المائدة ٣٧
ترجمه
المائدة ٣٦ | آیه ٣٧ | المائدة ٣٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مُقِیمٌ»: دائم. ناگسستنی.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ «37»
آنان مىخواهند از آتش دوزخ بيرون آيند در حالى كه از آن بيرون آمدنى نيستند و برايشان عذابى دائم و پايدار است.
نکته ها
همهى راههاى نجات در قيامت بسته است، كافران نه از رحمت الهى بهرهمند مىشوند، چون مخصوص اهل تقواست. «رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ» «1»، و نه از شفاعت كامى مىگيرند، چون شفاعت مخصوص كسانى است كه خداوند از آنان راضى
«1». اعراف، 156.
جلد 2 - صفحه 289
باشد. «لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَوْلًا» «1»، به علاوه از مرگ خبرى نيست، زيرا پيوسته در آتشند و درخواست مرگشان پذيرفته نيست. «نادَوْا يا مالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُمْ ماكِثُونَ» «2»
پیام ها
1- كارآيى اموال، تنها در دنياست و در آخرت، ثروت بى ثمر است. ما تُقُبِّلَ ...
2- روز قيامت در دستگاه عدل الهى، فديه پذيرفته نمىشود. لِيَفْتَدُوا ... ما تُقُبِّلَ
3- عامل اصلى سعادت، در درون انسان است (ايمان، تقوا وجهاد)، نه در بيرون (مال و ثروت). لَهُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ... ما تُقُبِّلَ مِنْهُمْ
4- عذاب كافران، نه با فديه دفع مىشود، نه با گذشت زمان قطع مىگردد. «وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ»
5- كسى كه در دنيا با آن همه برهان و ارشاد، ازظلمتهاى شرك و جهل بيرون نيايد، در آخرت هم از دوزخ بيرون نخواهد آمد. «لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ (37)
پس از ورود كفار در جهنم و معذب شدن به عذاب اليم:
يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ: اراده كنند و طمع دارند يا قصد نمايند اين كه بيرون آيند از آتش جهنم و عذاب آن وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنْها: و حال آنكه نيستند ايشان بيرون آيندگان از آتش. در حديث آمده كه «يريدون ان يخرجوا» به اين معنى است كه حق تعالى از بهشت درى به جهنم گشايد. كفار چون آن را ببينند قصد آن كنند و به شتاب زدگى بر سر يكديگر افتند تا از آن بيرون آيند.
وقتى نزديك در رسند در را بروى ايشان بر بندند و آنها محروم باز گردند. وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ: و مر ايشان راست عذابى دائم كه هرگز زوال و انقطاع نيابد.
امير المؤمنين عليه السّلام فرمود: فاحذروا نارا قعرها بعيد و حرّها شديد و عذابها جديد دار ليس فيها رحمة و لا تسمع فيها دعوة و لا تفرّج فيها كربة. «1» يعنى پس بترسيد (بندگان خدا) آتشى را كه قعر آن بسيار دور، و حرارت آن در نهايت سختى، و عذاب آن تازه و نو است. در بعضى نسخ جديد «بحاء» باشد يعنى عقاب آن گرز آهنين يا عقاب آن تند و تيز است، مانند آيه «وَ لَهُمْ مَقامِعُ مِنْ حَدِيدٍ» «2» و اين جهنم سرائى است كه نيست در آن راحت و رحمت، و شنيده نمىشود در آن خواندن به نجات و استراحت، و گشايش نمىشود در آن هيچ المى و محنتى. عياشى روايت كند از ابى بصير از حضرت باقر عليه السّلام فرمود: عدوّ علىّ هم المخلّدون فى النّار قال اللّه: و ما هم بخارجين منها. «3»
«1» نهج البلاغه، نامه 27.
«2» سوره حج، آيه 22.
«3» عياشى، جلد اوّل، صفحه 317.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 83
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يُرِيدُونَ أَنْ يَخْرُجُوا مِنَ النَّارِ وَ ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنْها وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِيمٌ (37)
ترجمه
ميخواهند كه بيرون روند از آتش و نيستند ايشان بيرون روندگان از آن و مر ايشان را است عذابى پايدار.
تفسير
كفار يعنى دشمنان امير المؤمنين (ع) چون بر حسب ظاهر قبول اسلام كرده بودند و احكام ظاهرى اسلام بر آنها مرتب شده بود چون رسما اظهار عداوت نمينمودند و ناصبى محسوب نميشدند تصور ميكردند احكام اسلام واقعى هم بر آنها مرتب ميشود و اگر معصيت كار باشند بايد بالاخره از جهنم بيرون آيند و ببهشت بروند لذا هر وقت به تبع شعله و قوّه جواله آتش بفوق جهنم ميرسند اميد بيرون آمدن از آتش براى آنها پيدا ميشود و چون ثانيا بقعر جهنم ميرسند از اين اميد نااميد ميگردند در صورتى كه جهنم و بهشتى غير از مهر و كين على (ع) نيست و با دشمنى على (ع) محال است كسى روى بهشت را به بيند لذا خداوند براى مبالغه و تأكيد بجاى و ما يخرجون و ما هم بخارجين منها فرموده است چون جمله اسميه مفيد استمرار و ثبوت است و تقديم مسند اليه براى اختصاص و اهتمام است و تعقيب بعذاب مقيم براى رفع توهم آنها است از وعده انقطاع عذاب كه باهل ايمان داده
جلد 2 صفحه 209
شده است و در منهج فرموده كه در حديث است كه حق تعالى درى از بهشت بدوزخ گشايد آنها چون آنرا به بينند بتعجيل ازدحام كنند براى بيرون آمدن از آن در و چون نزديك شوند در بروى آنها مسدود گردد و محروم باز گردند حقير گمان ميكنم آن در همان اصول اسلام ظاهرى است كه جز حرمان و نااميدى ثمرى ندارد خداوند ما را در دوستى على (ع) ثابت بدارد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يُرِيدُونَ أَن يَخرُجُوا مِنَ النّارِ وَ ما هُم بِخارِجِينَ مِنها وَ لَهُم عَذابٌ مُقِيمٌ (37)
ميخواهند كفار از آتش خارج شوند و حال آنكه خارج نخواهند شد و از براي آنها است عذاب ثابت دائم.
يُرِيدُونَ بعضي اشكال كردند که اراده جزء آخر است که موجب حركت عضلات ميشود بعد از تصور و تصديق و عزم و جزم و اهل جهنم با علم به اينكه مخلد در عذاب هستند چگونه اراده خروج دارند لكن جواب اينكه اراده در آيات شريفه اطلاقات زياد دارد در اينجا بمعني خواستن است يعني مايل و شايق هستند که خارج شوند و در بعض موارد بمعني اشراف است مثل آيه شريفه فَوَجَدا فِيها جِداراً يُرِيدُ أَن يَنقَضَّ كهف آيه 77، و بعضي گفتند بمعني تمني و آرزو است چنانچه در نظير اينکه آيه گفتهاند كُلَّما أَرادُوا أَن يَخرُجُوا مِنها مِن غَمٍّ أُعِيدُوا فِيها سوره حج آيه 22.
أَن يَخرُجُوا مِنَ النّارِ خروج از آتش يا مشمول رحمت يا شفاعت يا بموت
جلد 6 - صفحه 360
و هلاكت و غافل از اينكه شمول رحمت قابليت محل لازم دارد و آن ايمان است با اينكه كمال وسعت را دارد وَ رَحمَتِي وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ فَسَأَكتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِينَ هُم بِآياتِنا يُؤمِنُونَ اعراف آيه 156، و شفاعت هم منوط باذن پروردگار است آنهم براي كسي که خداوند از او راضي باشد يَومَئِذٍ لا تَنفَعُ الشَّفاعَةُ إِلّا مَن أَذِنَ لَهُ الرَّحمنُ وَ رَضِيَ لَهُ قَولًا طه آيه 109، و موت و هلاكت هم نيست وَ نادَوا يا مالِكُ لِيَقضِ عَلَينا رَبُّكَ قالَ إِنَّكُم ماكِثُونَ زخرف آيه 77 وَ ما هُم بِخارِجِينَ مِنها با تقديم ضميرهم و جمله اسميه و كلمه ماء نافيه تاكيدات سه گانه بر نفي خروج بخصوص با تعقيب بجمله وَ لَهُم عَذابٌ مُقِيمٌ که هيچگونه تخفيفي هم پيدا نميكند چه رسد که نجات پيدا شود.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- آتش، وسیله عذاب دردناک در قیامت (و لهم عذاب الیم. یریدون ان یخرجوا من النار)
۲- دوزخیان، همواره در پى خروج از آتش و در آرزوى رهایى از آن (یریدون ان یخرجوا من النار)
۳- عذاب دوزخ، همواره دردناک و ناخوشایند براى دوزخیان (یریدون ان یخرجوا من النار و ما هم بخرجین منها) تصمیم مستمر براى خروج، که از فعل مضارع «یریدون ان یخرجوا» به دست مى آید، نشانه رنج دیدن دایمى دوزخیان است.
۴- نافرجامى تلاش کافران براى رهانیدن خویش از آتش دوزخ (و ما هم بخرجین منها)
۵- احاطه آتش دوزخ بر تار و پود کافران، دلیل بى ثمر ماندن تلاش آنان براى رهایى از آن (یریدون ان یخرجوا من النار و ما هم بخرجین منها) جمله «و ما هم بخرجین منها» به این معناست که کافران با آتش عجین شده اند و هیچگاه از آتش خارج نیستند.
۶- اراده، عزم و تصمیم آدمى در قیامت، همواره باقى و ماندگار خواهد بود. (یریدون ان یخرجوا من النار)
۷- کافران، گرفتار عذابى پایدار در دوزخ (و لهم عذاب مقیم) «مقیم» به معناى دایم و ثابت است.
موضوعات مرتبط
- انسان: اراده اخروى انسان ۶
- جهنّم: احاطه آتش جهنّم ۵ ; عذاب جهنّم ۳
- جهنّمیان: آرزوى جهنّمیان ۲ ; عذاب جهنّمیان ۳
- عذاب: آتش عذاب ۱ ; ابزار عذاب اخروى ۱ ; مراتب عذاب ۱، ۷ ; نجات از عذاب ۲، ۴، ۵
- کافران: عذاب اخروى کافران ۷ ; کافران در جهنّم ۴، ۵