المطففين ٥

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۴۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

در روزی بزرگ؛

براى روزى بزرگ
[در] روزى بزرگ:
در روزی که آن بسیار روز بزرگی است؟
برای روزی بزرگ،
در آن روز بزرگ؟
در روزی بزرگ‌
به روزى بزرگ،
در روز بسیار بزرگ و هولناکی (به نام قیامت).
برای روزی بزرگ.
برای روزی بزرگ‌


المطففين ٤ آیه ٥ المطففين ٦
سوره : سوره المطففين
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لِیَوْمٍ»: برای حساب و کتاب روزی. در روزی. حرف لام به معنی (فی) است (نگا: پرتوی از قرآن).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ «1» الَّذِينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ «2» وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ «3» أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ «4» لِيَوْمٍ عَظِيمٍ «5» يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ «6»

واى بر كم‌فروشان. كسانى كه هرگاه از مردم پيمانه بگيرند كامل مى‌گيرند. و هرگاه به ايشان پيمانه دهند يا برايشان (كالايى را) وزن كنند، كم مى‌گذارند. آيا آنان گمان ندارند كه برانگيخته خواهند شد؟ براى روزى بزرگ. روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان (براى پاسخ به كارهايشان) خواهند ايستاد.

نکته ها

«وَيْلٌ» به معناى هلاك و عذاب است و بر اساس روايات، نام درّه‌اى در دوزخ يا درى از درهاى آن مى‌باشد.

«طفيف» و قليل به يك معناست و «تطفيف» به معناى كاستن و كم گذاشتن است و ريشه آن از «طف» به معناى كنار است. به فروشنده‌اى كه از كنار اجناس مى‌زند، «مطفف» گويند.

ابن مسعود نقل مى‌كند كه هر كس از نمازش بكاهد مشمول اين آيه است. «1»

كم فروشى هر صنفى متناسب با خودش مى‌باشد: معلم، كارگر، نويسنده، فروشنده،


«1». تفسير نمونه.

جلد 10 - صفحه 414

مهندس، دكتر و ديگر مشاغل، هر كدام در انجام وظيفه خود كوتاهى كنند، كم فروشند.

كم‌فروش، خود را زرنگ مى‌داند، مردم را دوست ندارد، خدا را رازق نمى‌داند و ظلم اقتصادى به جامعه مى‌كند.

كم فروشى از گناهان كبيره است، زيرا وعده عذاب براى آن آمده است.

امكانِ كم فروشى يا حساسيّت در كيل بيش از وزن است، لذا در يك آيه فقط از كيل و در آيه پس از آن، ابتدا مجدداً از كيل و سپس وزن، سخن به ميان آمده است.

در روايات مى‌خوانيم: هرگاه مردم گرفتار گناه كم‌فروشى شوند، زمين روئيدنى‌هاى خود را از مردم باز مى‌دارد و مردم به قحطى تهديد مى‌شوند. «1»

انضباط و دقّت اقتصادى، در رأس برنامه‌هاى اصلاحى انبياست. چنانكه حضرت شعيب به قوم خود فرمود: «أَوْفُوا الْكَيْلَ وَ لا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِينَ وَ زِنُوا بِالْقِسْطاسِ الْمُسْتَقِيمِ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ» «2» پيمانه را (در معامله) كامل و تمام بدهيد و از كم كنندگان و خسارت زنندگان نباشيد و با ترازوى درست وزن كنيد و كالاهاى مردم را كم ندهيد و روى زمين مفسدانه عمل نكنيد.

پیام ها

1- خطر را با كلماتِ هشدار دهنده اعلام كنيد. «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ»

2- مال حرام از راه كم‌فروشى، عامل سقوط انسان است. «وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ»

3- تفاوت گذاردن در گرفتن و دادن كم فروشى است. آنچه بر خود نمى‌پسندى بر ديگران مپسند. اكْتالُوا ... يَسْتَوْفُونَ‌- كالُوهُمْ‌ ... يُخْسِرُونَ‌

4- كم فروشى نسبت به هر كس، گرچه مسلمان نباشد، نارواست. «عَلَى النَّاسِ»

5- بالاتر از گناه، انس گرفتن با گناه است، به گونه‌اى كه كم فروشى شغل انسان شود. «يُخْسِرُونَ» (فعل مضارع، نشانه استمرار است.)

6- براى جلوگيرى از مفاسد اقتصادى، بايد ياد معاد را در دل‌ها زنده كنيم. «أَ لا


«1». تفسير الميزان.

«2». شعراء، 181- 183.

جلد 10 - صفحه 415

يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ»

7- اعتقاد به معاد حتّى در حدّ گمان بازدارنده است. «أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ»

8- حوادث روز قيامت، بزرگ و هولناك است. «لِيَوْمٍ عَظِيمٍ»

9- براى كم‌فروشى و حق الناس بايد پاسخ‌گو باشيم. «يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ»

10- كيفر و مجازاتِ مجرمان، از شئون ربوبيّت خداست. «يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



لِيَوْمٍ عَظِيمٍ «5»

لِيَوْمٍ عَظِيمٍ‌: مر روزى را كه بزرگ است. چه هر كه گمان قيامت و زنده شدن را داشته باشد به امثال اين قبايح جرئت ننمايد. چه جاى آنكه يقين داشته باشد كه مبعوث خواهد شد و در اين روز محاسبه خواهد شد، حتى به مقدار ذرّه و خردل. عظمت آن روز به اعتبار عظمت آن چيزى است كه در او واقع شود از وحشت و دهشت و هول و هراس.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ «1» الَّذِينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ «2» وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ «3» أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ «4»

لِيَوْمٍ عَظِيمٍ «5» يَوْمَ يَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعالَمِينَ «6» كَلاَّ إِنَّ كِتابَ الفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ «7» وَ ما أَدْراكَ ما سِجِّينٌ «8» كِتابٌ مَرْقُومٌ «9»

وَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ «10» الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ «11» وَ ما يُكَذِّبُ بِهِ إِلاَّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ «12» إِذا تُتْلى‌ عَلَيْهِ آياتُنا قالَ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ «13» كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ «14»

كَلاَّ إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ «15» ثُمَّ إِنَّهُمْ لَصالُوا الْجَحِيمِ «16» ثُمَّ يُقالُ هذَا الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ «17»

ترجمه‌

واى بر كم فروشان‌

آنانكه چون ميستانند به پيمانه از مردم تمام مى‌ستانند

و چون پيمانه ميكنند براى دادن مال آنان يا وزن مى‌نمايند زيان ميرسانند

آيا گمان ندارند آن گروه كه آنها بر انگيخته ميشوند

در روزى بزرگ‌

روز كه مى‌ايستند مردم نزد پروردگار جهانيان‌

نه چنين است همانا نوشته اعمال گناهكاران در مكان پست و زندان سخت است‌

و چه ميدانى تو چيست زندان سخت آن‌

نوشته‌ئى است واضح نوشته شده‌

واى در چنين روز بر تكذيب كنندگان‌

آنانكه تكذيب ميكنند روز جزا را

و تكذيب نميكند آنرا مگر هر متجاوز گناهكارى‌

چون خوانده ميشود بر او آيات ما گويد افسانه‌هاى پيشينيان است‌

نه چنين است بلكه احاطه كرده بر دلهاشان آنچه بودند كه عمل ميكردند

نه چنين است همانا آنها از پروردگارشان در چنين روز محروم شدگانند

پس همانا آنها در افتادگانند بدوزخ‌

پس گفته ميشود اين است آنچه كه بوديد آنرا تكذيب مينموديد.

تفسير

قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه نازل شد بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در


جلد 5 صفحه 359

وقت ورود بمدينه طيّبه و اهل آن در آن روز بدترين مردم بودند در كيل نمودن و بعد خوب شدند و آن عمل را ترك كردند و ويل نقل شده كه نام چاهى است در جهنّم و ظاهرا كلمه عذاب و تهديد است يعنى واى بحال كم فروشان كه وقتى ميخواهند بكيل و پيمانه مال خود را از مردم بگيرند كاملا استيفاء حق خودشان را مينمايند و وقتى بخواهند مال مردم را بكيل و وزن تحويل بدهند كمتر ميدهند و زيان ميرسانند بصاحب مال آيا يقين ندارند كه آنها در روز بزرگى مبعوث ميشوند براى حساب و جزا چنانچه از امير المؤمنين عليه السّلام نقل شده و آن روزى است كه مردم در پيشگاه الهى مى‌ايستند و در عرق خودشان غوطه ورند و از تنگى جا قادر بر حركت نيستند چنانچه مستفاد از روايات وارده در اين مقام است نبايد كم فروشى كنند و از روز جزا غافل باشند همانا كتاب و نامه اعمال گناهكاران در سجّين است كه ظاهرا براى مبالغه در سجن و بمعناى زندان سخت است و خداوند براى اهميّت بسختى آن فرموده و چه ميدانى تو كه سجّين چيست و چه جاى بدى است و قمّى ره نقل فرموده كه آنچه خداوند نوشته براى فجّار از عذاب در سجين است و از امام باقر عليه السّلام نقل فرموده كه سجين طبقه هفتم زمين است و علّيّين آسمان هفتم است و در مجمع از آن حضرت نقل نموده كه امّا اهل ايمان پس بالا برده ميشود اعمال و ارواحشان بسوى آسمان و باز ميشود براى ايشان درهاى آن و امّا كافر پس بالا برده ميشود كار و روحش ولى چون بآسمان رسد منادى حق ندا كند كه فرود آوريد او را بسوى سجين و آن واديى است در حضرموت كه نامش برهوت است و مستفاد از نقل كافى از امام كاظم و قمّى ره از امام صادق عليهما السلام آنست كه سجّين مقام اعداء و ستمكاران بائمه اطهار است و توضيح زيادترى از اين آيات در آيات آتيه بيايد ان شاء اللّه تعالى و آن كتاب كه در سجّين است كتابى است نوشته شده واضح و آشكار كه شياطين از آن آگاه و آنرا ميخوانند واى در روز قيامت بحال كسانيكه منكر روز جزا بودند و منكر آن روز نميشود مگر هر متجاوز از حقّ و حقيقت كه بسيار گناهكار و متجرّى و بى‌مروّت باشد كه چون قرآن بر او خوانده شود گويد مسطورات بى‌اصل پيشينيان است نه چنين‌


جلد 5 صفحه 360

است و نبايد تفوّه بآن شود بلى گناهان آنها غلبه و احاطه بر دلهاشان نموده چنانچه در كافى و عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه نيست هيچ بنده مؤمنى مگر آنكه در قلبش نقطه سفيدى است پس چون گناه كند در آن نقطه نقطه سياهى ظاهر گردد پس اگر توبه نمود آن نقطه زائل ميگردد و اگر اصرار در گناه پيدا كرد آن نقطه سياه زياد ميشود تا ميپوشاند آن سفيدى را و چون پوشاند آنرا هرگز صاحبش رجوع بهيچ خيرى ننمايد و اين مراد است از قول خداوند كلا بل ران على قلوبهم ما كانوا يكسبون حقّا و قطعا آنها از رحمت و ثواب و كرامت پروردگارشان در آن روز محجور و ممنوع و محجوبند چنانچه از روايات ائمه اطهار استفاده ميشود و فرموده‌اند چون خداوند حالّ در مكان نيست تا كسى از خود او محجوب شود پس آنان فرود آيندگان و گداخته شوندگان در آتش جهنّم خواهند بود پس براى مزيد خفّت و ملامت بآنها گفته شود اين جهنّمى است كه شما در دنيا تكذيب مينموديد آنرا و منكر بوديد و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه مراد امير المؤمنين عليه السّلام است و ظاهرا مشار اليه كلمه هذا را بيان فرموده و اشاره بآنست كه انكار ولايت هم مانند انكار معاد موجب خلود در آتش است و اللّه اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لِيَوم‌ٍ عَظِيم‌ٍ «5»

‌از‌ ‌براي‌ روز ‌با‌ عظمت‌ و اهميت‌ ‌که‌ روز قيامت‌ بسيار عظمت‌ دارد ‌که‌ خداوند عظيم‌ ‌او‌ ‌را‌ بعظمت‌ ياد فرموده‌ زمين‌ قاعا صفصفا ميشود كوه‌ها ‌از‌ ‌هم‌ پاشيده‌ ميشود درياها خشك‌ ميشود تمام‌ خلق‌ اولين‌ و آخرين‌ ‌از‌ جن‌ و انس‌ و وحوش‌ و ملائكه‌ ‌در‌ يك‌ جا مجتمع‌، آسمانها ‌از‌ ‌هم‌ پاشيده‌، ستاره‌ها سقوط كرده‌، خورشيد يك‌ ني‌ بالاي‌ سر زمين‌ مثل‌ كوره‌ حدّادي‌. صداي‌ نفير جهنم‌ صفحه‌ محشر ‌را‌ پر كرده‌، ملائكه‌ غلاظ و شداد ‌با‌ تازيانه‌ها و زنجيرها و غلهاي‌ آتشي‌ و عمودها، بهشت‌ ‌را‌ زينت‌ كرده‌اند، نامه‌ها پرواز ميكند و ‌غير‌ اينها ‌از‌ اوضاع‌ ‌آن‌ روز آيا اينها تمام‌ ‌اينکه‌ امور ‌را‌ دروغ‌ ميپندارند و ايمان‌ ‌که‌ ندارند مظنه‌ ‌هم‌ ندارند احتمال‌ ‌هم‌ نميدهند ‌که‌ ‌در‌ همچو روزي‌ مبعوث‌ ميشوند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 5)- «در روزی بزرگ» (لیوم عظیم). روزی که عذاب و حساب و خبر او و هول و وحشتش همه عظیم است.

نکات آیه

۱ - قیامت، روزى با عظمت و سزاوار نگران بودن از دشوارى هاى آن (لیوم عظیم) عظمت روز قیامت، به سهمگین بودن حوادث و مراحل آن است.

۲ - روز قیامت و ویژگى هاى آن و وقوع حشر انسان ها در آن، از پیش تعیین شده است. (مبعوثون . لیوم عظیم) «لام» در «لیوم»، لام توقیف است و معنایى نظیر «عند» دارد.

۳ - احضار انسان ها در صحنه قیامت، از اهداف محشور ساختن آنان است.* (مبعوثون . لیوم عظیم) لام در «لیوم» ممکن است بر تعلیل دلالت کند; یعنى، حشر انسان ها به جهت روز قیامت و حضور در صحنه هاى آن است.

موضوعات مرتبط

  • انسان: احضار انسان ها در قیامت ۳; تقدیر بعث انسان ها ۲; فلسفه بعث انسان ها ۳
  • قیامت: عظمت قیامت ۱; نگرانى از سختیهاى قیامت ۱

منابع