البقرة ٢٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ آبان ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Edited by QRobot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


ترجمه

آن کس که زمین را بستر شما، و آسمان [= جو زمین‌] را همچون سقفی بالای سر شما قرار داد؛ و از آسمان آبی فرو فرستاد؛ و به وسیله آن، میوه‌ها را پرورش داد؛ تا روزی شما باشد. بنابر این، برای خدا همتایانی قرار ندهید، در حالی که می‌دانید (هیچ یک از آنها، نه شما را آفریده‌اند، و نه شما را روزی می‌دهند).

خدايى كه براى شما زمين را بسترى هموار و آسمان را سرپناهى قرار داد و از آسمان آبى نازل كرد كه بدان از ميوه‌ها رزقى براى شما برآورد. پس براى خدا همتايان قرار ندهيد در حالى كه خود مى‌دانيد
همان [خدايى‌] كه زمين را براى شما فرشى [گسترده‌]، و آسمان را بنايى [افراشته‌] قرار داد؛ و از آسمان آبى فرود آورد؛ و بدان از ميوه‌ها رزقى براى شما بيرون آورد؛ پس براى خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه خود مى‌دانيد.
آن خدایی که برای شما زمین را گسترد و آسمان را برافراشت و فرو بارید از آسمان آبی که به سبب آن بیرون آورد میوه‌های گوناگون برای روزی شما، پس کسی را مثل و مانند او قرار ندهید در حالی که می‌دانید (که بی‌مانند است).
آن پروردگاری که زمین را برای شما بستری گسترده و آسمان را سقفی برافراشته قرار داد و از آسمان، آبی [مانند برف و باران] نازل کرد و به وسیله آن از میوه های گوناگون، رزق و روزی برای شما بیرون آورد؛ پس برای خدا شریکان و همتایانی قرار ندهید در حالی که می دانید [برای خدا در آفریدن و روزی دادن، شریک و همتایی وجود ندارد].
آن خداوندى كه زمين را چون فراشى بگسترد، و آسمان را چون بنايى بيفراشت، و از آسمان آبى فرستاد، و بدان آب براى روزى شما از زمين هر گونه ثمره‌اى برويانيد، و خود مى‌دانيد كه نبايد براى خدا همتايانى قرار دهيد.
آنکه زمین را [همچون‌] زیرانداز و آسمان را [همچون‌] سرپناه شما کرد، و از آسمان آبی فرو فرستاد، آنگاه بدان میوه‌ها برای روزی شما برآورد، پس آگاهانه برای او همتا نیاورید
آن كه زمين را براى شما بسترى [گسترده‌] و آسمان را بنائى- سقفى برافراشته- ساخت و از آسمان آبى فرو آورد پس بدان [آب‌] از ميوه‌ها روزى براى شما بيرون آورد، پس براى خدا همتايان قرار مدهيد، و خود مى‌دانيد [كه خدا بى‌همتاست‌].
خدای شما کسی است که زمین را برایتان بگسترد (و آن را درخور اقامت و سکونت کرد) و آسمان را (با تمام اجرام و ستارگان، بسان) کاخی بیافرید و از آسمان آب فرو فرستاد و با آن، انواع (گیاهان و درختان و) ثمرات را به وجود آورد تا روزی شما گردند. پس شرکاء و همانندهائی برای خدا به وجود نیاورید، در حالی که شما (از روی فطرت) می‌دانید (که چنین کاری درست نیست).
کسی که زمین را برای شما بستری (راهوار و گسترده) گردانید، و آسمان را بنایی (افراشته) قرار داد، و از آسمان آبی فرود آورد، پس با آن رزقی از میوه‌ها برایتان برون آوَرَد. پس برای خدا همتایانی قرار ندهید، حال آنکه شما می‌دانید (که خدا همتاندارد).
آنکه گردانید برای شما زمین را فرش و بستری و آسمان را سازمانی و پوششی و فرو ریخت از آسمان آبی پس برون آورد بدان از میوه‌ها روزیی برای شما پس قرار ندهید برای خدا همتایانی و خود می‌دانید


البقرة ٢١ آیه ٢٢ البقرة ٢٣
سوره : سوره البقرة
نزول :
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فِرَاشاً»: فرش. گستردنی. «أَندَاداً»: جمع نِدّ، انبازها، همتاها. همگونها.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - زمین همانند بسترى گسترده، شایسته براى زندگانى انسانهاست. (جعل لکم الأرض فرشاً) کلمه «جعل» مى تواند به معناى «صیر» (تبدیل کرد) باشد و مى تواند به معناى «خلق» (آفرید) هم باشد. کلمه «فراشاً» به معناى بستر گسترده است و اطلاق آن بر زمین از باب تشبیه مى باشد; یعنى: جعل الأرض کالفراش.

۲ - آفرینش زمین به گونه اى مناسب براى زندگانى، پرتوى از ربوبیت خداوند است. (اعبدوا ربکم ... الذى جعل لکم الأرض فرشاً) «الذى جعل ...» صفت دوم براى «ربکم» در آیه قبل است.

۳ - زمین در ابتداى پیدایشش قابل سکونت و زندگانى انسان نبوده است. (الذى جعل لکم الأرض فرشاً) برداشت فوق بر این اساس است که: «جعل» به معناى «صیر» باشد; یعنى، خدا زمین را به گونه اى که قابل زندگانى باشد مبدل ساخت. این معنا حکایت از آن دارد که زمین در بدو پیدایش، چنین وضعیتى را دارا نبود.

۴ - همه انسانها داراى حق بهره گیرى از مواهب طبیعى و نعمتهاى الهى هستند. (فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم)

۵ - همه انسانها، داراى حق تصرف در گستره زمین هستند. (الذى جعل لکم الأرض فرشاً)

۶ - خداوند، آسمان را در جهت منافع انسانها برافراشته ساخت. (الذى جعل لکم ... السماء بناء) کلمه «بناء» در لغت عرب معنایى دارد که شامل: ساختمان، خیمه، چادر و مانند اینها مى شود. اطلاق «بناء» بر آسمان از باب تشبیه است; یعنى: جعل لکم السماء کالبناء.

۷ - خداوند، نازل کننده باران از ابرها (و أنزل من السماء ماء) «سماء» به هر چیزى که در جهت بالا قرار گرفته باشد گفته مى شود. تکرار کلمه «السماء» در آیه، حکایت از آن دارد که مراد از آن در هر فراز، مصداقى خاص از معناى ذکر شده است; در جمله نخست چون در مقابل «الأرض» قرار گرفته به معناى آسمان است و در جمله دوم به قرینه «ماء» مى توان گفت که مقصود از آن «ابر» مى باشد.

۸ - خداوند، به وجود آورنده روزى و فراهم آورنده اسباب معیشت براى انسانهاست. (فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم)

۹ - آبهاى نازل شده از ابرها، سببى اساسى براى پیدایش روزى انسانها (فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم)

۱۰ - خداوند، به وسیله آبهاى نازل شده از آسمان، درختان رابه ثمر مى رساند. (و أنزل من السماء ماء فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم) «ثمرة» - که مفرد «ثمرات» است - به میوه درختان گفته مى شود. «من» در «من الثمرات» مى تواند به معناى بعض باشد، در این صورت «من الثمرات» مفعول براى «اخرج» است; یعنى: فأخرج به بعض الثمرات لیکون رزقاً لکم. همچنین مى تواند «من» بیانیه باشد دراین صورت «رزقاً» مفعول براى «اخرج» خواهد بود; یعنى: اخرج به رزقاً لکم و هى الثمرات.

۱۱ - میوه درختان از مواهب الهى و رزق و روزى انسانهاست. (فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم)

۱۲ - آفرینش آسمان، نزول باران، به ثمر رسیدن میوه ها و پیدایش روزى براى انسانها، جلوه هایى از ربوبیت خداوند است. (اعبدوا ربکم ... الذى جعل لکم ... رزقاً لکم)

۱۳ - توجّه و باور به خدادادى بودن نعمتها، بر انگیزنده انسانها به پرستش خداوند است. (اعبدوا ربکم الذى ... أنزل من السماء ماء فأخرج به من الثمرت) از اینکه خداوند براى ایجاد روحیه پرستش در بندگان، آنان را متوجّه نعمتهاى الهى مى کند، برداشت فوق بدست مى آید.

۱۴ - تحقق افعال الهى در طبیعت از طریق اسباب و علل طبیعى (فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم)

۱۵ - حاکمیت خداوند بر اسباب و علل طبیعى (أنزل من السماء ماء فأخرج به)

۱۶ - همتا و همسانى براى خداوند نیست. (فلا تجعلوا للّه أنداداً) «ند» (مفرد أنداد) به معناى مثل و نظیر است.

۱۷ - ضرورت پرهیز از توهّم بودن همتا و همانند براى خداوند (فلا تجعلوا للّه أنداداً)

۱۸ - اندیشه در آفریدگارى خداوند و ایجاد مواهب طبیعى، عقیده توحیدى را در پى دارد. (الذى خلقکم ... الذى جعل لکم الأرض ... فلا تجعلوا للّه أنداداً) تفریع جمله «لا تجعلوا ...» به وسیله «فاء» بر حقایق بیان شده در این آیه و آیه قبل، بیانگر این است که: توجّه به آنها، گرایش دهنده آدمى به توحید ربوبى است; یعنى، حال که معلوم شد خداوند خالق شماست و همو آفریننده زمین و ... است معقول نیست مثل و مانندى براى او فرض کنید.

۱۹ - آفرینش جهان برنامه ریزى شده و هدف دار (الذى جعل ... فأخرج به من الثمرت رزقاً لکم) آیه شریفه، زمین، باران و عوامل دیگر را براى تأمین هدفى خاص معرفى مى کند. وقتى سلسله امورى براى تأمین هدفى به کار گرفته مى شوند، در اصطلاح به آن، برنامه گفته مى شود که الزاماً با هدف دارى عجین است.

۲۰ - برانگیختن مردم به مطالعه در طبیعت و آفرینش آن، راهى براى گرایش دادن آنان به توحید (الذى جعل لکم الأرض فرشاً ... فلا تجعلوا للّه أنداداً)

۲۱ - براى خدا شریک و همتا پنداشتن، با علم و اندیشه صحیح ناسازگار است. (فلا تجعلوا للّه أنداداً و أنتم تعلمون)

۲۲ - پندار وجود همانند براى خدا، برخاسته از جهل و نادانى است. (فلا تجعلوا للّه أنداداً و أنتم تعلمون)

موضوعات مرتبط

  • آسمان: خلقت آسمان ۶، ۱۲; فواید آسمان ۶
  • آفرینش: نظام آفرینش ۱۹; هدفدارى آفرینش ۱۹
  • ابر: فواید ابر ۷، ۹
  • امکانات: عوامل پیدایش امکانات ۹
  • انسان: حقوق انسان ها ۴، ۵; روزى انسان ها ۹، ۱۱، ۱۲
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۱۳
  • ایمان: زمینه ایمان به توحید ۱۸
  • باران: بارش باران ۷، ۱۲; فواید باران ۹، ۱۰; منشأ باران ۷
  • تفکر: آثار تفکر ۲۱; تفکر در خالقیت خدا ۱۸; تفکر در طبیعت ۱۸
  • توحید: اهمیّت توحید ذاتى ۱۷
  • جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۱۳
  • جهل: آثار جهل ۲۲
  • حقوق: حق تمتع ۴، ۵
  • خدا: افعال خدا ۶، ۷، ۸، ۱۰، ۱۴; حاکمیت خدا ۱۵; روشهاى خدا شناسى ۲۰; عطایاى خدا ۴، ۱۱; مظاهر ربوبیت خدا ۲، ۱۲; وحدانیت خدا ۱۶
  • درختان: ثمردهى درختان ۱۲; منشأ ثمردهى درختان ۱۰; میوه درختان ۱۱
  • ذکر: ذکر نعمت ۱۳
  • روزى: منشأ روزى ۸
  • زمین: استفاده از زمین ۵; بستر بودن زمین ۱; تاریخ زمین ۳; خلقت زمین ۲; سکونت در زمین ۳; فواید زمین ۱، ۲
  • شرک: اجتناب از شرک ۱۷، رد شرک ۱۶، ۲۱; عوامل شرک ۲۲
  • عبادت: زمینه عبادت ۱۳
  • عوامل طبیعى: عمل عوامل طبیعى ۱۵; نقش عوامل طبیعى ۱۴
  • مطالعه: آثار مطالعه در آفرینش ۲۰
  • معاش: منشأ تأمین معاش ۸
  • نعمت: استفاده از نعمت ۴; منشأ نعمت ۱۳

منابع