محمد ٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

این بخاطر آن است که از آنچه خداوند نازل کرده کراهت داشتند؛ از این رو خدا اعمالشان را حبط و نابود کرد!

اين بدان سبب است كه آنها آنچه را خدا نازل كرده است خوش نداشتند و [خدا نيز] كارهايشان را نابود كرد
اين بدان سبب است كه آنان آنچه را خدا نازل كرده است خوش نداشتند، و [خدا نيز] كارهايشان را باطل كرد.
این (هلاک کفار) بدان سبب است که آنها از قرآنی که خدا نازل فرمود کراهت و اعراض داشتند پس خدا اعمالشان را محو و نابود فرمود.
این برای آن است که آنان آنچه را خدا نازل کرده است خوش نداشتند، پس خدا هم اعمالشان را تباه و بی اثر کرد.
زيرا آنان چيزى را كه خدا نازل كرده است ناخوش دارند. خدا نيز اعمالشان را نابود كرد.
چرا که [وحی‌] فرو فرستاده الهی را ناخوش دارند، پس اعمالشان را تباه [و بی‌ارزش‌] گرداند
اين [هلاكت و نگونسارى‌] از آن روست كه آنچه را خدا فروفرستاده است ناخوش داشتند، پس كردارهاشان را تباه و ناچيز ساخت.
این بدان خاطر است که چیزی را که خداوند فرو فرستاده است دوست نمی‌دارند، و لذا خدا کارهای (نیک) ایشان را هم باطل و بیسود می‌گرداند.
این همواره بدین سبب است که اینان آنچه را خدا نازل کرده هرگز خوش نداشتند، پس (خدا نیز) کارهایشان را فرو ریخت و بی‌ثمر کرد.
این بدان است که ایشان ناخوش داشتند آنچه را فرستاد خدا پس تباه ساخت کارهای ایشان را


محمد ٨ آیه ٩ محمد ١٠
سوره : سوره محمد
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ذلِکَ»: این هلاک کافران و پوچ شدن اعمال ایشان. «مَا»: قرآن و تکالیف آسمانی.


تفسیر

نکات آیه

۱- ناخشنودى کافران از پیام وحى، باعث حبط اعمال آنان و گرفتار آمدنشان به نفرین الهى (فتعساً لهم و أضلّ أعملهم . ذلک بأنّهم کرهوا ما أنزل اللّه) بنابراین که «ذالک» اشاره به «فتعساً لهم و أضلّ أعمالهم» باشد، برداشت بالا به دست مى آید.

۲- کافران، هواپرستانى، ناخشنود از پیام هاى خداوند (و الذین کفروا ... بأنّهم کرهوا ما أنزل اللّه) تعبیر «کرهوا»، مى رساند که کافران نه این که حقیقت دین را نفهمیده و انکار مى کنند بلکه پس از فهم پیام دین، براساس تمایلات و گرایش هاى درونى، پذیرش پیام وحى بر آنان دشوار است.

۳- ناخشنودى از پیام هاى وحى و انکار آن از روى هوس، مایه حبط تمامى اعمال (کرهوا ما أنزل اللّه فأحبط أعملهم) با توجه به اطلاق کلمه «أعمالهم»، حبط تمامى اعمال از آیه برداشت مى شود.

۴- اعمال کافران، به دلیل نداشتن انگیزه الهى، فاقد پاداش در نزد خداوند (کرهوا ما أنزل اللّه فأحبط أعملهم) از مجموع آیه استفاده مى شود که خداوند، در مقام بیان فلسفه حبط اعمال نیک کافران است; فلسفه اى که براى بشر معقول و قابل فهم است و آن این که وقتى کافران به انگیزه هاى نفسانى و غیر الهى کارى را انجام داده اند، چگونه ممکن است که در قبال آن از خداوند پاداش دریافت کنند.

۵- انگیزه ها و محرک هاى درونى انسان، تعیین کننده ارزش عمل وى در نزد خداوند* (ذلک بأنّهم کرهوا ما أنزل اللّه فأحبط أعملهم) از ارتباط میان «کرهوا» و «أحبط»، استفاده مى شود که هرگاه اعمال نه براى خشنودى خدا و اطاعت از او; بلکه به انگیزه هاى دیگر صورت گیرد، حبط شده و بى پاداش خواهد بود. این نکته نقش اساسى انگیزه و نیت را در ارزش اعمال نزد خداوند مى رساند.

۶- افعال الهى، براساس ملاک و داراى فلسفه (ذلک بأنّهم کرهوا ... فأحبط) «ذالک» در مقام تعلیل و بیان فلسفه فعل الهى (أضلّ و أحبط) است و این نشان مى دهد که افعال الهى، داراى علت و فلسفه است.

۷- ثمربخشى اعمال نیک، در پرتو پذیرش پیام وحى و گردن نهادن به آن از روى رغبت و میل (کرهوا ما أنزل اللّه فأحبط أعملهم) از مفهوم آیه شریفه، مطلب بالا استفاده مى شود; یعنى، اگر عمل همراه با کراهت و ناخشنودى نباشد; بلکه از روى طوع و رغبت و براى خداوند صورت گیرد، باقى مانده و ثمر خواهد داد.

موضوعات مرتبط

  • انقیاد: آثار انقیاد ۷
  • انگیزه: نقش انگیزه ۴، ۵
  • ایمان: آثار ایمان به وحى ۷
  • خدا: زمینه نفرین خدا ۱; فلسفه افعال خدا ۶; قانونمندى افعال خدا ۶
  • عمل: اخلاص در عمل ۴; عوامل حبط عمل ۱، ۳; ملاک ارزش عمل ۵
  • عمل صالح: شرایط پاداش عمل صالح ۷
  • کافران: بى ارزشى عمل کافران ۴; حبط عمل کافران ۱; ناخشنودى کافران ۱، ۲; نفرین بر کافران ۱; هواپرستى کافران ۲
  • وحى: آثار تکذیب وحى ۳; آثار ناخشنودى از وحى ۱، ۳; ناخشنودى از وحى ۲
  • هواپرستان :۲
  • هواپرستى: آثار هواپرستى ۳

منابع