النحل ٥٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۵۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

بخاطر بشارت بدی که به او داده شده، از قوم و قبیله خود متواری می‌گردد؛ (و نمی‌داند) آیا او را با قبول ننگ نگهدارد، یا در خاک پنهانش کند؟! چه بد حکم می‌کنند!


النحل ٥٨ آیه ٥٩ النحل ٦٠
سوره : سوره النحل
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«یَتَوَارَی»: خود را نهان و از دید مردمان پنهان می‌سازد. «هُونٍ»: خواری و رسوائی (نگا: انعام / ). «یَدُسُّهُ»: زنده بگورش کند. دفن و پنهانش سازد. استعمال ضمیر مذکّر (ه) در واژه‌های (یُمْسِکُهُ) و (یَدُسُّهُ) با توجّه به ظاهر مرجع آن، یعنی کلمه (ما) است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- متوارى و مخفى شدن مشرکان دختردار شده در دوران جاهلیت، به خاطر شدت ناراحتى ناشى از خبر دختردار شدن (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ... یتورى من القوم من سوء ما بشّر به)

۲- خبر دختردار شدن براى مشرکان، خبرى ناگوار و بد بود. (یتورى من القوم من سوء ما بشّر به)

۳- مردسالارى، در دوران جاهلى بر خانواده ها سایه افکنده بود. (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه ... یتورى من القوم من سوء ما بشّر به أیمسکه على هون أم یدسّه فى التراب)

۴- دودلى و تحیر مشرکان در نگهدارى از نوزادان دختر به حالت ذلت و یا در گور کردن آنان (أیمسکه على هون أم یدسّه فى التراب) مرجع ضمیر در «یمسکه»، مبشّربه است و منظور از آن نوزاد دختر مى باشد و «على هون» حال براى ضمیر مفعولى «یمسکه» است. «هون» به معناى خوارى و ذلت است و «یدسّ» (از مصدر دسّ) به معناى پنهان کردن آمده است.

۵- زنان و دختران در دوران جاهلیت، بى ارزش بوده و مایه ننگ و عار به شمار مى آمدند. (أیمسکه على هون أم یدسّه فى التراب)

۶- مشرکان صاحب دختر در دوران جاهلیت، نگهدارى دختران را براى خود عار و ذلت مى دانستند. (أیمسکه على هون) برداشت فوق بر این اساس است که «على هون» حال براى ضمیر فاعلى «یمسک» باشد.

۷- مردان، در دوران جاهلیت بر فرزندان خود ولایت و اختیار تام داشتند. (أیمسکه على هون أم یدسّه فى التراب) اینکه خداوند از تصمیم مشرکان درباره زنده نگه داشتن نوزادان دختر خود و یا در گور کردنشان سخن مى گوید و کس دیگرى را دخیل و معترض نمى داند، مى تواند حاکى از نکته یاد شده باشد.

۸- مشرکان صاحب دختر، حیثیت اجتماعى خود را با داشتن دختر در مخاطره مى دیدند. (یتورى من القوم من سوء ما بشّر به أیمسکه على هون أم یدسّه فى التراب)

۹- قرار دادن دختر براى خدا و پسر براى خود از سوى مشرکان، قضاوتى بس زشت و ناروا بود. (و یجعلون لله البنت سبحنه و لهم ما یشتهون ... ألا ساء ما یحکمون)

۱۰- تفاوت قائل شدن بین دختران و پسران از سوى مشرکان عصر جاهلى، قضاوتى زشت و ناروا بود. (و یجعلون لله البنت سبحنه و لهم ما یشتهون ... ألا ساء ما یحکمون)

۱۱- تصمیم مشرکان به نگهدارى ذلیلانه نوزادان دختر و یا در گور کردن آنان، تصمیمى بس ناروا و زشت (أیمسکه على هون أم یدسّه فى التراب ألا ساء ما یحکمون)

۱۲- هشدار خداوند به مشرکان، در مورد تصمیم آنان درباره نوزادان دختر (أیمسکه على هون أم یدسّه فى التراب ألا ساء ما یحکمون)

۱۳- دفاع اسلام از شخصیت و حقوق زنان و دختران (ألا ساء ما یحکمون)

موضوعات مرتبط

  • پدر: ولایت پدر ۷
  • جاهلیت: بی ارزشى دختر در جاهلیت ۵; بی ارزشى زن در جاهلیت ۵; بینش مشرکان جاهلیت ۶، ۸; پسردوستى مشرکان جاهلیت ۹; تبعیض در جاهلیت ۱۰; تحیر مشرکان جاهلیت ۴; دختر در جاهلیت ۲، ۴، ۸، ۱۱، ۱۲; ذلت دختر در جاهلیت ۶; رسوم جاهلیت ۱، ۳، ۱۱; قضاوت ناپسند مشرکان جاهلیت ۹، ۱۰; مردسالارى در جاهلیت ۳، ۷; مشرکان جاهلیت ۱، ۲، ۱۲; نظام خانواده در جاهلیت ۳
  • خدا: اسناد دختر به خدا ۹; انذارهاى خدا ۱۲
  • دختر: زنده بگورى دختر ۴; ناپسندى زنده بگورى دختر ۱۱
  • ذلت: عوامل ذلت ۵، ۶
  • زن: حقوق زن ۱۳; شخصیت زن ۱۳
  • فرزند: ولایت بر فرزند ۷
  • مشرکان: انذار مشرکان ۱۲; فرار مشرکان ۱; مشرکان و دختر ۱، ۲

منابع