التوبة ١٢١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

و هیچ مال کوچک یا بزرگی را (در این راه) انفاق نمی‌کنند، و هیچ سرزمینی را (بسوی میدان جهاد و یا در بازگشت) نمی‌پیمایند، مگر اینکه برای آنها نوشته می‌شود؛ تا خداوند آن را بعنوان بهترین اعمالشان، پاداش دهد.

و هيچ هزينه كوچك و بزرگى خرج نمى‌كنند و هيچ واديى را نمى‌پيمايند مگر اين كه به حساب آنان نوشته مى‌شود، تا خدا آنها را بهتر از آنچه مى‌كردند پاداش دهد
و هيچ مال كوچك و بزرگى را انفاق نمى‌كنند و هيچ واديى را نمى‌پيمايند مگر اينكه به حساب آنان نوشته مى‌شود، تا خدا آنان را به بهتر از آنچه مى‌كردند پاداش دهد.
و هیچ مالی کم یا زیاد (در راه خدا) انفاق نکنند و هیچ وادیی نپیمایند جز آنکه در نامه عمل آنها نوشته شود تا خداوند بسیار بهتر از آنچه کردند اجر به آنها عطا فرماید.
و هیچ مال کوچک و بزرگی را هزینه نمی کنند و هیچ سرزمینی را [برای نبرد با دشمن یا انجام کار خیری] نمی پیمایند مگر آنکه در پرونده اعمالشان ثبت می شود، تا خدا به آنان [نسبت به همه اعمالشان] با معیار گرفتن بهترین عملی که همواره انجام می دادند، پاداش دهد.
و هيچ مالى چه اندك و چه بسيار خرج نكنند و از هيچ واديى نگذرند، مگر آنكه به حسابشان نوشته شود، تا خدا پاداششان دهد، چون پاداش نيكوترين كارى كه مى‌كرده‌اند.
و هیچ هزینه خرد و کلانی نکنند و هیچ سرزمینی را نپیمایند، مگر آنکه به حساب آنان نوشته شود، تا سرانجام خداوند به بهتر از آنچه کرده‌اند، پاداششان دهد
و هيچ هزينه‌اى كوچك يا بزرگ نكنند، و هيچ واديى- درّه يا زمينى- نپيمايند مگر آنكه برايشان [كار شايسته‌] نوشته شود، تا خداى به نيكوترين آنچه مى‌كردند پاداششان دهد.
(همچنین مجاهدان راه‌حق) هیچ خرجی خواه کم خواه زیاد نمی‌کنند، و هیچ سرزمینی را (در رفت و برگشت از جهاد) نمی‌سپرند، مگر این که (پاداش آن) برایشان نوشته می‌شود، تا (از این راه) خداوند پاداشی نیکوتر از کاری که می‌کنند بدیشان دهد.
و هیچ (حال و مال) کوچک و بزرگی را انفاق نمی‌کنند و هیچ گودالی را به سختی نمی‌پیمایند، مگر اینکه به سود آنان نوشته شده، تا خدا به آنان بهترین اعمالی را که می‌کرده‌اند پاداش دهد.
و نه هزینه کنند خرد یا کلان و نه برند دره جز آنکه نوشته شود برای ایشان تا پاداش دهدشان خدا بهترین آنچه را بودند می‌کردند


التوبة ١٢٠ آیه ١٢١ التوبة ١٢٢
سوره : سوره التوبة
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَفَقَةً»: خرج. صرف مال. «وَادِیاً»: زمین گود پرپیچ و خم و فراز و نشیبی که میان کوهها و جنگلها لمیده باشد. مراد سرزمین به طور مطلق است. «کُتِبَ لَهُمْ»: برای آنان نوشته می‌شود. نائب فاعل، ذلِکَ یا ثَوابٌ یا عَمَلٌ صالِحٌ است. «أَحْسَنَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ»: پاداشی نیکوتر از کاری که می‌کنند. پاداش نیکوترین کاری که می‌کنند، و آن جهاد است. نیکوترین پاداشی که نیکوکاران در برابر نیکوکاریهایشان مستحقّ آن می‌باشند. واژه (أَحْسَنَ) صفت مصدر محذوف (جَزَآءً) است و تقدیر چنین است: لِیَجْزِیَهُمُ اللهُ جَزَآءً أَحْسَنَ جَزَآءٍ مَّا.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ «121»

هيچ مال اندك يا فراوانى را (در مسير جهاد) انفاق نمى‌كنند و هيچ سرزمينى را نمى‌پيمايند، مگر آنكه براى آنان ثبت مى‌شود، تا خداوند آنان را به بهتر از آنچه مى‌كرده‌اند پاداش دهد.

جلد 3 - صفحه 521

نکته ها

مراد از «أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»، يا آن است كه پاداشِ خداوند از عمل مجاهدان بهتر است و يا آنكه بهترين كارى كه آنان انجام مى‌دهند، جهاد با مال وجان است.

پیام ها

1- در انفاق، كميّت و مقدار مهّم نيست، چه كم باشد چه زياد، در نزد خدا اجر دارد. «صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً»

2- از اينكه كار خير بى‌پاداش بماند، نهراسيم كه تمام اعمال انسان ثبت مى‌شود.

«لا يُنْفِقُونَ‌، لا يَقْطَعُونَ، إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ»

3- حركت به سوى جبهه‌ها، از بهترين كارهاست. «أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»

4- پاداش الهى، بهتر و بالاتر از عمل انسان است. لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ‌ ...

5- استمرار بر عمل صالح، سبب اضافه شدن پاداش آن است. «ما كانُوا يَعْمَلُونَ»

6- سنّت خداوند اين است كه مكتب خود را با تلاش مؤمنان پيش ببرد. (اگر نياز به تلاش آنان نبود، اين همه تشويق در اين دو آيه لازم نبود)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (121)

وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً: و خرجى نكنند خرجى. صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً: كم و اندك چون يا تازيانه و نعل اسبى، يا صاع خرمائى. و نه خرج بسيار و زياد مانند ابن عباس و غيره‌ «1» كه غرض آنها اعزاز دين الهى بود. وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً: و قطع نكنند در مسير خود هيچ زمينى را. إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ‌: مگر آنكه نوشته شود براى آنها ثوابى و در ديوان عمل آنها ثبت گرديده شود اجرى. لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ‌: تا جزا دهد خدا ايشان را به سبب آن كارهاى خيريه. أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ‌:

نيكوترين آن را كه در راه حق بجا مى‌آوردند، و چون احسن را جزا دهند جزاء حسن را بدان الحاق كنند جهت توقير اجر و تكثير آن. و گويند مراد به احسن، جميع عمل واجب و مستحب است؛ چه آن احسن است از مباحى كه حسن است و غير مذموم يعنى ثواب بر واجب و مستحب باشد نه مباح، و نزد بعضى احسن صفت ثواب است نه عمل، يعنى ثواب عمل احسن از عمل باشد. در ينابيع نقل شده كه اگر جهاد كننده را هزار طاعت باشد يكى از يكى بهتر، حق تعالى او را ثوابى عظيم دهد و نهصد و نود و نه را به طفيل آن قبول و هر يك را دو برابر ثواب ارزانى دارد تا كرم او نسبت به مجاهدان بر همه كس ظاهر گردد. در تفسير ابو الفتوح رازى‌ «2» (قدس اللّه سره) جماعتى بسيار مانند حضرت امير المؤمنين عليه السّلام و ابو الدّرداء و ابو امامه باهلى و عبد الله بن عمر و عمران بن حصين و ابو هريره از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله روايت نموده كه فرمود:

هر كس نفقه‌اى بفرستد براى مجاهدان در راه خدا و او به خانه بنشيند، به هر


«1» همان مدرك.

«2» ج 5 ص 279 و 280.

ج5، ص 234

درمى هفتصد درم بنويسند. و هر كه به نفس خود جهاد كند، به هر درمى كه در آن خرج نمايد روز قيامت هفتصد هزار درم در عوض بدهند. بعد اين آيه تلاوت فرمود «وَ اللَّهُ يُضاعِفُ لِمَنْ يَشاءُ». «1» تنبيه- آيه شريفه دليل است بر آنكه هر رنجى و تشنگى و گرسنگى و انفاقى كه در حج يا زيارات يكى از مشاهد مشرفه ائمه معصومين عليهم السلام يا در طلب، علم واقع شود، موجب ثواب جزيل مى‌باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


ما كانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَ مَنْ حَوْلَهُمْ مِنَ الْأَعْرابِ أَنْ يَتَخَلَّفُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ وَ لا يَرْغَبُوا بِأَنْفُسِهِمْ عَنْ نَفْسِهِ ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئاً يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ (120) وَ لا يُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا يَقْطَعُونَ وادِياً إِلاَّ كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ (121)

ترجمه‌

نباشد از براى اهل مدينه و كسانيكه در اطراف آنانند از باديه‌نشينان آنكه تخلّف نمايند از پيغمبر خدا و نه آنكه رغبت نمايند بنفوس خودشان از حفظ نفس او اين براى آنستكه آنها نميرسد آنانرا عطشى و نه رنجى و نه گرسنگى‌ء در راه خدا و نه مى‌پيمايند موضعيرا كه بخشم آورد كافرانرا و نميرسند از دشمنى ببهره مگر آنكه نوشته شود براى ايشان بآن كار شايسته همانا خدا ضايع نميكند مزد نيكوكاران را

و انفاق نمى‌كنند نفقه را كوچك و بزرگ و گذر نميكنند از واديى مگر آنكه نوشته شود براى آنها تا جزا دهد ايشانرا خدا بهتر از آنچه بودند كه بجا مى‌آوردند.

تفسير

بعد از غزوه تبوك چون جمعى از مسلمانان تخلّف از ركاب مبارك حضرت ختمى مرتبت نموده بودند و متعذّر بعذرهائى شدند و بعضى اقرار بگناه و توبه نمودند و پذيرفته شد بشرحيكه در آيات سابقه گذشت خداوند براى اتمام حجّت كه ديگر مرتكب نشوند و براى ملامت آنها بر عمل سابق نهى فرمود اهل مدينه و اعراب باديه نشين حوالى آنرا كه ابلاغ جهاد بآنها رسيده باشد از تكرار اين عمل و چون بعضى براى‌


جلد 2 صفحه 635

آنكه موقع بدست آمدن محصولشان بود و بعضى براى ساير مشتهيات نفسانى تخلف نموده بودند بآنها گوشزد فرمود كه نبايد رغبت و ميل كنند بمنافع شخصيّه و مشتهيات نفسانيّه خودشان و باز بمانند از ملازمت ركاب و حفظ نفس نفيس حضرت ختمى مرتبت و بدانند كه اين يكى از حقوقى است كه خداوند بپاداش زحمات آنحضرت در هدايت خلق از براى او بر آنها لازم و واجب فرموده بلكه بايد در مواقع شدّت و عسرت مانند أبو ذر و ابو خثيمه كه ذكر شد با شوق و شعف از عشرت و راحت خود صرف نظر نموده و در راه او جانبازى كنند و تصور نكنند كه تحمّل صدمات و زحمات در اين راه براى آنها بى‌ثمر است بلكه بايد بدانند كه نميرسد بايشان در اين طريق هيچ زحمتى از قبيل عطش شديد و رنج و تعب و گرسنگى و نميگذارند قدم در نقطه از نقاط اراضى متصرّفه كفّار كه موجب غيظ و غضب آنها شود و نائل نميشوند از قبل دشمنى از دشمنان اسلام بخيريكه نائل بمسلمانان شود از قبيل غنيمت گرفتن و اسير نمودن و كشتن مگر آنكه خداوند در نامه اعمال آنها ثبت ميفرمايد عمل شايسته را كه موجب ثواب است براى آنها چون اين كارها كه جهاد و لوازم آنست خوب است و خداوند اجر نيكوكاران را ضايع نميفرمايد خصوصا در خدمت نمودن باسلام و پيغمبر و امام و در اين دو جمله اخيره لطيفه عجيبه در كلام بكار زده شده كه ميخواهد بفرمايد در اين راه فقط بر زحمت و ضرر اجر نميدهند بلكه بر لذّت و سرورى كه حاصل ميشود براى مسلمان از تصرّف در اراضى كفار و كدورت خاطر آنها و بر غنيمت و فائده و بهره كه بمسلمانان ميرسد از تسلّط بر جان و مال و ناموس آنها هم اجر داده ميشود پس فقط زحمت دنيا و اجر آخرت نيست بلكه زحمت دنيا و لذت آن و اجر آخرت است و در آيه دوم براى ترغيب كسانيكه در اين راه انفاق ميكنند و اعانت مالى مينمايند و براى اثبات اجر بر مقدمات اين عمل اگر چه منتج بنتيجه هم نباشد ميفرمايد هر مقدار در اين راه كمك مالى نمايند خواه كم باشد خواه زياد و هر منزل و واديى را كه قطع نمايند و بپايان برسانند خواه موفّق بقتال با كفار بشوند خواه نشوند خداوند ثبت ميفرمايد براى آنكه بهترين جزا را در مقابل بآنها عنايت فرمايد در دنيا و آخرت.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


161

وَ لا يُنفِقُون‌َ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً وَ لا يَقطَعُون‌َ وادِياً إِلاّ كُتِب‌َ لَهُم‌ لِيَجزِيَهُم‌ُ اللّه‌ُ أَحسَن‌َ ما كانُوا يَعمَلُون‌َ (121)

و انفاق‌ نميكنند ‌در‌ راه‌ جهاد كم‌ ‌ يا ‌ بيش‌ و سير نميكنند بيابان‌ و بواديها ‌را‌ مگر آنكه‌ ‌در‌ نامه‌ عمل‌ ‌آنها‌ ثبت‌ ميشود ‌براي‌ اينكه‌ خداوند بآنها جزاء دهد ببهترين‌ جزاهايي‌ ‌که‌ بودند عمل‌ ميكردند.

‌اينکه‌ ‌آيه‌ ‌در‌ تعقيب‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌است‌ ‌آيه‌ قبل‌ راجع‌ بزحمات‌ بدني‌ و جاني‌ و تعبهاي‌ روحي‌ و جسمي‌ ‌بود‌ و ‌اينکه‌ ‌در‌ انفاقات‌ مالي‌ و مرارتهاي‌ سفريست‌ ‌که‌ ميفرمايد وَ لا يُنفِقُون‌َ نَفَقَةً چه‌ بذل‌ مال‌ كند ‌در‌ مصارف‌ شخصي‌ ‌خود‌ ‌ يا ‌ ‌در‌ اعانت‌ بمجاهدين‌ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً چه‌ كم‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ زياد ‌هر‌ كسي‌ بقدر وسع‌ ‌خود‌.

وَ لا يَقطَعُون‌َ وادِياً زحمتهاي‌ سفر ‌که‌ گفتند

(افضل‌ الاعمال‌ احمزها)

إِلّا كُتِب‌َ لَهُم‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ تماما نوشته‌ و ثبت‌ ميشود لِيَجزِيَهُم‌ُ اللّه‌ُ لام‌ عاقبت‌ ‌است‌ ‌يعني‌ عاقبت‌ ‌اينکه‌ نفقات‌ و زحمتها اينست‌ ‌که‌ خداوند جزاء ميدهد ‌آنها‌ ‌را‌ أَحسَن‌َ ما كانُوا يَعمَلُون‌َ تمام‌ جزاهاي‌ الهي‌ حسن‌ ‌است‌ و احسن‌ ‌از‌ ‌آنها‌ نصيب‌ ‌اينکه‌ طائفه‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 121)- «همچنین هیچ مال کم یا زیادی را در مسیر جهاد، انفاق نمی‌کنند» (وَ لا یُنْفِقُونَ نَفَقَةً صَغِیرَةً وَ لا کَبِیرَةً).

«و هیچ سرزمینی را (برای رسیدن به میدان جهاد و یا به هنگام بازگشت) زیر پا نمی‌گذارند، مگر این که تمام این گامها، و آن انفاقها، برای آنها ثبت می‌شود» (وَ لا یَقْطَعُونَ وادِیاً إِلَّا کُتِبَ لَهُمْ).

«تا سر انجام خداوند این اعمال را به عنوان بهترین اعمالشان پاداش دهد»

ج2، ص263

(لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما کانُوا یَعْمَلُونَ).

نکات آیه

۱ - ثبت همه انفاقهاى کوچک و بزرگ مؤمنان، به منظور اعطاى پاداش به آنان (و لاینفقون نفقة صغیرة و کبیرة ... إلا کتب لهم لیجزیهم)

۲ - ارزشمندى اعمال نیک مؤمنان هر چند که اندک و ناچیز باشد. (و لاینفقون نفقة صغیرة و کبیرة ... لیجزیهم اللّه أحسن ما کانوا یعملون)

۳ - ثبت هر گام مؤمنان در پیمودن مسیر الهى، به منظور اعطاى پاداش به آنان (و لایقطعون وادیاً إلا کتب لهم لیجزیهم)

۴ - جهاد و تحمل هزینه هاى جنگ، از جمله برترین اعمال مؤمنان (و لاینفقون ... و لایقطعون وادیاً إلا کتب لهم لیجزیهم اللّه أحسن ما کانوا یعملون) «أحسن» مى تواند منصوب به نزع خافض و به تقدیر «بأحسن ما کانوا یعملون» باشد، در این صورت «أحسن» وصف و عنوانى است براى انفاق و پیمودن راه براى جهاد در راه خدا.

۵ - جهاد و تحمل هزینه هاى جنگ، داراى بهترین پاداش در پیشگاه خداوند (لیجزیهم اللّه أحسن ما کانوا یعملون) برداشت فوق بر این اساس است که «أحسن» مفعول دوم براى «یجزى» باشد; یعنى، خداوند نیکوترین پاداش عمل را به مجاهدان خواهد داد.

۶ - استمرار و مداومت بر انجام عمل نیک، افزون کننده پاداش آن عمل است. (لیجزیهم اللّه أحسن ما کانوا یعملون) به کارگیرى فعل مضارع همراه با «کان» (کانوا یعملون) بیانگر برداشت فوق است.

۷ - جلوه فضل الهى، در پاداش به مؤمنان مجاهد و انفاقگر (لیجزیهم اللّه أحسن ما کانوا یعملون) «جزاى أحسن» - که به معناى پاداش دادن به بیش از حد استحقاق است - بیانگر تجلى فضل خدا در پاداش دهى به مؤمنان است. قابل ذکر است در برداشت فوق مفروض این است که «أحسن» مفعول دوم براى «یجزى» باشد.

۸ - سنّت الهى در پیشبرد هدفهاى مکتب حق (اسلام)، در پرتو ایثار و تلاش خود مؤمنان است. (ذلک بأنهم لایصیبهم ظما ... و لاینفقون نفقة ... و لایقطعون وادیاً إلا کتب لهم) از تشویق و ترغیب مؤمنان به انفاق و جهاد، چنین استفاده مى شود که نتیجه عمل آنها، پیشبرد هدفهاى مکتب است و اگر نیازى به تلاش مؤمنان نبود، ترغیب و تشویق آنان به این مهم تا بدین پایه ضرورتى نداشت.

۹ - آمادگى رزمى و انجام کارهاى مقدماتى جهاد، داراى اجر و پاداش الهى (و لاینفقون ... و لایقطعون وادیاً إلا کتب لهم) با توجّه به اینکه آیات در زمینه جنگ تبوک است و در «تبوک» جنگى صورت نگرفت و نیز چون انفاق و پیمودن دره ها از مقدمات جنگ است، برداشت فوق استفاده مى شود.

موضوعات مرتبط

  • آمادگى نظامى: پاداش آمادگى نظامى ۹
  • اسلام: عوامل پیشرفت اسلام ۸
  • انفاق: پاداش انفاق ۱
  • انفاقگران: پاداش انفاقگران ۷
  • پاداش: عوامل ازدیاد پاداش ۶; مراتب پاداش ۵
  • جهاد: پاداش آمادگى در جهاد ۹; پاداش جهاد ۵; پاداش جهاد مالى ۵
  • خدا: پاداشهاى خدا ۹; سنّتهاى خدا ۸; نشانه هاى فضل خدا ۷
  • عمل: آثار تداوم بر عمل پسندیده ۶; فلسفه ثبت عمل ۱، ۳
  • مؤمنان: آثار ایثار مؤمنان ۸; آثار تلاش مؤمنان ۸; ارزش عمل پسندیده مؤمنان ۲; پاداش مؤمنان ۳، ۷; جهاد مالى مؤمنان ۴; جهاد مؤمنان ۴; عمل پسندیده مؤمنان ۴
  • مجاهدان: پاداش مجاهدان ۷

منابع