المائدة ٧٣
ترجمه
المائدة ٧٢ | آیه ٧٣ | المائدة ٧٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنَّ اللهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ»: مراد تعدّد خدایان، یعنی (تثلیثِ در توحید!) است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۶ - ۶۸، سوره مائده
- نكته درباره جمله : ((لستم على شى ء)) در آيه شريفه :((قل يا اهل الكتاب لستم على شى ء...))
- يهود و نصارا فاقد پايگاهى قابل اعتماد براى اقامه دين هستند
- اسم و لقب هيچ اثرى در سعادت آدمى ندارد و فقط ايمان به خدا و روز جزا وعمل صالح مايه سعادت است
- چون يهود براى خود برترى مى پنداشتند كور و كر شدند (از دين حق و شنيدن پند عاجزگشتند)
- بطلان و نامعقول بودن سخن نصارا كه گفته اند: ((ان الله ثالث ثلثة ))
- چگونگى اعتقاد به تثليث در ميان عوام نصارا
- احتجاج بر نفى الوهيت مسيح (ع ) و نيز نفى الوهيت ما در مسيح (بنابر يكاحتمال در معناى آيه )
- استدلال بروجوب عبادت خداى سبحان و عبادت نكردن هر چه جز او
- نكاتى كه در استدلال و احتجاج فوق در آيه شريفه وجود دارد
- نكته اينكه در جمله : ((مالا يملك لكم ضرا ولا نفعا)) و جملات مشابه آن ((ضر))قبل از ((نفع )) آورده شده است
- معناى علو و بيات جايگاه (غدير) نزد قديم يهود
- غلو اهل كتاب كه از آن نهى شده اند اين بوده كه انبياء و احبار و راهبان خود را تا مقامربوبيت بالا مى برده اند
- اعتقاد به پدرى و پسرى از اقوام بت پرست به مسيحيت راه يافته است
- علت اينكه نصارا نزديك ترين ملت ها به مسلمين از جهت دوستى معرفى شده اند
- وجود علماء و پارسايان بسيار در ميان نصارا و استكبار نور زيدن آنها علت انس بيشترآنان با مسلمين بوده است
- چند روايت در مورد اقوامى كه به شكل خوك و ميمون مسخ شدند
- رواياتى درباره امر به معروف و نهى از منكر و تعليم احكام الهى
- رواياتى در ذيل آيه : ((ذلك بان منهم قسيسين ...)) ونزول آن در شاءن نصاراى حبشه و داستان نجاشى
- قرآن كريم وحدت عدديه را از پروردگار جل وعلا نفى مى كند
- چون خداى تعالى مالك تمامى كمالات و اصيل در هر كمالى است ، اتصاف او به وحدت وكثرت عدديه محال است
- نفى وحدت عددى در سوره توحيد
- وحدت خداوند سبحان در توحيدى كه نصارا معتقدند و حدت عددى است كه قرآن منكر آن است
- (شرح و تفسير سخنانى از اميرالمؤ منين (ع ) درباره توحيد خداى سبحان ، نفى وحدتعددى و نفى حد از ذات اقدس الهى و...)
- شرح كلماتى از خطبه اميرالمؤ منين در نهج البلاغه درباره توحيد و صفات الهى
- خطبه ديگرى از كلام نورانى اميرالمؤ منين (ع ) در نهج البلاغه
- خطبه نورانى ديگرى از نهج البلاغه و شرح آن
- كلام گوهربار ديگرى از مولا اميرالمؤ منين (ع ) در توحيد و صفات خداوند
- خطبه ديگرى از اميرالمؤ منين (ع ) درباره توحيد الهى از كتاب احتجاج طبرسى
- فرمايش رسول خدا (ص ) درباره معناى توحيد بروايت اميرالمؤ منين (ع )
- (درباره اعتقاد به ودت عددى خداوند و رد آن در سخنان امام على (ع ))
نکات آیه
۱- گروهى از نصارا معتقد به تثلیت در الوهیت (لقد کفر الذین قالوا إنّ اللّه ثالث ثلثة) کلمه «ثالث ثلثة» به معناى یکى از سه تا مى باشد و مراد از آن «اللّه»، «مسیح» و «روح القدس» است و چون براى مسیح و روح القدس، الوهیت قائل بودند، معناى «اللّه ثالث ثلثة» این مى شود که خداوند، یکى از سه اقنومى است که داراى الوهیت مى باشد و از این اعتقاد به تثلیث تعبیر مى شود.
۲- معتقدان به تثلیث بدون هیچ تردید، مردمى کافرند. (لقد کفر الذین قالوا إنّ اللّه ثالث ثلثة)
۳- اختلاف عقاید مسیحیان درباره الوهیت (قالوا إنّ اللّه هو المسیح ... لقد کفر الذین قالوا إنّ اللّه ثالث ثلثة)
۴- هیچ خدایى جز خداى یگانه وجود ندارد. (ما من اله الا اله وحد)
۵- تنافى الوهیت با تعدد (إنّ اللّه ثالث ثلثة و ما من اله الا اله وحد)
۶- دعوت خداوند از مشرکان و قائلان به تثلیث جهت گرایش به توحید و یکتاپرستى (ما من اله الا اله وحد و إن لم ینتهوا عما یقولون)
۷- عذاب دردناک در انتظار معتقدان به تثلیث (لیمسن الذین کفروا منهم عذاب الیم)
۸- اعتقاد به تثلیث على رغم آگاهى به شرک آمیز بودن آن، موجب عذاب دردناک در قیامت (ان لم ینتهوا عما یقولون لیمسن الذین کفروا منهم عذاب الیم)
۹- برخى از معتقدان به تثلیث به خاطر ناآگاهى از شرک آمیز بودن آن، نه کافرند و نه مشرک. (لیمسن الذین کفروا منهم عذاب الیم) ظاهراً ضمیر در «منهم» به معتقدان به تثلیث بازگشت مى کند. بر این مبنا قائلان به تثلیث به دلیل کلمه «منهم» به دو دسته تقسیم مى شوند: کافر و غیر کافر و مى توان گفت منشأ این تفاوت علم و آگاهى آنان نسبت به معناى تثلیث و جهل به آن است ; یعنى آنانکه نمى دانند اعتقاد به تثلیث با توحید در الوهیت ناسازگار است، محکوم به کفر نیستند و به عذاب دردناک گرفتار نمى شوند.
۱۰- ایمنى از عذاب دردناک در گرو یکتاپرستى و پرهیز از گفتار کفرآمیز (و ما من اله الا اله وحد و إن لم ینتهوا عما یقولون ... عذاب الیم)
۱۱- گفتار هر کس، گواه افکار و عقاید او و کافى در اثبات ایمان و کفر وى (لقد کفر الذین قالوا ... و إن لم ینتهوا عما یقولون) به کارگیرى کلمه «قالوا» و «یقولون» به جاى مثلا «زعموا و اعتقدوا» راهنماى برداشت فوق است.
موضوعات مرتبط
- ارزیابى: ملاک ارزیابى ۱۲
- الوهیت: تثلیث در الوهیت ۱ ; ویژگى الوهیت ۵
- ایمان: روش تشخیص ایمان ۱۲
- تثلیث: شرک عقیده به تثلیث ۸ ; عقیده به تثلیث ۶، ۹ ; کفر عقیده به تثلیث ۲ ; کیفر عقیده به تثلیث ۷
- توحید: آثار توحید عبادى ۱۱ ; توحید ذاتى ۴ ; توحید عبادى ۶ ; دعوت به توحید ۶
- جهل: آثار جهل ۹
- خدا: دعوت خدا ۶
- رفتار: پایههاى رفتار ۱۲
- سخن: آثار سخن ۱۲
- شرک: موارد شرک ۸ ; موانع شرک ۹
- عذاب: مراتب عذاب ۷، ۸، ۱۰، ۱۱ ; موجبات عذاب ۷، ۸ ; نجات از عذاب ۱۱
- عقیده: روش تشخیص عقیده ۱۲
- کافران:۲ عذاب کافران۲ ۱۰ ; فرجام کافران۲ ۱۰
- کفر: روش تشخیص کفر ۱۲ ; موانع کفر ۹
- مسیحیان: اختلاف در مسیحیان ۳ ; الوهیت در مسیحیان ۳ ; عقیده مسیحیان ۱، ۳
- مشرکان: دعوت از مشرکان ۶ ; عذاب مشرکان ۱۰ ; فرجام مشرکان ۱۰
- نارواگویى: اجتناب از نارواگویى ۱۱