النحل ٦٠

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

برای آنها که به سرای آخرت ایمان ندارند، صفات زشت است؛ و برای خدا، صفات عالی است؛ و او قدرتمند و حکیم است.

|صفت زشت براى كسانى است كه به آخرت ايمان نمى‌آورند و بهترين وصف از آن خداست و او مقتدر حكيم است
وصف زشت براى كسانى است كه به آخرت ايمان ندارند، و بهترين وصف از آنِ خداست، و اوست ارجمند حكيم.
اوصاف کسانی که (به خدا و) به قیامت ایمان ندارند زشت است (و اعمالشان مانند زنده به گور کردن دختران هم از روی قساوت و جهالت و خودخواهی و بی‌رحمی است) اما خدا (و خداشناسان) را پسندیده و عالیترین اوصاف کمال است و او مقتدر و داناست.
برای کسانی که به آخرت ایمان نمی آورند، صفات زشت [وسیرت بد] است، وصفات برتر و والا ویژه خداست، و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
صفت بد از آن كسانى است كه به قيامت ايمان نمى‌آورند و صفت برتر از آن خداوند است. و اوست پيروزمند و حكيم.
وصف بد، سزاوار بی‌ایمانان به آخرت، و وصف والا سزاوار خداوند است، و او پیروزمند فرزانه است‌
كسانى را كه به جهان واپسين ايمان نمى‌آورند صفت بد است، و خداى راست صفت والا و برتر و اوست تواناى بى‌همتا و داناى با حكمت.
کسانی که به آخرت باور ندارند، دارای صفات دانیه‌اند (که از جمله دوست داشتن پسر و دشمن داشتن دختر و زنده بگور کردن او است) و خدا دارای صفات عالیه است (که از جمله بی‌نیازی از همه‌کس و همه‌چیز است) و او با عزّت و با حکمت است (و می‌تواند هر کاری را بکند و کارهایش از روی حکمت است).
نماد زشت برای کسانی است که به آخرت ایمان ندارند. و برترین نماینده از آن خداست و او است عزیز حکیم.
آنان را که ایمان نمی‌آورند به آخرت مثَل زشت است و برای خدا است مثَل برتر و او است عزّتمند حکیم‌


النحل ٥٩ آیه ٦٠ النحل ٦١
سوره : سوره النحل
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَثَلُ»: صفت. حالت. «مَثَلُ السَّوْءِ»: صفات دانیه. «الْمَثَلُ الأعْلَی»: صفات عالیّه.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- ایمان نداشتن به عالم آخرت، زمینه ساز دخترکشى مشرکان عصر جاهلى (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ... یتورى من القوم ... أم یدسّه فى التراب ... للذین لایؤمنون بالأخرة)

۲- غیر مؤمنان به عالم آخرت، زشت صفت و بد سیرتند. (للذین لایؤمنون بالأخرة مثل السوء) مراد از «مثل السوء» - چنان که نوع مفسّران گفته اند - صفت سوء و زشت است.

۳- مشرکان عصر جاهلى، منکر عالم آخرت بودند. (للذین لایؤمنون بالأخرة) این آیه، در سیاق آیاتى است که در مذمت مشرکان بود و این خود قرینه اى است بر اینکه مراد از «الذین»، مشرکانند.

۴- داشتن دختر در دیدگاه مشرکان جاهلى، صفتى زشت محسوب مى شد. (للذین لایؤمنون بالأخرة مثل السوء) «مثل السوء»، مثلى است که مشرکان جاهلى براى صاحبان دختر به کار مى بردند و مرادشان از آن، ضرب المثل بد حالى و بدى بود. اینکه خداوند پس از ذکر دیدگاه آنها درباره نوزادان دختر و محکومیتشان، «مثل السوء» را به خود آنان نسبت مى دهد، مى تواند قرینه اى باشد بر مطلب یاد شده.

۵- ایمان نیاوردن به عالم آخرت زشت است، نه دختر داشتن (للذین لایؤمنون بالأخرة مثل السوء) احتمال دارد که آیه تعریض به مشرکانى باشد که «مثل السوء» را دختر داشتن مى دانستند و خداوند جواب مى دهد که عدم ایمان به آخرت «مثل السوء» است.

۶- مشرکان، به خاطر عدم ایمان به عالم آخرت، زشت خصلتند. (للذین لایؤمنون بالأخرة مثل السوء) قرار دادن موصول «الذین» به جاى اسم ظاهر، مشعر به این مطلب است که متصف شدن آنان به زشت صفتى، به خاطر کفرشان است.

۷- عقیده، در صفات و خصلتهاى روحى انسان مؤثر است. (للذین لایؤمنون بالأخرة مثل السوء)

۸- تنها خداوند، عالى ترین صفات را داراست. (و لله المثل الأعلى)

۹- واجد عالى ترین صفات بودن، دلیل تنزیه خداوند از نسبتهاى نارواى مشرکان (و یجعلون لما لایعلمون نصیبًا ممّا رزقنهم ... کنتم تفترون . و یجعلون لله البنت سبحنه ... و لله المثل الأعلى)

۱۰- اسناد فرزند دختر به خداوند، ناسازگار با مثل اعلا بودن و صفات عالى داشتن او (و لله المثل الأعلى) عبارت «و لله المثل الأعلى» در مقام جواب به نسبت ناروایى است که از سوى مشرکان به خداوند داده مى شد و آن اسناد دختر داشتن خداست; در حالى که خداوند عالى ترین صفات را داراست و با چنین ادعایى قابل جمع نیست.

۱۱- خداوند، عزیز (شکست ناپذیر) و حکیم (کاردان) است. (و هو العزیز الحکیم)

۱۲- عزّت و حکمت، مظهر عالى ترین صفات خداوند (و لله المثل الأعلى و هو العزیز الحکیم)

۱۳- عزّت و حکمت خداوند، ناسازگار با اسناد دختر به او (و یجعلون لله البنت ... و هو العزیز الحکیم)

روایات و احادیث

۱۴- «عن الصادق(ع) [فى معنى قوله تعالى]: «و لله المثل الأعلى» [إنه قال]: الذى لایشبهه شىء و لایوصف و لایتوهّم، فذلک المثل الأعلى; [۱] از امام صادق(ع) روایت شده است [که در معناى قول خداى تعالى] «و لله المثل الأعلى» [فرمود:] خدا کسى است که چیزى شبیه او نیست و توصیف شدنى نمى باشد و در وهم نمى گنجد و این است معناى و لله المثل الأعلى».

موضوعات مرتبط

  • آخرت: پلیدى مکذبان آخرت ۲; مکذبان آخرت ۳
  • اسماء و صفات: حکیم ۱۱; عزیز ۱۱
  • جاهلیت: بینش مشرکان جاهلیت ۴; دختر در جاهلیت ۴; رسوم جاهلیت ۱; زمینه دخترکشى در جاهلیت ۱; عقیده مشرکان جاهلیت ۳
  • خدا: اختصاصات خدا ۸; اسناد دختر به خدا ۱۰، ۱۳; بی نظیرى خدا ۱۴; توصیف خدا ۱۴; حکمت خدا ۱۲، ۱۳; دلایل تنزیه خدا ۹; صفات خدا ۸، ۹، ۱۰، ۱۲; عزت خدا ۱۲، ۱۳
  • صفات: بهترین صفات ۸، ۹، ۱۰;‌ صفات ناپسند ۵
  • عقیده: آثار روانى عقیده ۷
  • کفر: آثار کفر به آخرت ۱، ۶; ناپسندى کفر به آخرت ۵
  • مشرکان: پلیدی مشرکان ۶; مشرکان و آخرت ۳

منابع

  1. توحید صدوق، ص ۳۲۴، ح ۱، ب ۵۰; تفسیربرهان، ج ۲، ص ۳۷۳، ح ۴.