الواقعة ٣٠
ترجمه
الواقعة ٢٩ | آیه ٣٠ | الواقعة ٣١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«ظِلٍّ»: سایه فراخ. «مَمْدُودٍ»: کشیده و گسترده. غرض این است که بهشتیان دائماً در سایههای مطبوع و روحافزای دائم و همیشگی بسر میبرند و از رنج گرما در امانند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا... (۱) مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ... (۱) إِنَ الْمُتَّقِينَ فِي ظِلاَلٍ وَ... (۱)
الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا... (۰) مَثَلُ الْجَنَّةِ الَّتِي وُعِدَ... (۱)
نزول
شأن نزول آیات ۲۷ تا ۳.:
ابوالعالیة از ضحاک و نیز مجاهد روایت کنند که مردم از شهر وجّ خوششان مى آمد و این شهر از شهرهاى طائف بود و بسیار سبز و خرم و داراى درختان سرسبز و آب فراوان و محصول بسیار بوده و مى گفتند: اى کاش ما در چنین شهرى زندگى مى کردیم سپس این آیات نازل گردید.[۱]
تفسیر
- آيات ۱۱ - ۵۶، سوره واقعه
- موارد استعمال كلمه ((قرب )) و معناى تقرب به خدا و اينكه مقربون بلند مرتبه ترينطبقات اهل سعادتند
- مراد از اولين و آخرين در آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) و وصف نعمتهاى بهشتى مقربان از ايشان
- وصف نعم بهشتى اصحاب اليمين
- دسته سوم (اصحاب الشمال ) و بيان وصعيت آنها در قيامت
- مقصود از ((اتراف )) در تعليل استقرار اصحابشمال در عذاب به اينكه آنان مترف بودند
- اقوال مختلف درباره مقصود از ((حنث عظيم )) كه اصحابشمال بر آن اصرار مى ورزيدند
- پاسخ خداوند به استبعاد معاد مشركين و بيانحال و وضعشان در قيامت
- توضيحى راجع به روايتى كه بر نسخ آيه : ((ثلة من الاولين وقليل من الاخرين )) با آيه : ((ثلة من الاولين و ثلة من الاخرين )) دلالت دارد
- رواياتى در ذيل آيات مربوط به بهشت و نعمت هاى بهشتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ «27» فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ «28» وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ «29» وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ «30»
و ياران راست، چه هستند ياران راست. در كنار درختان سدر بى خار. و درختان موز كه ميوههايش به صورت فشرده رويهم چيده. و سايهاى پايدار.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ (30)
وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ: و سايه كشيده و گسترده شده كه آفتاب آن را نسخ نكند،
جلد 12 - صفحه 459
يعنى هرگز كم نشود و زايل نگردد، بلكه هميشه ثابت باشد. در خبر است كه در بهشت درختان باشند كه سوار تند در مدت صد سال از زير سايه آن بيرون نرود.
و در روايت است كه جميع اوقات بهشت، چون صبح تابستان باشد نه گرم و نه سرد. نزد بعضى مراد اين ظل، سايه عرش الهى است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ أَصْحابُ الْيَمِينِ ما أَصْحابُ الْيَمِينِ «27» فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ «28» وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ «29» وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ (30) وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ (31)
وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ (32) لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ (33) وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ (34) إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً (35) فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً (36)
عُرُباً أَتْراباً (37) لِأَصْحابِ الْيَمِينِ (38) ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ (39) وَ ثُلَّةٌ مِنَ الْآخِرِينَ (40)
ترجمه
و ياران جانب راست چيست حال ياران جانب راست
در زير درخت كنار بىخار
و موز روى هم چيده شده
و سايه گسترده شده
و آبى از بالا ريخته شده
جلد 5 صفحه 129
و ميوهاى بسيار
كه نه قطع ميشود و نه منع ميگردد
و گستردنيهاى قيمتى اعلا
همانا ما آفريديم آن زنان را آفريدنى
پس قرار داديمشان دوشيزگان
شيفتگان شوهران همسالان با يكديگر
براى ياران جانب راست
گروهى از پيشينيان
و گروهى از امت آخر الزّمان.
تفسير
اصحاب يمين كه قبلا بيان شد با آنكه مقاماتشان در بهشت نازلتر از مقرّبان است باز جاى تعجّب از خوبى حالشان باقى است چون در زير درخت سدرى كه خارهاى آنها را بريدهاند و در فارسى آن را كنار ميگويند و درخت موزى كه ميوه آن از زيادى رويهم چيده شده و سر تا پاى درخت را گرفته جاى دارند ولى مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه صحيح طلع منضود است يعنى شكوفه چيده شده بالاى هم از درخت خرما اگر چه بنحو معروف ميتوان قرائت نمود چون طلح لغتى است در طلع و بعضى آنرا بدرخت ام غيلان كه بزرگ و پربار و شكوفه است بطوريكه از پائين تا بالاى درخت همه جاى آنرا گرفته تفسير نمودهاند و نيز در سايه ممتدّ درختان بهشتى ميباشند و در مجمع نقل نموده كه در بهشت درختى است كه سواره در سايه آن يك صد سال راه ميپيمايد و تمام نميشود و اوقات بهشت مانند صبح تابستان نه گرم است و نه سرد و در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده در ضمن حديثى از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در اوصاف اهل بهشت كه آنها متنعّمند در باغهاى خودشان در سايه گسترده مانند ما بين طلوع فجر و آفتاب و بهتر از آن و نيز در كنار آبشارى كه خداوند بقدرت خود در مناظر آنها براى صفاء آن و شرب ايشان و درختان بهشتى ايجاد و جارى فرموده و هيچ وقت قطع نميشود ميباشند و ميوجات بهشتى از هر نوع و صنف فراوان و هميشه هست و باختلاف فصول مانند ميوههاى دنيا تمام نميشود و كسى را از چيدن آنها منع نميكنند و هر چند چيده شوند فورا بجاى آنها روئيده ميشود و فرشهاى قيمتى اعلا و فراشهاى گذارده شده بالاى هم از حرير و ديبا بألوان مختلفه كه در جوفشان مشك و عنبر و كافور است براى آنها مهيّا و آماده شده چنانچه از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم در كافى و قمّى ره نقل نموده است و بعضى فرش مرفوعه را بزنان بلند مرتبه در جمال و كمال حمل نمودهاند و مؤيّد اين معنى را جمله بعد
جلد 5 صفحه 130
از اين قرار دادهاند كه خداوند فرموده ما زنان بهشتى را بدوا بدون سابقه ولادت خلق نموديم پس قرار داديم ايشان را هميشه بكر و صاحب جمالان شوهر دوستان همسالان با يكديگر و مستفاد از روايات ائمه اطهار آنست كه حور العين كه زنان بهشتى هستند از خاك بهشت نورانى خلق شدهاند و اينكه هميشه بكرند براى آنست كه پاك و پاكيزه خلق شده و هيچ آفت و عاهتى بر آنها وارد نميشود و حيض نمىبينند و در روايت علوى بزنان پرشهوت با كرشمه و ناز شوهر پسند معرّفى شدهاند و مستفاد از روايت نبوى آنكه بعضى از اينها همان پير زنان دنيويند كه آنجا باين اوصاف بيرون مىآيند و پوشيده نماند كه خداوند نعمتهاى سابقون مقرّبون را از قبيل تختهاى مرصع و تقابل آنها با يكديگر براى استيناس و خدمتگزاران زيبا و نوشابه گوارا و ميوه مختار و گوشت مرغ موافق ميل و بودن پاداش آنان باستحقاق مناسب حال اهل دانش از شهرنشينان بيان فرموده و نعم اصحاب يمين را از قبيل درخت و سايه ممتدّ و آبشار و ميوه فراوان دائمى و فرش و بساط اعلا مناسب حال عوام و باديهنشينان ذكر فرموده است تا هر دسته بآمال و منويّات خود موفق گردند و اصحاب يمين هم مانند سابقين مقرّبين دو دسته هستند گروهى از امم سابقه و گروهى از امّت آخر الزمان ولى اينجا ديگر مزيّتى بر يكديگر از جهت زيادى و كمى ندارند چون هر دو زيادند و قمّى ره اصحاب يمين را در اين مقام باصحاب امير المؤمنين و ثلّة من الاوّلين را بطبقهاى از آنها كه با پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بودند و ثلّة من الآخرين را بكسانيكه بعد از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم بودند از اين امّت تفسير فرموده است و ظاهرا از باب تطبيق است نه تخصيص و بعضى هر دو ثلّه را از اين امّت دانستهاند و اظهر و اقوى همان است كه اولاد ذكر شد و اللّه اعلم بحقايق الامور.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ ظِلٍّ مَمدُودٍ (30)
سايه آن درختها هميشه است دائما تغيير نميكند به آفتاب ثابت و باقيست
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 30)- سومین نعمت بهشتی را چنین بیان میکند: «و سایه کشیده و گسترده» (وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ).
بعضی این سایه گسترده را به حالتی شبیه بین الطلوعین تفسیر کردهاند که سایه همه جا را فرا گرفته است و در حدیثی در روضه کافی این معنی از پیغمبر گرامی اسلام صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است.
غرض این است که حرارت آفتاب هرگز بهشتیان را متألم و ناراحت نمیکند، و دائما در سایههای مطبوع و گسترده و روحافزا به سر میبرند.
نکات آیه
۱ - بهشت اصحاب الیمین، داراى سایه اى پایدار و زایل نشدنى (و ظلّ ممدود) «ممدود»; یعنى، کشیده شده. مفسران عبارت «ظلّ ممدود» را به سایه دائم و همیشگى تفسیر کرده اند.
۲ - اصحاب الیمین، همواره در هواى مطبوع بهشت قرار داشته و از گزند گرماى خورشید در امان خواهند بود. (و ظلّ ممدود) «ظلّ» عطف بر «سدر» و خبر براى مبتداى محذوف است. تقدیر آن «و هم فى ظلّ ممدود» مى باشد. گفتنى است که تعبیر بالا، کنایه از مطبوع بودن هواى بهشت است.
موضوعات مرتبط
- اصحاب یمین: اصحاب یمین در بهشت ۱، ۲
- بهشت: جاودانگى سایه هاى بهشت ۱; نعمتهاى بهشت ۲; هواى مطبوع بهشت ۲
منابع
- ↑ تفسیر کشف الاسرار و کتاب البعث از بیهقى.