التوبة ٤٥
ترجمه
التوبة ٤٤ | آیه ٤٥ | التوبة ٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِرْتابَتْ»: دچار شکّ و تردید شده است. «یَتَرَدَّدُونَ»: در رفت و برگشت و آمد و شدند. سرگردانند.
تفسیر
- آيات ۴۸ - ۳۸، سوره توبه
- ملامت و سرزنش مؤ منين به جهت تثاقل و سستى نمودنشان به هنگام جنگ به اينكه مگر به حيات ناچيز دنيا قانع شده اند؟
- اگر شما پيامبر (ص ) را يارى نكنيد، بدانيد كه خداوند وقتى كه مشركين او را بيرون كردند با انزال سكينه و جنود غيبى او را يارى نمود
- چند دليل بر اينكه ضمير (( عليه )) در جمله : (( فانزل الله سكينة عليه )) به رسول (ص ) برمى گردد نه به صاحب (ابوبكر)
- استدلال بعضى به جمله فوق براينكه سكينت بر ابوبكر نازل شده ، و چند اشكال بر آن استدلال
- مراد از (( كلمة الذين كفروا )) و (( كلمة الله )) در آيه شريفه
- در راه جهاد عذر و بهانه نياوريد و به هر وسيله ممكن(امول و انفس ) جهاد كنيد
- بيان اينكه عتاب در آيه : (( عفا الله عنك لم اذنت لهم )) عتاب جدى نيست بلكه مفيد غرض ديگرى است
- استدلال به آيه فوق بر صدور گناه از رسولخدا (ص ) مردود است
- خلاصه گفتار صاحب المنار در ذيل آيه فوق كه در آن عفو خدا از رسول خدا (ص ) را مربوط به ترك اولى نمودن آن حضرت دانسته است
- جواب به صاحب المنار و بيان اينكه عملرسول خدا (ص ) اولى و اصلح بوده است نه ترك اولى مفسده حضور منافقين در ميانصفوف مؤ منين مجاهد
- يكى از علائم و نشانه هاى نفاق
- مفسده حضور منافقين در ميان صفوف مؤ منين مجاهد
- رواياتى در مورد كيفيت هجرت پيامبر (ص ) از مكه به مدينه و داستان غار و...
- نقد و بررسى استدلال به آيه غار بر فضيلت ابوبكر
- نقد و رد رواياتى كه مى گويند سكينت بر ابوبكر نازل شد
- آماده شدن مسلمين براى جنگ با روميان و خطبه پيامبر (ص ) براى آنان قبل از حركت به سوى تبوك
- چند روايت در ذيل آيه شريفه : (( عفا الله عنك لم اذنت لهم ... ))
- داستان چند تن از مؤ منينى كه با تاءخير به لشگريان عازم تبوك پيوستند يا آنكه تخلف كردند و سپس توبه نمودند
نکات آیه
۱ - تنها مردمان بى ایمان (منافقان)، از پیامبر (ص) اجازه ترک جهاد مى طلبیدند. (إنما یستئذنک الذین لایؤمنون باللّه و الیوم الأخر)
۲ - عرصه جنگ و جهاد، عرصه ظهور ایمان راستین و نیز بى ایمانى انسان (لایستئذنک الذین یؤمنون ... أن یجهدوا ... إنما یستئذنک الذین لایؤمنون)
۳ - متخلفان از جنگ تبوک (منافقان)، گروهى بى ایمان، سرگردان و گرفتار تردید و اضطراب بودند. (و ارتابت قلوبهم فهم فى ریبهم یترددون)
۴ - بى ایمانى، موجب سرگردانى، تردید و اضطراب در زندگى است. (إنما یستئذنک الذین لایؤمنون .... فهم فى ریبهم یترددون)
۵ - تردید در انجام تکالیف دینى، چون جهاد با مال و جان، نمودار بى ایمانى و نفاق (إنما یستئذنک الذین لایؤمنون باللّه ... و ارتابت قلوبهم)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
- اضطراب: عوامل اضطراب ۴
- ایمان: آثار بىایمانى ۱، ۴; زمینه ظهور ایمان ۲; زمینه ظهور بىایمانى ۲; نشانه هاى بىایمانى ۵
- تکلیف: شک در عمل به تکلیف ۵
- جهاد: آثار جهاد ۲; اذن ترک جهاد ۱; شک در جهاد ۵
- سرگردانى: عوامل سرگردانى ۴
- غزوه تبوک: سرگردانى متخلفان از غزوه تبوک ۳; متخلفان از غزوه تبوک ۳
- منافقان: اضطراب منافقان ۳; تخلف منافقان از جهاد ۱; سرگردانى منافقان ۳; ویژگیهاى منافقان ۱
- نفاق: نشانه هاى نفاق ۵