الأنعام ١٠٢
ترجمه
الأنعام ١٠١ | آیه ١٠٢ | الأنعام ١٠٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَکِیل»: محافظ و مدبّر. سرپرست و مراقب.
تفسیر
- آيات ۱۰۵ - ۹۱، سوره انعام
- موارد استعمال كلمه (( قدر )) و معناى جمله : (( و ما قدروا الله حق قدره )) .
- وجود كتب آسمانى و وجود معارف و احكام الهى در بين مردم ، دو شاهد بر لزوم هدايت مردم ازجانب خدا است .
- بيان اينكه در آيه : (( قل من انزل الكتاب )) كه در آن به نزول تورات بر موسى احتجاج شده ، رسول خدا(ص ) ماءمور به سؤال از يهود شده نه از مشركين .
- اشكالاتى كه بر بيان فوق وارد نموده و گفته اند مسؤل در آيه شريفه مشركين هستند نه يهود، و جواب آن اشكالات .
- اشكال سوم و پاسخ آن .
- آنچه از معارف الهى و ارزشهاى معنوى كه در گوشه و كنار جهان وجود دارد، ميراثانبياء(ع ) و از آثار وحى است .
- داشتن بركت و خير كثير و هدايت انسان به سعادت ، نشانه نزول قرآن از سوى خدا است .
- بيان اينكه سببيت خدا و بركت او در طول ساير اسباب است ، ونزول بركت ، با عمل ساير عوامل منافات ندارد.
- مراد از افتراء زدن به دروغ بر خدا در: (( فمن اظلم ممن افترى على الله كذبا )) .
- سختى مرگ ظالمان (مرتكبين افتراء بر خدا، ادعاى نبوت به دروغ و استهزاء به آيات خدا).
- حقيقت زندگى انسان پس از مرگ .
- مراد از انشاء و پديده آوردن بنى آدم از (( نفس واحدة )) و تقسيم آنان به (( مستقر )) و (( مستودع )) .
- وصف (( بديع السموات والارض )) متضمن حجت بر استحاله فرزند داشتن خدا است .
- دقائق و لطائفى كه از جمله : (( لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار )) استفاده مىشود.
- در قرآن كريم افعال انسان به خود او نسبت داده شده و قانون (( عليت )) مسلم دانسته شدهاست .
- از نظر قرآن ذوات تمامى اشياء مخلوق خدا است ولىاعمال و رفتار آنان منسوب به (( تقدير و هدايت )) مى باشد.
- دو اشكال بى اساس بر عموميت خلقت .
- خلقت و حسن ، متلازمند و هر چيزى ذاتا و به لحاظ اينكه آفريننده خدا است ، نيكو است .
- حسن و قبح ، از امور اعتباريه مى باشند و قابل خلق و ايجاد نيستند.
- پاسخ به اشكالى ديگر و بيان اينكه انحصار خلقت و عليت ايجاد در خدا، مستلزم نفىقانون عليت نيست .
- جواب اين شبهه كه عليت خدا در بقاء اشياء مستلزم توارد و اجتماع دو علت مستقل در معلول واحد است .
- موجودات در بقاء خود نيز همچون حدوث محتاج خدا هستند.
- نظام جارى در عالم دلالت بر وجود صانع مى كند.
- رواياتى در ذيل (و ما قدروا الله حق قدره ).
- رواياتى در مورد نزول آيه : (( و من اظلم ممن افترى على الله ... )) درباره عبدالله بن سعد بن ابى سرح .
- روايتى راجع به (( طينت )) آدمى .
- رواياتى درباره (( مستقر )) و (( مستودع )) در آيه شريفه .
- چند روايت در مورد ديده نشدن خداى تعالى به چشم (لا تدركه الابصار).
نکات آیه
۱- تنها خداى مبدع آسمانها و زمین و آفریننده هستى و بى نیاز از شریک و فرزند، شایسته پروردگارى آدمیان است. (بدیع السموت ... ذلکم الله ربکم لا إله إلا هو) در آیه گذشته، صفات متعددى براى خداوند ذکر گردید و «ذلکم» در این آیه اشاره به خداوند، با تمامى صفات مذکور در آیه پیشین، است.
۲- الوهیت، مخصوص پروردگارى است که آفریننده هستى و بى نیاز از شریک و فرزند است. (بدیع السموت و الأرض أنى یکون له ولد و لم تکن له صحبة ... ذلکم الله)
۳- معبودى جز خداوند، که مبدع هستى و خالق همه چیز و بدون همسر و فرزند باشد، وجود ندارد. (بدیع السموت ... أنى یکون له ولد و لم تکن له صحبة ... لا إله إلا هو خلق کل شىء)
۴- خداوند آفریدگار هر موجودى است. (ذلکم الله ... خلق کل شىء)
۵- غیر خدا، فاقد هر گونه نقش در ربوبیت و تدبیر انسانهاست. (و جعلوا لله شرکاء الجن ... سبحنه ... ذلکم الله ربکم) توصیف خداوند به یگانگى در ربوبیت، در پى سخن از شرک، در حقیقت رد پندار ربوبیت غیر خداوند است.
۶- ضرورت پرستش آفریدگار یگانه هستى و شریک قرار ندادن براى او در عبادت (و جعلوا لله شرکاء الجن ... ذلکم الله ربکم لا إله إلا هو ... فاعبدوه)
۷- آفریدگار همه هستى، تنها خداى شایسته پرستش است. (لا إله إلا هو خلق کل شىء فاعبدوه)
۸- توجه به انحصار ربوبیت و خالقیت خداوند برانگیزنده آدمى به پرستش اوست. (ذلکم الله ربکم لا إله إلا هو خلق کل شىء فاعبدوه)
۹- هر موجودى، جز خدا، مخلوق است و شایسته پرستش نیست. (لا إله إلا هو خلق کل شىء فاعبدوه)
۱۰- توحید در عبادت مهمترین وظیفه انسان در برابر پروردگار و خالق هستى است. (ذلکم الله ربکم ... خلق کل شىء فاعبدوه) چون پس از بیان انحصار الوهیت در خداوند و بیان یکتایى او در خالقیت، امر به عبادت شده، چنین برمى آید که مهمترین وظیفه بنده در برابر خداوند عبادت و پرستش اوست.
۱۱- عبادت خداوند باید آگاهانه و بر اساس معرفت و شناخت باشد. (ذلکم الله ربکم ... فاعبدوه)
۱۲- تنها خداوند، وکیل و عهده دار امور همه موجودات هستى است. (و هو على کل شىء وکیل)
۱۳- خداوند، ایجادکننده عالم و عهده دار امور همه موجودات هستى است. (خلق کل شىء فاعبدوه و هو على کل شىء وکیل) مفاد جمله «و هو على کل شىء وکیل»، پس از سخن از آفرینش، رد پندار کسانى است که در تدبیر عالم براى غیر خالق نقشى قائل باشند. به عبارت دیگر جمله أول توحید در خلق و جمله دوم توحید در امر را بیان مى نماید.
۱۴- توجه به نظارت الهى بر هستى عامل گرایش انسان به عبودیت براى خدا و پرهیز از شرک و نافرمانى (فاعبدوه و هو على کل شىء وکیل)
موضوعات مرتبط
- آسمان: خالق آسمان ۱
- آفرینش: خالق آفرینش ۱، ۲، ۷، ۱۰، ۱۳
- اسماء و صفات: وکیل ۱۲
- الوهیت: شرایط الوهیت ۲
- انسان: تدبیر انسان ها ۵ ; مسؤولیت انسان ۱۰
- انگیزش: عوامل انگیزش ۸
- توحید: اهمیت توحید عبادى ۶ ; توحید ذاتى ۲ ; توحید ربوبى ۱ ; توحید عبادى ۳، ۷، ۸، ۹، ۱۰
- جهانخبینى: و ایدئولوژى ۱۴
- خدا: ابداع خدا ۱ ; اختصاصات خدا ۱، ۲، ۳، ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۲ ; افعال خدا ۱۳ ; الوهیت خدا ۲ ; بیخنیازى خدا ۱، ۲ ; تنزیه خدا ۱، ۲ ; خالقیت خدا ۱، ۴، ۸ ; خدا و فرزند ۲ ; ربوبیت خدا ۸ ; نظارت خدا ۱۴ ; وکالت خدا ۱۲، ۱۳
- ربوبیت: شرایط ربوبیت ۱ ; نفى ربوبیت غیر خدا ۵
- زمین: خالق زمین ۱
- شرک: اجتناب از شرک ۶ ; عوامل اجتناب از شرک ۱۴
- عبادت: آگاهى در عبادت ۱۱ ; شرایط عبادت ۱۱ ; عوامل عبادت ۱۴
- عصیان: موانع عصیان ۱۴
- علم: آثار علم ۸
- معبود: شرایط معبود راستین ۳
- موجودات: خالق موجودات ۴ ; مخلوقیت موجودات ۹