روایت:الکافی جلد ۸ ش ۲۳۳

آدرس: الكافي، جلد ۸، كِتَابُ الرَّوْضَة

عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن ابن فضال عن الحسن بن اسباط عن عبد الرحمن بن سيابه قال :

قُلْتُ‏ لِأَبِي عَبْدِ اَللَّهِ ع‏ جُعِلْتُ لَكَ اَلْفِدَاءَ إِنَّ اَلنَّاسَ يَقُولُونَ إِنَّ اَلنُّجُومَ لاَ يَحِلُّ اَلنَّظَرُ فِيهَا وَ هِيَ تُعْجِبُنِي فَإِنْ كَانَتْ تُضِرُّ بِدِينِي فَلاَ حَاجَةَ لِي فِي شَيْ‏ءٍ يُضِرُّ بِدِينِي وَ إِنْ كَانَتْ لاَ تُضِرُّ بِدِينِي فَوَ اَللَّهِ إِنِّي لَأَشْتَهِيهَا وَ أَشْتَهِي اَلنَّظَرَ فِيهَا فَقَالَ لَيْسَ كَمَا يَقُولُونَ لاَ تُضِرُّ بِدِينِكَ ثُمَّ قَالَ إِنَّكُمْ تَنْظُرُونَ فِي شَيْ‏ءٍ مِنْهَا كَثِيرُهُ لاَ يُدْرَكُ وَ قَلِيلُهُ لاَ يُنْتَفَعُ بِهِ تَحْسُبُونَ عَلَى طَالِعِ اَلْقَمَرِ ثُمَّ قَالَ أَ تَدْرِي كَمْ بَيْنَ اَلْمُشْتَرِي وَ اَلزُّهَرَةِ مِنْ دَقِيقَةٍ قُلْتُ لاَ وَ اَللَّهِ قَالَ أَ فَتَدْرِي كَمْ بَيْنَ اَلزُّهَرَةِ وَ بَيْنَ اَلْقَمَرِ مِنْ دَقِيقَةٍ قُلْتُ لاَ قَالَ أَ فَتَدْرِي كَمْ بَيْنَ اَلشَّمْسِ وَ بَيْنَ اَلسُّنْبُلَةِ مِنْ دَقِيقَةٍ قُلْتُ لاَ وَ اَللَّهِ مَا سَمِعْتُ مِنْ أَحَدٍ مِنَ اَلْمُنَجِّمِينَ قَطُّ قَالَ أَ فَتَدْرِي كَمْ بَيْنَ اَلسُّنْبُلَةِ وَ بَيْنَ اَللَّوْحِ اَلْمَحْفُوظِ مِنْ دَقِيقَةٍ قُلْتُ لاَ وَ اَللَّهِ مَا سَمِعْتُهُ مِنَ مُنَجِّمٍ قَطُّ قَالَ مَا بَيْنَ كُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا إِلَى صَاحِبِهِ سِتُّونَ أَوْ سَبْعُونَ دَقِيقَةً شَكَ‏ عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ‏ ثُمَّ قَالَ يَا عَبْدَ اَلرَّحْمَنِ‏ هَذَا حِسَابٌ إِذَا حَسَبَهُ اَلرَّجُلُ وَ وَقَعَ عَلَيْهِ عَرَفَ اَلْقَصَبَةَ اَلَّتِي فِي وَسَطِ اَلْأَجَمَةِ وَ عَدَدَ مَا عَنْ يَمِينِهَا وَ عَدَدَ مَا عَنْ يَسَارِهَا وَ عَدَدَ مَا خَلْفَهَا وَ عَدَدَ مَا أَمَامَهَا حَتَّى لاَ يَخْفَى عَلَيْهِ مِنْ قَصَبِ اَلْأَجَمَةِ وَاحِدَةٌ

ترجمه

هاشم رسولى محلاتى, الروضة من الكافی جلد ۱ ترجمه رسولى محلاتى, ۲۷۹

عبد الرحمن بن سيابه گويد: بامام صادق عليه السّلام گفتم: قربانت گردم مردم ميگويند: نظر در علم نجوم جايز نيست و من اين علم را دوست دارم پس راستى اگر به دينم ضرر ميزند كه من بچيزى كه بدينم ضرر ميزند نيازى ندارم، و اگر بدينم ضرر نميزند بخدا من باين كار مايلم و نظر در آن را خوش دارم؟ فرمود: اين طور كه ميگويند نيست، بدين تو ضرر نميزند، سپس فرمود: شما در چيزى از علم نجوم نظر ميكنيد كه بسيارش بدست نيايد و اندكش نيز سودى ندارد، شما تنها روى طالع ماه حساب ميكنيد، آنگاه فرمود: آيا ميدانى فاصله ميان مشترى و زهره چند دقيقه است؟ گفتم: نه بخدا سوگند. فرمود: آيا ميدانى فاصله ميان زهره و ماه چند دقيقه است؟ گفتم: نه. فرمود: آيا ميدانى فاصله ميان خورشيد و سنبله چند دقيقه است؟ گفتم: نه بخدا سوگند تا بحال از هيچ يك از منجمان نشنيده‏ام. فرمود: آيا ميدانى فاصله ميان سنبله و لوح محفوظ چند دقيقه است؟ گفتم: نه بخدا تاكنون از هيچ منجمى نشنيده‏ام. فرمود: ميان هر يك از اينها شصت- يا هفتاد- دقيقه است- و ترديد از عبد الرحمن راوى حديث است- سپس فرمود: اى عبد الرحمن اين حسابى است كه اگر كسى آن را حساب كند و بحقيقتش پى ببرد يك دانه نى را كه در ميان نيزار باشد و شماره نى‏هائى را كه در سمت راست و چپ آن است و شماره آنچه پشت سر آن نى و جلوى آن قرار دارد همه را مى‏فهمد تا بدان جا كه حتى يك دانه از نى‏هاى آن نيزار بر او پوشيده نماند.

حميدرضا آژير, بهشت كافى - ترجمه روضه كافى‏, ۲۴۲

عبد الرحمن بن سيابه مى‏گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كرد: جانم به قربانت، مردم مى‏گويند نظر در علم نجوم روا نيست و من اين علم را دوست مى‏دارم، پس راستى اگر به دينم ضرر مى‏زند كه من به چيزى كه به دينم ضرر زند نيازى ندارم، و اگر به دينم ضرر نمى‏زند بخدا من به اين كار مايلم و نظر در آن را خوش مى‏دارم. امام عليه السّلام فرمود: آن گونه كه مى‏گويند نيست، آن به دين تو زيانى نمى‏رساند. سپس فرمود: شما در امورى از علم نجوم نظر مى‏كنيد كه بسيارش حاصل نيايد و اندكش سودى ندارد، شما تنها روى طالع ماه حساب مى‏كنيد. آن گاه فرمود: آيا مى‏دانى فاصله ميان مشترى و زهره چند دقيقه است؟ عرض كردم: نه بخدا سوگند، فرمود: آيا مى‏دانى فاصله ميان ماه و زهره چند دقيقه است؟ عرض كردم: نه. فرمود: آيا مى‏دانى فاصله ميان سنبله و خورشيد چند دقيقه است؟ عرض كردم: نه بخدا سوگند، تا به حال از هيچ يك از منجمان نشنيده‏ام. فرمود: آيا مى‏دانى فاصله ميان سنبله و لوح محفوظ چند دقيقه است؟ عرض كردم: نه بخدا تاكنون از هيچ منجمى نشنيده‏ام. فرمود: ميان هر يك از اينها شصت يا هفتاد دقيقه است، و ترديد از عبد الرحمن راوى حديث است. سپس فرمود: اى عبد الرحمن! اين حسابى است كه اگر كسى آن را حساب كند و به حقيقتش پى ببرد يك دانه نى را كه در ميان نيستان باشد و شماره نيهايى را كه در سمت راست و چپ آن است و شماره آنچه پشت سر آن نى و جلوى آن قرار دارد همه را مى‏فهمد تا بدان جا كه حتى يك دانه از نيهاى آن نيزار، بر او پوشيده نماند.