الزمر ٣٩
ترجمه
الزمر ٣٨ | آیه ٣٩ | الزمر ٤٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«عَلی مَکَانَتِکُمْ»: (نگا: انعام / هود / و یس / ).
تفسیر
- آيات ۳۸ - ۵۲ سوره زمر
- احتجاج عليه مشركين بر وحدانيت خداى تعالى در خلقت و ربوبيت
- معناى توفى انفس و وجه اسناد آن به خداوند در جايى ، و به ملك الموت ورسل در جاهاى ديگر
- اشاره به تغاير نفس و بدن و اينكه مردن و خواب هر دو توفى و قبض روح است
- توضيح اينكه شفاعت كننده بايد، مالك باشد، پس همه شفاعت ها از آن خدا و منتهى بهاوست كه مالك همه چيز است
- اشاره به اينكه شفيع حقيقى تنها خداوند است
- وصف عذابى كه ظالمان منكران معاد در قيامت مى بينند
- ناسپاس بودن آدمى ، كه چون خدا نعمتى به او داد مى گويد: اوتيته على علم
- دو جواب به انسان ناسپاس متنعمى كه برخوردارى مستند به خود مى داند
- رواياتى درباره توفى انفس ، خواب و رؤ يا
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ «39»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (39)
قُلْ يا قَوْمِ: بگو اى پيغمبر قبيله خود را اى قوم من، اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ:
بجا آوريد بر حالتى كه هستيد از عداوت و آنچه سعى داريد در هلاك و تضعيف امر بجاى آريد، إِنِّي عامِلٌ: بدرستى كه من عمل كنندهام بر حالت تمكن خود و به جد و جهد تمام در اظهار كلمه توحيد و اعلاى دين اسلام مىكوشم.
تبصره:
اين وعيد اشعار است امر پيغمبر در يك جا توقف ننمايد، بلكه روز بروز قوت و شدت يابد و شوكت اسلام ظاهر و هويدا شود، چه او سبحانه ناصر و معين و مظهر دين او است بر ساير اديان. فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ: پس زود باشد كه بدانيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
أَ لَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ وَ يُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِنْ دُونِهِ وَ مَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (36) وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُضِلٍّ أَ لَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انْتِقامٍ (37) وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ (38) قُلْ يا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلى مَكانَتِكُمْ إِنِّي عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ (39) مَنْ يَأْتِيهِ عَذابٌ يُخْزِيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيْهِ عَذابٌ مُقِيمٌ (40)
ترجمه
آيا نيست خدا كفايت كننده بندهاش را و ميترسانند تو را بآنانكه غير اويند و كسيرا كه گمراه كند خدا پس نيست براى او راهنمائى
و كسيرا كه راهنمائى كند خدا پس نيست براى او گمراه كنندهئى آيا نيست خدا غالب صاحب انتقام
و اگر بپرسى از آنها چه كس آفريد آسمانها و زمين را هر آينه خواهند گفت البته خدا بگو پس خبر دهيد از آنچه را كه ميخوانيد غير از خدا اگر بخواهد خدا براى من آسيب و ضررى آيا آنها برطرف كنندهاند ضرر او را يا اگر بخواهد او براى من نعمت و رحمتى آيا آنها بازدارندهاند رحمت او را بگو بس است مرا خدا بر او توكّل مينمايند توكّل كنندگان
بگو اى قوم من كار
جلد 4 صفحه 498
كنيد با تمام تمكّنى كه داريد همانا من هم كار كنندهام پس زود باشد كه بدانيد
كسيرا كه وارد ميشود باو عذابى كه خوار كند او را و نازل ميشود بر او عذابى كه دائم است.
تفسير
گفته شده است كه كفّار قريش به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم عرضه داشتند كه ما ميترسيم از طرف خدايان ما بتو آسيبى برسد چون تو متعرّض آنها ميشوى و قمّى ره فرموده مراد آنستكه ميگويند بتو اى محمّد ما را از متابعت على معاف بدار و ميترسانند تو را از ملحق شدن خودشان بكفّار و در هر حال خداوند وعده داده است به پيغمبر خود كه كفايت و نگهدارى نمايد او و امير المؤمنين عليه السّلام را از شرّ دشمنان و براى آنكه خاطر آنحضرت ملول نباشد از بقاء آنها بر كفر فرموده كسيكه خدا مقدّر فرموده كه گمراه باشد و بحال خودش واگذار نموده كسى نميتواند هدايت نمايد او را پس هدايت كنندهاى براى او نيست و كسيكه خدا مقدّر فرموده كه هدايت شود و توفيق ايمان و عمل صالح باو عنايت فرموده كسى نميتواند او را گمراه نمايد پس گمراه كنندهاى براى او نيست آيا خداوند غالب و قادر و انتقام كشنده از ظالم نيست كه بتواند تلافى تعدّيات آنها را نسبت به پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم و وصىّ او بنمايد و انتقام مظلوم را از ظالم بكشد البتّه هست و خواهد كشيد و چون مشركين مكّه قبول داشتند كه خالق آسمانها و زمين خداى يگانه است و اگر او اراده نمايد وقوع امرى را كسى نميتواند مانع شود و عبادت بتها را وسيله تقرّب بخدا ميدانستند و آنها را شفعاء خودشان ميپنداشتند كه مكرّر ذكر شده خداوند ميفرمايد و اگر از آنها سؤال نمائى كه خالق آسمانها و زمين كيست ميگويند خدا است پس از آنها بپرس كه اگر خدا بخواهد بر من آسيبى وارد نمايد آيا بتها ميتوانند برطرف كنند آسيب او را يا اگر بخواهد از خود نفعى بمن برساند بتها ميتوانند جلوگيرى كنند منفعت او را لابد خواهند گفت خير آنها نميتوانند مانع از نفوذ اراده الهى شوند يا ساكت ميشوند و روايت شده كه ساكت شدند پس نازل شد بگو كافى است براى نگهدارى من از شرّ اشرار خداوندى كه واگذار ميكنند امور خود را باو آنانكه داراى اين صفت پسنديدهاند كه توكّل و اميدوارى بحفظ الهى باشد حال اى قريش كه از اقوام و خويشان منيد
جلد 4 صفحه 499
بكوشيد با تمام قواء موجوده خودتان براى نابود نمودن من و همراهانم من هم ميكوشم در حدّ وسع خودم براى هدايت شما پس چندى نميگذرد كه خواهيد دانست خدا كدام يك از ما و شما را بعذاب خوارى و ذلّت در دنيا و بعذاب ثابت هميشگى در آخرت گرفتار خواهد فرمود و چيزى نگذشت كه فتوحات اسلامى از جنگ بدر شروع شد و بفتح مكّه خوارى و ذلّت آنها بحدّ كمال رسيد ولى پيغمبر صلى اللّه عليه و اله فتوّت و آقائى فرمود و همه را آزاد كرد و صدق وعده خداوند بر عالميان ظاهر گرديد و ارجاع ضمير مؤنث بمعبودهاى باطل شايد براى تحقير و توهين آنها باشد بر فرض تصوّر ادراك و قدرتى براى آنان و اللّه اعلم
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل يا قَومِ اعمَلُوا عَلي مَكانَتِكُم إِنِّي عامِلٌ فَسَوفَ تَعلَمُونَ (39)
بفرما اي قوم من عمل كنيد بقدر مكنت و توانايي خود محققا من عمل ميكنم بدستوراتي که دارم پس زود بر شما معلوم ميشود حق كدام طرف است.
قُل يا قَومِ يا قومي بوده كسره بجاي يا است و قوم رسول اللّه تمام امت هستند تا دامنه قيامت مثل قوم نوح و هود و صالح و ابراهيم و لوط و شعيب و موسي و عيسي که امم ماضيه بودند.
اعمَلُوا امر توبيخي است نه ترخيصي مثل اينكه كساني که مرتكب اعمال قبيحه ميشوند و منتهي نميشوند ميگويي هر چه ميخواهي بكن دودش در چشمت فرو ميرود مثل قُلِ اعمَلُوا فَسَيَرَي اللّهُ عَمَلَكُم وَ رَسُولُهُ وَ المُؤمِنُونَ توبه آيه 106.
عَلي مَكانَتِكُم بقدر قدرت و قوة و مكنت و توانايي خود هر چه ميخواهيد و ميتوانيد از ظلم و جور و فسق و فجور و ملاهي و لهويات بكنيد.
إِنِّي عامِلٌ من دست از دعوتم و وظائفم برنميدارم و بدستوراتي که دارم عمل ميكنم.
فَسَوفَ تَعلَمُونَ بهمين زودي براي شما معلوم ميشود که در دنيا بچه عقوبات و بلاها مبتلي ميشويد و در آخرت بچه عذابها در جهنم از اغلال و سلاسل و حميم و غساق و زقوم و آتش گرفتار ميشويد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 39)- در این آیه آنهائی را که در برابر منطق عقل و وجدان تسلیم نیستند با یک تهدید الهی و مؤثر مخاطب ساخته، میفرماید: به آنها «بگو:
ای قوم من! شما هر چه در توان دارید انجام دهید، من نیز به وظیفه خود عمل میکنم، اما به زودی خواهید دانست» (قُلْ یا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلی مَکانَتِکُمْ إِنِّی عامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ).
نکات آیه
۱ - پیامبر(ص) از سر تهدید و هشدار، از کفرپیشگان لجوج خواست تا همچنان بر مواضع نادرستشان پافشارى کنند. (قل یقوم اعملوا على مکانتکم) آهنگ آیه شریفه، آهنگى تهدیدآمیز و هشدار دهنده است.
۲ - هشدار و تهدید، از وظایف پیامبراسلام(ص) در برخورد با کافران لجوج و حق ناپذیر (قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون)
۳ - ناامیدى و یأس پیامبراسلام(ص) از ایمان آوردن کفرپیشگان در نیمه نخست رسالت (قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون) از لحن آیه شریفه استفاده مى شود که پیامبر(ص)، از ایمان آوردن مردم مکه ناامید بود. ازاین رو آنان را به خودشان وانهاده و به آنان فرمود: هر چه از دستتان برمى آید، انجام دهید و بر مواضع نادرست خود باقى بمانید.
۴ - پیامبر(ص)، مأمور پایدارى بر مواضع خود و استمرار رسالت خویش (قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون)
۵ - تمامى انسان ها، در برابر اعمال و کردار خویش، مسؤول اند. (اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون)
۶ - سعادتمندى و یا تیره بختى انسان ها در دنیا و آخرت، در گرو اعمال و کردار خود آنان است. (اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون) با توجه به ارتباط این آیه با آیه بعد - که درباره سرنوشت هلاکت بار کافران در دنیا و آخرت سخن گفته است - برداشت یاد شده به دست مى آید.
۷ - تأثیر نپذیرفتن پیامبراسلام(ص) در ادامه رسالت خود، از تهدیدها و ارعاب دشمنان (و یخوّفونک ... قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون) اعلام موضع قاطع پیامبر(ص) به دشمنانى که او را تهدید کرده و مورد ارعاب قرار مى دادند، مى تواند گویاى برداشت یاد شده باشد.
۸ - پیامبراسلام(ص) موضع قاطع و سازش ناپذیرى خود را - حتى در صورت تنها ماندن - به دشمنان اعلام کرد و آنان را از امید بستن به سازش و تسلیم مأیوس ساخت. (قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون)
۹ - توکل و اتکال پیامبراسلام(ص) بر خداوند، سبب اعتماد به نفس و پشت گرمى آن حضرت در مبارزه با دشمنان و نیل به اهداف رسالت (قل حسبى اللّه علیه یتوکّل المتوکّلون . قل یقوم اعملوا على مکانتکم إنّى عمل فسوف تعلمون) یادآورى توکل و اتکال بر خداوند (در آیه قبل) پیش از اعلام موضع قاطع خود به دشمنان، مى تواند گویاى برداشت بالا باشد.
۱۰ - رفتار محبت آمیز و با شفقت، در عین برخورد قاطع و دلیرانه، شیوه مبارزاتى پیامبراسلام(ص) (قل یقوم اعملوا ... فسوف تعلمون) برداشت یاد شده از تعبیر «یاقوم» - که در موارد اظهار محبت به کارمى رود - به دست مى آید.
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
- انسان: مسؤولیت انسان ها ۵
- توکل: آثار توکل بر خدا ۹
- حق: تهدید حق ناپذیران ۲
- خود: اعتماد به خود ۹
- دشمنان: یأس دشمنان ۸
- سعادت: عوامل سعادت ۶
- شقاوت: عوامل شقاوت ۶
- عمل: آثار عمل ۶; مسؤول عمل ۵
- کافران: اصرار بر کفر کافران ۱; تهدید کافران ۱، ۲
- محمد(ص): آثار توکل محمد(ص) ۹; استقامت محمد(ص) ۴، ۷، ۸; تهدیدهاى دشمنان محمد(ص) ۷; تهدیدهاى محمد(ص) ۱، ۲; خواسته هاى محمد(ص) ۱; رسالت محمد(ص) ۴، ۹; روش مبارزه محمد(ص) ۸، ۱۰; سازش ناپذیرى محمد(ص) ۸; سیره محمد(ص) ۱۰; شجاعت محمد(ص) ۱۰; عوامل استقامت محمد(ص) ۹; قاطعیت محمد(ص) ۸، ۱۰; مبارزه با دشمنان محمد(ص) ۹; مسؤولیت محمد(ص) ۲; مهربانى محمد(ص) ۱۰; یأس محمد(ص) ۳
- یأس: یأس از ایمان کافران ۳