المائدة ١٠٣
ترجمه
المائدة ١٠٢ | آیه ١٠٣ | المائدة ١٠٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَحِیرَةٍ»: در لغت به معنی گوش شکافته، و در اصطلاح به شتر مادهای میگفتند که پنج شکم میزائید و پنجمین آنها نرینه بود. در این صورت گوشش را میشکافتند و بارکردن و سوارشدن و خوردن گوشت آن را حرام میدانستند و از هیچ گونه چراگاه و آبی آن را باز نمیداشتند. «سَآئِبَةٍ»: در لغت به معنی رها، و در اصطلاح به شتر مادهای میگفتند که صاحبش نذر میکرد که اگر به سلامت از سفر برگردد، آن را رها کند. چنین شتری مانند بَحِیرَة برای وفای به نذر معاف و آزاد میشد. «وَصِیلَةٍ»: در لغت به معنی واصله یعنی رسیده و پیوسته، و در اصطلاح به برّه مادینهای گفته میشد که به صورت دوقلو همراه نرینهای متولّد میگردید و به خادمان بتان داده میشد. «حَامٍ»: در لغت به معنی حامی و حافظ، و در اصطلاح به شتر نری گفته میشد که از نژاد آن ده نسل متولّد میگردید و در این صورت همچون بَحِیرَة و سَآئِبَة آزادانه میچرید و از باربری و سواری و خوردن معاف میشد. البتّه درباره بَحیرة و سائبة و وصیلة و حامی سخنان دیگری گفتهاند که همه و همه بیانگر فرهنگ منحطّ جاهلیّت پیش از اسلام است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۰۴ - ۱۰۳ ، سوره مائده
- معناى ((بحيره ))، ((سائبه ))، ((وصيله )) و ((حامى )) چهار قسم حيواناتى كه درجاهليت احكام خاصى داشتند
- خداى تعالى منزه است از تشريع احكامى خرافى كه مردم خرافى براى بعضى حيواناتجعل كرده اند
- تقليد، به معناى رجوع جاهل به عالم ، صحيح و عقلائى است ولى تقليدجاهل از جاهلى ديگر غلط است
- (رواياتى درباره چهار صنف حيواناتى كه در جاهليت احكام خاصى داشتند و اينكه واضعآن احكام كيست ؟)
نکات آیه
۱- خداوند هیچ حکم ویژه اى براى بحیره، سائبه، وصیله و حامى قرار نداده است. (ما جعل اللّه من بحیرة و لاسائبة و لاوصیلة و لاحام) مراد از عدم جعل بحیرة و ... به قرینه «قالوا حسبنا ما وجدنا ...» در آیه بعد، نفى تشریع احکامى خاص درباره حیوانات ذکر شده است زیرا آنچه در بین کافران عصر بعثت و پدرانشان معروف بود، احکامى ویژه درباره بحیره و ... بوده است.
۲- کافران عصر جاهلى جعل احکامى را درباره بحیره، سائبه، وصیله و حامى به خداوند نسبت مى دادند. (ما جعل اللّه ... و لکن الذین کفروا یفترون على اللّه الکذب)
۳- افترا بر خداوند از نشانه هاى کفر (و لکن الذین کفروا یفترون على اللّه الکذب) چنانچه عنوان «الذین کفروا» عنوان مشیر نباشد، جمله «لکن الذین کفروا» عهده دار بیان یکى از ویژگیهاى کفرپیشگان خواهد بود.
۴- احکام ویژه بحیره (ماده شترى که پنجمین حمل مادر خویش باشد) از بدعتها و افتراهاى کافران عصر جاهلى بر خداوند. (ما جعل اللّه من بحیرة ... و لکن الذین کفروا یفترون) لسان العرب معناى مذکور براى بحیره را از برخى لغویین نقل کرده است. در جاهلیت گوش چنین شترى را مى شکافتند تا علامت آن باشد که نبایستى بر آن سوار شوند و از آب و چراگاهها او را منع کنند و نیز هرگز نباید به کشتن آن اقدام کنند.
۵- لزوم آزاد سازى سائبه (شترى که ده ماده شتر زاییده باشد) از اندیشه هاى خرافى و افتراهاى کافران عصر جاهلى بر خداوند (ما جعل اللّه من بحیرة و لاسائبة ... و لکن الذین کفروا یفترون) معناى ذکر شده براى سائبه در قاموس المحیط آمده و حکم آن از نظر مردم جاهلى همانند احکام بحیره بوده است. امام صادق (ع) در توضیح معناى «سائبة» در آیه فوق فرمود: ان اهل الجاهلیة کانوا ... اذا ولدت (الناقة) عشراً جعلوها سائبة و لایستحلون ظهرها و لااکلها ... .(۱)
۶- احکام ویژه وصیله (گوسفند ماده اى که همزاد با بره نر باشد) بدعت و از افتراهاى کافران عصر جاهلى بر خداوند (ما جعل اللّه من ... و لاوصیلة و لکن الذین کفروا یفترون) در دوره جاهلیت اگر گوسفندى دو قلو مى زائید که یکى از آن دو نر بود، ذبح آن را تحریم مى کردند و همزاد آن را «وصیلة» مى نامیدند یعنى ماده گوسفندى که سرنوشت همزادش را به سرنوشت خود گره زد و سبب شد که بر آستان بتها ذبح نشود. امام صادق (ع) در توضیح معناى «وصیلة» در آیه فوق فرمود: «ان اهل الجاهلیة کانوا اذا ولدت الناقة ولدین فى بطن قالوا: وصلت، فلایستحلون ذبحها و لااکلها ... .(۲)
۱- . معانى الاخبار، ص ۱۴۸، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۳، ح ۴۱۰.
۲- . معانى الاخبار، ص ۱۴۸، ح ۱; نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۸۳، ح ۴۱۰.
۷- احکام ویژه حامى (شتر نرى که از صلبش ده شتر به وجود آید) از بدعتها و افتراهاى مردم جاهلى بر خداوند (ما جعل اللّه ... و لاحام و لکن الذین کفروا یفترون) اعراب جاهلى از سوار شدن بر شتر مذکور امتناع مىورزیدند و آن را از هیچ آب و چراگاهى منع نمى کردند.
۸- لزوم مبارزه با اندیشه هاى خرافى و احکامى که به دروغ به خداوند نسبت داده مى شود (ما جعل اللّه ... و لکن الذین کفروا یفترون على اللّه الکذب)
۹- هیچ گونه توجیهى نمى تواند مجوز بدعتگذارى در دین شود (ما جعل اللّه من بحیرة ... و لکن الذین کفروا یفترون على اللّه الکذب) با توجه به خصوصیات یاد شده براى بحیرة و ... به دست مى آید که بدعت گذاران با توجیهاتى نظیر حمایت از حیوانات و یا دارا بودن نوعى تقدس به دلیل ثمردهى فراوان، احکامى را جعل مى کردند و به خداوند نسبت مى دادند ابطال اینگونه احکام از سوى خداوند بیانگر این است که بدعتها و افتراها گرچه به توجیهاتى زیبا، آراسته شده باشد، احکامى ناروا و کفرآمیز است.
۱۰- اعتقاد به خداوند کافى براى خارج ساختن آدمى از زمره کافران نخواهد بود. (و لکن الذین کفروا یفترون على اللّه الکذب) افترا بر خداوند مستلزم اعتقاد به وجود اوست، و جمله «و لکن الذین کفروا ...» مى رساند که بدعتگذاران با اینکه معتقد به خداوند مى باشند، کافر هستند.
۱۱- محروم نمودن خویش و یا دیگران از حلالهاى الهى به نام دین و دیندارى، حرام و ناپسند است. (ما جعل اللّه من بحیرة ... و لکن الذین کفروا یفترون على اللّه الکذب)
۱۲- بیشتر کفرپیشگان عصر بعثت احکام رایج درباره بحیره، سائبه، وصیله و حام، را احکامى الهى مى پنداشتند. (ما جعل اللّه من بحیرة ... یفترون على اللّه الکذب و اکثرهم لایعقلون)
۱۳- تنها اندکى از کفرپیشگان عصر بعثت على رغم طرفدارى از احکام رایج درباره بحیره، سائبه، وصیله و حامى آگاه به بدعت بودن آن احکام و نبود آنها در ادیان الهى (و لکن الذین کفروا یفترون على اللّه الکذب و اکثرهم لایعقلون)
۱۴- جهالت و نارسائى عقل و اندیشه، عامل رواج بدعتها و افتراها در جامعه کفرپیشه عصر جاهلى (و لکن الذین کفروا یفترون على اللّه الکذب و اکثرهم لایعقلون)
۱۵- وجود اقلیت اندیشمند در جامعه بدعتگزار جاهلیت (و اکثرهم لایعقلون)
۱۶- تعقل اکثریت مردم هر جامعه مانع رواج بدعتها و خرافات در آن جامعه خواهد شد. (و لکن الذین کفروا یفترون على اللّه الکذب و اکثرهم لایعقلون)
موضوعات مرتبط
- افترا: عوامل افترا ۱۴
- امکانات دنیوى:۱۱
- ایمان: آثار ایمان ۱۰ ; ایمان به خدا ۱۰ ; متعلق ایمان ۱۰
- بحیره: احکام بحیره ۱، ۲، ۴، ۱۲، ۱۳
- بدعت: حرمت بدعت ۹ ; موانع بدعت ۱۶
- تعقّل: آثار تعقّل ۱۶
- جاهلیت: اقلیّت علماى جاهلیت ۱۵ ; بدعتگذاران در جاهلیت ۱۵ ; جامعه جاهلیت ۱۴، ۱۵ ; عوامل بدعت در جاهلیت ۱۴ ; کافران جاهلیت ۲، ۴، ۶، ۷
- جهل: آثار جهل ۱۴
- حامى: احکام حامى ۱، ۲، ۷، ۱۲، ۱۳
- خدا: افترا به خدا احکام خدا ۲، ۳، ۴، ۵، ۶، ۷، ۸، ۱۲
- خرافات: مبارزه با خرافات ۸ ; موانع خرافات ۱۶
- دین: بدعت در دین ۹
- زهد: حرام ۱۱
- سائبه: احکام سائبه ۱، ۲، ۵، ۱۲، ۱۳
- شتر: احکام شتر ۱، ۲، ۴، ۵، ۷، ۱۲، ۱۳
- عمل: ناپسند ۱۱
- کافران:۱۰ افتراهاى کافران ۱۰ ۲، ۴، ۵، ۶، ۷، ۱۲ ; کافران ۱۰ صدر اسلام ۱۲، ۱۳
- کفر: نشانه هاى کفر ۳
- گوسفند: احکام گوسفند ۱، ۲، ۶، ۱۲، ۱۳
- محرمات:۱۱
- وصیله: احکام وصیله ۱، ۲، ۶، ۱۲، ۱۳