النحل ٥٨
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
النحل ٥٧ | آیه ٥٨ | النحل ٥٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ظَلَّ»: میشد. از افعال ناقصه است. «مُسْوَدّاً»: سیاه. «کَظِیمٌ»: مملوّ از غم و اندوه. لبریز از خشم و غضب (نگا: یوسف / ، زخرف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۶۴ سوره نحل
- مقصود از «حسنه» در دنيا، كه خداوند به مهاجران وعده داده؟
- علت توصيف مهاجران، به دو صفت «صبر» و «توكل»
- معنای كلمۀ «ذكر»، و مراد از «اهل ذکر»، در آیه شریفه
- وجوهى كه مفسران در تفسير آيه: «فَاسئَلُوا أهلَ الذِّکر» گفته اند
- حجت بودن بيانات رسول خدا و عترت او «ع»
- تهديد مشركان، كه از درِ مكر به خدا و پيامبرانش، گناه مى كردند
- مراد از تهدید مشرکان به «اخذ در تقلّب» و «اخذ بر تخوّف»
- گردش سايه اشياء، نشانه خضوع و سجود موجودات در برابر خداست
- معنای سجده جنبندگان آسمان ها و زمين، براى خدا
- توضيحى درباره استكبار در مقابل مخلوق و در مقابل خالق
- وجه عدم استكبار عملى ملائكه، در برابر خداى سبحان
- مقصود از جمله: «لَا تَتَّخذُوا إلَهَينِ اثنَين»، در آیه شریفه
- لازمه مالكيت مطلقه خدا اين است كه: دین، تنها و تنها برای اوست
- انسان به طور فطری، در تنگناها و شدائد، دست به دامان خداوند می شود
- توضيح اين كه: كفران نعمت، غایت و غرض شرك ورزيدن مشركان است
- مقصود از اين كه: مشركان، بخشى از روزى خود را نصيب «مَا لَا يَعلَمُون» قرار مى دهند
- سبب اين كه مشركان، ملائكه را مؤنث و دختران خدا مى دانستند
- گفتگویی در معناى جمله: «وَ لَهُم مَا يَشتَهُون»، در آیه شریفه
- حكايت دختركُشى مشركان و نكوهش آن
- ايمان نداشتن به آخرت، ريشه همه گناهان است
- منزه بودن خداى تعالى، از هر قبيح عقلى و طبعى
- معناى جملۀ «وَ ِللّهِ المَثَلُ الأعلَى»
- اگر خدا مردم را به ظلمشان مجازات كند، جنبنده ای بر روى زمين نمی ماند
- بيان ضعف استدلال به اين آيه، براى قول به معصوم نبودن انبياء
- مراد از «امت ها» و «اليوم»، در آيه: «تَاللّهِ لَقَد أرسَلنَا إلَى أُمَمٍ مِن قَبلِكَ...»
- بحث روایتی
- بيان اين كه مراد از «اهل ذكر»، اهل كتاب است
نکات آیه
۱- چهره مشرکان دوران جاهلى، به هنگام دریافت خبر دختردار شدن، از شدت غضب و ناراحتى، دگرگون مى شد. (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا)
۲- حالات روانى انسان، بر جسم و چهره او تأثیر مى گذارد. (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه) اگر چه در آیه تنها یک مورد ذکر شده است که خبرى، باعث تغییر درونى و دگرگونى در چهره شده است، اما همین مورد هم براى ادعاى یاد شده کافى است و این قضیه را ثابت مى کند.
۳- انسان، در برابر خبرهاى ناگوار انفعال پذیر است. (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا)
۴- رسم مژده دهى به هنگام تولد فرزند در میان عربهاى جاهلى (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى)
۵- مشرکان، با دریافت خبر دختردار شدن، آکنده از اندوه مى شدند و از شدت شرمندگى آن را بروز نمى دادند. (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ... و هو کظیم) «کظم» در لغت، راه خروج نَفَس است و در حبس نفس و سکوت استعمال مى شود و در آیه، مراد از «کظیم» کسى است که آکنده از اندوه است.
۶- مشرکان، على رغم نفرت از دختردار شدن، آن را به خداوند نسبت مى دادند. (و یجعلون لله البنت ... و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا و هو کظیم)
۷- توانمندى انسان بر فرو خوردن خشم و کنترل احساسات خویش (و إذا بشّر أحدهم بالأُنثى ظلّ وجهه مسودًّا و هو کظیم)
موضوعات مرتبط
- احساسات: تعدیل احساسات ۷
- انسان: انعطاف پذیرى انسان ۳; صفات انسان ۳، ۷; کظم غضب انسان ۷
- بدن: عوامل مؤثر در بدن ۲
- بشارت: بشارت تولد فرزند ۴
- جاهلیت: دختر در جاهلیت ۱; رسوم جاهلیت ۴; مشرکان جاهلیت ۱، ۵، ۶; ولادت فرزند در جاهلیت ۱
- حالات روانى: آثار حالات روانى ۲
- خدا: اسناد دختر به خدا ۶
- مشرکان: اندوه مشرکان ۵; بینش مشرکان ۶; صورت مشرکان ۱; عوامل غضب مشرکان ۱; مشرکان و دختر ۱، ۵، ۶
منابع