النساء ٤
ترجمه
النساء ٣ | آیه ٤ | النساء ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«صَدُقَات»: جمع صَدُقة، مهریّهها. «نِحْلَةً»: فریضه. عطیّه بلاعوض. حال (صَدُقات) است. این واژه به معنی تدیّن و دینداری نیز آمده است. در این صورت مفعولٌله است. «نَفْساً»: تمییز است. «هَنِیئاً»: گوارا و خوشایند. «مَرِیئاً»: خوشمزه و خوش هضم. (هَنِیئاً مَرِیئاً): هر دو حال ضمیر (هُ) در فعل (کُلُوهُ) بوده و مرجع (هُ) «صَدُقَات» است. به صورت مذکّرآمدن ضمیر به سبب برگشت به «شیءمذکور» یا «ذلک» است که جایگزین صدقات است (نگا: قاسمی، التحریر و التنویر).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
نکات آیه
۱- وجوب پرداخت مهریّه زنان (و اتوا النّساء صدقاتهنّ) کلمه «صدقات» جمع «صدقه»، به معناى مهریّه است.
۲- زنان، مالک مهریه خویش هستند. (و اتوا النّساء صدقاتهنّ)
۳- استقلال مالى زن در نظام خانواده (و اتوا النّساء صدقاتهنّ)
۴- لزوم پرداخت مهریّه به خود زنان، نه به فردى دیگر (و اتوا النّساء صدقاتهنّ) از اینکه فرمود: «و اتوا النساء صدقاتهن» و نفرمود: «اتوا صدقات النساء»، معلوم مى شود که مهریّه زنان را باید به خود آنان پرداخت نه به پدر یا برادر و ... ، بر خلاف آنچه در جاهلیت مرسوم بوده است.
۵- مهریه، هدیه اى است از سوى مردان به همسران خویش (و اتوا النّساء صدقاتهنّ نحلة) کلمه «نحلة» حال است براى «صدقاتهن» و به معناى عطیّه و هبه بدون عوض است.
۶- مهریّه، دینى است براى زنان بر عهده مردان (و اتوا النّساء صدقاتهنّ نحلة) «نحلة» بنابر گفته برخى از مفسران به معناى فریضه است که در برداشت فوق از آن تعبیر به دین شده است ; زیرا فریضه مالى در حقیقت دَین است.
۷- لزوم پرداخت مهریّه، با رغبت و به دور از هر گونه منّت و چشمداشت. (و اتوا النّساء صدقاتهنّ نحلة) در برداشت فوق، کلمه «نحلة» صفت براى مفعول مطلق محذوف گرفته شده است: «اتوهنّ ایتاء نحلة». یعنى پرداخت باید به دور از چشمداشت و منّت باشد.
۸- زن مى تواند بخشى از مهریّه خویش را به همسرش ببخشد. (فان طبن لکم عن شىء منه نفساً)
۹- حرمت تصرف شوهران در مهریّه زنان، بدون جلب رضایت کامل آنان (و اتوا النّساء ... فان طبن لکم عن شىء منه نفساً فکلوه) از مفهوم جمله «فان طبن لکم ... » (اگر رضایت داشتند از مهریّه بخورید و در آن تصرف کنید)، حرمت تصرف بدون رضایت به دست مى آید.
۱۰- تعیین مهریّه در عقد ازدواج، از اسباب ملکیت (و اتوا النّساء صدقاتهنّ)
۱۱- هبه، از وسایل ملکیت (فان طبن لکم ... فکلوه) «کلوه»، کنایه از استیلاى کامل است و آن ملکیّت مى باشد.
۱۲- رضایت مالک، شرط جواز تصرف دیگران در اموال وى (فان طبن لکم عن شىء منه نفساً فکلوه هنیئاً مریئاً)
۱۳- مالى که زن از مهریّه خویش به شوهر مى بخشد، براى او حلال و گواراست. (فان طبن لکم عن شىء منه نفساً فکلوه هنیئاً مریئاً)
۱۴- توصیه خداوند به زنان بر عدم بخشش تمامى مهریه خویش به همسران خود (فان طبن لکم عن شىء منه نفساً فکلوه) با توجّه به «من» تبعیضیه، به نظر مى رسد مطرح ساختن بخشش برخى از مهریه و تصریح به آن، اشاره به این دارد که سزاوار نیست زنان تمامى مهریه خویش را هبه کنند.
روایات و احادیث
۱۵- شوهر، مجاز به استفاده از دارایى زن، در صورت رضایت خاطر وى (فان طبن لکم عن شىء منه) امام صادق یا امام کاظم (ع) در پاسخ سؤال از آیه فوق فرمود: یعنى بذلک اموالهنّ التى فى ایدیهنّ مما ملکن.[۱]
۱۶- سرپرستِ زن، ممنوع از گرفتن مهریه وى، براى خویش (واتوا النّساء صدقاتهنّ) امام باقر (ع) درباره آیه فوق فرمود: هذا خطاب للاولیاء لانّ الرّجل منهم کان اذا زوّج ایِّمة اخذ صداقها دونها فنهاهم اللّه عن ذلک.[۲]
موضوعات مرتبط
- احکام:۱، ۴، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳، ۱۴، ۱۶
- خانواده: نظام خانواده ۳
- خدا: وصایاى خدا ۱۴
- زن: اختیارات زن ۸ ; اولیاى زن ۱۶ ; حقوق زن ۱، ۲، ۳، ۴، ۶، ۹، ۱۵ ; مال زن ۱۵ ; مالکیت زن ۲، ۳
- غصب: حرمت غصب ۹
- مالکیت: احکام مالکیت ۱۲ ; عوامل مالکیت ۱۰، ۱۱ ; مالکیت خصوصى ۲
- مرد: اختیارات مرد ۱۵
- مهریه: احکام مهریه ۱، ۴، ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۶ ; حقیقت مهریه ۵ ; مالک مهریه ۲ ; هبه مهریه ۱۳، ۱۴
- واجبات:۱۰
- هبه:۱۱