النحل ٢٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

همانها که فرشتگان (مرگ) روحشان را می‌گیرند در حالی که به خود ظلم کرده بودند! در این موقع آنها تسلیم می‌شوند (و بدروغ می‌گویند:) ما کار بدی انجام نمی‌دادیم! آری، خداوند به آنچه انجام می‌دادید عالم است!

|همانان كه فرشتگان جانشان را در حالى كه ستمگر خويشند بستانند، پس سر تسليم فرود آرند [و گويند]: ما هيچ كارى بدى نمى‌كرديم. آرى، مسلما خدا به آنچه مى‌كرديد داناست
همانان كه فرشتگان جانشان را مى‌گيرند در حالى كه بر خود ستمكار بوده‌اند. پس، از درِ تسليم درمى‌آيند [و مى‌گويند:] «ما هيچ كار بدى نمى‌كرديم.» آرى، خدا به آنچه مى‌كرديد داناست.
آنها که فرشتگان در حالی جانشان را می‌گیرند که (در دنیا) به نفس خود ستم کردند، در آن حال مرگ (اجبارا) سر تسلیم پیش دارند (و گویند) که ما ابدا کار بد نمی‌کردیم؛ چرا، خدا به هر چه می‌کردید آگاه است.
همانان که فرشتگان جانشان را در حالی که ستمکار بر خود بوده اند، می گیرند؛ پس [در آن موقعیت] از در تسلیم در آیند [و گویند:] ما هیچ کار بدی انجام نمی دادیم. [به آنان گویند: یقیناً انجام می دادید] ومسلماً خدا به آنچه همواره انجام می دادید، داناست.
كسانى هستند كه بر خود ستم روا داشته‌اند؛ چون فرشتگان جانشان را بستانند، سر تسليم فرود آرند و گويند: ما هيچ كار بدى نمى‌كرديم. آرى، خدا از كارهايى كه مى‌كرديد آگاه است.
کسانی که فرشتگان جانشان را می‌گیرند و آنان بر خود ستم روا داشته‌اند، از در تسلیم درآیند [و گویند] ما هیچ بد و بیراهی نکرده‌ایم، ولی بی‌گمان خداوند به آنچه کرده‌اید، داناست‌
آنان كه فرشتگان جانشان را مى‌گيرند در حالى كه [به كفر و شرك و كردار بد] بر خويش ستمكار بوده‌اند، پس سر تسليم فرود آرند [و گويند] كه ما هيچ كار بدى نمى‌كرديم. آرى، خدا به آنچه مى‌كرديد داناست.
کسانی که فرشتگان (برای قبض روح) به سراغشان می‌روند و ایشان در حال ستم (به خود و جامعه) هستند و (در این وقت، پس از یک عمر عناد و سرکشی) تسلیم می‌شوند، (چرا که پرده از برخی از امور غیبی به کنار می‌رود و راه گریز بسته می‌شود، ولی از خوف و هراس باز هم مثل سابق دروغ می‌گویند و اظهار می‌کنند) که ما کارهای بدی (در دنیا) نمی‌کرده‌ایم! (فرشتگان بدیشان می‌گویند): خیر! (شما اعمال زشت فراوانی انجام داده‌اید، و) بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کردید آگاه بوده است.
کسانی که فرشتگان جان‌هاشان را بر می‌گیرند، حال آنکه که به خودشان ستمکار بودند، پس سر تسلیم فرود آوردند (و گویند:) «اما هیچ کار بدی نمی‌کرده‌ایم‌.» آری خدا به آنچه می‌کرده‌اید همواره بسی داناست.
آنان که دریابندشان فرشتگان ستمگران بر خویشتن پس بیفکندند آشتی را که ما نکردیم بدیی نه چنین است بلکه خدا دانا است بدانچه بودید می‌کردید


النحل ٢٧ آیه ٢٨ النحل ٢٩
سوره : سوره النحل
نزول : ٧ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَتَوَفّاهُمْ»: ایشان را قبض روح می‌کنند و میمی‌رانند (نگا: نساء / ). «السَّلَمَ»: تسلیم شدن و فرمان بردن. «بَلی»: بلی. آری. حرفی‌است که بر ابطال نفی کلام پیش از خود دلالت دارد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- کافران، کسانى اند که با کفر خود، به خویش ستم مى کنند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم) «الذین» صفت «الکافرین» و «ظالمى» حال براى آن است. مراد از «ظالمى أنفسهم» به قرینه لفظ «الکافرین» ظلم کنندگان به خود با انتخاب کفر است.

۲- کافرانى که با حالت ظلم به نفس (کفر) از دنیا بروند، در قیامت گرفتار خوارى و ذلت خواهند شد. (إن الخزى الیوم و السوء على الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم)

۳- کفر، ظلم به نفس است. (الکفرین . الذین ... ظالمى أنفسهم)

۴- شرک، ظلم به نفس است. (و یقول أین شرکاءى ... الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم)

۵- انسانها، به وسیله ملائکه قبض روح مى شوند. (تتوفّ-هم الملئکة)

۶- ملائکه قبض روح انسانها، متعددند. (تتوفّ-هم الملئکة)

۷- انسان با مرگ، نیست و نابود نمى شود. (تتوفّ-هم الملئکة) «تتوفّى» (از مصدر توفّى) به معناى گرفتن چیزى به صورت کامل است و این حکایت از آن دارد که انسان با مرگ نابود نمى شود; بلکه حقیقت وى اخذ و منتقل مى گردد.

۸- انسان، حقیقتى فراتر از جسم دارد. (تتوفّ-هم الملئکة) روشن است که جسم انسان پس از مرگ در زمین مى ماند و دچار پوسیدگى و زوال مى شود و این نشان مى دهد که آنچه ملائکه به صورت کامل مى گیرند، باید غیر از جسم وى باشد.

۹- کافران به هنگام مرگ، تسلیم و منقاد مى شوند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ... فألقوا السلم)

۱۰- کافران، به هنگام مرگ دچار وحشت و ترس مى شوند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ... فألقوا السلم) تسلیم شدن کافران به هنگام مرگ به قرینه «ما کنا نعمل من سوء» - که در مقام دفاع بیان شده است - مى تواند مشعر به نکته یاد شده باشد.

۱۱- کافران پس از مرگ، به کلى منکر اعمال زشت دنیوى خویش مى شوند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ... ما کنّا نعمل من سوء)

۱۲- کسانى که با ارتکاب اعمال زشت در دنیا به خود ستم کرده اند، در قیامت منکر آن اعمال مى شوند. (الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم ... ما کنّا نعمل من سوء) برداشت فوق، بنابراین احتمال است که مراد از «ظالمى أنفسهم» - به قرینه «ما کنّا نعمل من سوء» (ما مرتکب عمل زشت نمى شدیم) - اعمال ناپسند و زشتى باشد که مرتکبان آنها، آن را از خود نفى مى کنند.

۱۳- کافران پس از مرگ، به حقایقى دست مى یابند و از اعمال گذشته خود نگران مى شوند. (الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم ... ما کنّا نعمل من سوء) از اینکه کافران پس از مرگ، بى آنکه حرفى زده شود، به دفاع از خود مى پردازند و منکر کارهاى زشت خود مى شوند، به دست مى آید که آنان به چیزهایى از جمله به وضعیت بد خود و اینکه کردارشان باعث گرفتار شدن آنان به عذاب مى شود، دست مى یابند.

۱۴- مرگ، عامل کشف حقایقى براى انسان (الذین تتوفّ-هم الملئکة ... فألقوا السلم ما کنّا نعمل من سوء)

۱۵- اسطوره خواندن قرآن، توطئه علیه دین الهى و انتخاب کفر، اعمالى زشت و ناپسند (و إذا قیل لهم ماذا أنزل ربّکم قالوا أسطیر الأولین ... قد مکر الذین من قبلهم ... الکفرین . الذین تتوفّ-هم الملئکة ظالمى أنفسهم ... ما کنّا نعمل من سوء)

۱۶- خداوند، قطعاً به اعمال کافران آگاه است. (إن الله علیم بما کنتم تعملون)

۱۷- خداوند، علیم (دانا) است. (إن الله علیم)

۱۸- علم و عقیده ملائکه به آگاهى خداوند از کردار انسانها (بلى إن الله علیم بما کنتم تعملون) برداشت فوق بر این اساس است که «بلى إن الله ...» کلام ملائکه در برابر ادعاى کافران باشد.

۱۹- کافران در قیامت، در دفاع از خود به دروغ گویى خواهند پرداخت. (ما کنّا نعمل من سوء بلى إن الله علیم بما کنتم تعملون)

۲۰- امکان دروغ گویى در قیامت (ما کنّا نعمل من سوء بلى إن الله علیم بما کنتم تعملون)

۲۱- کافرانى که با حالت کفر از دنیا مى روند، همواره در دنیا در مسیر نادرست بوده و مرتکب اعمال زشت مى شوند. (ما کنّا نعمل من سوء بلى إن الله علیم بما کنتم تعملون) دو عبارت «ما کنّا نعمل» و «ما کنتم تعملون» دلالت بر ماضى استمرارى دارد. عبارت اول سخن کافران است که با آن به کلى منکر ارتکاب عمل زشت هستند و عبارت دوم جواب به آنهاست که بر استمرار عمل زشت آنها دلالت مى کند.

روایات و احادیث

۲۲- «عن أمیرالمؤمنین(ع): ... انه لیس أحد من الناس تفارق روحه جسده حتى یعلم إلى أىّ المنزلین یصیر، إلى الجنة أم النار ... إن کان عدواً لله فتحت له أبواب النار ... و نظر إلى ما أعدّ الله له فیها ... کلّ هذایکون عند الموت ... قال الله تعالى ... « الذین تتوفّاهم الملائکة ظالمى أنفسهم ...فادخلوا أبواب جهنّم ...» ...;[۱] از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است:... روح از بدن هیچ یک از مردم جدا نمى شود تا اینکه بدانند به سوى کدام یک از دو جایگاه مى رود: بهشت یا آتش ...؟ اگر دشمن خدا باشد، درهاى آتش براى او باز مى شود ... و به آنچه خدا در آن جا برایش آماده کرده است، نگاه مى کند ... این همه هنگام مرگ خواهد بود ... خداى تعالى فرمود: الذین تتوفّاهم الملائکة ظالمى أنفسهم ... فادخلوا أبواب جهنّم ...».

موضوعات مرتبط

  • اسماء و صفات: علیم ۱۷
  • انسان: ابعاد انسان ۸; فرجام انسان ها ۷; ویژگیهاى انسان ۸
  • جهنمیان: قبض روح جهنمیان ۲۲
  • حقایق: عوامل ظهور ۱۴
  • خدا: خدا و عمل انسانها ۱۸; خدا و عمل کافران ۱۶; علم خدا ۱۶
  • خود: ظلم به خود ۱، ۲، ۳، ۴، ۱۲
  • دین: توطئه علیه دین ۱۵
  • ذلت: عوامل ذلت اخروى ۲
  • روح: قابض روح ۵، ۶
  • شرک: حقیقت شرک ۴
  • ظالمان ۱: ظالمان ۱ در قیامت ۱۲; عمل ناپسند ظالمان ۱ ۱۲
  • عقیده: عقیده به علم خدا ۱۸
  • عمل: عمل ناپسند ۱۵
  • قرآن: تهمت افسانه به قرآن ۱۵; ناپسندى افترا به قرآن ۱۵
  • قیامت: تکذیب عمل در قیامت ۱۲; دروغگویى در قیامت ۱۹، ۲۰; ظهور حقایق در قیامت ۱۳
  • کافران: احتضار کافران ۹، ۱۰; انقیاد کافران ۹; ترس کافران ۱۰; دروغگویى کافران ۱۹; ذلت اخروى کافران ۲; ظلم کافران ۱; عمل ناپسند کافران ۱۱، ۲۱; کافران پس از مرگ ۱۱; کافران در قیامت ۱۹; کافران و تکذیب عمل ۱۱; کیفر اخروى کافران ۲; مرگ کافران ۹، ۱۰; نگرانى اخروى کافران ۱۳; ویژگیهاى کافران ۱
  • کفر: آثار کفر ۲; حقیقت کفر ۱، ۳; مرگ با کفر ۲، ۲۱; ناپسندى کفر ۱۵
  • مرگ: حقیقت مرگ ۷; نقش مرگ ۱۴
  • ملائکه: تعدد ملائکه مرگ ۶; عقیده ملائکه ۱۸; علم ملائکه ۱۸; ملائکه مرگ ۵; نقش ملائکه ۵

منابع

  1. أمالى شیخ طوسى، ج ۱، ص ۲۶; نورالثقلین، ج ۳، ص ۵۲، ح ۷۵.