الذاريات ٤٩
ترجمه
الذاريات ٤٨ | آیه ٤٩ | الذاريات ٥٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«زَوْجَیْنِ»: یک جفت نر و ماده در جهان جانداران و گیاهان و جمادات و غیره (نگا: شعراء / یس / ، زخرف / ، طه / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ... (۳) وَ الْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَ أَلْقَيْنَا... (۲) وَ مَا خَلَقَ الذَّکَرَ وَ الْأُنْثَى (۲)
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات
- اقسام آياتى كه در انفس انسان ها هست و بر يكتايى خداوند در ربوبيت دلالت مى كند
- وجوه مختلف در اينكه فرمود: ((و فى السماء رزقكم و ما تدعون ))
- احتمال اينكه مقصود از آسمان در آيه شريفه غيب باشد نيز ممكن است
- گفتارى درباره كافى بودن رزق براى روزى خواران
- داستان وارد شدن ملائكه ماءمور به هلاك ساختن قوم لوط ابراهيم (ع ) و آنچه بين ميزبان و ميهمانان گذشت
- آيتى كه خداوند با عذاب قوم لوط و هلاكتشان بر جاى گذاشت
- اشاره به هلاكت فرعون و لشكريانش و هلاكت عاد، ثمود و قوم نوح (ع )
- معناى آيه : ((و السماء بنيناها بايد و انا لموسعون ))
- (روايتى درباره آيات انفسى ، رزق ، يد داشتن خدا، و خلق زوجين از هر چيز و...)
- رواياتى از معصومين عليهم السلام در بيان ويژگيهاى خلقت خداوند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ «49»
و از هر چيز دو زوج آفريديم، باشد كه ياد كنيد و پند گيريد.
نکته ها
كلمه «أيد» هم مىتواند جمع «يد» به معناى دست باشد، همانند آيه «أَمْ لَهُمْ أَيْدٍ يَبْطِشُونَ بِها» «1» و هم مىتواند مصدر، به معناى قوّت و قدرت باشد. چنانكه در قرآن از اين ريشه، واژههاى مختلفى به معناى تأييد آمده است، مانند: «هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ» «2»
كلمات «فرش» و «مهد» به معناى گستردن چيزى براى استراحت است.
پیام ها
1- آسمان در حال گسترش است و اين گسترش ادامه دارد. «إِنَّا لَمُوسِعُونَ»
2- قانون زوجيّت در همه چيز حاكم است. مِنْ كُلِّ شَيْءٍ ... زَوْجَيْنِ (زايندگى و استمرار حيات و زندگى، به خاطر زوجيّت است.)
3- طرح پديدههاى طبيعى در قرآن، به خاطر پندآموزى و غفلتزدائى است.
«لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ»
«1». اعراف، 195.
«2». انفال، 62.
تفسير نور(10جلدى)، ج9، ص: 264
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (49)
وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ: و از هر چيزى از اصناف موجودات و اجناس مخلوقات، خَلَقْنا زَوْجَيْنِ: آفريديم دو صنف كه هر يكى زوج ديگرى است مانند مرد و زن. يا به حسب تعاقب مانند روز و شب، آفتاب و ماه، بهار و پائيز، تابستان و زمستان؛ و يا به جهت مخالفت ذاتى مانند نور و ظلمت، و رطب و يا بس، سهل و جبل. و بر اين قياس است آسمان و زمين، صحرا و دريا، جن و انس و غير آن. يا به طريق مخالفت صفات مانند حلم و قهر، شيرين و تلخ، سلامتى و مرض، غنى و فقر، خنده و گريه، فرح و غم، موت و حيات، و غير آن. لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ: براى آنكه شايد شما بندگان پند پذيريد و بدانيد كه تعداد، از خواص ممكنات است و ذات واجب الوجود قابل انقسام نيست بلكه واحد احد فرد است.
تنبيه: آيه شريفه دال است بر اثبات وحدانيت الهى و تنزيه ذات احديت سبحانى از شرك و ضد و ند.
در كتاب كافى- از حضرت رضا عليه السّلام «1» در خطبهاى فرمايد: و بمضادّته بين الاشياء عرف ان لا ضدّ له و بمقاربته بين الاشياء عرف ان لا قرين له،
«1» در اصول كافى اين روايت منسوب به امام صادق عليه السّلام كه از خطبه امير المؤمنين صلوات اللّه عليه نقل نمودهاند.
جلد 12 - صفحه 281
ضاد النّور بالظلمة و اليبس بالبلل و الخشن باللّين و الصّرد بالحرور، مؤلّفا بين متعادياتها فابين متبايناتها «1» دالة بتفريقها على مفرّقها و بتاليفها على مؤلّفها و ذلك قوله: «و من كلّ شيء خلقنا زوجين لعلّكم تذكّرون» ففرّق بين قبل و بعد ليعلم ان لا قبل له و لا بعد «2» ...
به مضاده قرار دادن ميان اشياء دانسته شود كه ضدى براى ذات الهى نيست. و به مقارنه بين اشياء دانسته شود كه قرينى براى او نيست. ضد قرار داد نور را به ظلمت، و خشكى را به ترى، و خشنى را به نرمى، و سرما را به گرما.
تأليف متخالفان و تفريق متباينان، دال است تفريق آن بر مفرق و تأليف آن بر مؤلف اينست فرمايش «و من كل شيء خلقنا زوجين» پس جدائى انداخت ما بين (بعد و قبل) تا دانسته شود قبل و بعدى براى ذات احديت نيست.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُونَ (47) وَ الْأَرْضَ فَرَشْناها فَنِعْمَ الْماهِدُونَ (48) وَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ خَلَقْنا زَوْجَيْنِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ (49) فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (50) وَ لا تَجْعَلُوا مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ إِنِّي لَكُمْ مِنْهُ نَذِيرٌ مُبِينٌ (51)
كَذلِكَ ما أَتَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاَّ قالُوا ساحِرٌ أَوْ مَجْنُونٌ (52) أَ تَواصَوْا بِهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ طاغُونَ (53) فَتَوَلَّ عَنْهُمْ فَما أَنْتَ بِمَلُومٍ (54) وَ ذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤْمِنِينَ (55) وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ (56)
ما أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَ ما أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ (57) إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ (58) فَإِنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذَنُوباً مِثْلَ ذَنُوبِ أَصْحابِهِمْ فَلا يَسْتَعْجِلُونِ (59) فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ يَوْمِهِمُ الَّذِي يُوعَدُونَ (60)
ترجمه
و آسمان را بنا كرديم بقدرت خود و همانا ما وسعت دهندهايم
و زمين را گسترده نموديم پس نيكو گسترانندهايم ما
و از هر چيز آفريديم دو صنف باشد كه شما پند گيريد
پس بگريزيد بسوى خدا همانا من براى شما از جانب او بيم دهندهاى آشكارم
و قرار ندهيد با خداوند معبودى ديگر را همانا من براى شما از آن بيمدهندهاى بيان كنندهام
امر اينچنين است نيامد آنانرا كه بودند پيش از آنها هيچ پيغمبرى مگر آنكه گفتند جادوگر يا ديوانهاى است
آيا سفارش كردهاند يكديگر را بآن نشايد بلكه آنها گروهى سركش و نافرمانند
پس روى گردان از آنها پس نيستى تو ملامت شده و پند ده
و يادآورى كن همانا پند دادن نفع ميرساند مؤمنان را
و نيافريدم جنّ و انس را مگر براى آنكه پرستش كنند مرا
نميخواهم از آنان هيچ قسم رزقى و نميخواهم كه اطعام كنند مرا
همانا خدا است روزى دهنده داراى نيروى استوار
پس همانا براى آنانكه ستم نمودند نصيب و بهرهاى از عذاب است مانند نصيب يارانشان پس بايد بشتاب نخواهند
پس واى بر آنانكه كافر شدند از روزشان كه وعده داده ميشوند.
تفسير
خداوند منّان بدست قدرت خود آسمان رفيع با وسعت را افراشته و بآن وسع و طاقت خود و وسعت در خلق و بر مخلوق را مدلّل ساخته هر كس در هر
جلد 5 صفحه 70
جا باشد سقف رفيع خوش رنگ منقوش مزيّنى بر فراز گيتى مشاهده نموده و از منافع و بركات نازله از آن بهرهبردارى ميكند و در نعمت و وسعت خداداد كامرانى مينمايد و زمين پهناور را مانند فرش و بساط زندگانى گسترده و چه خوب مانند بستر براى استراحت بشر مهيّا و آماده فرموده و از هر موجودى دو صنف از يك نوع يا دو نوع از يك جنس خلق فرموده مانند نور و ظلمت و روز و شب و آفتاب و ماه و جن و انس و نر و ماده و سرد و گرم و سياه و سفيد و زشت و زيبا تا مردم بدانند خدا قادر بر همه چيز است و يكتا است و شبيه و عديل و ضدّ و ندّ ندارد پس از اينها بگريزند و باو بياويزند و از معصيت او برگردند و باطاعت او پيوندند و در كافى و معانى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه مراد از فرار بسوى خدا رفتن بحجّ است و در مجمع اينمعنى را از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و پيغمبر اكرم بعد از امر مردم بفرار و سفر از خلق بحق بايد بفرمايد من از جانب خدا بيم دهنده آشكارى بيش نيستم توفيق اين سفر را براى خودتان از خدا بخواهيد و هيچ چيز را در اين راهپيمائى با خدا شريك قرار ندهيد فقط مقصودتان از اين سفر نيل بقرب حق باشد چون من از مطلق شرك چه جلىّ باشد چه خفى بيم دهندهاى هستم كه بيان ميكنم مراد از آنرا كه اعمّ است و عبادت بايد با خلوص نيّت باشد و بنابراين تكرارى در جمله انّى لكم منه نذير مبين نيست تا محتاج بنكته باشد چون هر جا بيك معنى است ولى كسانيكه ضمير منه را در هر دو جا بعذاب الهى راجع دانسته و نذير مبين را بيك معنى حمل نمودهاند نكته تكرار را تعلّق انذار اوّل بمعصيت و دوّم را بشرك قرار دادهاند ولى بنظر حقير آنچه بيان شد در ذيل اين دو آيه از جهاتى الطف و اسلم است و بايد با ذوق تألّه تأمّل نمود تا مشهود گردد و براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم فرموده امر از قديم بر اين منوال بوده كه نيامد پيغمبرى از جانب ما بر امم سابقه مگر آنكه ساحر يا ديوانهاش خواندند آيا ميشود قراردادى آن امم متعاقبه در ازمنه متعدّده با هم داشته باشند و توصيه و سفارشى از سابقين بلاحقين در اين باب شده باشد كه هر پيغمبرى بيايد بيكى از اين دو تهمت متّهم نمايند نه چنين است بلكه طغيان و سركشى طبيعى بشر و شرارت ذاتى آنها وادارشان
جلد 5 صفحه 71
باين نسبتهاى ناروا نموده و مينمايد پس اعراض كن از مجادله با آنها چون بقدر اتمام حجّت و ابلاغ دعوت از تو سعى و كوشش بعمل آمده و بهيچ وجه ديگر مورد ملامت نيستى ولى از پند و اندرز و موعظه نسبت باهل ايمان مضايقه منما كه آن در هر حال نافع است و در چند روايت معتبر از ائمه عليهم السلام اينمعنى ذكر شده كه خدا خواست بعد از آنكه مردم مكّه تكذيب نمودند پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم را هلاك فرمايد آنها را پس نازل شد فتولّ عنهم فما انت بملوم ولى بعدا باهل ايمان ترحّم فرمود و نازل شد و ذكّر فانّ الذّكرى تنفع المؤمنين و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام اينمعنى تأييد شده است و خداوند خلق نفرمود جن و انس را مگر براى آنكه عبادت و اطاعت نمايند خدا را بعد از معرفت بخودش و پيغمبر و امام و گرفتن دستور بندگى و عبادت كه مقدّمه است براى تحصيل ثواب و نيل بجنّت اگر چه آنها در اين مقدّمات كوتاهى كنند و به نتيجه نرسند بلكه مستحق جهنّم شوند من نكردم خلق تا سودى كنم بلكه تا بر بندگان جودى كنم در علل از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه حضرت سيد الشهداء باصحابش فرمود همانا خدا خلق نفرمود بندگانرا مگر براى آنكه بشناسند او را و چون شناختند او را بىنياز شوند بعبادت او از عبادت غير او پس مردى عرض كرد يا ابن رسول اللّه مراد از معرفت خدا چيست فرمود معرفت اهل هر زمانى است امام خودشان را كه واجب است بر آنها اطاعت او و قمّى ره نقل فرموده كه خدا خلق فرمود بندگانرا براى امر و نهى و تكليف نه براى آنكه باجبار عبادت كنند بلكه براى آنكه باختيار اطاعت كنند تا امتحان كند آنها را و ممتاز شود مطيع از عاصى و نيز از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از اين آيه فرمود خدا خلق فرمود بندگانرا براى آنكه امر كند آنها را بعبادت خود گفتند خدا فرموده و لا يزالون مختلفين الّا من رحم ربّك و لذلك خلقهم فرمود خلق كرد خدا آنها را تا كارى كنند كه مستوجب رحمت شوند پس رحمت كند آنها را و براى دفع توهّم آنكه خداوند از عبادت خلق بهرهاى ببرد يا آنكه انفاق و اطعام خلق جاى عبادت خدا را بگيرد چون خلق عيال خدايند چنانچه اين ايّام متعارف شده كه ميگويند حجّ نكنيد بفقرا بدهيد و نماز و روزه براى ميّت نگيريد
جلد 5 صفحه 72
خيرات كنيد ميفرمايد من از بندگان توقّع نفع و روزى و اطعام ندارم روزى تمام خلق در دست خدا است و او است داراى قدرت و قوّتى كه ضعف و عجز بر آن طارى نميشود و محكم و استوار ميباشد و بعضى احتمال دادهاند كه به پيغمبر فرموده باشد بمردم بفرمايد من از شما رزق و بهره و اطعام و انفاق نميخواهم تا اينجمله مانند آن باشد كه فرموده بگو من از شما اجر و مزدى بر رسالت نميخواهم و در هر حال اخيرا تهديد فرموده ستمكاران بر محمد صلى اللّه عليه و آله و سلّم و اهل بيت اطهارش را بتكذيب و آزار و غصب حق و انواع ظلم و جور كه از براى آنها نصيب وافرى است از عذاب مانند نصيب و بهره رفقاى آنها از امم سابقه كه با آنها همكار بودند و بجزاى كردارشان رسيدند چون ذنوب دلو بزرگى است كه پر از آب باشد و در وقت قسمت آب بكار رود پس نبايد تعجيل داشته باشند سهم آنها محفوظ است در روز موعود كه رجعت يا قيامت است بآنها واصل خواهد شد پس واى بحال آنها از چنين روزى كه در پيش دارند در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و الذّاريات را در روز خود يا در شبش خداوند امر معاش او را اصلاح فرمايد و وسعت رزق باو عطا كند و براى قبر او چراغى آماده فرمايد كه تا روز قيامت روشن باشد و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين و لعنة اللّه على اعدائهم اجمعين.
جلد 5 صفحه 73
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مِن كُلِّ شَيءٍ خَلَقنا زَوجَينِ لَعَلَّكُم تَذَكَّرُونَ (49)
و از هر چيزي خلق فرموديم جفت باشد که شما متذكر شويد، خداوند تمام ممكنات و مخلوقات را دو نقطه مقابل زوج قرار داد شب و روز آسمان و زمين نور و ظلمت جن و انس روح و بدن برّي و بحري پرنده و چرنده دنيا و آخرت بهشت و جهنم ايمان و كفر مؤمن و كافر صالح و طالح حق و باطل ذكر و انثي
جلد 16 - صفحه 285
حيات و موت صحت و مرض غني و فقر و غير اينها حتي گفتند: الممكن زوج تركيبي و مركبات سه قسم است. اما ماديات از اجرام سماوي و ارضي ماده و صورت. و اما مجردات از وجود و ماهيت و انواع از جنس و فصل. براي اينكه دليل باشد از براي اينكه ممكن شدة احتياج دارد بتركيب و مركب و ذات اقدس پروردگار بسيط صرف، وجود صرف بدون ماهيت و حدي از براي وجودش نيست از لا و ابدا وحده لا شريك له لا ضد له و لا ند لذا ميفرمايد:
وَ مِن كُلِّ شَيءٍ ما يشيء وجوده که سرتاسر ممكنات را شامل ميشود.
خَلَقنا زَوجَينِ که از لوازم امكان است.
لَعَلَّكُم تَذَكَّرُونَ که خدا بر همه چيز قادر و تواناست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 49)- بعد از آفرینش آسمانها و زمین نوبت به موجودات مختلف آسمانی و زمین و انواع گیاهان و حیوانات میرسد آیه مورد بحث میفرماید:
«و از هر چیز دو جفت آفریدیم شاید متذکر شوید» (وَ مِنْ کُلِّ شَیْءٍ خَلَقْنا زَوْجَیْنِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ).
«مِنْ کُلِّ شَیْءٍ» (از هر چیزی) میتواند اشاره به این حقیقت باشد که تمام اشیای جهان از ذرات مثبت و منفی ساخته شده، و امروز از نظر علمی مسلم است که «اتمها» از اجزاء مختلفی تشکیل یافتهاند، از جمله اجزائی که دارای بار الکتریسته منفی هستند، و «الکترون» نامیده میشوند، و اجزائی که دارای بار
ج4، ص550
الکتریسته مثبت هستند و «پروتون» نام دارد.
نکات آیه
۱ - خداوند، اشیا را جفت (نر و ماده) آفریده است. (و من کلّ شىء خلقنا زوجین)
۲ - زوجیت، قانونى حاکم بر نظام جهان و همه مظاهر آن (و من کلّ شىء خلقنا زوجین)
۳ - حاکمیت قانون زوجیت بر موجودات جهان، به تدبیر الهى و شایان تأمل و درس آموزى (و من کلّ شىء خلقنا زوجین لعلّکم تذکّرون)
۴ - اهمیت نظام زوجیت، در جهان (و من کلّ شىء خلقنا زوجین) از این که خداوند، مسأله زوجیت را به رخ بشر کشیده است، اهمیت آن استفاده مى شود; زیرا چه بسا اصولاً زایندگى و حیات متوالى بر پهنه زمین، معلول نظام زوجیت باشد.
۵ - توجه به قوانین و تدبیرهاى خداوند در هستى، مایه بیدارى آدمیان (و من کلّ شىء خلقنا زوجین لعلّکم تذکّرون)
۶ - قوانین و پدیده هاى هستى، هدفمند و حکیمانه (و من کلّ شىء خلقنا زوجین لعلّکم تذکّرون) «لعلّکم تذکّرون» هدف براى «من کلّ شىء...» است. از این بیان الهى استفاده مى شود که اصولاً قوانین و پدیده هاى جهان، هدفى را دنبال مى کنند و این هدف ارزشى و حکیمانه است.
۷ - طرح مسائل طبیعى در قرآن، به منظور خداشناسى و پندآموزى است. (و السّماء بنینها بأییْد و إنّا لموسعون ... و من کلّ شىء خلقنا زوجین لعلّکم تذکّرون) طرح مسائل مربوط به طبیعت و قوانین حاکم بر آن (مانند توسعه نظام آسمان ها و حاکمیت قانون زوجیت بر جهان)، در سلسله آیاتى که درصدد بیان قدرت و تدبیر خداوند بر جهان و در مقام پندآموزى به انسان ها است، مى تواند بیانگرحقیقت یاد شده باشد.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: قوانین حاکم بر آفرینش ۲، ۶; هدفدارى آفرینش ۶
- تذکر: زمینه تذکر ۵
- خدا: آثار تدبیر خدا ۳; خالقیت خدا ۱; دلایل خدا شناسى ۷
- ذکر: آثار ذکر تدبیر خدا ۵
- زوجیت: اهمیت نظام زوجیت ۴; حاکمیت نظام زوجیت ۲
- عبرت: عوامل عبرت ۳، ۷
- قرآن: فلسفه علوم طبیعى قرآن ۷
- موجودات: خلقت موجودات ۱; زوجیت موجودات ۱; عبرت از زوجیت موجودات ۳; منشأ زوجیت موجودات ۳