آل عمران ٤٠
ترجمه
آل عمران ٣٩ | آیه ٤٠ | آل عمران ٤١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَنَّی»: چگونه؟ «غُلام»: فرزند. «الْکِبَرُ»: پیری. کهنسالی. «عَاقِرٌ»: نازا.
تفسیر
- آيات ۴۱ - ۳۵، سوره آل عمران
- معناى سخن مادر مريم : ((نذرت لك ما فى بطنى محررا))
- اعتقاد مادر مريم به حمل خود از روى جزم بود
- معناى جمله ((و ليس الذكر كالانثى ))
- وجه تسميه ((مريم ))
- ((قبول حسن )) به معناى تقبل يعنى قبول با رضايت درونى است
- معناى ((محراب ))
- رزقى كه همواره نزد مريم بوده رزق معمولى و عادى نبوده است
- شباهت بسيار بين عيسى و يحيى (على نبينا و آله و عليهما السلام )
- عيسى و يحيى در كلام خداوند سبحان
- استفهام زكريا در جمله ((انى يكون لى غلام ؟)) بمنظور استبعاد نبوده است
- استفهام يحيى نظير سؤ ال حضرت ابراهيم است
- در خواست نشانه و علامت كردن زكريا براى چه بوده است ؟
- تصرف شيطان در نفوس انبياء (ع ) محال است
- طرح يك سؤ ال و پاسخ به آن
- سخنى پيرامون الهامات غيبى و خواطر شيطانى
- بخشى از تكلم كه مخصوص خداوند است
- بحث روايتى (در ذيل آيات مربوط به مادر مريم و زكريا و...)
- سخنان بعضى از مفسرين در انكار اين روايات و پاسخ به او
- بحث روايتى (راجع به الهامات و خواطر)
نکات آیه
۱ - اظهار تعجب زکریا از اینکه در سن پیرى همسر نازایش براى او پسرى آرد. (قال ربّ انّى یکون لى غلام و قد بلغنى الکبر و امراتى عاقر)
۲ - ملاحظه عوامل طبیعى، عامل یأس زکریا از اعطاى فرزند به او (قال ربّ انّى یکون لى غلام و قد بلغنى الکبر و امراتى عاقر)
۳ - درخواست آگاهى زکریا از خداوند، نسبت به چگونگى اعطاى فرزند به او (ربّ انّى یکون لى غلام)
۴ - ادب زکریا در مقام تکلّم با خداوند (و قد بلغنى الکبر) جمله «و قد بلغنى الکبر»، کنایه از ناتوانى بر آمیزش جنسى است.
۵ - لزوم رعایت ادب در گفتار با خداوند (و قد بلغنى الکبر)
۶ - دانش و علم انبیا، محدود است. (انّى یکون لى غلام)
۷ - سخن گفتن با خداوند، نیاز به واسطه ندارد. (فنادته الملائکة ... قال ربّ) با اینکه ملائکه براى زکریا (ع) پیام آوردند; ولى آن حضرت، خود با خداوند صحبت کرد و به ملائکه نفرمود که از جانب من به خداوند بگویید.
۸ - تحقق امور خارق العاده در نظام آفرینش، متّکى به مشیّت خداست. (انّى یکون لى غلام ... قال کذلک اللّه یفعل ما یشاء)
۹ - مشیّت الهى حاکم بر قوانین طبیعى (کذلک اللّه یفعل ما یشاء)
۱۰ - خداوند در افعال خویش، نیازمند اسباب و عوامل طبیعى نیست. (کذلک اللّه یفعل ما یشاء) پس از اظهار زکریا به عدم کارایى وسایط مادى، خداوند مى فرماید: کذلک اللّه یفعل ما یشاء; یعنى فعل خدا وابسته به اسباب طبیعى نیست.
۱۱ - علل طبیعى، علّت منحصر در حوادث عالم نیست. (کذلک اللّه یفعل ما یشاء)
۱۲ - اعتقاد به مشیّت مطلق خداوند، تنها توجیه تحقّق امور خارق العاده (کذلک اللّه یفعل ما یشاء) خداوند در پاسخ زکریا، تنها مشیّت و قدرت مطلق خویش (یفعل ما یشاء) را مطرح مى کند.
۱۳ - خداوند آنچه را بخواهد، انجام مى دهد. (اللّه یفعل ما یشاء)
۱۴ - آفرینش حضرت یحیى (ع)، همراه با اعجاز (انّ اللّه یبشرک بیحیى ... کذلک اللّه یفعل ما یشاء)
۱۵ - عوامل و اسباب مادى، حجابى براى شناخت نفوذ مشیّت مطلق الهى* (انّى یکون لى غلام ... کذلک اللّه یفعل ما یشاء) چون خداوند امور هستى را معمولاً از راه عوامل طبیعى انجام مى دهد، این پندار حاصل مى شود که مشیّت الهى تنها از این راه عملى است; به نظر مى رسد «اللّه یفعل ما یشاء» پس از «قد بلغنى الکبر»، اشاره به این معنا باشد که چرا همه امور را وابسته به عوامل طبیعى مى دانید، در حالى که مشیّت خداوند، مطلق است.
موضوعات مرتبط
- اسباب طبیعى: ۱۰، ۱۵ نقش اسباب طبیعى ۱۱
- انبیا: علم انبیا ۶
- جهان بینى: ۸، ۹
- خدا: افعال خدا ۱۰، ۱۳ ; مشیّت خدا ۸، ۹، ۱۲، ۱۳، ۱۵
- زایمان: زایمان در پیرى ۱
- زکریا (ع): ادب زکریا (ع) ۴ ; تعجب زکریا (ع) ۱ ; دعاى زکریا (ع) ۳ ; یأس زکریا (ع) ۲
- سخن: آداب سخن ۴، ۵
- شناخت: موانع شناخت ۱۵
- علّت و معلول: ۹
- معجزه: منشأ معجزه ۸، ۱۲
- مناجات: مناجات با خدا ۴، ۵، ۷
- یأس: عوامل یأس ۲
- یحیى (ع): معجزه یحیى (ع) ۱۴