المائدة ١٤
ترجمه
المائدة ١٣ | آیه ١٤ | المائدة ١٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَغْرَیْنَا»: افکندیم. به راه انداختیم. «الْبَغْضَآءَ»: کینهتوزی شدید. «یُنَبِّئُهُمْ»: باخبرشان میسازد.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ «14»
و از كسانى كه گفتند ما مسيحى هستيم پيمان گرفتيم، پس آنان (نيز همچون بنىاسرائيل) بخشى از آنچه را تذكّر داده شده بودند فراموش كردند، پس دشمنى و كينه را تا روز قيامت در ميانشان قرار داديم و خداوند به زودى آنان را به آنچه انجام مىدهند آگاه خواهد ساخت.
نکته ها
«نصارى»، جمع «نصرانى» است، شايد هم چون شعار ياران حضرت عيسى «نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ» «1» بود، مسيحيان را نصارا گفتهاند.
«بغضاء»، دشمنى در قلب و «عداوت»، بروز ظاهرى آن است.
فراموشى بخشى از تذكّرات اين است كه مسيحيان از مرز توحيد گذشته به تثليث رسيدند
«1». صف، 14.
جلد 2 - صفحه 258
و به جاى پذيرش حضرت محمّد صلى الله عليه و آله نشانههاى او را كتمان كردند.
«أغرينا» در اصل به معناى چسباندن چيزى است، يعنى مايه اتّصال آنها عداوت است.
پیام ها
1- ادّعا بسيار است، امّا عمل اندك. قالُوا إِنَّا نَصارى ... فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا ...
2- هركس ادّعايى دارد بايد مسئوليّتى را بپذيرد. «قالُوا إِنَّا نَصارى أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ»
3- نتيجهى فراموشى تذكّرات الهى و بشارات عَهدَين، تفرقه و عداوت است.
فَنَسُوا ... فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ
4- از پيامدهاى تلخ پيمان شكنى ديگران و كافر شدن آنان عبرت بگيريم. (از نصارا پيمان گرفتيم، چون فراموش كردند گرفتار بدبختى شدند). أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا ... فَأَغْرَيْنا
5- تفرقه و دشمنى، از عذابهاى الهى است. فَنَسُوا ... فَأَغْرَيْنا
6- همهى كارها زير نظر خداوند است و پاداش و كيفر خواهد داشت. «يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ «14»
بعد از بيان حال يهود، ذكر حال نصارى را فرمايد:
«1» سوره توبه، آيه 29.
«2» معراج السعاده، باب فضيلت عفو و بخشش- بحار الانوار، جلد 71، صفحه 400، حديث 4.
«3» مدرك پيشين، صفحه 401، حديث 6.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 44
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى: و بعضى از آنانكه گفتند ما نصرانى هستيم به جهت نسبت دادن خود را به نصران يا ناصره، قريهاى كه عيسى عليه السّلام در آن بود. يا به اعتبار آنكه گفتند «نحن انصار اللّه» «1». أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ: اخذ فرموديم عهد و پيمان ايشان را به توحيد و اقرار به نبوت مسيح عليه السّلام و جميع انبياء و اينكه ايشان بنده خدا هستند. فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ: پس ايشان نيز ترك كردند بهره وافى را از آنچه متذكر شده بودند به آن در انجيل از ايمان آوردن به «فارقليط» كه حضرت محمّد پيغمبر خاتم صلى اللّه عليه و آله است.
فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ: پس برانگيختيم و لازم و ملصق ساختيم به شومى نقض عهد ميان يهود و نصارى، دشمنى ظاهر و بغض باطن در دل. إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ: تا روز قيامت. يعنى به جهت نقض عهد، ايشان را تخليه كرديم و واگذاشتيم و سلب توفيق و الطاف نموديم از آنها، تا آنكه فرقه مختلفه شدند در دين. يا مراد نصارى هستند كه سه فرقه شدند: نسطوريه؛ قائل به آنكه عيسى، ابن اللّه است. و يعقوبيه؛ قائل به اتحاد. و ملكانيه؛ قائل به اقانيم ثلاث: عيسى و مريم و روح القدس و همه دشمن يكديگرند. بعضى مفسران گفتهاند:
اغرا حكم حق تعالى است به اختلاف نصارى و اتفاق همه بر باطل. وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ: و زود باشد كه آگاه سازد و خبر دهد خداوند در محاسبه.
بِما كانُوا يَصْنَعُونَ: به آنچه ايشان مىكنند در دنيا از نقض ميثاق و معاقب فرمايد ايشان را به حسب استحقاق آنها، اين اخبار است به جزا و مكافات دادن ايشان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنَّا نَصارى أَخَذْنا مِيثاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنا بَيْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ سَوْفَ يُنَبِّئُهُمُ اللَّهُ بِما كانُوا يَصْنَعُونَ «14»
ترجمه
و از آنانكه گفتند همانا ما ترسايانيم گرفتيم پيمانشان را پس فراموش نمودند قسمتى از آنچه را كه پند داده شده بودند بآن پس انداختيم ميان آنها دشمنى و كينه را تا روز قيامت و زود است آگاه مىكند آنها را خدا بآنچه بودند كه صنعت مينمودند.
تفسير
خداوند از نصارا كه مدعى نصرت خداوند بودند و باين سبب خود را باين
جلد 2 صفحه 187
اسم مىخواندند نيز عهد محكمى گرفت و آنها هم قسمتى از مواعظ و نصايح و امر الهى را كه بتوسط حضرت مسيح على نبينا و آله و عليه السلام بآنها رسيده بود در طاق نسيان گذارده و آنچه را در انجيل از اوصاف حضرت ختمى مرتبت بيان شده بود منكر شدند و اسم مبارك را كه فارقليت بمعنى احمد و محمد است از بعضى اناجيل اخيرا محو نمودند و بوصاياى اكيده پيغمبر خودشان در باره آن حضرت گوش ندادند لذا مورد غضب الهى شدند و خداوند توفيق هدايت را از آنها سلب فرمود و بين آنها اختلافات مذهبى و مملكتى روى داد و دشمنى ظاهرى و كينه قلبى در آنها تا روز قيامت باقيماند و هر قدر ترقيات دنيويشان زيادتر شد وبال و خسران اخروى آنها بيشتر گرديد و در معنويات و روحيات عقب ماندند و از اخلاق حسنه بىبهره شدند و هر چندى امر موهومى را بهانه قرار داده بجان يكديگر افتادند و جهانيرا بآتش حرص و آز خود سوزاندند تعجب آنستكه همان چيزيرا كه آنها وسيله ترقى و سعادت خودشان قرار داده بودند و از ذكر خدا باستظهار آنها غافل شده بودند كه آن صنايع و اختراعات محيّر العقول خودشان بود وسيله نيست و نابود شدنشان گرديد و ما مسلمانان با ديدن اين معجزات از قرآن كه وقايع اين قرن را در چهارده قرن قبل باين صراحت بيان فرموده است باز مشغول بترويج افكار و تقليد كردار آنها هستيم و گول رنگ و رونق بازار كاسد و فاسد آنها را مىخوريم و از همه چيز خود براى پيروى آنها صرف نظر نموديم و دنيا و آخرت خودمان را از دست داديم و جمال ظاهرى آنها را هم نتوانستيم تهيه نمائيم (خلق را تقليدشان بر باد داد. اى دو صد لعنت بر اين تقليد باد) و مفسرين چون مواجه با اين پيش آمدهاى اخير نبودند يصنعون را به يعملون تفسير نموده و آگاه نمودن را عبارت از جزاى اخروى و ظهور اعمال ناشايسته آنها در روز قيامت دانستهاند و بنظر حقير بملاحظه آنچه مشهود ميشود آنچه عرض شد متعيّن است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنّا نَصاري أَخَذنا مِيثاقَهُم فَنَسُوا حَظًّا مِمّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغرَينا بَينَهُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاءَ إِلي يَومِ القِيامَةِ وَ سَوفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما كانُوا يَصنَعُونَ «14»
و از كساني که گفتند ما نصاري هستيم از آنها عهد و ميثاق گرفتيم پس فراموش كردند بهره خود را از آنچه بآنها تذكر داده شده پس قرار داديم بين آنها عداوت و كينه جويي را تا روز قيامت و پس از آن آگاه ميكند و خبر ميدهد خداوند آنها را بآنچه رفتار ميكردند يعني بجزاي عملشان ميرساند و بعقوبت معاصي گرفتار ميشوند وَ مِنَ الَّذِينَ قالُوا إِنّا نَصاري نفرمود من النصاري براي اينكه اينکه اسم را خود آنها بر خود اختيار كردند بدعواي اينكه ما نصرت دين حق را ميكنيم و اينکه دعوي بر خلاف واقع است، و اينكه در بعض آيات تعبير بنصاري فرموده براي اينست که معروف باين اسم شدهاند چنانچه ما تعبير بباب و بهاء ميكنيم براي اينكه ميرزا علي محمّد خود را باب امام زمان خوانده و ميرزا حسين خود را بهاء اللّه ناميده (بر عكس نهند نام زنگي كافور).
أَخَذنا مِيثاقَهُم به اينكه عبادت خداي يگانه كنند و شريك بر او قرار ندهند چنانچه ميفرمايد اتَّخَذُوا أَحبارَهُم وَ رُهبانَهُم أَرباباً مِن دُونِ اللّهِ وَ المَسِيحَ ابنَ مَريَمَ وَ ما أُمِرُوا إِلّا لِيَعبُدُوا إِلهاً واحِداً لا إِلهَ إِلّا هُوَ توبه آيه 31، و نيز از قول مسيح نقل ميفرمايد ما قُلتُ لَهُم إِلّا ما أَمَرتَنِي بِهِ أَنِ اعبُدُوا اللّهَ رَبِّي وَ رَبَّكُم مائده آيه 117.
فَنَسُوا حَظًّا مِمّا ذُكِّرُوا بِهِ بعضي گفتند إِنَّ اللّهَ هُوَ المَسِيحُ ابنُ مَريَمَ مائده آيه 17، بعضي گفتند إِنَّ اللّهَ ثالِثُ ثَلاثَةٍ مائده آيه 73، بعضي گفتند المَسِيحُ ابنُ اللّهِ توبه آيه 30، و بالجمله در ميان نصاري مذاهب مختلفه متشتته بسيار است.
جلد 6 - صفحه 325
فَأَغرَينا بَينَهُمُ العَداوَةَ وَ البَغضاءَ إِلي يَومِ القِيامَةِ دائما ممالك مسيحيان با هم در جنگ و جدال بانحاء مختلف هستند و مشاهده نشده تا كنون که همه با هم متفق شوند و چه اندازه تلفات دادهاند بلي جنگها مختلف است سرد، گرم، اقتصادي وَ سَوفَ يُنَبِّئُهُمُ اللّهُ بِما كانُوا يَصنَعُونَ و از پارهاي از آيات استفاده ميشود که عذاب نصاري در قيامت از عذاب ساير طبقات كفار و مشركين شديدتر و سختتر است چنانچه در مورد طلب حضرت مسيح نزول مائده را بر حسب تقاضاي حواريين ميفرمايد قالَ اللّهُ إِنِّي مُنَزِّلُها عَلَيكُم فَمَن يَكفُر بَعدُ مِنكُم فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذاباً لا أُعَذِّبُهُ أَحَداً مِنَ العالَمِينَ مائده آيه 115، و مسلّما نصاري كافر شدند بلكه تمام احكام عيسي (ع) را از بين بردند حتي بولس ملعون ديگر حكمي باقي نگذاشت و غرق شهوات و لذائذ و هواي نفس شدند و عبادت آنها هم ساز و آواز شد با اينكه در همين اناجيل آنها دارد که هر که باحكام ناموس (تورية) عمل نكند ملعون و معذّب خواهد بود گفتند عيسي عوض ما در جهنم رفت و گفتند (فدانا من لعنة الناموس) که شرحش گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- میثاق الهى با مدعیان نصرانیت (مسیحیان) (و من الذین قالوا إنّا نصرى اخذنا میثقهم)
۲- ادعاى دروغین نصرانیت (یارى عیسى (ع) و دین خدا) از سوى مسیحیان (و من الذین قالوا إنّا نصرى اخذنا میثقهم) خداوند براى بیان این نکته که مسیحیان تنها مدعى نصرانیت هستند، فرمود: «و من الذین قالوا»، و نفرمود: «و من النصارى» چون آنها نه به آیین نصرانیت پایبند بودند و نه عیسى (ع) و دین خدا را یارى مى کردند.
۳- ادعاى ایمان در پى دارنده مسؤولیت الهى (قالوا إنّا نصرى اخذنا میثقهم)
۴- فزونى پیمان شکنان یهود نسبت به پیمان شکنان نصارا (فبما نقضهم ... و من الذین قالوا إنّا نصرى) «من الذین» خبر مبتداى محذوف است. یعنى «من الذین قالوا انا نصارى قوم اخذنا میثاقهم»، بنابراین آیه شریفه، تنها سخن از پیمان شکنى گروهى ازمسیحیان را مطرح کرده است. به خلاف آنچه درباره یهود بیان داشت که همه آنها، جز اندکى، پیمان شکن بودند.
۵- نصارا بخشى از تذکارها و پندهاى الهى را پس از مدتى کوتاه به فراموشى سپردند. (و من الذین قالوا إنّا نصرى ... فنسوا حظاً مما ذکروا به) «فاء» در «فنسوا» دلالت مى کند که بین پیمان و شکستن آن، زمان زیادى نگذشت.
۶- نصارا پیمان خود با خداوند را به فراموشى سپرده و نقض کردند. (اخذنا میثقهم فنسوا حظاً مما ذکروا به)
۷- محو نشانه هاى پیامبر (ص) در انجیل و به فراموشى سپردن آن توسط نصارا* (و من الذین قالوا إنّا نصرى اخذنا فنسوا حظاً) به احتمال اینکه مراد از «فنسوا حظاً مما ذکروا»، به قرینه مقام، نشانه هاى پیامبر (ص) در انجیل باشد.
۸- کینه و دشمنى دایمى مسیحیان با یکدیگر تا روز قیامت (فاغرینا بینهم العداوة و البغضاء إلى یوم القیمة) «اغرینا» از «غراء» به معناى «چسب» گرفته شده است. یعنى تنها وسیله و مایه اتصال آنها با یکدیگر عداوت و دشمنى است.
۹- کینه و دشمنى دایمى مسیحیان با یکدیگر، کیفر نقض پیمان و فراموشى تذکارهاى خداوند (و من الذین قالوا إنّا نصرى اخذنا میثقهم فنسوا حظاً ... فاغرینا بینهم العداوة)
۱۰- کینه و دشمنى دایمى یهود و مسیحیان با یکدیگر تا روز قیامت (و لقد اخذ اللّه میثق بنى اسرءیل ... العداوة و البغضاء إلى یوم القیمة) بنابر اینکه ضمیر در «بینهم» به یهود و نصارا برگردانده شود.
۱۱- شکستن پیمان الهى و فراموشى تذکارهاى خداوند، زمینه کینه و دشمنى میان پیروان ادیان (اخذنا میثقهم فنسوا حظاً مما ذکروا به فاغرینا بینهم العداوة و البغضاء)
۱۲- بقاى مسیحیان تا روز قیامت (فاغرینا بینهم العداوة و البغضاء إلى یوم القیمة)
۱۳- بقاى یهودیان تا روز قیامت (فاغرینا بینهم العداوة و البغضاء إلى یوم القیمة) برداشت فوق بر این مبناست که ضمیر در «بینهم» به یهود و نصارا برگردانده شود.
۱۴- هشدار خداوند به مسلمانان با بیان مجازات یهود و نصارا به خاطر نقض پیمان الهى (فبما نقضهم میثقهم ... و من الذین قالوا إنّا نصرى اخذنا میثقهم فنسوا) بیان مجازات مسیحیان و یهودیان به خاطر پیمان شکنى آنان پس از «اذکروا ... میثقه» (اى مسلمین پیمان الهى را به یاد داشته باشید)، هشدارى است به مسلمانان که مبادا همانند اهل کتاب پیمان الهى را نقض کنند.
۱۵- نبود فاصله زمانى بین مرگ تمامى انسانها و آغاز قیامت (فاغرینا بینهم العداوة و البغضاء إلى یوم القیمة) بقاى مسیحیان تا روز قیامت، حاکى ازنبود فاصله بین قیامت و مرگ انسانهاست.
۱۶- خداوند، مسیحیان را از کرده هاى همیشگى آنان آگاه خواهد ساخت. (و سوف ینبئهم اللّه بما کانوا یصنعون) فعل مضارع «یصنعون» چون پس از «کانوا» واقع شده، دلالت بر استمرار دارد.
۱۷- خداوند، امتها را از کرده هاى همیشگى آنان آگاه خواهد ساخت. (و سوف ینبئهم اللّه بما کانوا یصنعون)
۱۸- مسیحیان بر اثر نقض پیمان الهى و اختلافات داخلى، زندگى فلاکت بارى را براى خویش خواهند ساخت. (فاغرینا ... و سوف ینبئهم اللّه بما کانوا یصنعون) بر اساس این احتمال که «سوف ینبئهم»، بیان کیفر دنیوى مسیحیان باشد. بر این مبنا، «ما کانوا یصنعون»، اشاره به گرفتاریهایى است که آنان به خاطر کینه و دشمنى با یکدیگر براى خویش به وجود مى آورند.
۱۹- مسیحیان پیمان شکن، مورد تهدید خداوند به عذاب و کیفر اعمال خویش (و سوف ینبئهم اللّه بما کانوا یصنعون) جمله «ینبئهم اللّه ...»، کنایه از کیفر دادن است.
۲۰- آگاه شدن امتها از کرده هاى خویش در قیامت (إلى یوم القیمة و سوف ینبئهم اللّه بما کانوا یصنعون)
موضوعات مرتبط
- اختلاف: آثار اختلاف ۱۸
- امت: ها در قیامت ۲۰ ; عمل امت ۱۷
- انسان: مرگ انسان ۱۵
- ایمان: آثار ایمان ۳
- پیروان ادیان: دشمنى پیروان ادیان ۱۱
- خدا: افعال خدا ۱۶، ۱۷ ; عهد خدا ۱ ; فراموشى تذکّرات خدا ۵، ۹، ۱۱ ; فراموشى عهد با خدا ۶ ; هشدار خدا ۱۴، ۱۹
- دشمنى: زمینه دشمنى ۱۱
- زندگى: با ذلّت ۱۸
- عمل: کیفر عمل ۱۹
- عهدشکنى: آثار عهدشکنى ۱۱، ۱۸ ; کیفر عهدشکنى ۹، ۱۴
- قیامت: آغاز قیامت ۱۵ ; ظهور حقایق در قیامت ۲۰
- محمّد (ص): در انجیل ۷
- مسلمانان: هشدار به مسلمانان ۱۴
- مسؤولیت: زمینه مسؤولیت ۳
- مسیحیان: اختلاف در مسیحیان ۱۸ ; ادعاهاى مسیحیان ۲ ; بغض در مسیحیان ۸، ۹، ۱۰ ; دروغگویى مسیحیان ۲ ; دشمنى در مسیحیان ۸، ۹، ۱۰ ; عذاب مسیحیان ۱۹ ; عمل مسیحیان ۱۶ ; عهد با مسیحیان ۱ ; عهدشکنان مسیحیان ۴ ; عهد شکنى مسیحیان ۶، ۹، ۱۸، ۱۹ ; فراموشى مسیحیان ۵، ۶، ۷ ; کیفر مسیحیان ۱۴، ۱۹ ; مسیحیان و محمّد (ص) ۷ ; هشدار به مسیحیان ۱۹
- مسیحیّت: تاریخ مسیحیّت ۱۴ ; تداوم مسیحیّت ۱۲
- یهود: بغض یهود ۱۰ ; تاریخ یهود ۱۳ ; تداوم یهود ۱۳ ; دشمنى یهود ۱۰ ; عهد شکنان یهود ۴ ; کیفر یهود ۱۴ ; یهود و مسیحیان ۴، ۱۰