آل عمران ١٧٤
ترجمه
آل عمران ١٧٣ | آیه ١٧٤ | آل عمران ١٧٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنقَلَبُوا» برگشتند. «بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللهِ»: به همراه نعمتی از خدا که قوّت ایمان است. «فَضْلٍ»: فضل و مرحمت بزرگی که اجر عظیم است. «لَمْ یَمْسَسْهُمْ»: بدیشان نرسید.
نزول
محل نزول:
اين آيه در همچون ديگر آيات سوره آل عمران در مدينه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله نازل گرديده است. [۱]
شأن نزول آیات ۱۷۳ و ۱۷۴:[۲]
جابر از امام باقر|امام محمدباقر عليهالسلام روايت كند كه هنگامى كه پيامبر، على و عمار را به سوى اهل مكه روانه كرد. مردم به پيامبر گفتند: چرا اين جوان را به طرف آنها ميفرستى و مردم اين دو نفر را از اهل مكه مى ترسانيدند و به آنها مى گفتند كه امر مهمى به آنها برگزار شده است.
امام على عليهالسلام مى فرمود: (حسبنا اللَّه و نعم الوكيل؛ خدا ما را كافى است و بهترين وكيل از براى ما خواهد بود.) وقتى كه به مكه وارد شدند خداوند موضوع گفتار على را با اهل مكه و نيز اقوال آنها را با على عليهالسلام به رسول خويش خبر داد و اين آيات نازل گرديد[۳]
و نيز ابن شهر آشوب از قول فلكى مفسر او از كلينى و او نيز از ابن عباس و نيز از ابورافع نقل كرده كه اين آيات درباره امام مرتضى عليهالسلام نازل شده كه روز دوم غزوه احد در ميان مسلمين ندا در داد و او را اجابت كردند در حالتى كه پرچم مهاجرين را در دست داشت با هفتاد نفر به حمراء الاسد كه بازارى در سه ميلى مدينه بود براى ترسانيدن دشمنان رهسپار گرديده سپس به مدينه مراجعت كرده بود.[۴]
و نيز از طريق جمهور (اهل سنت) روايت شده كه رسول خدا صلى الله عليه و آله على عليهالسلام را با عده اى در طلب ابوسفيان فرستاده بود. در بين راه يك اعرابى از طائفه خزاعة، على را ملاقات نمود و گفت: ابوسفيان با جمعيت و سپاه خود آماده كارزارند. از آنها بترسيد على و اصحاب او گفتند: خدا ما را كافى است و بهترين وكيل از براى ما است سپس اين آيات نازل گرديد.[۵]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«174» فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ
پس (اين مجروحانى كه براى بار دوّم آماده دفاع شدند؛ بدون رخ دادن عملياتى) با نعمت و فضل خداوند (به مقرّ خود) بازگشتند، در حالى كه هيچ گزندى به آنها نرسيد و (همچنان) از رضاى پروردگار پيروى كردند و خداوند صاحب فضل بزرگى است.
نکته ها
پس از آنكه مجروحان جنگ احد، به فرمان رسول خدا صلى الله عليه و آله بار ديگر براى دفاع از اسلام بسيج شده و تا منزلگاه «حمراءالاسد» در تعقيب دشمن رفتند، دشمنان از آمادگى و روحيّهى مسلمانان به هراس افتاده، از هجوم مجدّد منصرف و بازگشتند. اين آيه در تقدير از رزمندگان مجروح و مخلص جنگ احد است.
پیام ها
1- حركت در مسير انجام وظيفه، همراه با توكّل به خدا، سبب تبديل مشكلات به آسانى مىشود. «فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ ....»
2- چه بسيار كسانى كه در راه خدا، به استقبال خطر رفته و سالم برگشتهاند. «لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ»
3- براى مردان خدا اصل رضايت الهى است، نه شهادت. «لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ»
4- فضلِ بزرگ خدا، نصيب شركت كننده در جبهه است. «وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ»
تفسير نور(10جلدى)، ج1، ص: 655
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ (174)
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ: پس بازگشتند از «بدر» به نعمتى از جانب خدا كه ثبات بر ايمان و عاقبتى به خير و ثواب عظيم باشد، وَ فَضْلٍ: و زيادتى قرب نزد خدا و رسول، يا افزونى در ربح تجارت كه وقتى به بدر آمدند، موسم تجارت بود، با اهل بوادى و كاروان معامله نمودند و فايده بسيار بردند. لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ: نرسيد ايشان را مكروهى از قتل و جرح و هزيمت، وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ: و پيروى نمودند خشنودى خدا را كه مناط فوز در آن است، به جهت جرأت خروج از مدينه با وجود جروح و قروح براى امتثال فرمان حضرت. وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ: و خداوند صاحب فضل بزرگ است به دفع مشركان و توفيق مبارزت مؤمنان.
تتمه: در خصال صدوق رضوان اللّه عليه از حضرت صادق عليه السّلام مروى است فرمود: عجب دارم از آنكه از چهار چيز بترسد، چگونه پناه نبرد به چهار چيز:
1- عجب دارم از كسى كه بترسد از مكر دشمن، چگونه پناه نبرد به كلمه حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ. پس بدرستى كه خداى عز و جل در عقب آن فرمايد:
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ.
2- عجب دارم از كسى كه مغموم گردد، چگونه پناه نبرد، به قول خداى عز و جل: لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ سُبْحانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ. پس بدرستى كه خداوند عز و جل فرمايد به عقب آن: فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَ نَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمِّ وَ كَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ.
3- عجب دارم از كسى كه مكر شود به او، چگونه پناه نبرد به فرمايش:
وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ. پس بدرستى كه خداوند جلّ و تقدّس فرمايد به عقب آن: فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 306
4- عجب دارم از كسى كه بخواهد دنيا و زينت آن را، چگونه پناه نبرد به فرمايش خداى تعالى: ما شاءَ اللَّهُ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ، پس بدرستى كه خداوند عزّ اسمه فرمايد به عقب آن: إِنْ تَرَنِ أَنَا أَقَلَّ مِنْكَ مالًا وَ وَلَداً فَعَسى رَبِّي أَنْ يُؤْتِيَنِ خَيْراً مِنْ جَنَّتِكَ. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ لَمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ (174)
ترجمه
پس برگشتند بنعمتى از خدا و فضلى مس ننمود آنها را بدى و پيروى كردند خوشنودى خدا را و خدا صاحب فضلى است بزرگ..
تفسير
پس مراجعت نمودند از بدر صغرى با نعمت سلامت و عافيت و ثبات قدم در ايمان و قوت و كمال آن و فوائد تجارت و مزيد شوكت و عظمت آنها در انظار
جلد 1 صفحه 536
كفار و هيچ آسيب و صدمه هم در آن سفر بر آنها وارد نشد و خدا و پيغمبر را از خودشان خوشنود نمودند و تمام اينها بتوفيق و تأييد و فضل خداوند بود كه بآنها قوت ايمان و قوت قلب و قوت بدن عنايت فرمود كه با جرأت و جلادت خارج شدند و بسلامت و عزت وارد و در دنيا و آخرت سودمند گشتند و محتمل است شامل شود مراجعت از حمراء الاسد را كه شرح آن در تفسير آيه الذين استجابوا گذشت و بنابر اين مراجعت نمودند با نعمت سلامت و ثبات قدم در ايمان و محفوظ ماندن از حمله و تعرض كفار و خوشنودى خدا و رسول از آنها و بهبودى جراحات آنها بفضل الهى و توفيق سبحانى در تمام اين امور و مخفى نماند كه بين دو روايت مذكوره در تفسير آن آيه و آيه بعد تعارضى نيست زيرا كه ممكن است كه نعيم بن مسعود دو مرتبه آمده باشد و تخويف كرده باشد و كلمه حسبنا اللّه دو مرتبه گفته شده باشد و ببركت اين كلمه مباركه دو مرتبه نعمت و فضل الهى شامل حال مسلمين شده باشد چنانچه از حضرت صادق (ع) روايت شده است كه تعجب ميكنم از كسيكه از چهار چيز ميترسد چرا پناه بچهار چيز نمىبرد اگر از دشمن ميترسد بايد بگويد حسبنا- اللّه و نعم الوكيل و اگر از مكر كفار ميترسد بايد بگويد افوض امرى الى اللّه و اگر غم و پريشانى باو روى نموده بگويد لا اله الا انت سبحانك انى كنت من الظالمين و اگر زيادى مال را طالب باشد بگويد ما شاء اللّه لا قوة الا باللّه چون در تمام اين كلمات در اين موارد خداوند در قرآن وعده خير و اجابت فرموده و موارد آن را بيان فرمودند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَانقَلَبُوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللّهِ وَ فَضلٍ لَم يَمسَسهُم سُوءٌ وَ اتَّبَعُوا رِضوانَ اللّهِ وَ اللّهُ ذُو فَضلٍ عَظِيمٍ (174)
پس برگشتند بنعمت از خداوند و فضل او و هيچگونه سويي بر آنها نبود و متابعت نمودند خشنودي خدا را و خداوند صاحب فضل عظيم است.
فَانقَلَبُوا يعني مراجعت كردند از بدر صغري.
بِنِعمَةٍ مِنَ اللّهِ تنوين تنكير دلالت دارد بر بزرگي نعمت که همان القاء رعب بود در قلوب مشركين و شهامت و شجاعت مؤمنين در نظر آنها و عظمت مسلمين و خفت و حقارت مشركين.
جلد 4 - صفحه 433
و فضل منافع تجارتي که در اينکه مسافرت نصيب آنها شد.
لَم يَمسَسهُم سُوءٌ كوچكترين مصيبتي بر آنها وارد نشد.
وَ اتَّبَعُوا رِضوانَ اللّهِ و اينکه مسافرت موجب خشنودي الهي بود زيرا اعلاء كلمه اسلام و استخفاف كفر و شرك و اطاعت امر الهي و ظهور ثبات قدم و قوّت ايمان مؤمنين بود.
وَ اللّهُ ذُو فَضلٍ عَظِيمٍ عنايات و تفضلات الهي بسيار با عظمت است.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 174)- به دنبال آن ایمان و پایمردی آشکار، قرآن در این آیه نتیجه
ج1، ص351
عمل آنها را بیان کرده، چنین میگوید: «آنها از این میدان، با نعمت و فضل پروردگار برگشتند» (فَانْقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِنَ اللَّهِ وَ فَضْلٍ).
سپس به عنوان تأکید میفرماید: «آنها در این جریان، کوچکترین ناراحتی ندیدند» (لَمْ یَمْسَسْهُمْ سُوءٌ). با این که «خشنودی خدا را به دست آوردند و از فرمان او متابعت کردند» (وَ اتَّبَعُوا رِضْوانَ اللَّهِ). «و خداوند، فضل و انعام بزرگی دارد که در انتظار مؤمنان واقعی و مجاهدان راستین است» (وَ اللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِیمٍ).
نکات آیه
۱- بازگشت بدون آسیب مؤمنان از غزوه حمراءالاسد یا بدر صغرا با برخوردارى از نعمت و فضل الهى (فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل لم یمسسهم سوء) بنابر اینکه «باء» در «بنعمة»، به معناى مصاحبت، متعلق به محذوف و حال براى فاعل «انقلبوا» باشد. گفتنى است که اکثر مفسران آیات مورد بحث را درباره غزوه حمراءالاسد، و برخى آن آیات را درباره بدر صغرا مى دانند.
۲- شمول نعمت و فضل بزرگ الهى بر مؤمنان شرکت کننده در غزوه حمراءالاسد یا بدر صغرا، عامل آسیب ندیدن آنان (فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل لم یمسسهم سوء) در برداشت فوق «باء» در «بنعمة»، سببیّه و متعلق به «انقلبوا»، گرفته شده است.
۳- اجابت مؤمنان به دعوت پیامبر (ص) براى شرکت در غزوه حمراء الاسد یا بدر صغرا (الّذین استجابوا للّه و الرّسول ... فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل)
۴- واقع نشدن جنگ میان مؤمنان و مشرکان در غزوه حمراءالاسد یا بدر صغرا* (فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل لم یمسسهم سوء) ظاهراً «لم یمسسهم سوء»، کنایه از عدم وقوع جنگ است.
۵- توکّل و اعتماد به خداوند، زمینه جلب نعمت و فضل الهى (و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل. فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل)
۶- توکّل همراه با عمل، موجب تبدیل مشکلات سخت به نعمت و فضل الهى (و قالوا حسبنا اللّه و نعم الوکیل. فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل لم یمسسهم سوء)
۷- پیروزى و شکست به دست خداوند است. (فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل لم یمسسهم سوء)
۸- کارآمد نبودن تبلیغات سوء و جنگ روانى، در بازداشتن مؤمنان از شرکت در غزوه حمراءالاسد یا بدر صغرا (الّذین قال لهم النّاس ... فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل) زیرا در عین تبلیغات سوء دشمن، مؤمنان براى شرکتِ در نبرد حرکت کردند.
۹- مؤمنان واقعى، در پى جلب رضایت کامل الهى (و اتّبعوا رضوان اللّه) «رضوان»، یعنى رضایت بسیار (مفردات راغب).
۱۰- اجابت دعوت خداوند و پیامبر (ص) براى شرکت در جنگ، موجب جلب رضایت الهى (الّذین استجابوا للّه و الرّسول ... و اتّبعوا رضوان اللّه)
۱۱- مؤمنان مجاهد همراه پیامبر (ص) (در غزوه حمراءالاسد یا بدر صغرا)، بى اعتنا به تهدیدهاى دشمن و در پى جلب رضایت الهى (انّ النّاس قد جمعوا لکم ... فانقلبوا ... و اتّبعوا رضوان اللّه)
۱۲- تقدیر و تمجید خداوند از مجاهدان شرکت کننده در غزوه حمراءالاسد یا بدر صغرا (فانقلبوا بنعمة من اللّه ... و اتّبعوا رضوان اللّه)
۱۳- خداوند، داراى فضلى بزرگ (و اللّه ذو فضل عظیم)
۱۴- ایمان به خدا و پیامبر (ص) و اطاعت از آنان، صبر و جهاد، تقوا و احسان و توکّل، موجب رضایت کامل الهى و برخوردارى از فضل بزرگ وى (المؤمنین. الّذین استجابوا ... و اتّبعوا رضوان اللّه و اللّه ذو فضل عظیم)
۱۵- لزوم تمجید و تقدیر از مؤمنان واقعى و یادآورى فعالیتهاى ایشان در شرایط سخت (المؤمنین. الّذین استجابوا ... و اتّبعوا رضوان اللّه)
۱۶- دست یافتن مؤمنان مجاهد به منفعت مالى در غزوه بدر صغرا (فانقلبوا بنعمة من اللّه و فضل) بر اساس شأن نزول نقل شده در تفسیر روح المعانى، مراد از «فضل»، سودى است که مسلمانان با کسب و تجارت در غزوه بدر صغرا به دست آوردند.
موضوعات مرتبط
- احسان: آثار احسان ۱۴
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۱۱، ۱۲، ۱۶
- اطاعت: آثار اطاعت ۱۰، ۱۴ ; اطاعت از خدا ۱۰، ۱۴ ; اطاعت از محمّد (ص) ۳، ۱۰، ۱۴
- ایمان: آثار ایمان ۵، ۱۴ ; ایمان به خدا ۱۴ ; ایمان به محمّد (ص) ۱۴
- پیروزى: عوامل پیروزى ۲، ۷
- تاریخ: ذکر حوادث تاریخ ۱۵
- تقوا: آثار تقوا ۱۴
- تلاش: آداب تلاش ۶
- توکل: آثار توکل ۵، ۶، ۱۴ ; توکل بر خدا ۵
- جنگ: شایعه در جنگ ۸ ; غنیمت جنگى ۱۶
- جهاد:۱۰ آثار جهاد ۱۰ ۱۴
- خدا: رضاى خدا ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۴ ; فضل خدا ۱، ۲، ۵، ۶، ۱۳، ۱۴ ; نعمتهاى خدا ۱، ۲، ۵، ۶
- دشمنان: تهدید دشمنان ۱۱
- راه خدا:۱۰
- سختى:۱۵ روش تسهیل سختى ۱۵ ۶
- شکست: عوامل شکست ۷
- صبر: آثار صبر ۱۴
- غزوه حمراءالاسد:۱، ۲، ۳، ۴، ۸، ۱۱، ۱۲، ۱۶
- مجاهدان: تشویق مجاهدان ۱۲
- محمّد (ص):۱۰، ۱۴ دعوت محمّد (ص) ۱۰، ۱۴ ۳
- مؤمنان: تشویق مؤمنان ۱۵ ; صفات مؤمنان ۸، ۹ ; مؤمنان در سختى ۱۵ ; مؤمنان مجاهد ۱۱، ۱۶
- نعمت: مشمولان نعمت ۲