القيامة ٤

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۲ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آری قادریم که (حتّی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب کنیم!

چرا، در حالى كه قادريم بر اين كه سر انگشتان او را هم بازسازيم
آرى قادريم كه (حتى خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتّب كنيم!
بلی (استخوانهای او را جمع می‌کنیم) در حالی که ما قادریم که سرانگشتان او را هم منظم درست گردانیم.
چرا در حالی که تواناییم که [خطوط] سر انگشتانش را درست و نیکو بازسازی کنیم،
آرى، ما قادر هستيم كه سر انگشتهايش را برابر كنيم.
حق این است که تواناییم بر این که سرانگشتهای او را فراهم آوریم‌
چرا، ما قادريم بر اينكه سرانگشتان او را هم راست و درست كنيم.
آری! (آنها را گرد می‌آوریم) ما حتّی می‌توانیم سر انگشتان او را (که یکی از دقائق اندام بدن است) کاملاً همسان خودش بیافرینیم (و به حال اوّل بازگردانیم).
آری‌! قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتان او را سازمان دهیم!
بلی توانائیم بر آنکه راست کنیم سرانگشتانش را


القيامة ٣ آیه ٤ القيامة ٥
سوره : سوره القيامة
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَادِرِینَ»: حال فاعل فعل محذوفی است. بَلی نَجْمَعُهَا قَادِرِینَ. «نُسَوِّیَ»: سر و سامان و نظم و نظام دهیم. همسان وضع نخست و حال اوّل گردانیم. «بَنَانَ»: سر انگشتان (نگا: انفال / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - رد پندار منکران معاد (پندار عدم توانایى خدا بر گردآورى استخوان هاى مردگان و احیاى مجدد آنها) از سوى خداوند (أیحسب الإنسن ... بلى قدرین)

۲ - خداوند، نه تنها توانا بر گردآورى استخوان هاى مردگان است; بلکه مى تواند انگشتان هر کس را به همان صورتى که در دنیا بود، تنظیم کند. (بلى قدرین على أن نسوّى بنانه) «بنانة» (مفرد «بنان») در دو معنا استعمال مى شود: ۱- انگشتان، ۲- سرانگشتان.

۳ - توانایى خداوند، مطلق و نامحدود است. (بلى قدرین على أن نسوّى بنانه)

۴ - برانگیخته شدن انسان ها در قیامت، در قالب جسمى همانند جسم دنیایى آنان (قدرین على أن نسوّى بنانه) تصریح به درست کردن انگشتان، مى تواند اشاره به حقیقت یاد شده باشد.

موضوعات مرتبط

  • انسان: انسان ها در قیامت ۴; ویژگیهاى بعث انسان ۴
  • خدا: رد پندار عجز خدا ۱; عظمت قدرت خدا ۲; وسعت قدرت خدا ۳
  • مردگان: انگشت مردگان ۲; جمع استخوانهاى مردگان ۲
  • معاد: رد عقیده مکذبان معاد ۱; معاد جسمانى ۴

منابع