الزمر ٤٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۳۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

در آن روز اعمال بدی را که انجام داده‌اند برای آنها آشکار می‌شود، و آنچه را استهزا می‌کردند بر آنها واقع می‌گردد.

|و [زشتى‌] گناهانى كه مرتكب شده‌اند، برايشان ظاهر مى‌شود، و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌كردند، آنها را فرو مى‌گيرد
و [نتيجه‌] گناهانى كه مرتكب شده‌اند، برايشان ظاهر مى‌شود، و آنچه را كه بدان ريشخند مى‌كردند، آنها را فرا مى‌گيرد.
و (آن در) نتیجه زشتی و بدکاریهاشان ظاهر شود و عذاب قیامت که با انکار و استهزاء تلقّی می‌کردند بر آنان احاطه کند.
و زشتی های آنچه را که مرتکب شده اند برای آنان پدیدار می گردد، و آنچه [از عذاب هایی] که مسخره می کردند، آنان را احاطه خواهد کرد.
پاداش بد اعمالى كه مى‌كردند برايشان آشكار شد و آنچه مسخره‌اش مى‌كردند گرداگردشان را بگرفت.
و کیفر آنچه کرده بودند، بر آنان آشکار شد و [و کیفر] آنچه به ریشخند گرفته بودند، آنان را فرو گرفت‌
و آنان را بديهاى- يعنى عقوبتهاى- آنچه به دست آوردند نمودار شود و آنچه مسخره‌اش مى‌كردند بديشان دررسد.
(در آن روز) اعمال زشتی را که (در دنیا) انجام می‌داده‌اند برای ایشان نمایان و آشکار می‌گردد (و کیفر بدیها را می‌بینند) و آنچه را که (در دنیا) به باد تمسخر می‌گرفته‌اند آنان را در بر می‌گیرد.
و پیامدهای بد آنچه که مرتکب شدند، برایشان آشکار شد، و آنچه را که بدان ریشخند زده‌اند آنان را فرو گرفت.
و نمودار شد برای ایشان بدیهای آنچه فراهم کردند و بگرفتشان آنچه بودند بدان تمسخر می‌کردند


الزمر ٤٧ آیه ٤٨ الزمر ٤٩
سوره : سوره الزمر
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«حَاقَ بِهِمْ»: ایشان را احاطه می‌کند. آنان را در بر می‌گیرد «مَا کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُونَ»: (نگا: انعام / ، هود / نحل / ، انبیاء / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «48»

و (در آن روز) براى آنان بدى آن چه (در دنيا) كسب كرده‌اند روشن خواهد شد و آن عذابى كه به مسخره مى‌گرفتند آنان را فرا خواهد گرفت.

پیام ها

1- روز قيامت، روز كشف و ظهور است و تمام اسرار آشكار مى‌شود. «بَدا لَهُمْ»

2- ظاهر شدن جرم در برابر مجرم، اولين شكنجه‌ى روحى اوست. «بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا»

3- با قدرت الهى، اوّل آن چه در محاسبات ستمگران نبود كشف مى‌شود، سپس آن چه خود بد مى‌شمردند. بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا ... بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ‌

4- خلاف، زمانى جرم مى‌شود كه همراه با ستم، استهزا، تعمّد و استمرار باشد.

«ظَلَمُوا- كَسَبُوا- كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ»

5- قهر الهى تمام وجود ستمگران را مى‌گيرد. «حاقَ بِهِمْ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (48)

وَ بَدا لَهُمْ‌: و ظاهر شود مر ايشان را در حين صحايف اعمال، سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا: جاى بديهاى آنچه كرده باشند، وَ حاقَ بِهِمْ‌: و احاطه نمايد به ايشان، ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ‌: جزاى آنچه بودند كه به آن استهزاء مى‌كردند از وعيد الهى و انذار حضرت رسالت پناهى. پس بيان مناقضه و تعكيس ايشان مى‌كند بر اين وجه كه:


«1» تفسير ابو الفتوح رازى، ج 9 ص 410 (بجاى محمد بن سكندر در كتاب محمد بن المنكدر آمده است)

جلد 11 - صفحه 254


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قُلِ اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ عالِمَ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِي ما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ (46) وَ لَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً وَ مِثْلَهُ مَعَهُ لافْتَدَوْا بِهِ مِنْ سُوءِ الْعَذابِ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ بَدا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ ما لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ (47) وَ بَدا لَهُمْ سَيِّئاتُ ما كَسَبُوا وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (48) فَإِذا مَسَّ الْإِنْسانَ ضُرٌّ دَعانا ثُمَّ إِذا خَوَّلْناهُ نِعْمَةً مِنَّا قالَ إِنَّما أُوتِيتُهُ عَلى‌ عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَ لكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَعْلَمُونَ (49) قَدْ قالَهَا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (50)

ترجمه‌

بگو خداوندا اى پديد آورنده آسمان‌ها و زمين اى داناى پنهان و آشكار تو حكم ميكنى ميان بندگانت در آنچه بودند كه در آن اختلاف ميكردند

و اگر آنكه بود براى آنها كه ستم كردند آنچه در زمين است تمامى و مانندش با آن هر آينه فديه دهند بآن براى آزادى خودشان از بدى عذاب روز قيامت و آشكار شود براى آنها از خدا آنچه نبودند كه گمان ببرند

و آشكار شود براى آنها


جلد 4 صفحه 502

بديهاى آنچه كسب كردند و احاطه نمايد بآنها آنچه بودند بآن استهزاء مينمودند

پس چون برسد بانسان بدى و ضررى ميخواند ما را پس چون داديم باو نعمتى از خودمان گويد جز اين نيست كه داده شدم آنرا براى دانش خودم بلكه آن آزمايشى است ولى بيشترشان نميدانند

بتحقيق گفتند آن كلام را كسانيكه بودند پيش از آنها پس بى‌نياز نكرد آنها را آنچه بودند كسب ميكردند.

تفسير

خداوند متعال بعد از ذكر ادلّه و افيه و مواعظ شافيه و عدم تأثير آن در قلوب قاسيه كفار پيغمبر خود را مأمور بدعا و توسل بدرگاه خدا براى فصل خصومت بين او و اعداء فرمود با اشاره بآنكه خداوند قادر است حكم فرمايد ميان اهل حق و باطل بغلبه و دولت و بين ظالم و مظلوم بكشيدن انتقام در دنيا و آخرت و البته خواهد كشيد و اهل حق را مثاب و اهل باطل را معاقب خواهد فرمود و اگر تمام دنيا و ما فيها و بعلاوه مانند آن براى كفار باشد در روز قيامت حاضرند بدهند و از سختى عذاب جهنم خود را آزاد نمايند چون فديه مالى است كه شخص ميدهد و جان خود را بآن ميخرد ولى آن روز از آنها فديه قبول نميشود علاوه بر آنكه چيزى ندارند كه بدهند و مى‌بينند از انواع عذاب الهى و اقسام آن آنچه را كه در خاطرشان خطور نكرده بود تا در دنيا بودند و پديدار ميشود براى آنها بديهاى اعمال بدشان كه تا در دنيا بودند متوجه بآن نبودند كه چقدر بد بوده و چه مجازاتى داشته و احاطه ميكند بآنها عذاب آنچه را بآن استهزاء مينمودند از شخص پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و احكام خداوند و وعده و وعيد او و چون بهمه چيز بوده عذابش هم از همه طرف است و يكى از اخلاق بد مردمان نادان كه انسان مجبول بر آن است خود پسندى است كه بايد شخص برياضت و تعقّل و تفكر آن را از خود دور نمايد لذا وقتى بانسان سختى و مرض و بلائى برسد متوجه بدرگاه الهى ميشود و رفع آنرا از او ميخواهد چون بالفطره ميداند كه زمام امور بدست يك خداوند قادر خبير بصير است ولى بعد از تفضل الهى بر او بنعمت صحت و سلامت و رفاهيت ميگويد من بعلم و دانش خودم باين مقام رسيدم كه دفع ضرر و كسب منفعت نمودم يا خدا مرا مستحق تفضّل و انعام دانست كه باين نعمت و اصل و آن محنت را از من زائل نمود ولى اين اشتباه و خلاف ادب است در پيشگاه احديّت‌


جلد 4 صفحه 503

از بنده ناچيزيكه از خود هيچ ندارد و اگر علم و دانش كمى هم در او وجود داشته باشد از خداوند باو انعام شده وظيفه بنده آنستكه هر محنتى از او زائل و بهر نعمتى و اصل ميشود بگويد خدا اين بلا را از من رفع نمود و اين نعمت را بمن عطا فرمود پس آن نعمت براى چنين بنده بى‌ادبى امتحان و يا بلا است كه بايد بوبال آن مبتلا گردد ولى بيشتر مردم متوجه باين نكات اخلاقى و آثار سوء بداخلاقى در اين موارد نيستند و نميدانند وظيفه خود را در مرتبه عبوديّت و مقام الوهيّت چنانچه در احوال قارون كه از بنى اسرائيل و امم ماضيه نسبت باين امّت بود گذشت كه چنين اظهارى نمود و مورد غضب الهى شد و كسان ديگرى هم بودند كه بمال و منال دنيوى مغرور و از ياد خدا غافل شدند و از اين قبيل اظهارات نمودند و آنمال جز و بال براى آنها ثمرى نداشت و بى‌نياز نكرد آنانرا از توجه بخدا و توسل بذيل عنايت اولياء او.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ بَدا لَهُم‌ سَيِّئات‌ُ ما كَسَبُوا وَ حاق‌َ بِهِم‌ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ (48)

و ظاهر ميشود ‌براي‌ ‌آنها‌ معاصي‌ و اعمال‌ سويي‌ ‌که‌ مرتكب‌ شده‌اند و متوجه‌ ميشود بآنها عذابي‌ ‌که‌ بودند بآن‌ استهزاء ميكردند.

وَ بَدا لَهُم‌ سَيِّئات‌ُ ما كَسَبُوا تمام‌ اعمال‌ سوء ‌آنها‌ ‌در‌ نامه عمل‌ ‌آنها‌ ثبت‌ ‌شده‌ ‌که‌ ميگويد يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتاب‌ِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً كهف‌ آيه 47 و آنچه‌ ‌در‌ باطن‌ ‌هم‌ داشتند ظاهر ميشود يَوم‌َ تُبلَي‌ السَّرائِرُ طارق‌ آيه 9 و ‌هر‌ سيئه‌ جزاء مخصوص‌ بخود دارد اليَوم‌َ تُجزي‌ كُل‌ُّ نَفس‌ٍ بِما كَسَبَت‌ مؤمن‌ آيه 17 وَ حاق‌َ بِهِم‌ ما كانُوا بِه‌ِ يَستَهزِؤُن‌َ ‌که‌ آنچه‌ ‌از‌ عذاب‌ آخرت‌ و شدت‌ عذاب‌ و اوصاف‌ جهنم‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ميگفتند ‌در‌ اثر شرك‌ و كفر و ضلالت‌ و معاصي‌ استهزاء ميكردند و مسخره‌ ميكردند فرداي‌ قيامت‌ ‌که‌ دامن‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ميگيرد ميفهمند ‌که‌ تمام‌ حق‌ و صدق‌ بوده‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 48)- این آیه توضیح یا تکمیل برای مطلبی است که در آیه قبل گذشت می‌فرماید: در آن روز «اعمال بدی را که انجام داده‌اند برای آنها آشکار می‌شود» (وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا).

«و آنچه را استهزا کردند بر آنها واقع می‌گردد» (وَ حاقَ بِهِمْ ما کانُوا بِهِ یَسْتَهْزِؤُنَ).

نکات آیه

۱ - ظهور و بروز تمامى اعمال و دستاوردهاى بد و زشت ستمگران در قیامت (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا)

۲ - عذاب سخت و فوق تصور ستمگران در قیامت، بازتاب کردار و رفتار خود آنان است. (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا) آمدن ماده «کسب» به جاى ماده «فعل»، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.

۳ - تمامى کردار و رفتار آدمیان در روز رستاخیر، در نظر آنان مجسم و ظاهر خواهد شد. (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا)

۴ - ستمگران اعمال و رفتارهاى بد و زشت خود را در دنیا، زیبا و خوب پنداشته و یا از بدى و زشتى آنها غافل اند. (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا) ظاهر شدن اعمال زشت ستمگران در نظر آنان، ممکن است به خاطر این باشد که آنها را خوب و زیبا مى دانستند و یا از بدى و زشتى چنین رفتارى، کاملاً غافل بودند.

۵ - ظلم، منشأ بدى ها و سرچشمه زشت کارى ها (و لو أنّ للذین ظلموا ... و بدا لهم سیّئات ما کسبوا) توصیف بدکاران و زشت کاران به صفت ستمگران (للذین ظلموا)، بیانگر حقیقت یاد شده است.

۶ - سرنوشت انسان در قیامت، در گرو نوع تلاش و چگونگى رفتار او در دنیا است. (و بدا لهم سیّئات ما کسبوا)

۷ - عذاب قیامت، همواره مورد انکار و استهزاى مشرکان و ستمگران است. (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون) طبق نظر مفسران آنچه مورد استهزا قرار مى گرفت، قیامت و عذاب آن روز بود. گفتنى است آمدن فعل «کانوا» و کاربرد «یستهزءون» به صورت فعل مضارع، دلالت بر استمرار دارد.

۸ - عذاب قیامت، تمامى وجود ستمگران را فرا خواهد گرفت. (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون)

۹ - مشرکان، منکر برپایى قیامت و عذاب الهى در آن روز (و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه در توصیف مشرکان مى باشد.

۱۰ - انکار قیامت و مؤاخذه انسان ها در آن روز، از زمینه هاى ستم کارى و بدکردارى (الذین لایؤمنون بالأخرة ... للذین ظلموا ... و بدا لهم سیّئات ما کسبوا و حاق بهم ما کانوا به یستهزءون) برداشت یاد شده از آن جا است که خداوند، منکران روز قیامت و کیفر آن را، ستمکار (ظلموا) و بدکردار (سیئات ماکسبوا) معرفى کرده است.

موضوعات مرتبط

  • خود: بازگشت آثار عمل به خود ۲
  • سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت اخروى ۶
  • ظالمان: استهزاهاى ظالمان ۷; بینش ظالمان ۴; ظالمان در قیامت ۲; عذاب اخروى ظالمان ۸; عمل ناپسند ظالمان ۱، ۴; عوامل سختى عذاب اخروى ظالمان ۲; غفلت ظالمان ۴
  • ظلم: آثار ظلم ۵; زمینه ظلم ۱۰
  • عذاب: آثار تکذیب عذاب اخروى ۱۰; احاطه عذاب اخروى ۸; استهزاى عذاب اخروى ۷; تکذیب عذاب اخروى ۷; مراتب عذاب ۲; مکذبان عذاب اخروى ۹; ویژگیهاى عذاب اخروى ۸
  • عمل: آثار اخروى عمل ۶; آثار اخروى عمل ناپسند ۱، ۲; تجسم عمل ۲، ۳; تزیین عمل ناپسند ۴; زمینه عمل ناپسند ۱۰; منشأ عمل ناپسند ۵
  • قیامت: آثار تکذیب قیامت ۱۰; ظهور حقایق در قیامت ۱، ۳; مکذبان قیامت ۹; ویژگیهاى قیامت ۳
  • مشرکان: استهزاهاى مشرکان ۷; تکذیبگرى مشرکان ۹

منابع