الملك ١٠
ترجمه
الملك ٩ | آیه ١٠ | الملك ١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَسْمَعُ»: مراد از شنیدن، شنیدن آگاهانه است (نگا: / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۴، سوره ملك
- اشاره به غرض سوره مباركه ملك
- افاده كمال تسلط خدا بر ملك در جمله ((بيده الملك ))
- وجه اينكه فرمود: ((خلق الموت ...))
- مفاد اينكه درر تعليل آفرينش موت و حيات فرمود: ((ليبلوكم ايكم احسن عملا))
- بيان اينكه مقصود از نبوت تفاوت در خلق ارتباط واتصال اجزاء عالم و وحدت نظام جارى در آن است
- تاءكيدى بر وحدت نظام عالم و اتصال و ارتباط اجزاء آن
- اشاره به مراد از اينكه فرمود ستارگان را رجوم براى شياطين قرار داديم
- وصف جهنم و حكايت سؤ ال و جواب ملائكه موكل بر دوزخ با دوزخيان
- موارد استعمال ((سمع )) و وجه اينكه دوزخيان در جواب فرشتگان گفتند: ((لو كنا نسمعاو نعقل ..))
- جواب به شبهه اى درباره معاد، با بيان علم فراگير و احاطه مطلق خداوند براعمال و احوال موجودات
- (رواياتى در ذيل جمله :((ليبلوكم ايكم احسن عملا)) و درذيل برخى ديگر از آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - اعتراف کافران دوزخى، به گوش نسپردن و اندیشه نکردن درباره تعالیم دین و پیامبران الهى (و قالوا لو کنّا نسمع أو نعقل)
۲ - گوش دل نسپردن به سخنان پیامبران و تعقّل نکردن درباره آنها، عامل دوزخى شدن کافران (و قالوا لو کنّا نسمع أو نعقل ما کنّا فى أصحب السعیر)
۳ - کافران دوزخى، از شنیدن سخنان پیامبران و پیام هاى آسمانى امتناع مى کردند. (و قالوا لو کنّا نسمع) برداشت یاد شده، مبتنى بر این احتمال است که مقصود از «نسمع» امتناع از شنیدن باشد; چنان که این واکنش دستور سران کفر به توده هاى مردم است: «و قال الذین کفروا لاتسمعوا لهذا القرآن و ألغوا فیه لعلّکم تغلبون» (سوره فصلت (۴۱) آیه ۲۶).
۴ - کافران دوزخى، مردمى لجوج و حق گریزاند. (و قالوا لو کنّا نسمع أو نعقل ما کنّا فى أصحب السعیر)
۵ - لزوم شناخت دین و آشنایى با تعالیم پیامبران، از راه شنیدن صحیح و اندیشه و تعقّل (و قالوا لو کنّا نسمع أو نعقل)
۶ - تلقى صحیح و اندیشه درست، دو پایه اساسى براى هدایت و راهیابى به حق است. (و قالوا لو کنّا نسمع أو نعقل)
۷ - تعالیم اسلام و ادیان الهى، مطابق با عقل است. (لو کنّا نسمع أو نعقل) از این که کافران مى گویند: اگر گوشِ شنوایى داشتیم و تعقّل مى کردیم، از دوزخیان نبودیم; مى توان استفاده کرد که تعالیم دین، مطابق با عقل بشر بوده و عقل راهنماى به آنها است.
۸ - «سعیر»، از نام هاى دوزخ (ما کنّا فى أصحب السعیر)
۹ - دوزخ، جایگاهى به غایت گرم و داراى آتشى به شدت برافروخته و شعلهور است. (أصحب السعیر) «سعیر»، به معناى گرم و نیز آتش افروخته و ملتهب است. دخول «ال» کمالیه بر «سعیر»، بیانگر گرماى بى اندازه دوزخ و التهاب و برافروختگى شدید آتش آن است.
موضوعات مرتبط
- ادیان آسمانى: عقلانیت ادیان آسمانى ۷
- اسلام: عقلانیت اسلام ۷
- اقرار: اقرار به عدم تعقل ۱
- انبیا: اعراض از تعالیم انبیا ۲، ۳; اهمیت تعالیم انبیا ۵
- تعقل: اهمیت تعقل ۵
- جهنم: سعیر ۸; شدت گرماى جهنم ۹; شعله آتش جهنم ۹; صفات جهنم ۹; موجبات جهنم ۲; نامهاى جهنم ۸
- جهنمیان: حق ناپذیرى جهنمیان ۴; صفات جهنمیان ۴; لجاجت جهنمیان ۴
- درک: آثار درک صحیح ۶
- دین: اعراض از دین ۱; اهمیت دین شناسى ۵
- شناخت: ابزار شناخت ۵; منابع شناخت ۵
- عقل: آثار عقل سلیم ۶
- کافران: آثار عدم تعقل کافران ۲; اعراض کافران ۱، ۲، ۳; اقرار اخروى کافران ۱; حق ناپذیرى کافران ۴; عدم تعقل کافران ۱; کافران در جهنم ۲; لجاجت کافران ۴
- وحى: اعراض از تعالیم وحى ۳
- هدایت: زمینه هدایت ۶