القمر ٣٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۴۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
کپی متن آیه
فَذُوقُوا عَذَابِي‌ وَ نُذُرِ

ترجمه

(و گفتیم:) پس بچشید عذاب و انذارهای مرا!

|پس عذاب و هشدارهاى مرا بچشيد
پس عذاب و هشدارهاى مرا بچشيد.
(و گفتیم) اینک عذاب قهر و انتقام مرا بچشید.
پس [گفتیم: طعمِ] عذاب و هشدارهایم را بچشید.
پس عذاب من و بيم‌دادنهاى مرا بچشيد.
[و گفتیم‌] پس عذاب و هشدار مرا بچشید
پس بچشيد عذاب و هشدارهاى مرا.
پس بچشید عذاب و عقاب مرا، و بیم دادنها و بر حذر داشتنهای مرا.
عذاب و هشداردهندگان مرا بچشید.
پس بچشید عذاب من و ترسانندگان مرا

So taste My punishment and My warnings.
ترتیل:
ترجمه:
القمر ٣٨ آیه ٣٩ القمر ٤٠
سوره : سوره القمر
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَذُوقُوا ...»: (نگا: قمر / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ «38» فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ «39»

و صبحگاهان عذابى پايدار به سراغشان آمد. پس بچشيد عذاب من و هشدارم را.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (39)

فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ: پس بچشيد و بكشيد عذاب مرا و ترساندن مرا، يعنى عذابى كه به فرمان من حضرت لوط عليه السّلام مى‌ترسانيد شما را.

نكته: وجه تكرار آنكه، اول در وقت طمس وجوه است، و دوم نزد اهلاك تا در وقت هر عذابى توبيخى و سرزنشى مجدد بوده باشد.

بيان: از آيات شريفه معلوم شود كه قوم لوط به سه عذاب مبتلا شوند:

1- طمس وجوه كه صورت آنها مساوى شد. 2- خسف- زير و رو شدن شهر با آنها. 3- باريدن سنگ‌هاى با نشانه.

چون صبح طالع شد هر يك از چهار ملك، طرفى از شهر آنها رفتند و كندند آن شهر را از هفتم طبقه زمين و بالا بردند بحدى كه اهل آسمان صداى سگها و خروسهاى ايشان مى‌شنيدند، پس برگردانيدند شهر را بر ايشان و خدا باريد بر آنها سنگهاى سجيل جهنمى، يا منقط رنگارنگ. و حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: هيچ بنده‌اى از دنيا نرود كه حلال شمارد عمل قوم لوط را مگر آنكه سنگى از آن سنگها بر جگر او زنند كه مرگش در آنست و لكن مردم آن را نمى‌بينند «1».


«1» حياة القلوب، ج 1 ص 152 (باب هشتم)

جلد 12 - صفحه 387


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (32) كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ بِالنُّذُرِ (33) إِنَّا أَرْسَلْنا عَلَيْهِمْ حاصِباً إِلاَّ آلَ لُوطٍ نَجَّيْناهُمْ بِسَحَرٍ (34) نِعْمَةً مِنْ عِنْدِنا كَذلِكَ نَجْزِي مَنْ شَكَرَ (35) وَ لَقَدْ أَنْذَرَهُمْ بَطْشَتَنا فَتَمارَوْا بِالنُّذُرِ (36)

وَ لَقَدْ راوَدُوهُ عَنْ ضَيْفِهِ فَطَمَسْنا أَعْيُنَهُمْ فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (37) وَ لَقَدْ صَبَّحَهُمْ بُكْرَةً عَذابٌ مُسْتَقِرٌّ (38) فَذُوقُوا عَذابِي وَ نُذُرِ (39) وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ (40) وَ لَقَدْ جاءَ آلَ فِرْعَوْنَ النُّذُرُ (41)

كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزِيزٍ مُقْتَدِرٍ (42)

ترجمه‌

و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند گرفتن پس آيا پند گيرنده‌اى هست‌

تكذيب كردند قوم لوط بيم دهندگان را

همانا ما فرستاديم بر آنها باد ريزنده سنگ‌ريزه را مگر كسان لوط كه نجات داديمشان سحرگاه‌

براى نعمت دادن از قبل خودمان اين چنين پاداش ميدهيم كسى را كه شكرگزارى نمود

و بتحقيق ترساند آنها را از گرفتن ما آنانرا بعذاب پس تشكيك و ترديد نمودند در بيم‌دهندگان‌

و بتحقيق خواستند از او كام گرفتن از ميهمانانش را پس محو كرديم چشمهاشان را پس بچشيد عذاب من و بيم دادن مرا

و بتحقيق وارد شد بر آنها در اول روز عذابى برقرار

پس بچشيد عذاب و بيم دادن مرا

و بتحقيق آسان نموديم قرآن را براى پند پس آيا پندگيرنده‌اى هست‌

و بتحقيق آمدند آل فرعون را بيم‌دهندگان‌

تكذيب كردند نشانه‌هاى قدرت ما را بتمامى پس گرفتيمشان مانند گرفتن توانائى با اقتدار.

تفسير

نكته تكرار آيه اولى در آيات سابقه گذشت و قوم لوط پيغمبر هم تكذيب نمودند بنوبه خود پيغمبران خدا را كه منذرين مردم از عذاب اويند بتقريبى كه ذكر شد قبلا يا انذار الهى را اگر نذر مصدر باشد و اينجا آن معنى آكد است چون حضرت لوط ظاهرا از طرف حضرت ابراهيم عليه السّلام هم مبعوث بوده و تكذيب او تكذيب آنحضرت هم محسوب ميشود و تكذيب آن حضرت چون پايه گذار توحيد در عالم بوده مسلّما تكذيب تمام اتباع و مروّجين آن مسلك است و خداوند علاوه بر آنكه قراء آنها را زير و زبر فرمود بباديكه سنگ‌ريزه بر سر


جلد 5 صفحه 106

آنها ميزد معذّب نمود و حضرت لوط و دو دختر او را نجات داد از آن عذاب در سحرگاه براى انعام بايشان و پاداش شكر نعمتى كه بجا آورده بودند و اين اختصاص بآنها ندارد خداوند هر شاكر نعمتى را جزاى خير ميدهد و آن حضرت قبلا آنها را از مؤاخذه و انتقام الهى و عذاب ناگهانى او ترسانده بود ولى آنها تشكيك و ترديد نموده يا مجادله بباطل با آن حضرت كرده بودند و اخيرا بى‌شرمى را از حدّ گذرانده ميخواستند با ملائكه‌ئى كه بصورت جوانان نيكو منظر در آمده بودند و ميهمان حضرت شده بودند عمل بدى انجام دهند پس جبرئيل كه يكى از آنها بود باشاره يا مشتى سنگ‌ريزه همه را كور كرد و شرح اين قصه در سوره هود گذشت و خداوند باقتضاء حال يا لسان ملائكه بآنها فرمود پس بچشيد عذاب مرا در نتيجه انذارات من و بتحقيق نازل شد صبح بر آنها اوّل وقت عذابى كه باقى و برقرار بود تا همه مردند و بجهنّم رفتند و فيض ره در اينمقام فرموده تكرار اين آيات بعد از هر قصه‌اى براى اشعار بآنست كه تكذيب هر پيغمبرى مقتضى نزول عذاب و استماع هر قصه‌اى مستدعى تذكّر و اتّعاظ است و براى اعاده آگاه نمودن و بيدار كردن است تا غلبه ننمايد بر آنها سهو و غفلت و همچنين است تكرار قول خداوند فبأى آلاء ربّكما تكذّبان و ويل للمكذّبين و مانند آن دو و خداوند فرعون و فرعونيان را بانذار يا انذاراتى تهديد فرمود بتوسط حضرت موسى و آنها آيات الهى و معجزات متعدّد آنحضرت را كه مكرّر بيان شده بكلّى منكر شدند و تكذيب نمودند تمامى را و خداوند گرفت آنها را بكيفر اعمالشان مانند گرفتن شخص تواناى غالب قادر مقتدرى كه كسى از دست او رهائى ندارد و او هر چه بخواهد ميكند و تفصيل اين واقعه در سوره بقره و غيرها گذشته است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَذُوقُوا عَذابِي‌ وَ نُذُرِ (39) وَ لَقَد يَسَّرنَا القُرآن‌َ لِلذِّكرِ فَهَل‌ مِن‌ مُدَّكِرٍ (40)

تفسيرش‌ گذشت‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 39)- سپس در این آیه می‌افزاید، بار دیگر به آنها گفته شد: «پس بچشید عذاب و انذارهای مرا» (فَذُوقُوا عَذابِی وَ نُذُرِ). تا دیگر در انذارهای پیامبران شک و تردید نکنید.

نکات آیه

۱ - حقارت و زبونى قوم لوط در پیشگاه الهى (فذقوا) خطاب استهزاآمیز الهى به قوم لوط، هنگام گرفتار شدن آنان به عذاب، بیانگر مطلب یاد شده است.

۲ - آگاهى یافتن قوم لوط به این حقیقت که عذاب نازل شده بر آنان، همان است که به آن هشدار داده شده بودند. (فذوقوا عذابى و نذر)

۳ - قوم لوط، مورد هشدارهاى مکرر نسبت به عذاب الهى (فذوقوا عذابى و نذر) «نذیر» (مفرد «نذر») مصدر و به معناى انذار است. بنابراین به کارگیرى «نذر» به صورت جمع، بیانگر آن است که قوم لوط از پیش به صورت مکرر، نسبت به خطر نزول عذاب بر آنان، هشدار داده شده بودند.

موضوعات مرتبط

  • انذار: انذار از عذاب ۳
  • قوم لوط: انذار قوم لوط ۲، ۳; تاریخ قوم لوط ۱، ۲; ذلت قوم لوط ۱; عذاب قوم لوط ۲; علم قوم لوط ۲

منابع