النور ٤٥
ترجمه
النور ٤٤ | آیه ٤٥ | النور ٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کُلَّ دَآبَّةٍ»: هر جنبندهای. همه جنبندگان. «مِن مَّآءٍ»: از آب ویژهای که منی است، یا از آب معمولی. تنکیر (مَآءٍ) در اینجا بیانگر افراد نوعی یا افراد شخصی، یا هر دو است. و تعریف آن در سوره انبیاء آیه که میفرماید: (وَ جَعَلْنا مِنَ الْمَآءِ کلّ شَیْءٍ حَیٍّ) بیانگر جنس است (نگا: تفسیر آلوسی). منظور از خلقت موجودات زنده از آب این است که خداوند دانا و توانا، نخستین جوانه حیات را در اعماق یا سواحل دریاها پدیدار فرموده است؛ یا این که مراد از چنین آبی منی است، و اگر هم برخی از جانداران از راه تقسیم سلولها به وجود میآیند؛ نه از راه نطفه منی، از قبیل: تک سلولیها، حکم بالا جنبه نوعی دارد؛ نه عمومی. و یا این که مراد این است که آب ماده اصلی موجودات زنده است و قسمت عمده جسم آنها آب بوده و بدون آن قادر به ادامه حیات خود نمیباشند. «یَخْلُقُ اللهُ مَا یَشَآءُ»: این بخش از آیه، بیانگر این واقعیّت است که جانداران منحصر به سه گروه خزندگان و دوپایان و چهارپایان نبوده و بلکه حیواناتی وجود دارد که به گونه دیگری و دارای پاهای بیشتری، و یا ساختار و شیوه حیات شگفتتری میباشند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۵ - ۴۶، سوره نور
- معنا و مفادى كه آيات : ((الله نور السموات و الارض ...)) متضمن آن است .
- معناى ((نور)) و توضيح مراد از اينكه فرمود: ((خدا نور آسمانها و زمين است )).
- خداوند براى همه موجودات ((معلوم )) است و همه او را مى شناسند.
- مقصود از نور خدا همان نور ايمان و معرفت است كه به مؤ منين اختصاص دارد.
- تمثيل نور خدا به نور چراغ (مثل نوره كمشكوة ...). براى بيان تابش نور ايمان و معرفت در قلوب مؤ منين .
- مراد از جمله ((نور على نور)) در آيه شريفه
- مؤ منينى كه داراى ايمان كامل هستند از نور خدا بهره مى گيرند.
- وصف حال كسانى كه هيچ گاه از ياد خداوند باز نمى مانند!
- اشاره به اينكه تسبيح خدا مقدمه حصول معرفت ، و حمد خدا بعد از حصول معرفت اوست جلّ و علا.
- وجه اين كه در (رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع ) الهاء تجارت و بيع هر دو نفى شده است.
- وجه مقابله بين ذكر خدا و اقامه نماز در آيه شريفه
- مقصود از اينكه درباره قيامت فرمود: ((تتقلب فيه القلوب و الابصار))
- توضيح فراز اولآيه پاداش مؤ منان ((ليجزيهم الله احسن ما عملوا)).
- توضيح فراز دوم آن ((و يزيدهم من فضله )).
- توضيح فراز سوم آيه پاداش مؤ منان (و الله يرزق ...).
- تشبيه اعمال غير مؤ منين به سرابى كه تشنه آن را آب مى پندارد و نكاتى كه اين تشبيه افاده مى كند.
- تشبيهى ديگر: اعمال كفار چون ظلمات متراكم و مضاعفى است كه دست خود را در آن نتوانند ديد.
- استدلال بر اينكه خدا نور آسمانها و زمين است در آيه : ((الم تر ان الله يسبح له من فىالسموات و الارض ...)).
- نكات و لطائفى در استدلال اين آيه وجود دارد ۱ وجه اختصاص تسبيح خدا به عقلا و مرغان هوا.
- از علم قطعى به رؤ يت ((الم تر)) تعبير شده است .
- وجه تعليم به حيوانات در آيه شريفه .
- وجه اختصاص تسبيح از ميان همه صفات كماليه خدا
- نور عمومى خدا و نور خصوصى او همچون رحمت او دو گونه است .
- ذكر مواردى از خلقت و تدبير خداوند براى بيان اينكه مبداء و مرجع امور مشيت خداى سبحان است
- بيان ديگرى بر انحصار بازگشت امور به مشيت خداوند
- بحث فلسفى (در بيان اينكه خداوند علت اينكه تامه همه موجودات است يخلق ما يشاء ...)
- رواياتى در ذيل آيه نور (الله نور السموات و الارض ...) و مفردات و جملات آن
- روايتى كه مى گويد آيه نور مثل اهل بيت عليهم السلام است و بيانى در ذيل آن
- بيت اميرالمؤ منين عليه السّلام مصداق اكمل ((فى بيوت اذن الله )) است
- چند روايت درباره : ((رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع ...))
نکات آیه
۱ - خداوند،[ در آغاز] هر جاندارى را از آب آفرید. (و اللّه خلق کلّ دابّة من ماء) به حیوانات و جانداران روى زمین - چه بزرگ و قابل رؤیت باشند و چه کوچک و غیر قابل دیدن - «دابّة» گویند (لسان العرب).
۲ - آب، از عناصر نخستین پیدایش حیات حیوانى است. (و اللّه خلق کلّ دابّة من ماء)
۳ - خداوند، موجودات جاندار را از انواع مایع هاى متناسب خود آفرید. (و اللّه خلق کلّ دابّة من ماء) برداشت یاد شده، مبتنى بر این نکته است که تنکیر «ماء» براى تنویع باشد. بر این اساس معناى «ماء» انواع جسم مایع است و مقصود این است که عنصر اولى و منشأ پیدایش حیات جانداران، از جسم مایع است و حیات هر جاندارى از مایعى متناسب خود مى باشد.
۴ - عوامل طبیعى، مجراى اراده الهى است. (و اللّه خلق کلّ دابّة من ماء) آیه شریفه، خداوند را خالق هر موجود جاندارى معرفى کرده است; ولى در عین حال آب (یا جسم مایع) را منشأ و عنصر نخستین آنها شناسانده است. حقیقت یاد شده مى تواند بیانگر این نکته باشد که: اراده الهى در هر امرى (مانند آفرینش طبیعت) از مجراى عوامل طبیعى چون آب و... تحقق مى پذیرد.
۵ - بعضى از جانداران، بر شکم خود راه مى روند. (فمنهم من یمشى على بطنه)
۶ - بعضى از جانداران، بر روى دو پا راه مى روند. (و منهم من یمشى على رجلین)
۷ - بعضى از جانداران، بر روى چهار پا راه مى روند. (و منهم من یمشى على أربع)
۸ - طبیعت (پیدایش انواع گوناگون جانداران از جسمى مایع و...)، بستر مناسب براى عبرت آموزى و پندگیرى (إنّ فى ذلک لعبرة لأُوْلى الأبصر . و اللّه خلق کلّ دابّة من ماء) جمله «و اللّه خلق...» عطف بر جمله «یقلّب اللّه اللیل...» است. این عطف مى تواند به این مناسبت باشد که همان گونه که گردش و جابه جایى شب و روز مایه عبرت صاحبان بصیرت است آفرینش انواع جانداران نیز مى تواند چنین تأثیرى داشته باشد.
۹ - خداوند، هر چیزى را بر اساس مشیت خود آفریده است. (یخلق اللّه ما یشاء)
۱۰ - خداوند تحقیقاًبر هر کارى توانا است. (إنّ اللّه على کلّ شىء قدیر)
۱۱ - بى تردید خداوند، قادر مطلق و بر آفرینش هر چیزى توانا است. (و اللّه خلق کلّ دابّة ... إنّ اللّه على کلّ شىء قدیر) از پیام هاى این سخن که «خداوند بر هر شیئى قادر است» - به قرینه جملات پیشین که از آفرینش جاندارن و هر آنچه خدا بخواهد سخن گفته است - توانایى خداوند بر آفرینش هر چیزى است.
۱۲ - توانایى مطلق خداوند بر انجام هر کارى، دلیل تحقق و تخلف ناپذیرى مشیت او در عالم هستى است. (یخلق اللّه ما یشاء إنّ اللّه على کلّ شىء قدیر) برداشت یاد شده از آن جا است که جمله «إنّ اللّه...» تعلیل براى جمله «یخلق اللّه مایشاء» است; یعنى، چون خداوند بر هر امرى توانا است، مى تواند مشیت خویش را در آفرینش هر چیزى تحقق بخشد.
۱۳ - آفرینش انواع جانداران از جسمى مایع، جلوه اى از قدرت مطلق خداوند است. (و اللّه خلق کلّ دابّة من ماء ... یخلق اللّه ما یشاء إنّ اللّه على کلّ شىء قدیر)
موضوعات مرتبط
- آب: فواید آب ۱، ۲
- اسماء و صفات: قدیر ۱۰
- جانداران: اقسام جانداران ۵، ۶، ۷; جانداران دو پا ۶; عبرت از خلقت جانداران ۸; عنصر خلقت جانداران ۱، ۲، ۳، ۱۳; کیفیت حرکت جانداران ۵، ۶، ۷
- چهارپایان ۷:
- خدا : آثار قدرت خدا ۱۲; حتمیت مشیت خدا ۱۲; خالقیت خدا ۱، ۳، ۱۱; قدرت خدا ۱۰، ۱۱; مجارى اراده خدا ۴; مشیت خدا ۹; منشأ خالقیت خدا ۹; نشانه هاى قدرت خدا ۱۳
- خزندگان ۵:
- خلقت : خلقت از آب ۱، ۱۳; خلقت از مایعات ۳
- طبیعت: عبرت از طبیعت ۸
- عبرت: عوامل عبرت ۸
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۴