النحل ١١٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۳:۰۵ توسط Adel (بحث | مشارکت‌ها) (←‏تفسیر)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
کپی متن آیه
ثُمَ‌ إِنَ‌ رَبَّکَ‌ لِلَّذِينَ‌ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَ‌ تَابُوا مِنْ‌ بَعْدِ ذٰلِکَ‌ وَ أَصْلَحُوا إِنَ‌ رَبَّکَ‌ مِنْ‌ بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَحِيمٌ‌

ترجمه

امّا پروردگارت نسبت به آنها که از روی جهالت، بدی کرده‌اند، سپس توبه کرده و در مقام جبران برآمده‌اند، پروردگارت بعد از آن آمرزنده و مهربان است.

ترتیل:
ترجمه:
النحل ١١٨ آیه ١١٩ النحل ١٢٠
سوره : سوره النحل
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«جَهَالَةٍ»: حماقت و سفاهت. نادانی (نگا: نساء / ، انعام / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- وعده قطعى خداوند به بخشش گناه بدکاران، در صورت روى آوردن آنان به توبه و صلاح (ثمّ إن ربّک للذین عملوا السوء بجهلة ثمّ تابوا من بعد ذلک و أصلحوا إن ربّک من بعدها لغفور رحیم)

۲- هر نوع گناه و بدکارى به وسیله توبه، قابل آمرزش است. (ثمّ إن ربّک للذین عملوا السوء ... ثمّ تابوا من بعد ذلک ... لغفور رحیم) گفتنى است که برداشت فوق با توجه به اطلاق «السوء» است.

۳- هر نوع عمل زشت و ناشایست، ظلم به خویشتن است. (و لکن کانوا أنفسهم یظلمون ... للذین عملوا السوء)

۴- بخشش خداوند از بدکاران، در صورتى است که آنان گناه را از روى جهل و نادانى به حقایق انجام داده باشند نه از سر عمد و خوى عصیان گرى (ثمّ إن ربّک للذین عملوا السوء بجهلة) مقصود از «بجهالة» ممکن است جهل به احکام الهى، در برابر علم نباشد; چون در این صورت گناهى سر نزده است تا نیاز به توبه و یا آمرزش الهى باشد; بلکه مراد، جهل در برابر عمل آگاهانه و از روى عمد و خوى عصیان گرى و نیز جهل به معارف بلند آسمانى است.

۵- جهل و ناآگاهى به حقایق، ریشه هر گناه و بدکارى (للذین عملوا السوء بجهلة) کلمه «بجهالة» بدکاران را به دو دسته تقسیم نمى کند; بلکه احتمالاً در مقام توضیح و تبیین ماهیت بدکاران است که هر بدکارى قطعاً جاهل و نابخرد است; چه اینکه اگر خرد مى داشت، خود را به عواقب شوم گناه مبتلا نمى کرد.

۶- اصلاح خطاهاى گذشته و گرایش به صلاح عملى، نشانگر توبه واقعى و شرط پذیرش آن است. (ثمّ تابوا من بعد ذلک و أصلحوا إن ربّک من بعدها لغفور رحیم) برداشت فوق به خاطر این است که متعلق و مفعول «أصلحوا» ذکر نشده است، ولى به قرینه جمله پیشین (للذین عملوا السوء...) - که سخن از خطا و زشت کارى به میان آورده است - مقصود از آن، اصلاح وضع گذشته و رویکرد به صلاح است.

۷- گناه حلال و حرام شمردن امور (بدعت گذارى)، اگر از سر جهل و نقصان علم باشد - در صورت توبه و اصلاح گذشته ها - مورد غفران و بخشش الهى است.    لاتقولوا ... هذا حلل و هذا حرام ... و على الذین هادوا حرّمنا ... و لکن کانوا أنفسهم یظلمون . ثمّ إن ربّک للذین عملوا السوء بجهلة ... إن ربّک من بعدها لغفور رحیم

۸- عمل انسان، نشانگر باورها، نیتها و حالات درونى اوست. (ثمّ تابوا من بعد ذلک و أصلحوا) در آیه شریفه اقدام به اصلاح و صلاح عملى، به عنوان شرط توبه و نشانگر واقعى بودن آن ذکر شده است و این نشان مى دهد که تحول درونى انسانها به سوى خدا،نمى تواند جداى از عمل صالح باشد.

۹- ربوبیت خداوند، مقتضى غفران و رحمت گسترده نسبت به گناهکاران توبه کننده است. (إن ربّک للذین ... إن ربّک من بعدها لغفور رحیم)

۱۰- خداوند، داراى بخشش و رحمت گسترده است. (إن ربّک ... لغفور رحیم)

۱۱- ظلم و گناه، مانع از برخوردارى انسان از غفران و رحمت گسترده خدا (کانوا أنفسهم یظلمون ... ثمّ تابوا ... إن ربّک من بعدها لغفور رحیم) تعبیر و قید «من بعدها» مى رساند که قبل از توبه واقعى، انسان نمى تواند از بخشش و رحمت الهى با همه گستردگى آن سود جوید.

۱۲- بخشش خداوند، آمیخته با مهربانى است. (إن ربّک من بعدها لغفور رحیم) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «رحیم» صفت براى «غفور» باشد.

موضوعات مرتبط

  • آمرزش: شرایط آمرزش ۴; موانع آمرزش ۱۱; وعده آمرزش ۱
  • اصلاح: آثار اصلاح ۱، ۷
  • ایمان: نشانه هاى ایمان ۸
  • بدعت: جهل در بدعت ۷; شرایط آمرزش بدعت ۷
  • بدکاران: آمرزش بدکاران ۱
  • توابین: زمینه آمرزش توابین ۹
  • توبه: آثار توبه ۱، ۲، ۷; شرایط قبول توبه ۶
  • جهل: آثار جهل ۴، ۵، ۷
  • خدا: آثار ربوبیت خدا ۹; آمرزشهاى خدا ۱۰; رحمت خدا ۱۰; مهربانى خدا ۱۲; وعده هاى خدا ۱; ویژگى آمرزشهاى خدا ۱۲
  • خود: ظلم به خود ۳
  • رحمت: زمینه رحمت ۹; موانع رحمت ۱۱
  • ظلم: آثار ظلم ۱۱
  • عمل: آثار عمل ۸; اصلاح عمل ۶; ظلم عمل ناپسند ۳; منشأ عمل ناپسند ۵
  • گناه: آثار گناه ۱۱; آمرزش گناه جاهلانه ۴; پشیمانى از گناه ۶; عوامل آمرزش گناه ۲; منشأ گناه ۵
  • نیت: نشانه هاى نیت ۸

منابع