المائدة ٥٨
ترجمه
المائدة ٥٧ | آیه ٥٨ | المائدة ٥٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِذَا نَادَیْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ»: هنگامی که صدا به نماز برداشتید. وقتی که برای ادای نماز اذان گفتید.
تفسیر
- آيات ۶۶ - ۵۷، سوره مائده
- علت نهى از محبت كفار
- اگر ايمان به خدا قابل استهزاء باشد، عدم ايمان به خدا و پرستش طاغوت بدتر ورسواتر است
- سرزنش علماء اهل كتاب به جه گنهكارى اهل كتاب و سكوت آنان درمقابل آن معاصى
- وجوهى كه در معناى سخن يهود كه گفتند: (يدالله مغلولة )، گفته شده است
- معناى جمله : (بل يداه مبسوطتان ) و معانى ((يد)) در موارد اضافه به خداى سبحان
- معناى اينكه فرموده : ((آنچه بر تو نازل شده قرآن بر طغيان و كفر يهود مى افزايد))
- مراد از: ((ما انزل اليهم )) در آيه : ((ولو انهم اقامواالتوريةوالانجيل و ما انزل اليهم ...))
- مؤ ثر بودن اعمال بشر در نظام كون و طبيعت
- (رواياتى در ذيل آيات گذشته درباره وظيفه علماء، دست خدا، امت مقتصده و...)
نکات آیه
۱- استهزاى نماز و بازیچه دانستن آن، از سوى برخى اهل کتاب و کافران صدر اسلام (و إذا نادیتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً) در برداشت فوق ضمیر فاعلى «اتخذوها» به «الذین اوتوا الکتب» و «الکفار» در آیه قبل برگردانده شده است.
۲- بانگ نماز (اذان)، بانگى مسخره و بازیچه در پندار کافران و گروهى از اهل کتاب (و إذا نادیتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً) بدان احتمال که ضمیر مفعولى «اتخذوها» به مصدر (مناداة) مستفاد از «نادیتم» برگردد.
۳- مبارزه تبلیغاتى کافران و اهل کتاب علیه اسلام، با استهزاى نماز و اذان و بازیچه خواندن آن (و إذا نادیتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً)
۴- حرمت ایجاد روابط دوستى با کسانى که نماز و اذان را بازیچه مى پندارند و آن را به تمسخر مى گیرند. (لاتتخذوا الذین اتخذوا دینکم هزواً و لعباً ... و إذا نادیتم إلى الصّلوة )
۵- تمسخر برخى اهل کتاب نسبت به نماز و اذان، دلیل تحریم روابط دوستى با آنان (لاتتخذوا الذین ... و إذا نادیتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً)
۶- تمسخر اذان، نماز و دیگر شعایر دینى، از گناهان بزرگ (و إذا نادیتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً) چون تمسخر کنندگان نماز و اذان و یا دیگر شعایر دینى، باید طرد شوند و نباید با آنان روابط دوستى برقرار کرد، معلوم مى شود تمسخر نماز و اذان و دیگر شعایر، از گناهان بزرگ است.
۷- حرمت ایجاد روابط دوستى با کسانى که حتى برخى از احکام و شعایر دین را به بازى گرفته و مورد تمسخر قرار مى دهند.* (لاتتخذوا الذین ... و إذا نادیتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً) تحریم دوستى با استهزا کنندگان نماز پس از تحریم دوستى با استهزاکنندگان دین، مى تواند گویاى این نکته باشد که تمسخر هر یک از احکام اسلام، مصداق استهزاى دین است و همان حکم (حرمت ایجاد روابط) را در پى خواهد داشت.
۸- نماز و اذان، از ارکان اساسى دین و شعایر مقدس آن (الذین اتخذوا دینکم هزواً ... و إذا نادیتم إلى الصّلوة اتخذوها هزواً و لعباً) آیه مورد بحث، استهزاى نماز و اذان را نمونه اى از استهزاى دین شمرده است و اطلاق دین بر نماز و اذان نشان مى دهد که این دو از ارکان اساسى دین مى باشد.
۹- نابخردى، ریشه تمسخر احکام و شعایر دین اسلام (اتخذوا دینکم هزواً ... ذلک بانهم قوم لایعقلون)
۱۰- اهل کتاب و دیگر کافران به دلیل استهزاى دین اسلام و احکام و شعایر آن،مردمى نادان و بى خرد (اتخذوا دینکم هزواً ... ذلک بانهم قوم لایعقلون) برداشت فوق بر این مبناست که «لایعقلون» فعلى لازم باشد، یعنى اهل کتاب و کافران، فاقد عقل و اندیشه کافى هستند. اسناد «لایعقلون» به «قوم» که حاکى از بافت خاص اجتماعى آنهاست، این معنى را تأیید مى کند.
۱۱- ترک اندیشه در احکام و شعایر دین اسلام، ریشه استهزاى کافران نسبت به آن (اتخذوها هزواً و لعباً ذلک بانهم قوم لایعقلون) در برداشت فوق «لایعقلون»، فعلى متعدى گرفته شده و مفعول آن محذوف فرض شده است. یعنى لایعقلون الدین و الصلوة و ... .
۱۲- نکوهش خداوند از اهل کتاب به خاطر ترک اندیشه و تعقل در حقانیت دین و احکام و شعایر آن (ذلک بانهم قوم لایعقلون)
۱۳- عقل و منطق، زیر بناى دین اسلام و احکام و شعایر آن (اتخذوها هزواً و لعباً ذلک بانهم قوم لایعقلون)
۱۴- نگاه به دین اسلام با دیدى منطقى و عقلى، مایه اطمینان به حقانیت، شایستگى و بایستگى آن (اتخذوها هزواً و لعباً ... ذلک بانهم قوم لایعقلون)
موضوعات مرتبط
- احکام:۴، ۵، ۷ استهزاى احکام ۴، ۵، ۷ ۷، ۱۰ ; فلسفه احکام ۴، ۵، ۷ ۵ ; مبانى احکام ۴، ۵، ۷ ۱۳ ; منشأ استهزاى احکام ۴، ۵، ۷ ۹
- اذان: استهزاى اذان ۲، ۳، ۴، ۵ ; اهمیّت اذان ۸ ; گناه استهزاى اذان ۶
- استهزاگران: دوستى با استهزاگران ۴، ۷
- اسلام: استهزاى اسلام ۱۰، ۱۱ ; تاریخ صدر اسلام ۱ ; حقّانیت اسلام ۱۴ ; مبارزه با اسلام ۳ ; ویژگى اسلام ۱۴
- اهل کتاب: استهزاهاى اهل کتاب ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۰ ; اهل کتاب و اسلام ۳ ; جهل اهل کتاب ۱۰ ; سرزنش اهل کتاب ۱۲
- بیگانگان: اصول رابطه با بیگانگان ۴، ۵
- تعقل: آثار تعقل ۱۴ ; آثار عدم تعقل ۱۱ ; سرزنش عدم تعقل ۱۲
- جامعه: اصول رابطه اجتماعى ۷
- جاهلان:۱۰
- جهل: آثار جهل ۹
- خدا: سرزنشهاى خدا ۱۲
- دوستى: حرام ۴، ۵، ۷
- دین: ارکان دین ۸ ; تعقل در دین ۱۱، ۱۲، ۱۴ ; حقّانیت دین ۱۲ ; شعائر دین ۸ ; مبانى دین ۱۳ ; منشأ استهزاى دین ۹
- شعائر: استهزاى شعائر ۷، ۱۰، ۱۱ ; گناه استهزاى شعائر ۶ ; منشأ شعائر ۹
- عقل: نقش عقل ۱۳
- کافران: استهزاهاى کافران ۱، ۲، ۳، ۱۰ ; جهل کافران ۱۰ ; دوستى با کافران ۵ ; کافران و اسلام ۳ ; منشأ استهزاهاى کافران ۱۱
- گناه: کبیره ۶
- محرّمات:۴، ۵، ۷
- معاشرت: آداب معاشرت ۷
- نظام فرهنگى:۴
- نماز: استهزاى نماز ۱، ۳، ۴، ۵ ; اهمیّت نماز ۸ ; گناه استهزاى نماز ۶