البقرة ٢١٥

از الکتاب
کپی متن آیه
يَسْأَلُونَکَ‌ مَا ذَا يُنْفِقُونَ‌ قُلْ‌ مَا أَنْفَقْتُمْ‌ مِنْ‌ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ‌ وَ الْأَقْرَبِينَ‌ وَ الْيَتَامَى‌ وَ الْمَسَاکِينِ‌ وَ ابْنِ‌ السَّبِيلِ‌ وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ‌ خَيْرٍ فَإِنَ‌ اللَّهَ‌ بِهِ‌ عَلِيمٌ‌

ترجمه

از تو سؤال می‌کنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: «هر خیر و نیکی (و سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق می‌کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر کار خیری که انجام دهید، خداوند از آن آگاه است. (لازم نیست تظاهر کنید، او می‌داند).

از تو مى‌پرسند چه انفاق كنند؟ بگو: هر مالى كه مى‌بخشيد [بهتر است‌] به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و تنگدستان و به راه مانده انفاق كنيد، و هر كار خيرى كنيد بى‌شك خدا به آن آگاه است
از تو مى‌پرسند: «چه چيزى انفاق كنند [و به چه كسى بدهند]؟» بگو: «هر مالى انفاق كنيد، به پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مسكينان و به در راه‌مانده تعلّق دارد، و هر گونه نيكى كنيد البته خدا به آن داناست.»
از تو سؤال کنند که چه انفاق کنند؟ بگو: هر چه از مال خود انفاق کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان رواست، و آنچه نیکویی کنید خداوند بر آن آگاه است.
از تو می پرسند: چه چیز انفاق کنند؟ بگو: هر مال و مایه سودمندی که انفاق می کنید باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و نیازمندان و در راه مانده گان باشد، و هر کار نیکی انجام دهید، خدا به آن داناست.
از تو مى‌پرسند كه چه انفاق كنند؟ بگو آنچه از مال خود انفاق مى‌كنيد، براى پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مسكينان و رهگذران باشد، و هر كار نيكى كه كنيد خدا به آن آگاه است.
از تو می‌پرسند چه ببخشند، بگو هر مالی که می‌بخشید [بهتر است‌] به پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان ببخشید و هر خیری که به جای می‌آورید، خداوند از آن آگاه است‌
از تو مى‌پرسند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: آنچه از مال انفاق مى‌كنيد براى پدر و مادر و خويشان و يتيمان و نيازمندان درمانده و در راه‌ماندگان باشد، و هر كار نيكى كه كنيد خدا به آن داناست.
از تو می‌پرسند: چه چیز را صدقه و انفاق کنند؟ بگو: آنچه از (مال و دارائی پاکیزه و) پسندیده صدقه و انفاق می‌کنند از آن پدر و مادر و خویشاوندان و یتیمان و بیچارگان و واماندگان در راه (و بریده از مال و دارائی خویش) است. و هر کار نیکی که می‌کنید خداوند از آن آگاه است.
از تو می‌پرسند چه چیزی انفاق کنند؟ بگو: «هر خیری انفاق کردید، برای پدر و مادر و نزدیکتران و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است‌، و از هر خیری (که) انجام دهید همواره خدا به آن داناست.»
پرسندت چه را انفاق کنند بگو آنچه انفاق کنید از مال پس برای والدین و نزدیکان و یتیمان و بینوایان و درماندگان راه است و آنچه نیکی کنید همانا خداوند است بدان دانا

They ask you what they should give. Say, “Whatever charity you give is for the parents, and the relatives, and the orphans, and the poor, and the wayfarer. Whatever good you do, Allah is aware of it.
ترتیل:
ترجمه:
البقرة ٢١٤ آیه ٢١٥ البقرة ٢١٦
سوره : سوره البقرة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَاذَا»: چه چیز؟ «خَیْرٍ»: مراد مال و ثروت است. «الْمَسَاکِینِ»: درماندگان و بیچارگانی که درآمدشان کفاف خرجشان را نمی‌کند (نگا: کهف / ). «إبْنِ السَّبِیلِ»: مسافر تهیدستی که دسترسی به اهل و عیال و مال و منال خود ندارد.


نزول

محل نزول:

این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

«شیخ طوسی» گوید: قتادة گويد: از رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره نفقه سؤال كردند، اين آيه را خداوند در جواب آن‌ها نازل فرمود.[۳]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


«215» يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‌

از تو مى‌پرسند چه چيز انفاق كنند؟ بگو: هر مالى كه (مى‌خواهيد) انفاق كنيد، براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و مستمندان و در راه ماندگان باشد. و (بدانيد) هر كار خيرى كه انجام دهيد، همانا خداوند به آن آگاه است.

نکته ها

در اين آيه دو بار كلمه «خير» بكار رفته است: يكى انفاق خير؛ «أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ» وديگرى كار خير؛ «تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ» تا بگويد افراد بى‌پول نيز مى‌توانند با عمل و كار خود، به خير برسند.

در حديث مى‌خوانيم: «لاصدقة و ذو رحم محتاج» «1» در صورت نيازمندى بستگان، نوبت صدقه به ديگران نمى‌رسد.

در انفاق، رعايت اهمّ و مهمّ، اطلاع كامل و موازين عاطفى مورد نظر است.

انفاق پنج گونه است: «2»

1. انفاق واجب. مانند زكات، خمس، كفّارات، فديه ونفقه زندگى كه برعهده مرد است.


«1». بحار، ج 77، ص 59.

«2». تفسير مواهب‌الرّحمن، ج 3، ص 264.

جلد 1 - صفحه 333

2. انفاق مستحبّ. مانند كمك به مستمندان، يتيمان و هديه به دوستان.

3. انفاق حرام. مانند انفاق با مال غصبى يا در راه گناه.

4. انفاق مكروه. مانند انفاق به ديگران با وجود مستحقّ در خويشان، كه ثوابش كمتر است.

5. انفاق مباح. مانند انفاق به ديگران براى توسعه زندگى. زيرا انفاق براى رفع فقر، واجب يا مستحبّ است.

پیام ها

1- نوع انفاق و مورد و راه آن را بايد از مكتب وحى آموخت. «يسئلونك»

امام سجاد عليه السلام در دعاى مكارم‌الاخلاق از خداوند مى‌خواهد كه او را در انفاق كردن هدايت كند. «و أصب بى سبيل الهداية للبر فيما انفق منه»

2- سؤال مردم، زمينه‌ى نزول پاسخ از طرف خداوند است. «يَسْئَلُونَكَ ... قُلْ»

3- انفاق، شامل كارهاى كوچك و بزرگ مى‌شود. «من خير»

4- مال و دارايى دنيا، در دست افراد با ايمان، مايه‌ى خير است. «من خير»

5- انفاق بايد از چيزهاى خوب ومرغوب باشد. «من خير»

6- انفاق، تنها در امور مالى نيست، هر نفع و بهره‌اى را در برمى گيرد. «من خير»

7- بهترين مورد انفاق، والدين و بستگان هستند. «فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ ...»

8- انفاق به خويشان، مايه‌ى استحكام پيوندهاى خانوادگى، و انفاق به ديگران، سبب جبران كمبودهاى مالى و عاطفى نيازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتى است. «فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ»

9- حكيم كسى است كه در پاسخ، به چيزى اشاره كند كه سؤال كننده از آن غافل است. در آيه از جنس انفاق سؤال شد، خداوند مورد را معيّن نمود. «ما ذا يُنْفِقُونَ ... فَلِلْوالِدَيْنِ ...»

10- اسلام، به طبقه‌ى محروم توجّه خاصّى دارد. «الْمَساكِينِ»

11- عمل صالح، هرگز ضايع نمى‌شود. خواه آشكار صورت گيرد يا مخفيانه، كم باشد يا زياد. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»

جلد 1 - صفحه 334

12- ايمان به آگاهى خداوند از عمل ما، بهترين تشويق است. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ (215)


«1» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 246.

«2» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 246.

«3» تفسير صافى، جلد اوّل، صفحه 246.

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 383

شأن نزول: «عمرو بن جموح» بسيار پير شده بود و مال بسيار داشت، خواست آن را بر وجهى تصدق كند كه موجب خشنودى حق تعالى و باعث نفع او باشد در آخرت، خدمت حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم آمد، عرض كرد: چه چيز را انفاق نمايم تا بهره‌ور شوم؟ آيه شريفه نازل شد:

يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ‌: سؤال مى‌كنند تو را چه چيز انفاق كنند در راه خدا، قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ: بگو اى پيغمبر در جواب آنها كه آنچه انفاق مى‌كنيد از مال. مراد از خير، مالى است كه شخص بهره و نفع از آن ببرد، زيرا اگر نفعى بر آن مترتب نشود در آخرت، آن را مال نگويند، بلكه مار خواهد بود. بعد بيان مصرف را فرمايد: فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ‌: پس از جمله مصارف بلكه اهم آن براى پدر و مادر و خويشان نزديكتر، وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ‌: و براى يتيمان كه قادر بر كسب نيستند و فقرائى كه چاره‌اى براى زندگانى و معيشت خود ندارند، وَ ابْنِ السَّبِيلِ‌: و راهگذريان يعنى غربا و مهمانان، وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ: آنچه بجا مى‌آوريد از كارهاى نيك يا آنچه نفقه مى‌كنيد به هر كس و به هر مقدار كه باشد، فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ‌:

پس بدرستى كه خداى تعالى دانا و بر آن ثواب و اجر وافى مرحمت فرمايد.

تبصره: در آيه شريفه چند مطلب باشد: 1- سؤال از وجه انفاق بود و جواب بيان مصرف را فرمود به جهت آنكه اهتمام در آن بيشتر است، زيرا وقتى انفاق منظور باشد كه در محل خود واقع شود؛ و نيز طلب بيان مصرف در سؤال مندرج بود اگرچه در آيه ذكر نشده. 2- آنكه دستور در ترتيب مصرف: پدر و مادر، خويشان، يتيمان، مساكين، ابن سبيل. 3- آنكه در اصول مقرر شده كه خصوص سبب مخصص عام نمى‌شود، پس حكم آيه مختص به سائل نيست، بلكه بر عموم باشد كه هر كس خواهد انفاق مرضى خدا نمايد بايد بدين طريق باشد.

تفسير اثنا عشرى، ج‌1، ص: 384

در مهنج ابن مسعود از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه فرمود: دست دهنده بهتر است از دست گيرنده، و ابتدا كن در انفاق به عيال و مادر و پدر و خواهر و برادر خود، بعد هر كه نزديكتر باشد به تو در خويشى، پس فرمود: صدقه به فقير اجنبى يكى، و بر خويشان دو تا محسوب شود «1».

و حضرت رضا عليه السّلام به مكتوب خود به حضرت جواد عليه السّلام فرمايد: فانفق و لا تخش من ذى العرش اقتارا «2»: انفاق كن و نترس از صاحب عرش كه خدا باشد، تنگى را.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يَسْئَلُونَكَ ما ذا يُنْفِقُونَ قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَيْرٍ فَلِلْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ وَ الْيَتامى‌ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ (215)

ترجمه‌

ميپرسند كه چه چيز انفاق كنند بگو آنچه انفاق كرديد از چيز خوب پس براى پدر و مادر و نزديكان و يتيمان و درماندگان و راه گذران محتاج است و آنچه بجا بياوريد از نيكى پس همانا خداوند آن را دانا است..

تفسير

روايت شده است كه عمرو بن جموح پيرمرد متمولى بود سؤال نمود از پيغمبر (ص) كه چه چيز از اموال بايد انفاق نمود بچه قبيل از اشخاص اين آيه نازل شد كه در آن بيان مصرف شده است براى اهميت آن چون مال هر چه باشد اگر بجا صرف شود خوب است و اگر بى‌جا صرف شود بد است و تضييع شده و در آيه شريفه براى مراعات اختصار صدر سؤال ذكر شده است چون ذيلش معهود بوده است و بنابراين جواب از آنچه ذكر شده داده نشده است باين تقريب بيان فرموده‌اند ولى ميتوان گفت جواب از آن هم داده شده است بنحو اجمال چون سؤال شده بود چه چيز بايد


جلد 1 صفحه 269

انفاق كنند جواب داده شده است هر چيز خوب را ميتوان انفاق نمود چون خير خوب و مفيد و نافع است و در صدر آيه در ضمن بيان مصرف ذكر شده است و در ذيل آيه هم تاكيد فرموده‌اند و جواب مطابق با سؤال است و ظاهر آنست كه ترتيب فضل به ترتيب ذكر باشد يعنى انفاق بوالدين افضل از انفاق باقارب است با مراعات الاقرب فالاقرب در آنها و انفاق بانها افضل از يتامى بترتيب مذكور در آيه شريفه و خداوند عالم است بحقيقت آنچه انفاق شده و بمصرف آن و قصد انفاق كننده و جزاى او را در دنيا و آخرت باو عطا خواهد فرمود.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَسئَلُونَك‌َ ما ذا يُنفِقُون‌َ قُل‌ ما أَنفَقتُم‌ مِن‌ خَيرٍ فَلِلوالِدَين‌ِ وَ الأَقرَبِين‌َ وَ اليَتامي‌ وَ المَساكِين‌ِ وَ ابن‌ِ السَّبِيل‌ِ وَ ما تَفعَلُوا مِن‌ خَيرٍ فَإِن‌َّ اللّه‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ (215)

(‌از‌ تو سؤال‌ ميكنند ‌که‌ چه‌ چيز انفاق‌ كنند! بگو آنچه‌ ‌از‌ خوبي‌ انفاق‌ ميكنيد ‌پس‌ درباره‌ پدر و مادر و خويشاوندان‌ و بي‌پدران‌ و مستمندان‌ و ‌در‌ غربت‌


1‌-‌ سوره‌ مؤمن‌ ‌آيه‌ 54

جلد 2 - صفحه 409

وا ماندگان‌ انفاق‌ كنيد، و آنچه‌ ‌از‌ خوبي‌ بجاي‌ مي‌آريد همانا خداوند بآن‌ داناست‌ يَسئَلُونَك‌َ ما ذا يُنفِقُون‌َ ‌در‌ كلمات‌ مفسرين‌ خصوصا ‌در‌ الميزان‌ اشكالي‌ كرده‌اند ‌که‌ جواب‌ ‌در‌ ‌آيه‌ مطابق‌ سؤال‌ نيست‌ زيرا سؤال‌ ‌از‌ ‌ما ينفق‌ ‌است‌ ‌يعني‌ چيزي‌ ‌که‌ بايد انفاق‌ كنند و جواب‌ راجع‌ (‌من‌ ينفق‌ ‌عليه‌) ‌است‌ ‌يعني‌ كساني‌ ‌که‌ بايد بآنها انفاق‌ شود ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ والدين‌ و خويشاوندان‌ و يتامي‌ و مساكين‌ ميباشند و ‌در‌ جواب‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ اشكال‌ وجوهي‌ ذكر كرده‌اند ‌از‌ ‌آن‌ جمله‌ اينست‌ ‌که‌ منتقل‌ شدن‌ ‌از‌ جواب‌ سؤال‌ بجواب‌ ديگر ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ حق‌ سؤال‌، سؤال‌ ‌از‌ ‌من‌ ينفق‌ ‌عليه‌ ‌است‌ نه‌ ‌از‌ «‌ما ينفق‌» زيرا «‌ما ينفق‌» معلوم‌ و ظاهر ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ مال‌ بايد ‌باشد‌ علاوه‌ ‌بر‌ اينكه‌ بنحو اجمال‌ متعرض‌ جواب‌ سؤال‌ ‌هم‌ ‌شده‌ زيرا ميفرمايد:

قُل‌ ما أَنفَقتُم‌ مِن‌ خَيرٍ ‌که‌ ‌من‌ خير ‌براي‌ بيان‌ ‌ما ينفق‌ ‌است‌ و خير كنايه‌ ‌از‌ مال‌ ‌است‌ و تحقيق‌ ‌در‌ جواب‌ اينست‌ ‌که‌ اولا سائل‌ يك‌ نفر نبوده‌، ‌که‌ ‌در‌ مجمع‌ روايت‌ كرده‌ سائل‌ عمرو ‌بن‌ الجموح‌ بوده‌، زيرا ‌آيه‌ بصيغه‌ جمع‌ ‌است‌ و ثانيا سؤال‌ ‌از‌ موضوع‌ انفاق‌ نيست‌ زيرا موضوع‌ انفاق‌ معلوم‌ ‌است‌ و احتياج‌ بسؤال‌ ندارد بلكه‌ سؤال‌ ‌از‌ احكام‌ شرعيه‌ راجع‌ بموضوع‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ قرآن‌ موارد نظير ‌اينکه‌ بسيار ‌است‌ مانند يَسئَلُونَك‌َ عَن‌ِ المَحِيض‌ِ«1» و يَسئَلُونَك‌َ عَن‌ِ الأَنفال‌ِ«2» و يَسئَلُونَك‌َ عَن‌ِ اليَتامي‌«3» و معلوم‌ ‌است‌ ‌که‌ سؤال‌ ‌از‌ ماهيت‌ حيض‌ و انفال‌ و يتامي‌ نيست‌ بلكه‌ سؤال‌ ‌از‌ احكام‌ آنهاست‌ و ‌در‌ جواب‌ لازم‌ نيست‌ ‌که‌ تمام‌ احكام‌ بيان‌ شود بلكه‌ ‌في‌ الجمله‌ باندازه‌ اقتضاء و موقعيت‌ و مناسب‌ مقام‌ كافي‌ ‌است‌ و تفصيل‌ ‌آنها‌ شأن‌ قرآن‌ نيست‌ بلكه‌ بايد بواسطه‌ پيغمبر و امام‌ بيان‌ شود مانند تفاصيل‌ احكام‌ نماز و روزه‌ و خمس‌ و زكاة و حج‌ و غيره‌، و پيداست‌ ‌که‌ انفاق‌ احكام‌ بسياري‌ دارد ولي‌ ‌آيه‌ اولا بطور اجمال‌ بيان‌ فرموده‌ ‌که‌ انفاق‌ بايد ‌از‌ خير


1‌-‌ سوره‌ بقرة ‌آيه‌ 222

2‌-‌ سوره‌ انفال‌ ‌آيه‌ 1

3‌-‌ ‌سورة‌ بقره‌ ‌آيه‌ 218

جلد 2 - صفحه 410

‌يعني‌ مال‌ ‌باشد‌ و اطلاق‌ خير ‌بر‌ مال‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ آيات‌ ‌شده‌ و ثانيا مورد انفاق‌ ‌را‌ ‌يعني‌ كساني‌ ‌که‌ بايد بآنها انفاق‌ شود ذكر نموده‌ ‌است‌.

و شايد وجه‌ اينكه‌ مقداري‌ تعيين‌ ننموده‌ و بطور عموم‌ فرموده‌:

ما أَنفَقتُم‌ مِن‌ خَيرٍ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ انفاق‌ كنيد ‌از‌ كم‌ و بيش‌ نيكوست‌ و البته‌ ‌هر‌ چه‌ بيشتر ‌باشد‌ نيكوتر ‌است‌ چنان‌ ‌که‌ درباره‌ نماز وارد ‌شده‌ «

الصلاة خير موضوع‌ ‌من‌ شاء استقل‌ و ‌من‌ شاء استكثر

» و مواردي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ ذكر ‌شده‌ ‌از‌ باب‌ بيان‌ مصداق‌ ‌است‌ نه‌ اينكه‌ منحصر باينها ‌باشد‌ بلكه‌ انفاق‌ ‌در‌ راه‌ جهاد، ‌در‌ راه‌ نشر احكام‌، ترويج‌ دين‌، انفاق‌ بهمسايگان‌ و ساير مصارف‌ خيريه‌ ‌هم‌ ‌از‌ موارد مهمه‌ آنست‌.

فَلِلوالِدَين‌ِ وَ الأَقرَبِين‌َ وَ اليَتامي‌ وَ المَساكِين‌ِ وَ ابن‌ِ السَّبِيل‌ِ مراد ‌از‌ والدين‌ پدر و مادر انفاق‌ كننده‌ ‌است‌ و شايد بتوان‌ ‌گفت‌ ‌که‌ شامل‌ اجداد و جدات‌ ‌او‌ ‌هم‌ ميشود ‌ يا ‌ ‌به‌ تنقيح‌ مناط قطعي‌، و ‌ يا ‌ بواسطه‌ صدق‌، و مراد ‌از‌ اقربين‌ خويشاوندان‌ نسبي‌ ‌است‌ ‌که‌ شامل‌ اولاد و اولاد اولاد ‌هر‌ چه‌ پائين‌ رود، و برادران‌ و خواهران‌ و فرزندان‌ ‌آنها‌ و اعمام‌ و عمات‌ و اخوال‌ و خالات‌ و اولاد ‌آنها‌ ميشود، و مراد ‌از‌ يتيم‌ كسي‌ ‌است‌ ‌که‌ پدرش‌ مرده‌ و بحد بلوغ‌ نرسيده‌ ‌باشد‌ و ظاهرا مراد ايتامي‌ هستند ‌که‌ كسي‌ تكفل‌ ‌آنها‌ ‌را‌ نمي‌كند و مال‌ ‌هم‌ ندارند و ايتام‌ اغنياء و ثروتمندان‌ ‌را‌ شامل‌ نميشود ‌اگر‌ چه‌ لفظ عام‌ ‌است‌ ولي‌ بمناسبت‌ حكم‌ و موضوع‌، ايتام‌ فقراء مقصودند و مراد ‌از‌ مساكين‌ مطلق‌ فقراء هستند ‌اگر‌ چه‌ مفهوم‌ مسكين‌ و فقير متغايرند ولي‌ ‌هر‌ يك‌ تنها ذكر شوند ‌هر‌ دو ‌را‌ شامل‌ ميشود چنانچه‌ قبلا بيان‌ ‌شده‌ و مقصود ‌از‌ ‌إبن‌ سبيل‌ كسي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ وطن‌ ‌خود‌ دور افتاده‌ ‌باشد‌ و دسترسي‌ نداشته‌ ‌باشد‌ ‌که‌ امر معاشش‌ ‌را‌ منظم‌ كند ‌اگر‌ چه‌ ‌در‌ وطن‌ ‌خود‌ متمكن‌ ‌باشد‌.

جلد 2 - صفحه 411

و اخبار ‌در‌ فضيلت‌ احسان‌ و انفاق‌ باين‌ پنج‌ طايفه‌ بسيار وارد ‌شده‌ و ‌ما قبلا مختصري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌را‌ متذكر شديم‌.

وَ ما تَفعَلُوا مِن‌ خَيرٍ فَإِن‌َّ اللّه‌َ بِه‌ِ عَلِيم‌ٌ ‌هر‌ كار خوبي‌ ‌که‌ انجام‌ دهيد و ‌هر‌ عبادتي‌ ‌را‌ ‌که‌ بجاي‌ آوريد ‌که‌ ‌از‌ ‌آن‌ جمله‌ انفاق‌ ‌در‌ راه‌ خداست‌ ‌در‌ نزد ‌خدا‌ محفوظ و خداوند بآن‌ آگاه‌ ‌است‌ و ‌در‌ نامه‌ عمل‌ ‌شما‌ ضبط ميشود و بجزاي‌ ‌آن‌ و ثواب‌ اخروي‌ ‌آن‌ نائل‌ خواهيد شد فَمَن‌ يَعمَل‌ مِثقال‌َ ذَرَّةٍ خَيراً يَرَه‌ُ«1»

برگزیده تفسیر نمونه


اشاره

آیه 215

شأن نزول:

«عمرو بن جموح» پیرمردی بزرگ و ثروتمند بود به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله عرض کرد از چه چیز صدقه بدهم و به چه کسانی؟ این آیه نازل شد و به او پاسخ گفت.

تفسیر:

در قرآن مجید آیات فراوانی در باره انفاق و بخشش در راه خدا آمده است همین امر سبب می‌شد که در باره جزئیات از پیامبر صلّی اللّه علیه و آله سؤال کنند لذا در آیه مورد بحث می‌فرماید: «از تو سؤال می‌کنند چه چیز را انفاق کنند» (یَسْئَلُونَکَ ما ذا یُنْفِقُونَ).

ج1، ص194

سپس می‌افزاید: «بگو هر خیر و نیکی (و هر گونه سرمایه سودمند مادی و معنوی) که انفاق می‌کنید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و واماندگان در راه، باید باشد» (قُلْ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ).

مسلما ذکر این پنج طایفه به عنوان بیان مصداقهای روشن است و گر نه منحصر به آنها نمی‌باشد.

و در پایان آیه می‌فرماید: «و هر کار خیری انجام می‌دهید خداوند از آن آگاه است» (وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ).

لزومی ندارد تظاهر کنید، و مردم را از کار خویش آگاه سازید، چه بهتر که برای اخلاص بیشتر انفاقهای خود را پنهان سازید، زیرا کسی که پاداش می‌دهد از همه چیز با خبر است و کسی که جزا به دست اوست حساب همه نزد او است.

جمله «وَ ما تَفْعَلُوا» معنی وسیعی دارد که تمام اعمال خیر را شامل می‌شود.

و جمله «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ» (آنچه از نیکیها انفاق می‌کنید) می‌گوید: انفاق از هر موضوع خوبی می‌تواند باشد، و تمام نیکیها را شامل می‌شود از اموال باشد یا خدمات، از موضوعات مادی باشد یا معنوی.

در ضمن تعبیر به «خیر» نشان می‌دهد که مال و ثروت ذاتا چیز بدی نیست، بلکه یکی از بهترین وسایل خیر است، مشروط بر این که به نیکی از آن بهره‌گیری شود.

نکات آیه

۱ - پرسش مردم از پیامبر (ص) درباره انفاق (یسئلونک ماذا ینفقون)

۲ - پرسشهاى مردم از پیامبر (ص)، زمینه اى براى نزول آیات و بیان احکام (یسئلونک ماذا ینفقون قل ما انفقتم من خیر)

۳ - پیامبر (ص)، واسطه بیان و ابلاغ احکام الهى (یسئلونک ماذا ینفقون قل ما انفقتم)

۴ - داراییهاى انسان، خیر است. (قل ما انفقتم من خیر) «من خیر»، بیان «ما» در «ما انفقتم» است.

۵ - لزوم توجّه به والدین و مقدم داشتن آنها در انفاق (فللوالدین و الاقربین و الیتامى)

۶ - توجّه اسلام به عواطف انسان، در مصارف انفاق (فللوالدین و الاقربین و الیتامى و المساکین و ابن السبیل) از اینکه در ابتدا «والدین» ذکر شده است سپس «اقربین» و پس از آن «یتامى».

۷ - والدین، خویشاوندان، یتیمان، فقرا و در راه ماندگان، به ترتیب از موارد مصرف انفاق هستند. (فللوالدین و الاقربین و الیتامى و المساکین و ابن السبیل)

۸ - اهمیّت روابط خانوادگى (قل ما انفقتم من خیر فللوالدین)

۹ - لزوم توجّه به نیازمندان و رفع نیاز افراد جامعه (قل ما انفقتم من خیر فللوالدین و الأقربین و الیتامى و المساکین و ابن السبیل)

۱۰ - انفاق، باید از چیزهاى پسندیده و مرغوب باشد. (قل ما انفقتم من خیر) بنابراینکه «خیر»، قیدى احترازى باشد و «من»، ابتدایى باشد نه بیانى ; یعنى آنچه انفاق مى شود، باید خیر باشد.

۱۱ - عدم انحصار انفاق به امور مالى (قل ما انفقتم من خیر)

۱۲ - آگاهى خداوند به کلیّه اعمال خیر انسان (و ما تفعلوا من خیر فانّ اللّه به علیم)

۱۳ - توجّه انسان به علم خداوند نسبت به اعمال خیر، مُشوّق او براى انجام آن (و ما تفعلوا من خیر فانّ اللّه به علیم)

۱۴ - انفاق، عملى پسندیده و خیر است. (ما انفقتم من خیر ... و ما تفعلوا من خیر)

۱۵ - تضمین پاداشِ اعمال نیک انسان از سوى خداوند (و ما تفعلوا من خیر فانّ اللّه به علیم) علم خداوند به اعمال خیر (فانّ اللّه به علیم)، کنایه از پاداش الهى به نیکوکاران است.

موضوعات مرتبط

  • ابن سبیل: انفاق به ابن سبیل ۷
  • احکام: تشریع احکام ۲، ۳
  • اسلام: ویژگى اسلام ۶
  • انسان: عمل انسان ۱۲ ; عواطف انسان ۶
  • انفاق: آداب انفاق ۱۰ ; ارزش انفاق ۱۴ ; اولویت در انفاق ۵، ۷ ; پرسش از انفاق ۱ ; دایره انفاق ۱۱ ; مصارف انفاق ۵، ۶، ۷
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۱۳
  • پاداش: تضمین پاداش ۱۵
  • تربیت: تشویق در تربیت ۱۳
  • خدا: علم خدا ۱۲، ۱۳
  • خویشاوندان: انفاق به خویشاوندان ۷ ; روابط خویشاوندان ۸
  • خیر: موارد خیر ۴، ۱۴
  • علم: آثار علم ۱۳ ; رابطه علم و عمل ۱۳
  • عمل خیر: زمینه عمل خیر ۱۳
  • عمل صالح: ۱۲ پاداش عمل صالح ۱۵
  • فقیر: انفاق به فقیر ۷ ; تأمین نیاز فقیر ۹
  • مال: خیریت مال ۴
  • محمّد (ص): پرسش از محمّد (ص) ۱، ۲ ; نقش محمّد (ص) ۱، ۲، ۳
  • نظام اجتماعى: ۹
  • والدین: انفاق به والدین ۵، ۷
  • یتیم: انفاق به یتیم ۷

منابع

  1. طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ‌۱، ص ۱۱۱.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۷۴.
  3. صاحب كشف الاسرار از عامه و روض الجنان و مجمع البيان از خاصه گفته اند: كه سائل مزبور عمرو بن الجموح بوده كه پيرمردى بود صاحب ثروت، از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسيده بود كه چه مقدار از مال خود را تصدق بدهد؟ و به چه كسانى تصدق مزبور تعلق مي‌گيرد؟ و نيز در تفسير ابن المنذر از ابوحيان اين موضوع روايت شده و طبرى صاحب جامع البيان نيز از ابن جريج بدون ذكر نام سائل موضوع آن را نقل كرده است.