الكهف ٩٤
ترجمه
الكهف ٩٣ | آیه ٩٤ | الكهف ٩٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَأْجُوجَ وَ مَأْجُوجَ»: شاید مراد از (یأجوج) قبیله تاتار، و مراد از (مأجوج) قبیله مغول باشد که هر دو از یک نژاد بودند و در منطقه شمال شرقی کره زمین، در نواحی مغولستان بسر میبردند، و اغلب سیلآسا به سمت شرق یا جنوب سرازیر میشدند. «خَرْجاً»: هزینه. خراج و مالیات. «سَدّاً»: سد بزرگ و محکم. شاید مراد دیوار آهنی موجود در تنگه داریال واقع در سرزمین قفقاز باشد که هنوز پابرجا است.
تفسیر
- آيات ۸۳ -۱۰۲، سوره كهف
- معناى ((عين حمئة (( وبيان موقعيت جغرافيائى آن
- ظالمان را عذاب مى كنيم ومؤ منان صالح العمل را جزاى حسنى است
- ساختن سد به وسيله ذوالقرنين
- بكار بردن قطعه هاى آهن در ساختن سدى محكم توسط ذوالقرنين
- وجوهى كه در بيان مراد آيه شريفه : ((افحسب الذين كفروا ان يتخذوا عبادى من دونىاولياء...(( گفته شده است
- بحث روايتى
- اختلافاتى كه جهاد متعدد در روايات مربوط به ذوالقرنين وجود دارد
- دوروايت اميرالمؤ منين على (ع ) درباره ذوالقرنين
- حديثى از امام صادق (ع ) درباره آفتاب وطلوع وغروب آن
- رواياتى در ذيلبرخى جملات آيات راجع به ذوالقرنين
- بحثى قرآنى وتاريخى پيرامون داستان ذوالقرنين در چندفصل
- ۱ - داستان ذوالقرنين در قرآن
- ۲ - داستان ذوالقرنين وسد وياجوج وماجوج از نظر تاريخ
- ۳- ذوالقرنين كيست وسدش كجا است ؟ اقوال مختلف در اين باره
- نظر بعضى كه ذوالقرنين را همان اسكندر مقدونى دانسته اند وردّ آن
- نظر جمعى از مورخين كه ذوالقرنين را مردى عرب از ملوك يمن دانسته اند
- سخن بعضى در اثبات اينكه ذوالقرنين ، كورش ، پادشاه هخامنشى ايران ، وياءجوجوماءجوج ، اقدام مغول بوده اند
- بحث مفسرين ومورخين پيرامون قوم ياءجوج وماءجوج وحوادث مربوط به آنها
نکات آیه
۱- مردم شمال، از طوایفى فسادانگیز به نام یأجوج و مأجوج، به ذوالقرنین شکایت بردند. (قالوا یذا القرنین إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون) مفسران و موّرخان، با استفاده از ادله مختلف و برخى متون باستانى، این را مسلم گرفته اند که مراد از یأجوج و مأجوج، همان قبایل مغول و تاتار هستند.
۲- منطقه گسترده اى از سرزمین شمال، در عهد ذى القرنین، مورد تهدید هجوم ها و فسادگرى هاى یأجوج و مأجوج قرار داشت. (إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون فى الأرض) حرف «ال» در «فى الأرض» براى عهد حضورى است و چون تعبیر «فى الأرض» براى مناطق کوچک و محدود، تعبیر متعارفى نیست، مراد از آن منطقه اى گسترده خواهد بود.
۳- خطر هجوم یأجوج و مأجوج (مغول و تاتار) و تأمین امنیت، عمده ترین مشکل مردم نواحى شمالى در زمان ذوالقرنین بود. (إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون فى الأرض)
۴- قوم درگیر با یأجوج و مأجوج، به ذوالقرنین و به توان مندى و خیرخواهى وى اذعان کردند. (قالوا یذا القرنین إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون فى الأرض) با این که «ذوالقرنین» بومى منطقه مورد بحث نبود، ولى با قرائن و شواهد و دیدن قدرت علمى و اجرایى او، مردم، به این نکته واقف شدند که او، کسى است که مى تواند سدّى غیر قابل نفوذ در برابر حملات دشمنان براى آنان برپا کند و نیز به خیر خواهى او و این که او غرضى مادّى و قصدى سلطگرانه ندارد، پى بردند، لذا پیشنهاد خود را با او مطرح کردند.
۵- قوم درگیر با یأجوج و مأجوج از کوه هاى مرتفع به عنوان سدّ دفاعى در برابر هجوم آنان بهره مى بردند. (حتّى إذا بلغ بین السدّین ... إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون)
۶- میانه دو کوه مرتفع و سدآسا، تنها راه نفوذ و حمله یأجوج و مأجوج (مغول و تاتار) علیه همسایگان خود بود. (فهل نجعل لک خرجًا على أن تجعل بیننا و بینهم سدًّا)
۷- آسیب پذیران از هجوم یأجوج و مأجوج، از ذوالقرنین براى ساختن سدّى در میانه دو رشته کوه بلند در برابر هجوم آن متجاوزان، کمک خواستند. (قالوا یذا القرنین ... تجعل بیننا و بینهم سدًّا)
۸- همجواران یأجوج و مأجوج، خود از ایجاد سدّى محکم و غیرقابل نفوذ در برابر هجوم آن متجاوزان، ناتوان بودند. (فهل نجعل لک خرجًا على أن تجعل بیننا و بینهم سدًّا)
۹- قوم درگیر با یأجوج و مأجوج، با اظهار آمادگى براى پرداخت دست مزد به ذوالقرنین در برابر ساختن سد، او را دعوت به عقد قرارداد جعاله کردند. (فهل نجعل لک خرجًا على أن تجعل بیننا و بینهم سدًّا)
۱۰- مردم منطقه شمال، برخوردار از امکانات مادّى، ولى فاقد شناخت هاى فنى بودند. (فهل نجعل لک خرجًا على أن تجعل بیننا و بینهم سدًّا)
۱۱- تهیه و تدارک استحکامات دفاعى، جهت جلوگیرى از رخنه مفسدان و دشمنان ویرانگر، امرى لازم است. (إنّ یأجوج و مأجوج مفسدون فى الأرض فهل نجعل لک خرجًا)
روایات و احادیث
۱۲- «عن أمیرالمؤمنین(ع): إنّ ذاالقرنین... وجد... قوماً لایکادون یفقهون قولاً قالوا: یا ذاالقرنین! إنّ یأجوج و مأجوج خلف هذین الجبلین و هم یفسدون فى الأرض إذا کان إبّان زروعنا و ثمارنا خرجوا علینا من هذین السدّین، فرعوا من ثمارنا و زروعنا حتّى لایبقون منها شیئاً «فهل نجعل لک خرجاً» نؤدیه إلیک فى کلّ عام «على أن تجعل بیننا و بینهم سدًّا» ; از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده:... همانا ذوالقرنین، قومى را یافت که فهم هیچ سخنى براى آنان آسان نبود. آنان به او گفتند: اى ذوالقرنین! همانا، یأجوج و مأجوج، پشت این دو کوه اند و آنان در زمین فساد مى کنند. زمانى که فصل برداشت زراعت هاى ما و چیدن میوه هایمان فرامى رسد، آنان، از پشت این دو سدّ (دو کوه) به ما حملهور شده و از میوه هاى ما و زراعت هاى ما آن قدر مى چرانند که هیچ چیز از را باقى نمى گذارند. آیا براى تو هزینه اى قرار دهیم که هر ساله به تو بپردازیم تا بین ما و آنان سدّى برقرار سازى؟».[۱]
۱۳- «عن حذیفة قال: سألت رسول اللّه(ص) عن یأجوج و مأجوج؟ فقال: یأجوج أُمّة و مأجوج أُمّة ; از حذیفه، روایت شده که گفت: از رسول خدا(ص) در باره یأجوج و مأجوج را پرسیدم؟ فرمود: یأجوج، یک امت و مأجوج هم یک امت است».[۲]
موضوعات مرتبط
- آمادگى نظامى: اهمیت آمادگى نظامى ۱۱
- استمداد: استمداد از ذوالقرنین ۷، ۱۲
- تاتارها: خطر تجاوز تاتارها ۳
- دشمنان: مبارزه با هجوم دشمنان ۱۱
- ذوالقرنین: جعاله با ذوالقرنین ۹; خیرخواهى ذوالقرنین ۴; سدسازى ذوالقرنین ۷، ۹، ۱۲; قدرت ذوالقرنین ۴; قصه ذوالقرنین ۲، ۳، ۴، ۵، ۷، ۸، ۱۲
- سرزمینها: استمداد مردم شمال سرزمین ذوالقرنین ۷; اقرار مردم شمال سرزمین ذوالقرنین ۴; امکانات مادى مردم شمال سرزمین ذوالقرنین ۱۰; جعاله مردم شمال سرزمین ذوالقرنین ۹; جهل مردم شمال سرزمین ذوالقرنین ۱۰; دفاع مردم شمال سرزمین ذوالقرنین ۵; شکایت مردم شمال سرزمین ذوالقرنین ۱، ۱۲; عجز مردم شمال سرزمین ذوالقرنین ۸; مردم شمال سرزمین ذوالقرنین و سدسازى ۱۲; مشکلات مردم شمال سرزمین ذوالقرنین ۳
- کوه: فواید کوه ۵
- مأجوج: افساد مأجوج ۱، ۱۲; امت بودن مأجوج ۱۳; ایمنى از هجوم مأجوج ۷; خطر تجاوز مأجوج ۳; راههاى هجوم مأجوج ۶; قصه مأجوج ۶، ۱۲; محدوده افساد مأجوج ۲
- مغولان: خطر تجاوز مغولان ۳
- مفسدان: مبارزه با هجوم مفسدان ۱۱
- یأجوج: افساد یأجوج ۱، ۱۲; امت بودن یأجوج ۱۳; ایمنى از هجوم یأجوج ۷; خطر تجاوز یأجوج ۳; راههاى هجوم یأجوج ۶; قصه یأجوج ۶، ۱۲; محدوده افساد یأجوج ۲