المؤمنون ٤١
ترجمه
المؤمنون ٤٠ | آیه ٤١ | المؤمنون ٤٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الصَّیْحَةُ»: صدای مهیب. مراد صدای شدید طوفان باد است که همراه با آن است. چرا که عاد، یعنی قوم هود با طوفان باد نابود شدهاند (نگا: حاقّه / . برخی از مفسّرین به سبب واژه (صَیْحَة) این آیات را درباره ثمود، یعنی قوم صالح دانستهاند؛ زیرا قوم صالح با صدای مرگبار رعد از میان رفتهاند (نگا: هود / ). در اینجا واژه (صَیْحَة) به معنی مطلق عذاب نیز میتواند باشد. «غُثَآءً»: خس و خاشاک و چوبها و چیزهائی که سیلاب با خود میآورد. (نگا: اعلی / . «بُعْداً»: (نگا: هود / و و و ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۳ - ۵۴، سوره مؤ منون
- اشاره به عقيده بت پرستان درباره عبادت آلهه و معناى خطاب نوح عليه السلام به قوم خود: ((اعبدوا الله ...))
- افترائات و احتجاجات قوم نوح عليه السّلام در مقام انكار رسالت آنحضرت .
- و دورى گزيدن از قوم خود كه بعد از انكار و تكذيبشان محكوم به عذاب شده بودند
- اشراف و بزرگان قوم نوح عامه مردم را عليه پيامبراشان مى شورانند.
- نزول عذاب الهى و آغاز آن با صيحه اى آسمانى
- يادآورى سنت الهى : هدايت امم با ارسال رسل ، تكذيب امتها آنان را و عذاب الهى و...
- اشاره اى به رسالت موسى و هارون
- خطابى از خداوند به عموم پيامبران
- بحث روايتى (روايتى در ذيل برخى آيات گذشته )
نکات آیه
۱ - نزول عذابى فراگیر بر نخستین جامعه پس از نوح، در پى استمداد پیامبر آنان از خداوند (قال ربّ انصرنى ... فأخذتهم الصیحة)
۲ - نابودى جامعه پس از نوح، تنها با یک فریاد مرگ بار (صیحه) (فأخذتهم الصیحة بالحقّ) «صیحة» مصدر عددى و به معناى یک فریاد است.
۳ - تگذیب گران حق ستیز، سزاوار عذاب مرگ بار استیصال (فأخذتهم الصیحة بالحقّ) کلمه «بالحقّ» را به دو صورت مى توان تفسیر کرد: الف) جامعه پس از نوح، به خاطر کفر و تکذیب گرى شان، مستحق عذاب بودند. ب) نزول عذاب صیحه بر آن قوم، حکمى بر پایه حق و عدل بود. برداشت فوق، براساس تفسیر اول مى باشد.
۴ - عذاب استیصال، کیفرى بر اساس حق و به دور از کمترین بى عدالتى نسبت به کافران و تکذیب گران (فأخذتهم الصیحة بالحقّ)
۵ - تبدیل شدن کافران حق ستیز به موجوداتى بى جان - همچون خس و خاشاک - در پى نزول عذاب (فجعلنهم غثاءً) «جعل» (مصدر «جعلنا») در جمله بالا، به معناى گردانیدن و تغییر دادن از صورتى یا حالتى، به صورت یا حالت دیگر است. «غثاء» نیز به خس و خاشاک روى آب گفته مى شود.
۶ - ستم کاران، مورد لعن و نفرین خداوند (فبعدًا للقوم الظلمین) نصب «بُعداً» به عنوان مفعول مطلق براى فعل محذوف مى باشد; یعنى، «بعدوا بُعداً». گفتنى است که «بُعداً» از جمله مصدرهایى است که همواره به جاى فعل مى آید; یعنى، دور باد[از رحمت خدا] گروه ستم کاران!
۷ - ظلم و بیدادگرى، مایه دور شدن از رحمت خدا و گرفتار شدن به خشم و غضب او (فبعدًا للقوم الظلمین)
۸ - بیدادگرى جامعه پس از نوح، عامل نابود شدن آنان با عذاب قهر الهى (فبعدًا للقوم الظلمین) به کارگیرى اسم ظاهر (القوم الظالمین) به جاى ضمیر (لهم) بیانگر این نکته است که جامعه پس از نوح، به جهت آن که مردمى ستم کار بودند، گرفتار عذاب الهى شده و از بین رفتند.
۹ - کیفرهاى الهى، برخاسته از عملکرد ظالمانه خود انسان ها است. (فأخذتهم الصیحة بالحقّ ... فبعدًا للقوم الظلمین)
موضوعات مرتبط
- حق: آثار عذاب حق ناپذیران ۵; عذاب استیصال حق ناپذیران ۳; کیفر حق ناپذیران ۳; هلاکت حق ناپذیران ۵
- خدا: عوامل غضب خدا ۷; موجبات عذابهاى خدا ۸
- رحمت: عوامل محرومیت از رحمت ۷
- صالح(ع): استمداد صالح(ع) ۱
- ظالمان: لعن بر ظالمان ۶
- ظلم: آثار ظلم ۷
- عذاب: اهل عذاب ۳، ۴; عدالت در عذاب ۴; عذاب با صیحه آسمانى ۲
- عمل: آثار عمل ناپسند ۹
- قوم ثمود: آثار ظلم قوم ثمود ۸; تاریخ قوم ثمود ۱، ۲; عذاب قوم ثمود ۱، ۲; عوامل هلاکت قوم ثمود ۸
- قوم عاد: آثار ظلم قوم عاد ۸; تاریخ قوم عاد ۱، ۲; عذاب قوم عاد ۱، ۲; عوامل هلاکت قوم عاد ۸
- کافران: آثار عذاب کافران ۵; تبدیل کافران به خاشاک ۵; حقانیت عذاب کافران ۴; عذاب استیصال کافران ۴; هلاکت کافران ۵
- کیفر: موجبات کیفر ۹
- لعن: مشمولان لعن خدا ۶
- هود(ع): استمداد هود(ع) ۱