و عمل صالح مقرّب است و جزاء ضعف را فرموده‌اند همان است كه خداوند وعده داده كه هر حسنه‌ئى را ده برابر يا زيادتر پاداش دهد چون ضعف اسم جنس است و بر قليل و كثير اطلاق ميشود ولى انصاف آنستكه اعمال عبادى اين قبيل اشخاص قيمتش بيشتر است و چون ظاهر استثناء اتّصال است و مستثناى منقطع خلاف ظاهر و در روايت تصريح بدو برابر شده معناى اوّل متعيّن است و در هر حال ايشان در عمارات فوقانى و قصور عاليه بهشتى با كمال امنيّت خاطر از بلا و محنت و زوال نعمت گذران خواهند نمود و غرفه كه مفرد غرفات است بجاى آن نيز قرائت شده است و آنكسانيكه سعى و كوشش ميكنند در ابطال و تكذيب آيات الهى براى آنكه انبياء عليهم السلام را خسته و عاجز نمايند از ترويج دين حق خداوند آنها را در عذاب جهنم حاضر و مخلّد خواهد فرمود بگو اى پيغمبر چنانچه خداوند بر حسب حكمت و مصلحت بعضى را غنى و بعضى را فقير ميفرمايد كه ذكر شد بعضى از اشخاص را هم گاهى غنى ميكند گاهى فقير بتوسعه رزق و تضييق آن و مربوط بمحبّت و عداوت با او نيست بلكه براى حكم و مصالح ديگرى است از قبيل امتحان و تكميل استحقاق عقاب يا درجات ثواب پس شما اهل ايمان بايد قدر نعمت خدا را بدانيد و تا دستتان ميرسد از فقراء و ضعفاء دستگيرى كنيد و مال خودتان را در راه خير صرف نمائيد كه هر قدر بدهيد خداوند چندين برابر در دنيا و آخرت بشما عوض ميدهد و جانشين اموال صرف شده مينمايد و او بهترين روزى‌دهندگان است چون آنها واسطه در روزى دادنند و خداوند اصيل است و آنها بأغراض شخصى روزى ميدهند و خداوند بدون غرض و عوض و آنها گاهى بيجا ميدهند و خداوند هميشه بجا عطا ميفرمايد قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه خداوند متعال نازل فرمايد در هر شب جمعه امر خود را بآسمان دنيا در اوّل شب و در ساير شبها در يك قسمت از سه قسمت اخير شب و مقدّم بر آن ملكى است كه ندا ميكند آيا توبه كننده‌ئى هست كه توبه او پذيرفته شود آيا طلب آمرزش كننده‌ئى هست كه آمرزيده شود آيا سؤال كننده‌ئى هست كه عطا كرده شود خدايا بهر انفاق كننده عوض عطا كن‌


جلد 4 صفحه 368

و بهر امساك كننده تلف روا دار تا طلوع فجر و چون فجر طالع شود امر پروردگار بعرش برميگردد و ارزاق را قسمت مينمايد ميان مردم و اين معناى قول خداوند است و ما انفقتم من شى‌ء فهو يخلفه و اخبار در فضيلت انفاق در راه خير و عوض دادن خدا بمنفق در دنيا و آخرت بأضعاف آن بقدرى است كه نميشود احصاء نمود و چون بعضى از مشركين قائل بشركت ملائكه و شفاعت آنها از خودشان شده بودند و در بين آنها مالدار و فقير موجود بود و در آيات سابقه اقوال و عقايدشان گوشزد شده بود خداوند ميفرمايد اى پيغمبر متذكّر كن آنها را از روز كه جمع ميكند خدا رؤساء و زير دستان آنانرا تمامى پس ميگويد بملائكه براى اخذ اقرار از آنها بر خلاف يكدسته از اهل شرك كه آيا اين جماعت شما را در دنيا عبادت ميكردند و اين بفرمان شما بوده آنها جواب گويند پروردگارا تو منزّهى از شريك و تو صاحب اختيار و دوست مائى ما با اينها دوستى نداشته و نداريم و بهيچ وجه راضى بعمل آنها نبوديم چه رسد بآنكه فرمان بچنين امر قبيحى بآنها دهيم اينها اطاعت و بندگى شياطين را مينمودند آنها دستور اين عمل را باينها داده بودند و بيشتر اينها معتقد بودند كه دستورات آنها بر نفع خودشان است و گرويده بودند بآنها و تسويلاتشان و خدا بملائكه ميفرمايد امروز روزى است كه نه شما ميتوانيد بآنها نفعى برسانيد و شفاعتى از آنها كنيد و نه آنها ميتوانند بشما ضررى برسانند و شما را معذّب نمايند چون جز خدا متصرّفى در اين روز نيست و بمشركين ستمكار بر خويش و خلق ميفرمايد بچشيد عذاب آتشى را كه تكذيب مينموديد آنرا.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَاليَوم‌َ لا يَملِك‌ُ بَعضُكُم‌ لِبَعض‌ٍ نَفعاً وَ لا ضَرًّا وَ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذاب‌َ النّارِ الَّتِي‌ كُنتُم‌ بِها تُكَذِّبُون‌َ (42) وَ إِذا تُتلي‌ عَلَيهِم‌ آياتُنا بَيِّنات‌ٍ قالُوا ما هذا إِلاّ رَجُل‌ٌ يُرِيدُ أَن‌ يَصُدَّكُم‌ عَمّا كان‌َ يَعبُدُ آباؤُكُم‌ وَ قالُوا ما هذا إِلاّ إِفك‌ٌ مُفتَري‌ً وَ قال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا لِلحَق‌ِّ لَمّا جاءَهُم‌ إِن‌ هذا إِلاّ سِحرٌ مُبِين‌ٌ (43)

‌پس‌ ‌در‌ روز قيامت‌ مالك‌ نيستند بعض‌ ‌شما‌ بعض‌ ديگر ‌را‌ نه‌ مي‌توانند نفعي‌ برسانند و نه‌ ضرري‌ دفع‌ كنند و مي‌گوئيم‌ ‌به‌ كساني‌ ‌که‌ ظلم‌ كردند بچشيد عذاب‌ آتش‌ ‌را‌ ‌آن‌ آتشي‌ ‌که‌ بوديد تكذيب‌ مي‌كرديد.

و زماني‌ ‌که‌ تلاوت‌ شود ‌بر‌ ‌آنها‌ آيات‌ ‌ما گفتند نيست‌ ‌اينکه‌ تلاوت‌ كننده‌ مگر مردي‌ ‌که‌ اراده‌ كرده‌ ‌شما‌ ‌را‌ باز دارد و جلوگيري‌ كند ‌از‌ ‌آن‌ چه‌ ‌که‌ پدران‌ ‌شما‌ عبادت‌ مي‌كردند و گفتند نيست‌ ‌اينکه‌ آيات‌ مگر دروغ‌ ‌که‌ افترا بخدا بسته‌ و گفتند كساني‌ ‌که‌ كافر شدند ‌از‌ ‌براي‌ حق‌ چون‌ آمد ‌آنها‌ ‌را‌ نيست‌ ‌اينکه‌ مگر سحر آشكار.

فَاليَوم‌َ لا يَملِك‌ُ بَعضُكُم‌ لِبَعض‌ٍ نَفعاً وَ لا ضَرًّا نه‌ شيطان‌ و نه‌ الهه ‌شما‌ و نه‌ اكابر و رؤساي‌ ‌شما‌ ‌براي‌ اتباع‌ ‌خود‌ قدرت‌ اينكه‌ نفعي‌ ‌به‌ ‌آنها‌ برسانند ‌ يا ‌ دفع‌ ضرري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ بكنند ندارند تماما معذب‌ ‌به‌ عذاب‌ هستند متبوع‌ و تابع‌، آلهه‌ و عبده‌.

وَ نَقُول‌ُ لِلَّذِين‌َ ظَلَمُوا چه‌ ظلم‌ بدين‌ ‌که‌ شرك‌ ‌باشد‌ ‌که‌ فرمود: إِن‌َّ الشِّرك‌َ لَظُلم‌ٌ عَظِيم‌ٌ (لقمان‌ آيه 13) و چه‌ ظلم‌ ‌به‌ نفس‌ ‌که‌ ايمان‌ نياوردند و چه‌ ظلم‌ ‌به‌ ‌غير‌ ‌که‌ مانع‌ ديگران‌ شدند.

جلد 14 - صفحه 575

ذُوقُوا عَذاب‌َ النّارِ الَّتِي‌ كُنتُم‌ بِها تُكَذِّبُون‌َ تكذيب‌ معاد و جهنم‌ و عذاب‌ مي‌كردند.

إِذا تُتلي‌ عَلَيهِم‌ آياتُنا بَيِّنات‌ٍ تلاوت‌ كننده‌ حضرت‌ رسالت‌ آيات‌ بينات‌ آيات‌ شريفه‌ قرآن‌ مجيد ‌که‌ تمامش‌ روشن‌ و واضح‌ و حق‌ و مطابق‌ ‌با‌ عقل‌ ‌است‌.

قالُوا ما هذا اشاره‌ ‌به‌ حضرت‌ رسالت‌ ‌است‌.

إِلّا رَجُل‌ٌ يُرِيدُ أَن‌ يَصُدَّكُم‌ عَمّا كان‌َ يَعبُدُ آباؤُكُم‌ اراده‌ كرده‌ ‌که‌ ‌شما‌ دست‌ ‌از‌ دين‌ آباء و اجداد ‌خود‌ برداريد و آلهه‌ ‌خود‌ ‌را‌ رها كنيد و بيائيد موحد و خداپرست‌ شويد.

وَ قالُوا ما هذا إِلّا إِفك‌ٌ مُفتَري‌ً مشار اليه‌ ممكن‌ ‌است‌ آيات‌ شريفه قرآن‌ ‌باشد‌ و ممكن‌ ‌است‌ دعوت‌ ‌به‌ توحيد ‌باشد‌، افك‌ دروغ‌ ‌است‌ و افتري‌ دروغ‌ بستن‌ ‌به‌ ‌خدا‌ ‌است‌ ‌که‌ مي‌گويد ‌اينکه‌ آيات‌ ‌از‌ جانب‌ حق‌ نازل‌ ‌شده‌ و ‌من‌ ‌از‌ طرف‌ ‌او‌ آمده‌ام‌.

وَ قال‌َ الَّذِين‌َ كَفَرُوا چه‌ مشرك‌ و چه‌ يهود و چه‌ مجوس‌ و چه‌ نصاري‌ و چه‌ دهري‌ طبيعي‌ ‌که‌ تمام‌ كافر هستند.

لِلحَق‌ِّ تمام‌ كافر ‌به‌ حق‌ هستند ‌که‌ دين‌ مقدس‌ اسلام‌ ‌باشد‌.

لَمّا جاءَهُم‌ ‌با‌ معجزات‌ واضحه‌ و بيانات‌ شافيه‌ و ادله روشن‌.

إِن‌ هذا إِلّا سِحرٌ مُبِين‌ٌ تمام‌ معجزات‌ ‌را‌ سحر پنداشتند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 42)- به این ترتیب امید مشرکان در آن روز به نومیدی کامل تبدیل می‌شود و به وضوح این حقیقت برای آنها روشن می‌گردد که معبودان آنها کوچکترین گرهی از کارشان نخواهند گشود، بلکه از آنان متنفر و بیزارند.

لذا در این آیه به عنوان یک نتیجه‌گیری پر معنی می‌گوید: «پس امروز هیچ یک از شما نسبت به دیگری مالک سود و زیانی نیست» (فَالْیَوْمَ لا یَمْلِکُ بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ نَفْعاً وَ لا ضَرًّا).

بنابر این نه فرشتگان که ظاهرا معبود آنها بودند می‌توانند شفاعتی کنند، و نه آنها نسبت به یکدیگر می‌توانند کمکی انجام دهند.

اینجاست که «به این ظالمان می‌گوییم: بچشید عذاب آتشی را که آن را تکذیب می‌کردید» (وَ نَقُولُ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذابَ النَّارِ الَّتِی کُنْتُمْ بِها تُکَذِّبُونَ).

نکات آیه

۱ - در روز قیامت معبودهاى مشرکان، نمى توانند هیچ سود و زیانى را براى کسى عهده دار شوند. (فالیوم لایملک بعضکم لبعض نفعًا و لا ضرًّا)

۲ - تصمیم گیر و فرمان رواى قیامت، خداوند است. (فالیوم لایملک بعضکم لبعض نفعًا و لا ضرًّا)

۳ - در روز قیامت، از ملائکه هیچ کارى براى عبادت کنندگان ادعایى شان ساخته نیست. (فالیوم لایملک بعضکم لبعض نفعًا و لا ضرًّا) به قرینه این که مخاطبان در آیات پیشین، ملائکه بودند و خداوند با آنان درباره عبادت مشرکان گفتوگو مى کرد; مخاطب «کم» در «بعضکم» مى تواند ملائکه باشد.

۴ - عذاب شدن ظالمان با آتش در روز قیامت، به فرمان خداوند (نقول ... ذوقوا عذاب النار الّتى کنتم بها تکذبون)

۵ - مشرکان، مردمانى ظالم اند. (و یوم یحشرهم ... أهؤلاء إیّاکم کانوا یعبدون ... نقول للذین ظلموا) به قرینه سیاق، مراد از «الذین ظلموا» همان کسانى اند که غیر خدا را مى پرستیده اند.

۶ - مشرکان، منکر کیفر و عذاب در قیامت (ذوقوا عذاب النار الّتى کنتم بها تکذّبون)

۷ - تکذیب وجود عذاب و کیفر در قیامت از سوى مشرکان، امرى همیشگى است. (ذوقوا عذاب النار الّتى کنتم بها تکذّبون)

۸ - انکار مستمر وجود کیفر و عذاب در قیامت، عذاب آور است. (ذوقوا عذاب النار الّتى کنتم بها تکذّبون)

موضوعات مرتبط

  • خدا: اوامر خدا ۴; حاکمیت اخروى خدا ۲
  • ظالمان :۵ ظالمان ۵ در جهنم ۴; منشأ عذاب اخروى ظالمان ۵ ۴
  • عذاب: آثار تکذیب عذاب اخروى ۸; مکذبان عذاب اخروى ۶، ۷; موجبات عذاب ۸
  • قیامت: حاکم قیامت ۲
  • کیفر: آثار تکذیب کیفر اخروى ۸; مکذبان کیفر اخروى ۶، ۷
  • مشرکان: بى یاورى مشرکان ۳; تکذیبگرى مشرکان ۶، ۷; ظلم مشرکان ۵; مشرکان در قیامت ۳
  • معبودان باطل: زیان رسانى معبودان باطل ۱; عجز اخروى معبودان باطل ۱; منفعت رسانى معبودان باطل ۱
  • ملائکه: نقش اخروى ملائکه ۳

منابع