فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً «4» إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ «5» وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ «6»
پس به فرشتگانى كه كارها را تقسيم مىكنند سوگند. كه آنچه وعده داده مىشويد، قطعاً راست است. و حتماً (روز) جزا واقعشدنى است.
نکته ها
«ذاريات» جمع «ذارية» به معناى بادهاى شديد، از «ذرو» به معناى پاشيدن و پراكندن است. «وقر» به معناى بار سنگين و مراد از آن در اينجا ابرهاى پرباران مىباشد.
«جاريات» به معناى كشتىها يا نهرهاى روان است.
بر اساس روايات، مراد از «ذاريات»، بادها ومراد از «حاملات»، ابرها ومقصود از «جاريات»، كشتىها و منظور از «مقسّمات»، فرشتگانى هستند كه ارزاق را تقسيم مىكنند. «1»
«يسر»، ضد «عسر» و به معناى آسانى است. مراد از «فَالْجارِياتِ يُسْراً» كشتىهايى است كه به آسانى و آرامى حركت مىكنند.
بادها كه عامل حركت كشتىها و ابرها كه مايهى بركت زمين هستند، در اين آيات مورد
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 9 - صفحه 241
سوگند خداوند واقع شدهاند.
حيات بشر، حيوانات و گياهان در گرو باران است و بادها در جابجا نمودن ابرها، تعديل هوا و لقاح گياهان نقش مهمى دارند.
نقش كشتى در زندگى گذشته وحال بشر بر كسى پوشيده نيست. وسيعترين، ارزانترين و كم حادثهترين راهها، راههاى دريايى و سفر با كشتى است. زمانى نقش آن معلوم مىشود كه چند روزى كشتىهاى جهان متوقّف شوند.
امام رضا عليه السلام فرمود: مراد از «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً» ملائكهاى هستند كه هر روز ارزاق مردم را بين طلوع فجر تا طلوع خورشيد تقسيم مىكنند. «1»
در تقسيم ارزاق، به هر فرد و قبيله و منطقهاى، سهمى و چيزى داده مىشود و چيز ديگرى داده نمىشود، تا براى جبران كمبود، مسئله مشاركت، تعاون، رقابت، تجارت، حركت و ابتكار راه بيفتد و هيچ فرد و قبيلهاى، خود را از هر جهت بىنياز نبيند و دست به طغيان نزند. آرى تنگناها در كنار گشايشها، به طور حكيمانهاى قرار گرفته است. «قرن بسعتها عقابيل فاقتها» «2»
توجّه به قدرتنمايى خداوند در باد و ابر و كشتى، پذيرفتن معاد را براى انسان آسان مىكند. در آغاز اين سوره با چهار سوگند پياپى، قطعى بودن وقوع قيامت بيان شده است.
حروف «إِنَّما» و «ان»، حرف «لام» در كلمات «لَصادِقٌ» و «لَواقِعٌ» و جمله اسميه، همه نشانهى تأكيد هستند.
نمونههايى از وعدههاى الهى كه در دنيا محقّق شده است:
خداوند به مادر موسى دستور داد كه نوزادش را به آب افكند و به او فرمود: ما او را به تو برمىگردانيم و از پيامبرانش قرار مىدهيم، «إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَ جاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ» «3» اين وعده بزرگ صورت پذيرفت.
خداوند به پيامبر اسلام وعده داد كه تو را در برابر مسخرهكنندگان كفايت مىكنيم، «إِنَّا
«1». من لايحضر، ج 1، ص 504.
«2». نهجالبلاغه، خطبه 91.
«3». قصص، 7.
جلد 9 - صفحه 242
كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ» «1» وعده داد نام تو را بلند مىگردانيم، «وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ» «2» و به وعدههاى خود عمل كرد.
خداوند، بارها پيروزى حقّ بر باطل و خوش عاقبتى اهل تقوا را وعده داده و به وعدهاش عمل كرده است. نام امام حسين عليه السلام ماند و نام قاتلان او محو شد.
كسانىكه به وعده خود عمل نمىكنند يا عاجزند يا حيلهگر و يا فراموشكار و ذات مقدّس الهى از تمام اين عيبها به دور است.
پیام ها
1- سوگند به پديدههاى طبيعى همچون ابر و باد و باران، توجّه اسلام را به كشف قوانين هستى و تدبير حاكم بر آنها در جهت خداشناسى نشان مىدهد. وَ الذَّارِياتِ ... فَالْحامِلاتِ ... فَالْجارِياتِ ...
2- خداوند امور انسان را از طريق فرشتگان به انجام مىرساند. و «فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً»
3- قرآن، براى اعتلاى فكر بشر، او را به محسوسات و غير محسوسات، متوجّه مىسازد. وَ الذَّارِياتِ ... و فَالْمُقَسِّماتِ أَمْراً
4- در برابر ترديد ديگران، بايد با قاطعيّت و صلابت و صراحت از حق سخن گفت. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ» (كلمه انّ و حرف لام، براى تأكيد است)
5- وعده معاد و سرانجام جهان، مستمر و پى در پى بوده است. «تُوعَدُونَ»
6- خداوندى كه در هستى آن همه قدرتنمايى كرده است، از عمل به قولش عاجز نيست. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ»
7- اين همه اسباب طبيعى و غير طبيعى، (باد و ابر و كشتى و فرشته)، تنها براى خوردن و مردن و نيست شدن نيست. «وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ»
8- خداوند، هم به وعدههايى كه در دنيا داده عمل مىكند و هم به وعدههايى كه براى آخرت داده است. «إِنَّما تُوعَدُونَ لَصادِقٌ وَ إِنَّ الدِّينَ لَواقِعٌ»
«1». حجر، 95.
«2». شرح، 4.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 243