النمل ٨٦
ترجمه
النمل ٨٥ | آیه ٨٦ | النمل ٨٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَعَلْنَا الَّیْلَ»: شب را ساختهایم با تاریکیها و همه ویژگیهائی که دارد. اصل آن جَعَلْنَا الَّیْلَ مُظْلِماً است. «لِیَسْکُنُوا»: تا بیارامند. (نگا: یونس / ، قصص / ). «مُبْصِراً»: واضح و آشکار. روشن (نگا: اسراء / و ، نمل / ).
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۹۳، سوره نمل
- مقصود از ((قول )) و اخراج جنبنده اى از زمين كه با مردم سخن مى گويد
- مراد از ((آيات )) و خشر فوجى از هر امت در آيه : ((و يوم نحشر منكل امة فوجا ممن كذب بآياتنا...))
- مقصود از نفخ در صور در آيه : ((و يوم ينفح فى الصور ففزع من فى السموات و منفى الارض ...)) كدام نفخه است ؟
- وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم با پيدايش قيامت را صنع متقن خود خواند (صنع اللهالذى اتقن كل شى ء)
- حمل آيه : ((و ترى الجبال تحسبها جامدة و هى تمرّمرّ السحاب )) بر حركت جوهرى و برحركت انتقالى زمين
- من ماءمور به عبادت خدا و تلاوت قرآن هستم و بس ، هر كه ايمان آورد براى خود و هر كه گمراه گشت عليه خود
- رواياتى درباره مراد از ((دابة من الاءرض )) در آيه : ((و اذا وقع القول عليهم اخرجنا لهم دابة من الاءرض ))
- چند روايت راجع به مراد از ((حسنه )) در آيه : ((من جاء بالحسنة فله خير منها))
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «86»
آيا نديدند كه ما شب را قرار داديم تا در آن آرام گيرند و روز را روشنى بخش ساختيم؟ (تا در آن براى معاش خود تلاش كنند) حتماً در اين امر براى كسانى كه ايمان دارند عبرتهايى است.
نکته ها
نقش تاريكى شب، در آرامش اعصاب و روشنى روز در فعّاليّت وجود انسان يكى از مسايل علمى ثابت شدهى امروز است. «1»
طرح مسألهى خواب وبيدارى، بعد از مسأله رجعت ومعاد، شايد داراى اين پيام باشد كه از رجعت ومعاد تعجب نكنيد، زيرا اين دو مثل خواب وبيدارى است.
شب، نمونهى رحمت خدا بر مردم و نشانهى حكمت و قدرت الهى است و ناديده گرفتن نقش شب، نمونهاى از تكذيب جاهلانهاى است كه در آيه قبل مطرح شده بود.
وسايل آرامش
در قرآن برخى امور به عنوان وسيلهى آرامش و سكينه معرّفى شدهاند، از جمله:
1. ياد خدا. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «2»
2. امداد غيبى. «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ السَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ» «3»
3. آثار و اشياى مقدّس. «أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ» «4»
«1». تفسير نمونه.
«2». رعد، 28.
«3». فتح، 4.
«4». بقره، 248.
جلد 6 - صفحه 463
4. تشويق اولياى الهى. «إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ» «1»
5. سرپناه و خانه. «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً» «2»
6. همسر. «خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا» «3» 7. شب. «أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا» «4»
گفتنى است كه نزول قرآن، معراج پيامبر، وقت دعا ومناجات در هنگام شب است؛ گرچه برخى منحرفان، از نعمت شب وتاريكى آن سوء استفاده كرده وگناهانى مرتكب مىشوند.
- عصر حاضر، آرامش را در جاى ديگرى جستجو مىكند و لذا به نتيجه هم نرسيده است، امروز دنيا به تكنولوژى، اسلحه، ثروت، قدرت و روابط دپيلماسى دل بسته و به خاطر از دستدادن معنويّت، رنگ آرامش را نمىبيند. بسيارند افرادى كه به موادّ مخدّر، شراب و شهوت و ... آلوده شدهاند و غرق گناهند؛ براى دريافت حقيقت، كافى است كه به آمار جنايات در دنيا مراجعه كنيم.
پیام ها
1- عذاب ستمگران قطعى است. «وَقَعَ»
2- وعدهى عذابهاى الهى، قبلًا به ستمگران گفته شده است. «الْقَوْلُ»
3- عامل بدبختىهاى انسان، خود اوست. «بِما ظَلَمُوا»
4- تكذيب وتمرّد از هشدارهاى جدّى انبيا ظلم به خود است. «بِما ظَلَمُوا»
5- در قيامت، ستمگر حرفى براى گفتن ندارد. «لا يَنْطِقُونَ»
6- كسانى كه از آمد ورفت شب وروز درس عبرت نگيرند، مورد انتقادند.
بيشترين انتقادهاى قرآن از كسانى است كه زندگى غافلانه دارند. «أَ لَمْ يَرَوْا»
7- نظام آفرينش با نيازهاى بشر هماهنگ است و اين هماهنگى نشانهى وجود مدبّرى حكيم و يكتاست. «لِيَسْكُنُوا»
«1». توبه، 103.
«2». نحل، 80.
«3». روم، 21.
«4». نمل، 86.
جلد 6 - صفحه 464
8- در برنامهى زندگى، شب را مخصوص استراحت قرار دهيد. «لِيَسْكُنُوا فِيهِ»
9- نقش ايمان و تفكّرِ دينى آن است كه هستى را معنادار و هدفدار و نشانهىقدرت و حكمت مىداند. «لِيَسْكُنُوا- مُبْصِراً- لَآياتٍ»
10- استراحت بايد مقدّمهى كار و تلاش باشد. «لِيَسْكُنُوا- مُبْصِراً» روشنى روز، براى كار است، چنانكه در آيهى 12 سورهى اسراء مىفرمايد: «مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا» تا فضل پروردگارتان را بجوييد (و به تلاش و كار بپردازيد).
11- تنها اهل ايمان از آيات الهى عبرت مىگيرند. «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (86)
بعد از آن براى اثبات قدرت بر معاد و اتمام حجت به كفار فرمايد:
أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ: آيا نديديد و ندانستيد اى منكران حشر بدرستى كه ما داديم يعنى آفريديم شب را، لِيَسْكُنُوا فِيهِ: تا آرام گيرند در آن به خواب و استراحت، وَ النَّهارَ مُبْصِراً: و قرار داديم روز را روشن تا در طلب معيشت مشغول شويد؟ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ: بدرستى كه در آفريدن شب و روز هر آينه نشانههائى و براهينى است، لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ: براى گروهى كه ايمان آورند به خدا و رسول كه دلالت كند آنها را بر توحيد و قدرت سبحانى بر ارسال رسل و بعث و نشور.
تبصره: وجه دلالت خلق شب و روز بر قدرت الهى.
1- آنكه تعاقب نور و ظلمت بر وجهى مخصوص و طريقى محدود به خودى خود متحقق نيايد مگر به تدبير قاهر عالم.
2- دال است بر آنكه ذاتى كه قادر است بر ابدال ظلمت به نور در ماده واحده، هر آينه قادر است بر ابدال موت و حيات در مواد ابدان.
3- دلالت دارد بر آنكه خالقى كه هر يك از شب و روز را براى سببى از اسباب معيشت بندگان آفريده، هر آينه سزاوار است كه اخلال نكند به آنچه مناط جميع مصالح بندگان است در معاش و معاد، و به مقتضاى حكمت بالغه تمام آن را منظور داشته. و سلب مشاعر در خواب و اعاده آن در بيدارى بدون فترهاى، هر آينه برهان است روشن بر اعاده ارواح به اجساد.
جلد 10 - صفحه 88
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ (83) حَتَّى إِذا جاؤُ قالَ أَ كَذَّبْتُمْ بِآياتِي وَ لَمْ تُحِيطُوا بِها عِلْماً أَمَّا ذا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (84) وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ بِما ظَلَمُوا فَهُمْ لا يَنْطِقُونَ (85) أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (86) وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ (87)
وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ (88)
ترجمه
و روز كه برانگيزانيم از هر امّتى گروهى را از آنانكه تكذيب ميكنند آيتهاى ما را پس آنها باز داشته ميشوند
تا چون آيند گويد آيا تكذيب كرديد آيتهاى مرا و احاطه پيدا نكرديد بآنها از روى دانش يا چه بوديد كه ميكرديد
و واقع شود كلمه عذاب بر آنها بسبب آنكه ستم كردند پس آنها سخن نميگويند
آيا نديدند كه ما قرار داديم شب را تا آرام گيرند در آن و روز را بينا كننده همانا در اين آيتها است براى گروهى كه ميگروند
و روز كه دميده شود در صور پس هراسان شود هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است مگر كسيكه بخواهد خدا و همه آيند او را خوارشدگان
و ميبينى كوهها را و پندارى آنها را ساكن و آنها ميروند بروش ابر كار خدائى كه درست و محكم ساخت همه چيز را همانا او آگاه است بآنچه ميكنيد.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان خروج جنبندهاى از زمين در آيه اخيره از آيات سابقه كه از علائم قيامت يا ظهور حضرت حجّت است متعرّض بعضى از احوال آنروز شده باين تقريب كه ياد كن اى پيغمبر روزى را كه جمع كنيم در آنروز از هر امتى از امم سابقه و لاحقه دستهاى را از كسانيكه تكذيب نمودند آيات و دلائل اديان حقّه را كه ما براى ارشاد و هدايت آنها نصب نموده بوديم پس هر دسته را بجاى خود واقف نمائيم تا همه حاضر شوند و يكجا مجتمع گردند
جلد 4 صفحه 167
و بآنها خطاب با عتاب صادر گردد كه آيا شما بوديد كه تكذيب كرديد آيات و دلائل اثبات دين و مذهب حق را كه ما براى شما اقامه نموده بوديم و تأمل و تدبّر و تفكر ننموديد در اطراف و اكناف آنها تا احاطه علمى و يقين بآنها پيدا كنيد يا غير از اين چه كار بود كه ميكرديد كار شما همين تكذيب و سركشى و عناد بود و بعد از اين ملامت و عتاب حكم عذاب آنها صادر ميشود براى ظلم و ستمى كه از آنها بخودشان و خلق شده بود و آنها قادر بر جواب نميشوند براى آنكه مشمول كلمه عذابند و عذرى ندارند كه بياورند آنچه ذكر شد متظاهر از اين آيات است با قطع نظر از روايات مفسّره ولى نظر باخبار باب اين واقعه در رجعت ائمه اطهار واقع ميشود كه خداوند كسانيرا كه تكذيب نمودند آنذوات مقدسه را و ظلم كردند بايشان زنده ميفرمايد و بعد از ملامت و عتاب بعذاب دنيا محكوم ميشوند بطوريكه زبانشان از هول و هراس بند ميآيد و قادر بر معذرت و جواب نميشوند و فرمودهاند خداوند در قيامت تمام مردم را محشور ميفرمايد ولى در رجعت از هر گروهى آنانكه اهل ايمان محض و اهل كفر محضند محشور ميگردند و كسانيكه كشته شدند و نصيب آنها از دنيا كامل نشده زنده ميشوند تا استيفاء حظّ و رزقشان را بنمايند و كسيكه استبعاد نمايد از اين امر با آنكه خداوند از احياء مردگان در دنيا مكرّر خبر داده در قرآن استبعاد از قدرت خدا نموده چه مانع دارد خداوند دوستان آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم را كه بظلم كشته شدند و از نعم دنيا محروم گشتند زنده فرمايد كه بآمال و آرزوى خودشان كه مشاهده دولت و عزّت آن خاندان است برسند و از دشمنان ايشان در دنيا انتقام بكشد و بجزاى ظلمشان برساند با آنكه با ظاهر آيه هم موافقتر است چون مستفاد از آيه آنستكه آنروز روز حشر بعضى از مردم است نه تمام آنها و در سوره بقره ذيل آيه شريفه ثمّ بعثناكم من بعد موتكم لعلّكم تشكرون بيانى مستوفى در باب رجعت گذشت كه اخبار متواتر است و مانع عقلى ندارد فقط چيزيكه با سليقه حقير موافق نبود در بعضى از روايات آن بود كه جنبنده بامير المؤمنين عليه السّلام تفسير شده بود لذا آنرا در آيات سابقه ذكر ننمودم و بر فرض صحّت بايد گفت تعبير از آن حضرت باين عنوان بملاحظه آنستكه آن وجود مبارك اول متحرك و فعّال در نصرت اسلام و پيغمبر خاتم بوده
جلد 4 صفحه 168
و عمده وقايع رجعت بيد الهى او انجام خواهد يافت و بنابراين خروج دابّه از زمين هم در رجعت خواهد بود و بعد از اين خداوند بيان قدرت و حكمت خود را فرموده كه آيا نديدند ما قرار داديم شب را براى سكونت و آرامش و استراحت بندگان در آن و روز را براى آنكه به بينند ديدنيها را در آن و براى مبالغه در اينمعنى فرموده بينا يا بينا كننده چون بينائى بنور آفتاب حاصل ميشود چنانچه بنور ديده وجود پيدا ميكند و كسانيكه دلهاشان منوّر بنور ايمان است از اين اختلاف شبانه روز بر طبق حكمت و مصلحت پى ميبرند بوجود خداوند قادر حكيم مهربان به بندگان كه وسائل آسايش و كسب و كار آنها را بخوبى فراهم فرموده و توانسته تاريكى را مبدّل بروشنى و روشنى را منقلب بتاريكى كند و اخيرا شمّهاى از اهوال قيامت را بيان فرموده كه روز كه دميده شود در صور كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه آن شاخى است از نور در دهان اسرافيل يكمرتبه ميدمد همه ميميرند مرتبه ديگر ميدمد همه زنده ميشوند پس خائف و ترسان و مضطرب و پريشان گردند تمام اهل آسمانها و زمين مگر كسانيكه خداوند مطمئن نموده است دل آنها را برحمت خود مانند ملائكه و انبياء و اولياء و شهداء و همه در پيشگاه الهى با حال ذلّت و انكسار براى حساب حاضر و واقف شوند و تعبير بماضى براى تحقق وقوع آن است و بعضى آتوه بصيغه فاعل قرائت نمودهاند و در آنروز مىبينى اى بيننده كوهها را واقف بجاى خود با آنكه مانند ابر بتندى حركت ميكنند براى متلاشى شدن و رو بزوال و نيستى رفتن و گفتهاند اين براى آنستكه اجرام كبار وقتى در جهتى حركت ميكنند چون اطراف آنها مشهود نيست حركت آنها مرئى نميشود چنانچه ابر هم اگر منبسط در آسمان باشد حركتش معلوم نميگردد و اين در صورتى است كه زمين چنانچه قدماء قائل بودند ساكن باشد و الا هميشه اين حركت براى اجزاء آن ثابت است با آنكه محسوس و مرئى نميشود و اختصاص بروز خاصى ندارد و بايد گفت اين آيه در مقام بيان يكى از عجائب صنع و قدرت الهى است نه بيان خصوص احوال روز حشر و مؤيد اين معنى آنستكه ميفرمايد صنعت نموده است خدا صنع خوبى آنخداوندى كه تمام صنايع او محكم و متقن و مستحسن است و در هر حال
جلد 4 صفحه 169
او آگاه است بافعال و اعمال بندگان ظاهرا و باطنا و بر طبق آن پاداش و جزا ميدهد از خير و شر و ثواب و عقاب و بعضى يفعلون بصيغه مغايب قرائت نمودهاند و محتمل است مراد از جبال كلّيه اجسام باشد و مراد از حركت آنها بسرعت حركت جوهريّه باشد كه حكماء متأخرين براى عالم ناسوت اثبات نمودهاند و مؤيد اينمعنى روايتى است كه اهل سنّت از امام صادق عليه السّلام نقل كردهاند كه مراد آنستكه مىبينى نفوس را در وقت مردن بجاى خودند با آنكه روح با كمال سرعت سير در عالم قدس ميكند چنانچه مفسر معاصر در نفحات نقل فرموده و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
أَ لَم يَرَوا أَنّا جَعَلنَا اللَّيلَ لِيَسكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَومٍ يُؤمِنُونَ (86)
آيا نميبينيد به اينكه ما جعل فرموديم شب را تا اينكه سكونت و استراحت كنند در او و روز را روشن و براي بصيرت مقرر داشتيم بدرستي که در اينکه جعل شب و روز آياتيست براي قومي که ايمان ميآورند.
اگر خداوند اينکه كره زمين را ساكن قرار داده بود هميشه آن قسمت زمين که مقابل شمس بود روز بود و آن قسمت که بر خلاف آن بود شب و در هيچ يك از اينکه دو قسمت سكونت ممكن نبود نه بر انسان نه بر حيوانات و نه بر نباتات و روئيدنيها يا از شدت حرارت ميسوخت يا از شدت برودت هلاك ميشدند لذا بقدرت كامله خود زمين را متحرك قرار داد که در هر بيست و چهار ساعت تقريبا دور خود بچرخد که در هر نقطه زمين هم روز باشد براي اشتغال بامور معيشتي و معاشرت و مراوده و تحصيل امر معاش و معاد و هم شب باشد براي استراحت و تلطيف هوا و رفع حرارت شمس.
أَ لَم يَرَوا يعني البته ميبينند شب ميشود و روز لكن چشم قلبي ندارند که بصيرت پيدا كنند كيست اينکه قدرت نمايي را ميكند.
أَنّا جَعَلنَا اللَّيلَ شب را قرار داديم در تمام نقاط زمين.
جلد 14 - صفحه 193
لِيَسكُنُوا فِيهِ لكن در زمان حاضر شب که ميشود و هو الطيف ميشود در مقام تفريح در مراكز فحشاء و منكرات هزار گونه فسق و فجور و معاصي مرتكب ميشوند نميروند در دل شب در دربار الهي و عبادت پروردگار و طلب حوائج و تضرع در پيشگاه احديت يا لا اقل «مرا بخير تو اميد نيست شر مرسان» بروند استراحت كنند.
وَ النَّهارَ مُبصِراً ولي روز امروز براي ظلم و تعدي و ذهاب حقوق و غش و تقلب و كسبهاي حرام و و و (روز از روز تو ميسوزم و شب از شب تو).
سؤال: بر حسب قاعده بايد روز را مقدم ذكر فرمايد چرا شب را مقدم ذكر فرمود.
جواب: شب بواسطه فقدان نور است و امر عدميست و روز و جدان نور است و امر وجودي و وجود تمام ممكنات مسبوق بعدم است.
إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَومٍ يُؤمِنُونَ.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 86)- حرکت زمین، یک معجزه علمی قرآن! بار دیگر در اینجا به مسأله مبدأ و معاد و نشانههای قدرت و عظمت خداوند در عالم هستی، و همچنین حوادث رستاخیز پرداخته چنین میگوید: «آیا ندیدند که ما شب را برای آرامش آنها قرار دادیم» (أَ لَمْ یَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّیْلَ لِیَسْکُنُوا فِیهِ).
«و روز را روشنی بخش» (وَ النَّهارَ مُبْصِراً).
«در این امور نشانهها و دلائل روشنی است (از قدرت و حکمت پروردگار) برای کسانی که آماده پذیرش ایمانند» (إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ).
(1) «رجعت» از عقاید معروف شیعه است و تفسیرش در یک عبارت کوتاه چنین است: بعد از ظهور حضرت مهدی (عج) و در آستانه رستاخیز گروهی از «مؤمنان خالص» و «کفار و طاغیان بسیار شرور» به این جهان باز میگردند، گروه اول مدارجی از کمال را طی میکنند، و گروه دوم کیفرهای شدیدی میبینند.
ج3، ص439
نکات آیه
۱ - سرزنش کافران از سوى خداوند، به خاطر نادیده گرفتن حکمت هاى او در برقرارى نظام شب و روز (ألم یروا أنّا جعلنا الّیل ... و النهار مبصرًا) استفهام در این آیه، براى توبیخ و سرزنش است.
۲ - نادیده گرفتن اهمیت نقش شب و روز در زندگى انسان، نمونه اى از تکذیب جاهلانه آیات الهى (أکذّبتم بایتى و لم تحیطوابها علمًا ... ألم یروا أنّا جعلنا الّیل ... و النهار مبصرًا) «ألم یروا...» به اصطلاح ذکر خاص بعد از عام و یادآورى نمونه اى از آیات الهى است که از سوى کافران مورد تکذیب قرار گرفته است.
۳ - مشاهده آیات مختلف خداوند و نادیده گرفتن آنها، ظلمى غیرقابل بخشش (و وقع القول علیهم بما ظلموا ... ألم یروا ... إنّ فى ذلک لأیت) آیه یاد شده مى تواند تفسیر و توضیحى باشد بر آنچه در آیه پیش به عنوان «ظلم» مطرح شده است.
۴ - نادیده گرفتن خدا در پدید آوردن نظام شب و روز، امرى شگفت و دور از انتظار (ألم یروا أنّا جعلنا الّیل لیسکنوا فیه و النهار مبصرًا) تعبیر «ألم یروا...» لحنى است آمیخته با شگفتى.
۵ - آرامش بخشى شب به تن خسته آدمیان، از حکمت هاى الهى در پدید آوردن آن (جعلنا الّیل لیسکنوا فیه)
۶ - تأمین تمام نیازهاى روحى و جسمى انسان، در پرتو تدبیر حکیمانه خداوند (جعلنا الّیل لیسکنوا فیه و النهار مبصرًا) از این که خداوند شب را براى آرامش بشر قرار داده و براى حرکت و تلاش وى روز را آفریده است، استفاده مى شود که نیازهاى بشر - حتى استراحت وى - از دید خداوند پنهان نبوده و آن را تأمین کرده است.
۷ - بینایى انسان در پرتو وجود روز، نشانه اى از تدبیر خداى جهان (و النهار مبصرًا إنّ فى ذلک لأیت) وصف «مبصراً» گرچه از نظر لفظ براى «نهار» آمده است; اما در حقیقت وصفى است براى انسان که در پرتو روشنى روز، قادر به دیدن اشیا مى باشد.
۸ - وجود نشانه هاى روشن و غیرقابل انکار الهى، در نظام شب و روز براى جویندگان حقیقت (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یؤمنون) عبارت «قوم یؤمنون»; یعنى، کسانى که داراى زمینه گرایش به حق اند و اگر حق را بیابند به آن ایمان مى آورند.
۹ - هماهنگى نظام طبیعت با نیاز بشر، گواه وجود مدبرى حکیم براى آفرینش (جعلنا الّیل لیسکنوا فیه ... إنّ فى ذلک لأیت) از این که خداوند براى شب و روز حکمت هایى را برشمرده که در خدمت منافع انسان است و پس از آن، از این امور به عنوان آیه و نشانه یاد کرده است، مطلب یاد شده استفاده مى شود.
۱۰ - تنها اهل ایمان (دارندگان زمینه گرایش به حق)، بهره مند از آیات گسترده الهى (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یؤمنون)
۱۱ - روحیه لجاج و حق ناپذیرى، مانع بهرهورى انسان از آیات الهى (إنّ فى ذلک لأیت لقوم یؤمنون) قید «لقوم یؤمنون» نشانگر آن است که کسانى که مصمم بر عدم پذیرش حق اند، از آیات روشن و غیرقابل انکار و گسترده الهى در نظام آفرینش، کمترین بهره را نخواهند برد.
۱۲ - اجزا و نمودهاى نظام طبیعت، هر یک داراى حکمت و هدف (أنّا جعلنا الّیل لیسکنوا فیه و النهار مبصرًا) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند براى شب - که یکى از پدیده هاى نظام طبیعت است - هدفى را ذکر فرموده و براى روز - که یکى دیگر از پدیده هاى آن مى باشد - ثمرى دیگر را بیان کرده است. بدیهى است که این دو نیز تنها به عنوان نمونه و نماد یاد شده اند.
۱۳ - هدف دارى اجزا و مظاهر طبیعت، گواه وجود معاد و بى فرجام نبودن مجموعه نظام حیات (ألم یروا أنّا جعلنا الّیل ... إنّ فى ذلک لأیت) آیه فوق، مى تواند درآمدى باشد بر آیه بعد که درباره معاد است; یعنى، خداوندى که پدیده هایى چون شب و روز را مهمل و بى هدف قرار نداده، چگونه ممکن است که مجموعه حیات را بى فرجام بگذارد و مرگ انسان را به معاد پیوند نزند؟
۱۴ - آمدن روز از پى شب، گواه امکان آمدن رستاخیز از پى مرگ * (إنّ فى ذلک لأیت) یکى از آیاتى که از تعاقب شب و روز مى توان استفاده کرد، روشنى پس از تاریکى، حیات پس از مرگ و حرکت پس از سکون است و این نشان مى دهد که خداى توانا بر آوردن روز از پى شب، قادر است که حیات را دوباره از پى مرگ پدید آورد.
۱۵ - لزوم پرهیز از داورى در مسائل، در صورت ابهام و فقدان برهان علمى براى انسان (در جهت رد یا اثبات آن) * (أکذّبتم بایتى و لم تحیطوا بها علمًا... ألم یروا أنّا جعلنا الّیل لیسکنوا فیه) تذکر خداوند به لزوم ساکن شدن انسان به هنگام تیرگى شب، پس از یادآورى محاکمه کافران به خاطر تکذیب جاهلانه آیات او، مى تواند بیانگر ارتباطى باشد میان حرکت نکردن انسان در شب و لزوم توقف و داورى نکردن در مسائلى که دلیل روشنى براى آن ندارد. گفتنى است که نکته یاد شده برگرفته از تفسیر المیزان است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: نظام آفرینش ۸، ۱۲; هدفدارى آفرینش ۱۲، ۱۳
- آیات خدا: آیات آفاقى ۸; بهره مندان از آیات خدا ۱۰; ظلم اعراض از آیات خدا ۳; موانع استفاده از آیات خدا ۱۱; نشانه هاى تکذیب آیات خدا ۲
- انسان: زمینه بینایى انسان ۷; منشأ تأمین نیازهاى انسان ۶
- جهل: نشانه هاى جهل ۲
- حق: آثار حق ناپذیرى ۱۱
- حق طلبان: حق طلبان و آیات خدا ۱۰; خداشناسى حق طلبان ۸
- خدا: تدبیر خدا ۶; حکمت خدا ۶; دلایل تدبیر خدا ۹; دلایل حکمت خدا ۹; دلایل خدا شناسى ۸، ۹; سرزنشهاى خدا ۱; شگفتى اعراض از خدا ۴; نشانه هاى تدبیر خدا ۷
- روز: آثار گردش روز ۱۴; خالق روز ۴; فواید روز ۷; نقش روز ۲، ۸
- شب: آثار گردش شب ۱۴; آرامش در شب ۵; خالق شب ۴; فواید شب ۵; نقش شب ۲، ۸
- طبیعت: هماهنگى طبیعت و نیازها ۹
- قضاوت: شرایط قضاوت ۱۵; علم در قضاوت ۱۵
- کافران: سرزنش کافران ۱
- گناه: گناه نابخشودنى ۳
- لجاجت: آثار لجاجت ۱۱
- مؤمنان: مؤمنان و آیات خدا ۱۰
- معاد: دلایل معاد ۱۳، ۱۴