تَقْرِضُهُم

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

«تَقْرِضُ» که معناى «قطع کردن» و بریدن دارد، مفهوم مأموریت را در بر دارد، و از این گذشته «تَقْرِضُ» قطع و پایان را که در مفهوم غروب نهفته است نیز، مشخص مى کند.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

نوعى است از بريدن، قطع مكان و گذشتن از آن را قطع مكان و قرض مكان گويند (راغب). [كهف:17]. چون آفتاب غروب مى‏كرد از آنها به طرف شمال متمايل مى‏شد و آنها در كهف در وسعت بودند. طبرسى فرموده: اصل آن بريدن با دندان است و وام را قرض گويند كه شخص جزئى از مال خود را قطع كرده به ديگرى مى‏دهد به نيت اينكه خود مال يا بدل آن را بعداً بدهند. اقراض به معنى قرض دادن است [تغابن:17]. ماده اقراض در قرآن همه جا درباره قرض دادن به خدا آمده و همه با وصف «حَسَناً» مقيد شده است انفاق در راه خدا قرض دادن به خدا خوانده شده كه آن از طرف خدا برگردانده خواهد شد و اشاره به حتمى بودن مزد آن است. قيد «حسن» ظاهراً مفيد آن است كه انفاق از مال پاك و با نيت پاك و با قصد قربت باشد و بعداً پشيمان نگردد و با منت و اذيت بعدى توأم نباشد به نظرم جمله [بقره:262-265]. بيان «حَسَن» است. مى‏شود گفت همه اعمال نيك اعم از بدنى و مالى قرض الحسن اند كه آنها به خدا تحويل مى‏شوند و خدا در مقابل پاداش خواهد داد آيه [مزّمل:20]. دليل آن است وگرنه ايتاء زكوة داخل در قرض الحسن مى‏باشد. در قرآن مجيد قرض به معنى «وام» متداول به كار نرفته بلكه همه در عمل نيك و يك جا در معنى تجاوز استعمال شده كه در اول ذكر شد.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...