العنكبوت ٦٠
ترجمه
العنكبوت ٥٩ | آیه ٦٠ | العنكبوت ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کَأَیِّنْ»: چه بسیار است. کثیر و فراوان است. «لا تَحْمِلُ»: مراد حمل کردن یا ذخیره نمودن است. یعنی نمیتوانند روزی خود را بردارند و از اینجا بدانجا برند، و یا مانند موشها و مورچگان و زنبورهای عسل توشه بیندوزند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
«شیخ طوسى» گویند: این آیه درباره مؤمنین مکه نازل شده است زیرا به رسول خدا صلى الله علیه و آله گفته بودند ما در مدینه اموال و منازلى نداریم پس از کجا امرار معاش نمائیم سپس این آیه نازل گردید.[۱]
تفسیر
- آيات ۵۶ - ۶۰، سوره عنكبوت
- امر و تحرص به مهاجرت و صبر كردن بر مشكلات هجرت
- مرگ براى شما قطعى است پس خد را براى آخرت مهيا سازيد
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات : ((الم تكن ارض الله واسعة ...)) و((كل نفس ذائقة الموت )) و ((كاءين من دابه لاتحمل رزقها...))
- همه انسانها مى ميرند حتى پيامبران ((انك ميت و انهم ميتون ))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ «60»
و چه بسا جنبندهاى كه نمىتواند روزى خود را تأمين كند، خداست كه به او و به شما روزى مىدهد و اوست شنواى دانا.
نکته ها
كلمهى «تَحْمِلُ» از ريشهى «حمالة»، به معناى كفالت و برعهده گرفتن است و ممكن است مراد از حمل رزق، ذخيرهسازى براى آينده باشد.
در آيهى 56 به هجرت سفارش شد، در اين آيه مىفرمايد: مهاجرانِ در راه خدا نگران رزق و معاش خود نباشند، خدايى كه به انبوه جنبندههاى ناتوان رزق و روزى مىدهد، رزق شما را هم خواهد داد.
جلد 7 - صفحه 165
پیام ها
1- صبر و توكّل، دو نمونهى روشن از عمل صالح است. عَمِلُوا الصَّالِحاتِ ... الَّذِينَ صَبَرُوا وَ ... يَتَوَكَّلُونَ
2- ربوبيّت خداوند، زمينهى توكّل بر اوست. «عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»
3- فشارهاى روحى و مشكلات زندگى از موانع راه نيكوكاران است، كه بايد با صبر و توكّل آنها را برطرف كرد. «صَبَرُوا- يَتَوَكَّلُونَ»
4- رمز موفقيّت و سعادت در چهار چيز است:
الف: ايمان و انگيزه. «آمَنُوا»
ب: كار و كوشش. «عَمِلُوا»
ج: استمرار و استقامت. «صَبَرُوا»
د: توكّل بر خدا، در برابر وسوسهها و نگرانىها. «عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ»
5- توكّل بر خداوند، بايد همراه بكارگيرى تمام توان و استقامت درونى باشد.
( «صَبَرُوا» خبر از گذشته است كه آنان تمام توان خود را قبلًا به كار گرفتهاند و «يَتَوَكَّلُونَ» خبر از آينده مىدهد، يعنى در برابر خطرات و حوادث آينده و پيشبينى نشده، بر خداوند توكّل مىنمايند.)
6- براى تقويت ايمان و توكّل بر خداوند، به الطاف الهى نسبت به موجودات ديگر توجّه كنيم. «وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ»
7- رزق و روزى به زرنگى نيست. «لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ»
8- براى خداوند، رزق دادن به جنبندههاى ناتوان و انسانهاى سالم و كاردان، يكسان است. «يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ»
9- علم و آگاهى خداوند ضامن تأمين روزى موجودات است. «السَّمِيعُ الْعَلِيمُ»
تفسير نور(10جلدى)، ج7، ص: 166
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (60)
شأن نزول: مفسرين نقل نمودهاند كه چون مؤمنان مكه اين آيه را شنيدند عزم هجرت به مدينه نمودند، در اثناى راه آنها را دغدغه به خاطر رسيد كه در بلدى كه ما را اسباب معيشت مهيا نباشد چگونه مىتوان زندگانى نمود؛ «1» آيه شريفه نازل شد:
وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ: و بسيار از جنبندگان كه به هيچ وجه، لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا:
برنمىدارند روزى خود را، يعنى طاقت و قوت برداشتن آن ندارند و به جهت ضعف آن را نتوانند برداشت، بلكه دهن را به آن مىرسانند و آن را مىخورند به مقدار كفاف، يا ذخيره نمىكنند. مروى است كه ذخيرهكنندگان از ميان جانوران همين آدمى است، و موش و مورچه «2» و گويند: عقعق، ذخيره نهد اما فراموش كند. حاصل آنكه حق تعالى فرمايد، بسيار از دوابّ و طيور و وحوش و سباع و هوامّ و حيوانات آبى كه ذخيره ننهند و حامل روزى خود نشوند بلكه، اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ: خدا روزى دهد ايشان را و شما را نيز، پس از فراهم نبودن اسباب معيشت در بلاد غريب انديشه مكنيد، زيرا جنبندگان با ضعف و توكل، و شما با قوت و اجتهاد مساوى يكديگريد در آنكه روزى نمىدهد آنها و شما را مگر او سبحانه، زيرا ارزاق همه به اسبابى است كه مسبب الاسباب ذات يگانه رزاق باشد نه غير او؛ و چون چنين است پس به جهت هجرت مترسيد بر معيشت، و با قوت قلب ترك بلاد شرك نموده متوجه بلاد اسلام شويد كه
«1» مجمع البيان، ج 4، ص 290.
«2» همان، ص 291.
جلد 10 - صفحه 258
«وَ ما مِنْ دَابَّةٍ (فِي الْأَرْضِ) إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها» «1» وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ: و او است شنوا مر قول شما را كه روزى از كجا خوريم در بلاد شرك، داناست به درونههاى قلب شما، يا به آنكه روزى از كجا به شما مرحمت فرمايد.
در تفسير منهج- عطا از عبد اللّه عمر روايت نموده كه گفت: روزى از مدينه بيرون رفتيم تا آنكه به حايطى از انصار رسيديم كه درختان خرما در آن بود.
حضرت رسول خرمائى كه در زير درختان افتاده بود تناول مىنمود، مرا فرمود:
ابن عمر چرا نمىخورى؟ گفتم: يا رسول اللّه اشتهاى آن ندارم. حضرت فرمود:
لكن من اشتهاى آن دارم، چه اين صبح چهارم است كه هيچ طعام نچشيدهام.
گفتم: انّا للّه و اللّه المستعان: پس فرمود: ابن عمر اگر من خواهم از خداى خود هر آينه عطا فرمايد مرا مانند ملك كسرى و قيصر، لكن مىخواهم روزى سير باشم و روزى گرسنه. پس فرمود: «فكيف بك يابن عمر اذا بقيت مع قوم يختمون رزق سنتهم لضعف اليقين» حال تو چگونه باشد كه تو باقى مانى به روزگارى كه اهل آن روزگار روزى يك ساله پنهان و ذخيره كنند به جهت ضعف يقين ايشان به خدا. بعد از آن ابن عمر گفت: به خدا ما از آن حايط بيرون نرفتيم تا اين آيه نازل شد «وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا ...» «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا عِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي واسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ (56) كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ (57) وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها نِعْمَ أَجْرُ الْعامِلِينَ (58) الَّذِينَ صَبَرُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (59) وَ كَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُها وَ إِيَّاكُمْ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (60)
ترجمه
اى بندگان من كه ايمان آورديد همانا زمين من فراخ است پس بپرستيد مرا
هر نفسى چشنده است مرگ را پس بسوى ما باز گردانده ميشويد
و آنانكه ايمان آوردند و كردند كارهاى نيك هر آينه جاى ميدهيم ايشانرا از
جلد 4 صفحه 238
بهشت در منزلهاى بلندى كه ميرود از زير آنها نهرها با آنكه جاويدانند در آن خوب است پاداش عمل كنندگان
آنانكه صبر كردند و بر پروردگارشان توكل ميكنند
و بسا باشد از جنبندهاى كه بر نميدارد روزى خود را خدا روزى ميدهد او را و شما را و او است شنواى دانا.
تفسير
كسانيكه در بلاد خودشان نتوانند بوظائف دينى خود قيام كنند و عبادت خدا را نمايند بايد هجرت كنند ببلادى كه براى آنها اطاعت خدا ميسّر باشد لذا خداوند ميفرمايد اى بندگان من كه ايمان آورديد زمين من وسعت دارد پس اگر در بلدى سخت شد بر شما عبادت من هجرت كنيد ببلد ديگر پس در آنجا با فراغت خاطر مرا عبادت كنيد نه غير مرا و بدانيد كه زندگى دو روزه دنيا اين قدر ارزش ندارد كه براى علاقه بآب و خاكى شخص مؤمن دست از عبادت خدا بردارد و هر كس بنوبه خود شربت ناگوار مرگ را خواهد چشيد و در روز معيّنى همه در پيشگاه الهى حاضر كرده و بحكم او رجوع داده ميشوند و بپاداش اعمال خود ميرسند و آن كسانيكه ايمان آوردند بآنچه بايد ايمان بياورند بآن از توحيد و نبوّت و امامت و معاد و بوظائف دينى خود عمل كردند ما آنها را در غرفههاى بهشتى كه از بيوت رفيعه عاليه آنست و گفتهاند از درّ و ياقوت و زبر جد است جاى گزين خواهيم نمود با آنكه جارى ميشود از زير آن قصور نهرهائى از آب زلال و مشروبات حلال و حاضر ميگردد براى آنها انواع مأكولات و اقسام ملبوسات و اصناف منكوحات فرد اكمل كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه بخاطر احدى خطور كرده بقدرى كه بخواهند تا خدا خدائى ميكند و پايانى براى آن نيست و آنچه ذكر شد پاداش خوبى است براى كسانيكه صبر نمودند بر عمل بوظائف دينى خود و توكّل بخدا كردند در هجرت از اوطانشان و خدا در دنيا هم با آنها كمك ميفرمايد و براى معاش درمانده نميگذارد و روزى ايشانرا بوجه احسن و اكمل و اعلى خواهد رسانيد و چه بسيار از حيوانات جنبنده در زمين غير از انسان و موش و مورچه روزى خود را با خود از جائى بجائى حمل و نقل نميكنند و ذخيره نمىنمايند و خدا روزى ميدهد آنها را و شما را كه غم روزى ميخوريد يكسان و بقدر مقدّر و مرزوق و او ميشنود دعاى شما را اگر محتاج شويد و از خدا وسعت
جلد 4 صفحه 239
رزق طلب كنيد و ميداند حال شما و صلاح آنرا و بر وفق حكمت و مصلحت شما با شما معامله خواهد فرمود قمى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه خدا ميفرمايد اطاعت نكنيد پادشاهان فاسق را و اگر بترسيد كه آنها شما را از انجام وظائف دينى باز دارند زمين من وسعت دارد و نيز ميفرمايد چرا بوظائف خود عمل ننموديد و آنها ميگويند ما قوّه مقاومت با جائر را نداشتيم و خداوند ميفرمايد آيا زمين من وسعت نداشت كه شما مهاجرت نمائيد در آن و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه وقتى تو در زمينى بودى كه در آن معصيت خدا شود بيرون رو از آن بسوى غيرش و از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت نموده كه كسيكه فرار كند براى دينش از زمينى بزمينى اگر چه يك وجب باشد مستوجب بهشت ميشود و رفيق ابراهيم عليه السّلام و محمّد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم خواهد بود و از عبد اللّه عمر نقل نموده كه روزى از مدينه با پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم بيرون آمديم و در بوستان يكى از انصار رفتيم حضرت مشغول به تناول فرمودن خرما شد و فرمود اين صبح روز چهارم است كه من طعامى نچشيدم و اگر بخواهم از خداوند مانند ملك كسرى و قيصر را بمن ميدهد پس چگونه است حال تو اى پسر عمر اگر زنده باشى با گروهى كه آذوقه سالشان را اندوخته ميكنند براى ضعف يقينشان و بخدا قسم از آنجا حركت نكرده بوديم كه اين آيه نازل شد و بعضى گفتهاند وقتى اصحاب مأمور بهجرت شدند بعضى از آنها گفتند چگونه ما در بلدى وارد شويم كه وسيله معاشى در آن نداريم پس اين آيه نازل شد و يرجعون بصيغه مغايب و لنثوّينّهم بثاء مثلّثه مأخوذ از ثواء بمعناى اقامه نيز قرائت شده است و در اواخر سوره آل عمران ذيل آيه كلّ نفس ذائقة الموت اخبارى راجع بآن گذشت
جلد 4 صفحه 240
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ كَأَيِّن مِن دَابَّةٍ لا تَحمِلُ رِزقَهَا اللّهُ يَرزُقُها وَ إِيّاكُم وَ هُوَ السَّمِيعُ العَلِيمُ (60)
و چه بسيار از جنبندگان از حيوانات از طيور وحوش و دريايي و صحرايي که حمل روزي خود نميكند خداوند آنها را روزي ميدهد و شما را و او است سميع و عليم.
جلد 14 - صفحه 346
گفتند که در ميان تمام جنبندهها ذخيره براي روزي خود نميكنند مگر مورچه و موش و انسان و هر روز بمقدار كفايت همان روز روزي ميخورند و بفكر فردا نيستند در خبر است که نظر كنيد باين طيور که صبح از آشيانه خود گرسنه ميآيند بيرون و شام تمام سير در آشيانه ميروند و يكي از آنها را خداوند گرسنه بر نميگرداند و ذكر طيور از باب مثال است تمام حيوانات چنين هستند فقط مورچه چون زمستان نميتواند از خانه خود بيرون آيد در تابستان ذخيره زمستان خود را ميكند و موش چون حريص است جمع آوري ميكند در آيه شريفه ميفرمايد وَ فِي السَّماءِ رِزقُكُم وَ ما تُوعَدُونَ (ذاريات آيه 22) در خبر دارد که روزي هر يك در دفتر الهي ثبت شده و تا آخر روزي خود را نخورد نميميرد و خردلي روزي ديگري را باو نميدهند و خردلي از روزي او بديگري نميدهند غاية الامر سعه و ضيق دارد.
غم روزي مخور بر هم مزن اوراق دفتر رابرگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 60)- در این آیه در پاسخ کسانی که به زبان حال یا زبان قال میگفتند:
اگر ما از شهر و دیار خود هجرت کنیم چه کسی به ما روزی میدهد؟
میگوید: غم روزی را نخورید و ننگ ذلت و اسارت را نپذیرید، روزی رسان خداست، نه تنها شما که «بسیارند جنبندگانی که حتی نمیتوانند روزی خود را
ج3، ص514
حمل کنند (و هرگز ذخیره غذایی در لانه خود ندارند، و هر روز نوروزی نو میخواهند) اما خدا آنها را (گرسنه نمیگذارد و) روزی میدهد، و همو شما را نیز روزی میبخشد» (وَ کَأَیِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ یَرْزُقُها وَ إِیَّاکُمْ).
در پایان آیه تأکید میکند: «و او شنوا و داناست» (وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ).
سخن همه شما را میشنود، و حتی زبان حال شما و همه جنبدگان را میداند از نیازهای همه به خوبی باخبر است و چیزی از دایره علم بیپایان او پنهان نیست.
نکات آیه
۱ - بسیارى از جانداران، توان تهیه روزى خود را ندارند. (و کأیّن من دابّة لاتحمل رزقها) «حمالة» مصدر «تحمل» به معناى «کفالت و برعهده گرفتن» است.
۲ - خیلى از جنبندگان، توان ذخیره سازى مواد غذایى خود را ندارند. (و کأیّن من دابّة لاتحمل رزقها) در این که «مراد از «لاتحمل رزقها» چیست؟»، دو احتمال وجود دارد: یکى، تأمین روزى است و دیگر حمل و ذخیره سازى آن است. برداشت بالا بنابر احتمال دوم است.
۳ - توجه به تأمین روزى انبوه جنبندگان ناتوان از تأمین روزى خود، زمینه ساز توکل به خداوند است. (على ربّهم یتوکّلون . و کأیّن من دابّة لاتحمل رزقها)
۴ - خداوند، روزى دهنده جنبندگان و انسان ها است. (اللّه یرزقها و إیّاکم)
۵ - مسلمانان مکه، در صورت هجرت از مکه، نگران معاش خود بودند. (إنّ أرضى وسعة ... و کأیّن من دابّة لاتحمل رزقها اللّه یرزقها و إیّاکم) این که خداوند پس از توصیه به هجرت براى حفظ ارزش دینى، رازقیت خود را مطرح مى کند و یادآورى مى کند که خیلى از جنبندگان، قادر به تأمین روزى خود نیستند، احتمال دارد درصدد دفع توهم و پرسشى باشد که مسلمانان، آن را در ذهن خود داشته اند. برداشت بالا براساس احتمال یاد شده است.
۶ - خداوند، در تأمین روزى موجودات، میان موجوداتى که قادر به تأمین روزى شان هستند و آنهایى که قادر نیستند، تفاوتى نمى گذارد و همه را روزى مى دهد. (و کأیّن من دابّة لاتحمل رزقها اللّه یرزقها و إیّاکم) عطف «إیّاکم» بر ضمیر «یرزقها» - که مرجع آن «دابّة» با صفت یاد شده است - اشعار به نکته یاد شده دارد.
۷ - نگرانى از تأمین معاش و زندگى، امرى طبیعى و رایج در میان انسان ها است. (إنّ أرضى وسعة ... و کأیّن من دابّة لاتحمل رزقها اللّه یرزقها) بنابراین احتمال که این آیه، در صدد دفع توهمى باشد که در میان مسلمانان مکه، پس از توصیه به هجرت پدید آمده است، نکته یاد شده به دست مى آید.
۸ - خداوند، «سمیع» (بسیار شنوا) و «علیم» (بسیار دانا) است. (و هو السمیع العلیم)
۹ - آگاهى همه جانبه خداوند، باعث تأمین روزى موجودات نیازمند است. (اللّه یرزقها و إیّاکم و هو السمیع العلیم)
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵
- اسماء و صفات: سمیع ۸; علیم ۸
- انسان: منشأ روزى انسان ها ۴; نگرانى انسان ها ۷
- توکل: زمینه توکل ۳
- جنبندگان: تأمین روزى جنبندگان ۱، ۶، ۹; ذخیره غذاى جنبندگان ۲; عجز جنبندگان ۱، ۲; منشأ روزى جنبندگان ۴
- خدا: آثار علم خدا ۹; رازقیت خدا ۴، ۶
- ذکر: ذکر تأمین روزى جنبندگان ۳
- مسلمانان مکه: تأمین معاش مسلمانان مکه ۵; نگرانى مسلمانان مکه ۵; هجرت مسلمانان مکه ۵
- معاش: نگرانى از تأمین معاش ۷
منابع
- ↑ عبد بن حمید و ابن ابى حاتم در تفاسیر خود و بیهقى و ابن عساکر از علماء عامه از ابن عمیر روایت نمایند که گفت: روزى با رسول خدا صلى الله علیه و آله بیرون آمدم تا این که داخل یکى از باغهاى مدینه شدیم، پیامبر از خرماى آن که روى زمین ریخته شده بود، میخورد سپس به من فرمود: اى ابن عمیر چرا نمیخورى؟ گفتم: یا رسول الله اشتهاى خوردن ندارم، فرمود: ولى من اشتها دارم زیرا امروز روز چهارم است که از طعام و غذا چیزى بدست نیاورده ام که بخورم و اگر اراده میکردم و از خدا میخواستم، مى توانستم مانند سلطنت کسرى و قیصر داشته باشم بنابراین چگونه مى بینى اى ابن عمیر طائفه اى را که روزى و رزق سال خویشتن را پنهان مى کنند و از این راه یقین خود را به خداوند به ضعف و سستى مبدل میسازند سپس ابن عمیر گوید: چیزى نگذشت که این آیه نازل گردید و بعد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اى ابن عمیر خداوند به من دستور نداده که مال و گنج دنیا را جمعآورى کنم و نیز به من امر نفرموده که تابع و پیرو شهوات باشم. آگاه باش که من نه درهمى جمع میکنم و نه دینارى انباشته مینمایم و نه رزق و روزى خویش را پنهان میسازم، (صاحب لباب النقول سند این حدیث را ضعیف تلقى نموده است).