مريم ٣٨
کپی متن آیه |
---|
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لٰکِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلاَلٍ مُبِينٍ |
ترجمه
مريم ٣٧ | آیه ٣٨ | مريم ٣٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ»: چه شنوا و چه بینایند. فعل تعجّب میباشند. یعنی ستمکاران در قیامت همه چیز را چنان که هست میدانند، برعکس دنیا که بیخبر از حقایق بودند. «الْیَوْمَ»: امروز. مراد جهان فعلی یا دنیای عاجل است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ أَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ... (۱) وَ لَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ... (۲) يَوْمَئِذٍ يَتَّبِعُونَ الدَّاعِيَ لاَ... (۱) لَقَدْ کُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هٰذَا... (۲)
بَلِ ادَّارَکَ عِلْمُهُمْ فِي... (۰) وَ لَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ... (۲)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۴۰ سوره مريم
- اشاره به شباهتهاى داستان يحيى و داستان عيسى (عليهما السلام )
- مراد از جمله : ((فاتخذت من دونهم حجابا((
- مقصود از روحى كه براى مريم (عليه السلام ) به صورت بشرمتمثل شد
- گفتارى در معناى تمثل
- نقد و بررسى چهار اشكال و شبهه اى كه پيرامون جبرئيل براى مريم مطرح شده است
- پاسخ به اشكال دوم درباره تمثل
- پاسخ به اشكالهاى سوم و چهارم
- حاصل سخن درباره حقيقت تمثل
- پناه بردن مريم به خدا و آگاهانيدن او به دارا شدن پسر شدن پسرى توسط جبرئيل
- حكايت وضع حمل مريم و اندوه و نگرانى او در اين خصوص
- حضرت عيسى (ع ) مادر خود را تسلى و دلدارى مى دهد
- سفارش به روزه سكوت گرفتن براى رهايى از زخم زبان مردم
- وجوم مختلف درباره لفظ ((كان (( در جمله : ((كيف نكلم من كان فى المهد صبيا((
- سخن گفتن عيسى (عليه السلام ) در گهواره با مردم :((قال انى عبدالله ...((
- تقرير حجتى بر نفى فرزند بودن عيسى (عليه السلام ) براى خدا
- توبيخ كسانى كه درباره عيسى (عليه السلام ) اختلاف كردند و گمراه گشتند، و تهديدآنان
- معناى جلمه (لكن الظالمون اليوم فى ظلال مبين )
- روز قيامت براى ظالمين روز حسرت است
- توضيحى درباره مراد از اينكه فرمود: ((انا نحن نرث الاءرض و من عليها...((
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات مربوط به مريم وحمل او به عيسى و تكلم عيسى در نوزادى و...)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ «38»
چه خوب شنوا و بينايند روزى كه به سوى ما مىآيند، ولى ستمگران امروز در گمراهىِ آشكارند.
نکته ها
«حزب» گروهى است كه داراى مواضع و اهداف خاص و متّحدى باشند.
كلمهى «مَشْهَدِ» يا به معناى محلّ حضور مردم است و يا محل گواهى و اداى شهادت.
«1». مشابه اين آيه، در سورهى آلعمران آيهى 51 و سورهى زخرف آيهى 64 نيز آمده است.
جلد 5 - صفحه 269
زيرا در قيامت، هم مردم حاضر مىشوند و هم گواهان بسيارى از فرشتگان و انبيا، دربارهى اعمال انسان گواهى مىدهند.
بعضى از مردم، عيسى را خدا مىدانستند، نظير فرقهى «يعقوبيّه» و بعضى گفتند: او فرزند خداست، مثل «نسطوريّه» و گروهى به تثليث قائل شدند، مانند «اسرائيليّه»، ولى همه در قيامت بر بطلان عقايد خود شهادت خواهند داد. «1»
پیام ها
1- با اينكه حضرت عيسى عليه السلام، راه مستقيم را نشان داد، باز گروهى اختلاف ايجاد كردند. «فَاخْتَلَفَ»
2- حزب گرايى و اختلاف آگاهانه، در طول تاريخ بوده است. «فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ»
3- كفّار ظالمند. (به خود، مكتب وجامعه، ظلم مىكنند) لِلَّذِينَ كَفَرُوا ... الظَّالِمُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38)
أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ: چه شنوا باشند كافران و چه بينايند. يَوْمَ يَأْتُونَنا:
روزى كه بيايند ما را، يعنى به محشر قيامت حاضر شوند. يعنى به عين اليقين مشاهده كنند وعيد الهى را و بدان متيقن شوند، اما فايده ندهد آنان را. و چون حق جل و جلاله متصف به تعجب نمىشود، پس معنى آنكه: شنوائى و بينائى كفار روز موعود سزاوار است كه به آن تعجب نمايند بعد از آنكه كور و كر بودند در دنيا، و مواعيد و آيات الهى به چشم رضا و گوش قبول نمىشنيدند و نمىديدند. و نزد بعضى اين كلام بر وجه تهديد است، يعنى چه شنوا باشند آن روز سخنان موحش را، و چه بينايند عقوبات و عذاب شديد را. جبائى گفته: آيه خطاب امريه و مخاطب حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله، يعنى بشنوان و بيناگردان ايشان را از مواعيد آن روز و آنچه فرا گيرد آنها را از عقوبات و اهوال.
لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ: لكن ستمكاران كه كافرانند امروز دنيا. فِي ضَلالٍ مُبِينٍ: در گمراهى آشكار هستند، زيرا مقدم داشتند هوى را بر هدى، و از دين حق عدول كردند. حاصل آنكه كافران در دنيا جاهلند به امور عقبى، و در آخرت عارفند به آن. و اين عرفان در آن روز فايدهاى به ايشان ندهد. در دنيا بايد چشم حق بين و گوش دل خود را باز كنند و از عناد و انكار دست بردارند،
جلد 8 - صفحه 183
مطيع حق شوند تا رستگارى آخرت را دريابند.
نكته: ايقاع (ظالمين) در موضع ضمير، اشعار است به آنكه: ايشان ظلم كردند بر نفسهاى خود كه استماع سخن حق نكردند و آيات ربانى را نديدند در حينى كه ايشان را نفع مىداد، و به جهت تسجيل بر غفلت ايشان، ضلالت را متصف ساخت به ابانت، يعنى غفلت ايشان گمراهى ظاهر و هويدا بود كه بر هيچيك مخفى نباشد.
تتمه: ابو مسلم گفته: آيه شريفه دال است بر آنكه مراد به آيه «صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ»* «1» عدم تدبر ايشان است به آنچه شنيدند و ديدند، نه آنكه محمول باشد بر آفت ظاهرى كه آن كرى و گنگى و كورى است، چه حق تعالى اين آيه (لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ) را در مقابله «أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ» داشته، به يقين مراد به سمع و بصر، هدايت؛ و به صم و بكم و عمى، ضلالت باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزابُ مِنْ بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ مَشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ (37) أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنا لكِنِ الظَّالِمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38) وَ أَنْذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ هُمْ فِي غَفْلَةٍ وَ هُمْ لا يُؤْمِنُونَ (39) إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَ مَنْ عَلَيْها وَ إِلَيْنا يُرْجَعُونَ (40)
ترجمه
پس اختلاف نمودند فرقهها از ميان آنها پس واى مر آنانرا كه كافر شدند از حضور روزى بزرگ
چه شنوايند آنها و چه بينا روز كه ميآيند نزد ما ولى باشند ستمكاران امروز در گمراهى آشكار
و بيم ده آنها را از روز حسرت چون تمام شود كار با آنكه آنها در غفلتند و آنان ايمان نمىآورند
همانا ما ميراث بريم زمين را و هر كس بر آنست و بسوى ما باز ميگردند.
تفسير
- حزب جماعتى را گويند كه منفرد باشند بعقيده و مسلكى و ظاهرا نصارى بعد از حضرت عيسى يعنى عروجش بآسمان در باره او اختلاف نمودند بعضى گفتند او پسر خدا بود و ملحق بپدر شد و بعضى گفتند خدا بود چندى هبوط بزمين نمود و بعد عروج بآسمان كرد و بعضى گفتند بنده خدا بود و پيغمبر و روح او و يهود گفتند ساحر و كذّاب بود و متولّد از يوسف نجّار پس هم مردم اختلاف نمودند هم نصارى و هم اختلاف از ميان آنها برخاست چون يك دسته ثابت بر قول حق بودند و هم اختلاف در ميان آنها بود چون گفتهاند كلمه من زائده است در هر حال واى يعنى عذاب شديد ثابت و لازم است براى كسانيكه كافر شدند بخدا و حضرت عيسى كه نشناختند او را بمقامى كه داشت و در حقّ او افراط و تفريط نمودند مانند
جلد 3 صفحه 474
آن دو دسته از نصارى و يهود از مشاهده و معاينه و شهود و حضور آنها در روز بزرگ كه قيامت كبرى است براى حساب اعمال و جزاء كردارشان چه قدر شنوا و بينايند در آنروز چون پردهئى و حجابى نيست ولى امروز در امر چنين پيغمبر اولو العزمى فكر نمىكنند و ظلم ميكنند بخودشان و او كه از قدر او تجاوز ميكنند يا در حقّ او تقصير مينمايند و در وادى ضلالت و گمراهى متحيّر و سرگردان ميمانند با آنكه اگر قدرى نظر و اجتهاد نمايند خوب قدر و حقّ او را درك ميكنند كه همان پيغمبر اولو العزم و روح اللّه است نه آنكه پسر يا شريك خدايا العياذ باللّه خدا است و بيم ده اى پيغمبر كفار را از روز حسرت خوردن و ندامت بردن بدكار از كار بدش و نيكوكار از كمى كار خوبش كه آن روز قيامت است وقتى كه مردم از حساب اعمال فارغ شوند و اهل بهشت و دوزخ تعيين گردد و كار تمام شود كه ديگر حسرت و ندامت فائده نداشته باشد چون جهنّمى بگويد چرا كارى كردم كه مستحق جهنّم شدم و بهشتى بگويد چرا كارى نكردم كه بيش از اين مستحق ثواب شوم با آنكه آنها تا در دنيا هستند سر گرم بهوى و هوسند و در غفلت از چنين روز كه در پيش دارند ميگذرانند و آنها معتقد بآنروز و نبوّت تو نيستند تا بدستورات تو عمل نمايند براى اصلاح حال خودشان و تهيّه توشه آخرت در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه روز حسرت روزى است كه مرگ را ميآورند و سر ميبرند و ظاهرا اشاره بحديثى است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و صادقين عليهما السلام در كتب عامّه و خاصه نقل شده كه وقتى اهل بهشت داخل بهشت و اهل جهنّم داخل جهنّم شدند مرگ مصوّر ميشود بصورت قوچ سياه و سفيدى و ميآورند آنرا در بين بهشت و جهنّم نگاه ميدارند و منادى از جانب خداوند ندا ميكند اى اهل بهشت و اى اهل جهنّم بيائيد و نگاه كنيد و آنها ميآيند و نگاه ميكنند و ميشناسند آنرا كه مرگ است و مصوّر باين صورت شده بعد او را ذبح ميكنند و ميگويند اى اهل بهشت هميشه هستيد و مرگ نيست و اى اهل جهنّم هميشه هستيد و مرگ نيست پس اهل بهشت بقدرى خوشحال ميشوند كه اگر مرگ بود از شدّت فرح ميمردند و اهل جهنم نعرهاى ميكشند كه اگر مرگ بود از غصّه ميمردند و قيامت وقتى بر پا ميشود كه تمام مردم مرده باشند و كسى متصرّف در زمين جز خدا نباشد چون وارث كسى است كه بعد از مردن كسى بماند
جلد 3 صفحه 475
و اموال او را تصرّف نمايد يا با او پايدار باشد و خداوند با زمين و اهل آن بهر دو معنى وارث است و همه در خاتمه امر باو رجوع و بازگشت مينمايند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَسمِع بِهِم وَ أَبصِر يَومَ يَأتُونَنا لكِنِ الظّالِمُونَ اليَومَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (38)
شنوا كن آنها را و بينا نما روزي که ميآيند ما را لكن ظلم كنندگان در ضلالت و گمراهي آشكار هستند.
(أَسمِع بِهِم) دو قسم سمع داريم يكي گوش سر است که صدا را ميشنود و يكي گوش قلب است که تأثير در قلب ميكند و توجه دارد و نيز از براي سمع دو معني است يكي بتوسط گوش صدا را استماع ميكند ديگر بمعني ترتيب اثر است ميگويي فلاني حرف شنو است و ظاهرا در اينجا مراد اينست که آنها را بدار بر اطاعت فرمايشات خدا و رسول.
جلد 12 - صفحه 442
(وَ أَبصِر) اينکه هم دو معني دارد يكي ديدن بچشم سر اشكال و الوان را مشاهده ميكند ديگر بچشم قلب که حقايق را درك كند ميگويي فلان در امور تجارتي يا زراعتي يا امور سلطنتي و امور ديني بصير است يعني آنها را بينا كن که حقائق را درك كنند.
يَومَ يَأتُونَنا روز قيامت که تمام خلق اولين و آخرين جن و انس ميآيند در محكمه عدل الهي.
لكِنِ الظّالِمُونَ چه ظلم در دين از شرك و كفر و نفاق و چه ظلم بغير مالي و بدني و عرضي و چه ظلم بنفس از ترك واجب و فعل حرام اليوم روز قيامت في ضلال مبين که يوم تبلي السرائر است و حقايق مكشوف ميشود ميفهمند در چه ضلالت و گمراهي بودند و راه بجايي نميبرند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 38)- این آیه وضع آنها را در صحنه رستاخیز بیان کرده، میگوید: «آنها در آن روز که نزد ما میآیند چه گوشهای شنوا و چه چشمهایی بینا پیدا میکنند! ولی این ستمگران، امروز که در دنیا هستند در گمراهی آشکارند» (أَسْمِعْ بِهِمْ وَ أَبْصِرْ یَوْمَ یَأْتُونَنا لکِنِ الظَّالِمُونَ الْیَوْمَ فِی ضَلالٍ مُبِینٍ).
اصولا مشاهده آن دادگاه و آثار اعمال، خواب غفلت را از چشم و گوش انسان میبرد، و حتی کور دلان آگاه و دانا میشوند، ولی چه سود که این بیداری و آگاهی به حال آنها مفید نیست.
نکات آیه
۱- کافران در قیامت و به هنگام حضور در پیشگاه خداوند، شنوایى و بینایى اعجاب برانگیزى برخوردار خواهند بود. (أسمع بهم و أبصر یوم یأتوننا) «أسمع بهم» و «أبصر» صیغه هاى تعجب هستند، یعنى چقدر شنوا و بینا هستند!؟.
۲- قیامت، روز ظهور و بروز حقایق است. (أسمع بهم و أبصر یوم یأتوتنا)
۳- قیامت، روز حضور مردم در پیشگاه خداوند است. (یوم یأتوننا)
۴- روبه رو شدن با حقایق و درک و لمس آن، از جمله عذاب هاى کافران در روز قیامت است. (فویل للذین کفروا من مشهد یوم عظیم . أسمع بهم و أبصر یوم یأتوننا) در آیه قبل، دشوارى و سنگینى روز قیامت براى کافران مطرح گردید. دراین آیه یکى از عوامل آن دشوارى ها مطرح گردیده که همان درک و فهم حقایق است.
۵- کسانى که با فرزند خواندن عیسى(ع) براى خدا، به تعالیم توحیدى او کفر ورزیدند، در گمراهى آشکارى قرار دارند. (لکن الظلمون الیوم فى ضلل مبین) الف و لام در «الیوم» مى تواند براى عهد حضورى باشد ; یعنى «امروز» در این صورت، مراد از آن، ایام زندگى در دنیا است. مراد از ظالمان - به قرینه آیه قبل - کسانى هستند که به سخن عیسى(ع) کفر ورزیده و در باره او، راه افراط و یا تفریط پیمودند.
۶- گمان فرزندى عیسى(ع) براى خداوند، پندارى ظالمانه و ضلالتى آشکار است. (ما کان للّه أن یتّخذ من ولد ... لکن الظلمون الیوم فى ضلل مبین)
۷- کافران از زمره ستم کاران و گمراهان اند. (فویل للذین کفروا ... لکن الظلمون الیوم فى ضلل مبین)
۸- شنوایى و بینایى کافران در قیامت، موجب نجات آنان نمى گردد. (أسمع بهم و أبصر یوم یأتوننا لکن الظلمون الیوم فى ضلل مبین) «ال» در «الیوم» چنانچه عهد ذکرى باشد، مراد روز قیامت است که در «یوم یأتوننا» مطرح شده است و «لکن» استدراک از توهم نجات است که جمله «أسمع بهم و أبصر» آن را پدید آورده است.
۹- شناخت حقایق در قیامت و ایمان به آن، موجب نجات نیست. (أسمع بهم و أبصر ... لکن الظلمون الیوم فى ضلل مبین)
موضوعات مرتبط
- خدا: محضر خدا ۳
- ظالمان ۷:
- ظلم: موارد ظلم ۶
- عقیده: عقیده باطل ۶; عقیده به فرزنددارى خدا ۵، ۶
- قیامت: ایمان در قیامت ۹; ظهور حقایق در قیامت ۲، ۴; ویژگیهاى قیامت ۲، ۳
- کافران ۷: آثار بینایى اخروى کافران ۷ ۸; آثار شنوایى اخروى کافران ۷ ۸; شگفتى بینایى اخروى کافران ۷ ۱; شگفتى شنوایى اخروى کافران ۷ ۱; عذاب اخروى کافران ۷ ۴; کافران ۷ در قیامت ۱; گمراهى کافران ۷ ۵
- گمراهان ۷:
- گمراهى: موارد گمراهى ۶
- مشرکان: گمراهى مشرکان ۵
منابع