الفتح ١١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

بزودی متخلّفان از اعراب بادیه‌نشین (عذرتراشی کرده) می‌گویند: «(حفظ) اموال و خانواده‌های ما، ما را به خود مشغول داشت (و نتوانستیم در سفر حدیبیّه تو را همراهی کنیم)، برای ما طلب آمرزش کن!» آنها به زبان خود چیزی می‌گویند که در دل ندارند! بگو: «چه کسی می‌تواند در برابر خداوند از شما دفاع کند هرگاه زیانی برای شما بخواهد، و یا اگر نفعی اراده کند (مانع گردد)؟! و خداوند به همه کارهایی که انجام می‌دهید آگاه است!»

|به زودى اعراب باديه نشين كه [از جنگ‌] وامانده‌اند به تو خواهند گفت: اموال ما و كسانمان ما را [از همراهى با شما] مشغول داشت، پس براى ما آمرزش بخواه. به زبان‌هايشان چيزى را مى‌گويند كه در دل‌هايشان نيست. بگو: چه كسى در برابر خدا براى شما اختيار چيزى ر
برجاى‌ماندگان باديه‌نشين به زودى به تو خواهند گفت: «اموال ما و كسانمان ما را گرفتار كردند، براى ما آمرزش بخواه.» چيزى را كه در دلهايشان نيست بر زبان خويش مى‌رانند. بگو: «اگر خدا بخواهد به شما زيانى يا سودى برساند چه كسى در برابر او براى شما اختيار چيزى را دارد؟ بلكه [اين‌] خداست كه به آنچه مى‌كنيد همواره آگاه است.
اعراب بادیه که (از حضور در جنگها و در سفر فتح مکّه تخلّف می‌ورزند و) باز نهاده می‌شوند خواهند گفت که ما را (محافظت) اهل بیت و اموالمان (از آمدن در رکابت) بازداشت، اینک از خدا بر گناه ما آمرزش طلب. (این مردم منافق) چیزی که هیچ به دل عقیده ندارند به زبان می‌آورند، به آنها بگو: اگر خدا اراده کند که ضرر یا نفعی به شما رساند آن کیست که خلاف آن کاری تواند کرد؟ بلکه خدا به هر چه می‌کنید آگاه است.
کسانی از بادیه نشینان که از جنگ [با دشمن] تخلف کردند به زودی [از روی بهانه جویی] به تو می گویند: اموال و خانواده مان ما را به خود مشغول کردند [به این سبب نتوانستیم به جنگ آییم]؛ پس برای ما آمرزش بخواه. با زبان هایشان چیزی می گویند که در دل هایشان نیست. بگو: اگر خدا زیانی یا سودی را برای شما بخواهد چه کسی می تواند در برابر خدا از شما دفاع کند؟ بلکه خدا همواره به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
از اعراب باديه نشين، آنان كه از جنگ تخلف كرده‌اند به تو خواهند گفت: دارايى و كسان ما، ما را از جنگ باز داشتند؛ پس براى ما آمرزش بخواه. به زبان چيزى مى‌گويند كه در دلشان نيست. بگو: اگر خدا برايتان زيانى بخواهد يا سودى بخواهد، چه كسى مى‌تواند در برابر خدا آن را ديگرگون كند؟ بلكه اوست كه به كارهايتان آگاه است.
به زودی واپس‌ماندگان اعرابی [/جهادگریزان بادیه‌نشین‌] به تو گویند اموال ما و خانواده‌هایمان ما را [از همراهی با شما] مشغول داشت، پس برای ما آمرزش بخواه، به زبانهایشان چیزی را می‌گویند که در دلهایشان نیست، بگو پس چه کسی در برابر خداوند -اگر در حق شما زیانی یا در حق شما سودی بخواهداز شما حمایت خواهد کرد؟ آری خداوند به آنچه می‌کنید آگاه است‌
واپس‌ماندگان [از جنگ‌]، از باديه‌نشينان، خواهند گفت: مالها و زنان و فرزندانمان ما را سرگرم داشتند- گرفتار آنها بوديم و از جنگ باز مانديم- پس براى ما آمرزش بخواه. به زبانهاشان چيزى مى‌گويند كه در دلهاشان نيست. بگو: اگر خدا درباره شما زيانى خواهد يا سودى، كيست كه براى شما در برابر [خواست‌] خدا چيزى در توان داشته باشد؟ بلكه خداوند از آنچه مى‌كنيد آگاه است.
باز پس‌ماندگان عربهای بادیه‌نشین (که در سفر حدیبیّه، پیغمبر و اصحاب را همراهی نکرده‌اند) خواهند گفت: اموال و خانواده، ما را به خود سرگرم و مشغول داشت. برای ما آمرزش بخواه. آنان با زبانهایشان چیزی را می‌گویند که در دلهایشان نمی‌باشد. (در دل نفاق دارند و بر زبان ایمان). بگو: چه کسی می‌تواند کمترین کمکی در برابر خدا به شما بکند، اگر بخواهد به شما زیانی یا سودی برساند؟ (آن چنان نیست که گمان می‌برید و می‌گوئید) بلکه خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید.
سر باز زدگان از جنگ، از بادیه‌نشینان، به زودی به تو خواهند گفت: «اموالمان و کسانمان ما را (به خود) مشغول داشتند، پس برای ما پوشش [:بخشش] بخواه‌.» چیزی را که در دل‌هایشان نیست بر زبان‌هایشان می‌رانند. بگو: «پس اگر خدا بخواهد به شما زیانی یا سودی برساند چه کسی از (عذاب) خدا برای شما اختیار چیزی را دارد؟ بلکه (این) خداست که به آنچه می‌کنید همواره آگاه بوده است.»
زود است به تو گویند بازنشستگان از دشت‌نشینان که سرگرم داشت ما را خواسته‌های ما و خاندانهای ما پس آمرزش خواه برای ما گویند با زبانهای خویش آنچه را نیست در دلهاشان بگو پس که دارا گردد برای شما از خدا چیزی را اگر بخواهد به شما زیانی را یا بخواهد به شما سودی را بلکه خدا است بدانچه می‌کنید آگاه‌


الفتح ١٠ آیه ١١ الفتح ١٢
سوره : سوره الفتح
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الْمُخَلَّفُونَ»: بازپس‌ماندگان. واپس‌زدگان. مراد کسانی است که ایشان از همراهی با پیغمبر و اصحاب در سفر حدیبیه سرباز زدند و بگمان خود مؤمنان را مغلوب و مقهور و بلکه مقتول دست قریش می‌دیدند و به بهانه‌های مختلف از خانه و کاشانه خود بیرون نیامدند. «الأعْرابِ»: بادیه‌نشینان (نگا: توبه / ). «شَغَلَتْنَا»: مشغولمان داشت. ما را به خود سرگرم کرد. وقت فراغی برای ما باقی نگذاشت. «فَمَن یَمْلِکُ مِنَ اللهِ شَیْئاً»: (نگا: مائده / ).


تفسیر

نکات آیه

۱ - تخلّف برخى از اعراب بادیه نشین در سفرِ منتهى به صلح حدیبیه، از همراهى و یارى پیامبر(ص) (سیقول لک المخلّفون من الأعراب ) با توجه به این که آیات پیشین درباره «فتح مبین» (صلح حدیبیه) بود; استفاده مى شود که تخلّف این گروه از اعراب، در رابطه با همین سفر است که به صلح حدیبیه منتهى گشت.

۲ - پیش بینى آیات وحى، از عذرخواهى و اظهار پشیمانى بادیه نشینانى که از همراهى پیامبر(ص) تخلف کرده بودند. (سیقول لک المخلّفون من الأعراب )

۳ - لزوم هشیارى رهبرى و جامعه اسلامى، در برابر عناصر ظاهر فریب و دوچهره (سیقول لک المخلّفون من الأعراب ) پیشگویى خداوند و افشاى چهره متخلفان، در حقیقت بیانگر ضرورت بر این هشیارى است.

۴ - دعوت پیامبر(ص) از مؤمنان، براى شرکت در سفر مکه (قبل از صلح حدیبیه) (سیقول لک المخلّفون من الأعراب) از واژه «مخلّفون» و عذرتراشى هاى آنان، استفاده مى شود که پیامبر(ص) براى این سفر، دعوت همگانى کرده است.

۵ - جامعه گریزى و سطح پایین فرهنگ اجتماعى، عامل سستى در تعهدات اجتماعى و پایبندى به قوانین* (المخلّفون من الأعراب ) وصف «الأعراب» ممکن است مشعر به علیت باشد; یعنى، بادیه نشینى در تخلف آنان نقش داشته است.

۶ - ادعاى سرگرمى به مال و خانواده، بهانه تخلّف اعراب از همراهى باپیامبر(ص) (سیقول لک المخلّفون من الأعراب شغلتنا أمولنا و أهلونا)

۷ - اعتقاد مسلمانان به نقش مؤثر وساطت پیامبر(ص)، در پیشگاه خداوند براى آمرزش خطاها (سیقول لک المخلّفون ... فاستغفر لنا) اعراب متخلّف، با درخواست استغفار از پیامبر(ص) نشان دادند که این باور و فرهنگ دینى در میان مسلمانان وجود داشته است که اگر آن حضرت براى آنان استغفار کند، مستجاب خواهد شد البته خداوند، صداقت درونى اعراب را زیر سؤال برده است; ولى از آیه شریفه وجود چنین تفکرى در میان مسلمانان استفاده مى شود.

۸ - نادیده گرفتن دعوت و دستور پیامبر(ص)، مخالفت با خدا و نیازمند استغفار است. (سیقول لک المخلّفون ... فاستغفر لنا) اعراب، از اجابت دعوت پپامبر(ص) کوتاهى کردند; ولى از آن حضرت درخواست کردند که براى ایشان نزد خداوند استغفار کند; زیرا تلقى آنان از اجابت نکردن دعوت پیامبر(ص) این بود که در حقیقت با خدا، مخالفت کرده اند و قرآن نیز این بینش را رد نکرده است.

۹ - متخلفان از سفر حدیبیه، معترف به گناه خویش و متقاضى عفو و استغفار پیامبر(ص) (سیقول لک المخلّفون من الأعراب ... فاستغفر لنا)

۱۰ - تحقّق حتمى اراده الهى، در صورت تعلّق اراده او به سود و زیان آدمى (قل فمن یملک لکم من اللّه شیئًا إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا)

۱۱ - اراده الهى، حاکم بر سرنوشت و مقدرات انسان (قل فمن یملک ... إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا)

۱۲ - مصونیت نیافتن انسان از مقدّرات الهى، با گریز از خطرگاه هاى تکلیف و مسؤولیت (قل فمن یملک لکم من اللّه شیئًا إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا) با توجه به صدر آیه شریفه - که درباره تخلّف برخى اعراب از دعوت پیامبر(ص) بود - تعبیر «فمن یملک...» مى رساند که اساس تخلّف آنان، تلاش براى گریز از خطراتى بود که در سفر مکه پیش بینى مى کردند.

۱۳ - عذر بادیه نشینان براى توجیه غیبت خویش از سفر حدیبیه، بهانه اى واهى و مخالف نیات درونى آنان (سیقول ... فاستغفر لنا یقولون بألسنتهم ما لیس فى قلوبهم) برداشت بالا با توجه به این نکته است که تعبیر «یقولون...» در رابطه با «شغلتنا أموالنا و أهلونا» باشد; یعنى، اعراب در این که گرفتارى مالى و خانوادگى را عذر آورده اند; دروغ مى گویند و مشکل آنان چیز دیگرى است.

۱۴ - سفر پیامبر(ص) به سوى مکه (قبل از صلح حدیبیه)، سفرى مخاطره آمیز و نگران کننده براى برخى مسلمانان (سیقول لک المخلّفون من الأعراب ... یقولون بألسنتهم) عذرآورى «مخلّفون» و رد عذر آنان از سوى خداوند، مى رساند که عامل اصلى آنان از ترک سفر، نگرانى از سرنوشت آن بوده است. قرینه هاى تاریخى و نیز آیه بعد، مؤید این نکته است.

۱۵ - طلب استغفار و اظهار ندامت اعراب متخلف از سفر حدیبیه، بى اساس و مخالف باور درونى آنان (سیقول ... فاستغفر لنا یقولون بألسنتهم ما لیس فى قلوبهم) برداشت بالا بنابراین نکته است که تعبیر «یقولون...» در رابطه با مفهوم «فاستغفر لنا» باشد; زیرا درخواست استغفار، مفهومش این است که اعراب متخلف، در باطن از تخلف خود پشیمان اند. اما خداوند مى فرماید: اینان در اظهار ندامت دروغگویند; زیرا در باطن نادم نیستند.

۱۶ - دلبستگى به مال و خانواده، بازدارنده انسان از راه خدا و تکالیف دین (سیقول لک المخلّفون من الأعراب شغلتنا أمولنا و أهلونا ... یقولون بألسنتهم) برداشت بالا بر این اساس است که اعراب در بیان «شغلتنا أموالنا و أهلونا» صادق به شمار آیند; ولى در گفتن «فاستغفرلنا» - که حاکى از ندامت درونى آنان است - کاذب باشند.

۱۷ - لزوم صداقت انسان و هماهنگى زبان و قلب او، در آمرزش خواهى و استغفار (فاستغفر لنا یقولون بألسنتهم ما لیس فى قلوبهم) از لحن نکوهش آمیز آیه شریفه، مطلب بالا قابل برداشت است.

۱۸ - سفر حدیبیه، براى مسلمانان همراه با پیروزى و خلاف انتظار اعراب متخلف (سیقول لک المخلّفون ... فاستغفر لنا) در آیات پیشین، سفر حدیبیه به عنوان سفرى پر بار معرفى شده و خداوند پس از تمجید آثار این سفر، عذرخواهى هاى آینده اعراب متخلف را یادآور شده است. با توجه به این نکته، از مجموع آیات استفاده مى شود که اعراب متخلف، انتظار چنین فرجام فرخنده اى را براى این سفر نداشته و با مشاهده نتایج مثبت آن، از تخلف خود اظهار ندامت خواهند کرد.

۱۹ - عقیده به حاکمیت اراده الهى بر مقدّرات انسان، زمینه ساز حرکت به سوى انجام وظایف الهى و نه ترک مسؤولیت (قل فمن یملک لکم من اللّه شیئًا إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا) با توجه به این که خداوند، اراده نافذ خویش را به اعراب متخلف یادآور شده است; از آیه شریفه استفاده مى شود که توجّه به تخلف ناپذیرى اراده خداوند، باید زمینه اطاعت و تکلیف پذیرى را در انسان زنده کند; نه روح سستى و مسؤولیت گریزى را.

۲۰ - انگیزه اصلى متخلفان از سفر حدیبیه، گریز از خطرات احتمالى و حفظ منافع دنیوى خود (قل فمن یملک لکم من اللّه شیئًا إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا)

۲۱ - ضعف انسان در مرحله عمل، ناشى از ضعف شناخت وى نسبت به خداوند (قل فمن یملک لکم من اللّه شیئًا إن أراد بکم ضرًّا أو أراد بکم نفعًا) اعراب متخلف، در مرحله عمل، گرفتار گناه شدند; ولى خداوند آنان را به نکته اى معرفتى، در زمینه شناخت حاکمیت مطلق اراده خویش تذکر داده است و این مى نمایاند که مشکل اصلى، عدم معرفت بوده است.

۲۲ - آگاهى همه جانبه خداوند، به تمامى کردار بندگان (بل کان اللّه بماتعملون خبیرًا)

۲۳ - علم الهى به اعمال بندگان، علمى ازلى است. (بل کان اللّه بماتعملون خبیرًا)

۲۴ - آگاهى عمیق الهى به کردار بندگان، هشدارى به نفاق پیشگان و متخلفان از تکالیف دین (سیقول لک المخلّفون ... بل کان اللّه بماتعملون خبیرًا) تذکّر به «علم الهى» در پایان چنین آیه اى - که سخن از متخلفان به میان آورده است - بارِ هشدارى دارد.

۲۵ - افشاى چهره متخلفان، نمودى از علم خداوند به کردار خلق (سیقول لک ... بل کان اللّه بماتعملون خبیرًا) پس از این که خداوند، اسرار درونى اعراب متخلف را فاش ساخته است; این حقیقت کلى را نیز به ایشان یادآور شده که علم او به اعمال بندگان، وسیع و فراگیر است و حتى اسرار نهفته آنان را دربرمى گیرد و دلیل آن بیان الهى در این آیه است.

موضوعات مرتبط

  • آمرزش: زمینه آمرزش ۷
  • استغفار: درخواست استغفار ۹; زمینه استغفار ۸; شرایط استغفار ۱۷; صداقت در استغفار ۱۷
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۴، ۱۳، ۱۴
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۲۰
  • بادیه نشینان: بهانه جویى بادیه نشینان ۱۳; بینش غلط بادیه نشینان ۱۸; تخلف بادیه نشینان ۱; عذرخواهى بادیه نشینان ۱۳
  • تکلیف: ترک تکلیف ۱۲; زمینه عمل به تکلیف ۱۹; موانع تکلیف ۱۶
  • جامعه: آثار جامعه گریزى ۵
  • حدیبیه: آثار مسافرت به حدیبیه ۱۸; احساس خطر متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۲۰; اقرار متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۹; انگیزه متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۲۰; بهانه جویى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۶، ۱۳; بى ایمانى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۲; پشیمانى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۲، ۱۵; خطر مسافرت به حدیبیه ۱۴; خواسته هاى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۹; دنیاطلبى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۲۰; سرگرمى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۶; عذرخواهى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۲، ۱۳; علایق خانوادگى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۶; عوامل تخلف متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۶; مال دوستى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۶; متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۱
  • خدا: آثار خدا شناسى ناقص ۲۱; ازلیت علم خدا ۲۳; حاکمیت اراده خدا ۱۱; حتمیت اراده خدا ۱۰; حتمیت مقدرات خدا ۱۲; علم خدا به اعمال ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۲۵; مخالفت با خدا ۸; نشانه هاى علم خدا ۲۵; وسعت علم خدا ۲۲، ۲۴
  • رهبرى: اهمیت هوشیارى رهبرى ۳; مسؤولیت رهبرى ۳
  • زیان: منشأ زیان ۱۰
  • سبیل الله: موانع سبیل الله ۱۶
  • سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۱۱
  • صداقت: اهمیت صداقت ۱۷
  • صلح حدیبیه: آثار صلح حدیبیه ۱۸; قصه صلح حدیبیه ۱، ۲، ۹، ۱۳، ۱۴
  • عقیده: آثار عقیده ۱۹; عقیده به حاکمیت اراده خدا ۱۹; عقیده به شفاعت محمد(ص) ۷
  • علایق: آثار علاقه به خانواده ۱۶; آثار علاقه به مال ۱۶
  • عمل: زمینه سستى در عمل ۲۱
  • عهدشکنى: زمینه عهدشکنى ۵
  • فرهنگ: آثار بى فرهنگى ۵
  • قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۲
  • متخلفان: افشاى متخلفان ۲۵; هشدار به متخلفان ۲۴
  • محمد(ص): استغفار محمد(ص) ۹; اعراض از محمد(ص) ۸; دعوتهاى محمد(ص) ۴; متخلفان از نصرت محمد(ص) ۱; مسافرت محمد(ص) به حدیبیه ۱۴; نقش محمد(ص) ۷
  • محیطاجتماعى: نقش محیطاجتماعى ۵
  • مسؤولیت: موانع فرار از مسؤولیت ۱۹
  • مسلمانان: اهمیت هوشیارى مسلمانان ۳; پیروزى مسلمانان ۱۸; دعوت از مسلمانان صدر اسلام ۴; عقیده مسلمانان ۷; مسؤولیت مسلمانان ۳
  • مکه: دعوت به مسافرت مکه ۴
  • منافقان: هشدار به منافقان ۲۴; هوشیارى در برابر منافقان ۳
  • منفعت: منشأ منفعت ۱۰

منابع