الرعد ٢٧
ترجمه
الرعد ٢٦ | آیه ٢٧ | الرعد ٢٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَوْ لآ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ ...»: (نگا: یونس / ، رعد / . «أَنَابَ»: توبه کرد. برگشت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ لَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ... (۲) إِنَ الَّذِينَ حَقَّتْ عَلَيْهِمْ... (۱) وَ لَوْ جَاءَتْهُمْ کُلُ آيَةٍ حَتَّى... (۱) قُلِ انْظُرُوا مَا ذَا فِي... (۳) بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلاَمٍ... (۳)
تفسیر
- آيات ۳۵ - ۲۷، سوره رعد
- هدايت به دست خدا است و صرف وجود آيت معجزه سبب ايمان آوردن نيست
- ايمان صرف ادراك نيست بلكه بايد تواءم با تسليم وقبول قلبى باشد
- حقيقت ترس از خدا و عدم منافات آن با اطمينان به خدا
- مراد از ((ذكر)) اعم از ذكر لفظى است
- توضيحى درباره اينكه دلها فقط به ذكر خدا آرام مى گيرند
- مراد از حيات طيبه و ((معيشت طوبى )) كه از آثار آرامش و اطمينان قلب است
- بيان اقوال مختلف در ذيل ((طوبى لهم )) به نقل از مجمع البيان
- معناى جمله : ((اليه متاب ))
- بدون مشيت خداوند شگفت ترين آثار الهى نيز اثرى در هدايت گمراهان نخواهد داشت
- وجوهى كه در معناى آيه شريفه : ((و لو ان قرانا سيرت بهالجبال ... بل لله الامر جميعا)) گفته شده است
- سه وجه در معناى آيه : ((افلم يياءس الذين امنوا ان لو يشاء الله لهدى الناس جميعا))
- تهديد كفارى كه در ابتداى دعوت اسلام انكار و دشمنى پيشه كردند به نزول مصيبتها
- معناى قائم بودن خداى تعالى بر هر نفس و به هر آنچه مى كند
- احتجاجى بى سابقه عليه مشركين : اوصاف وفضائل شركاى خدا را بيان كنيد...
- وعده به مؤ منان در مقابل وعيدى كه به كافران داده شد
- بحث روايتى
- رواياتى در ذيل جمله : ((الا بذكر الله تطمئن القلوب )) و بيان اينكه پيامبر (صلىالله عليه و آله ) و اهل بيت او (عليهم السلام ) مصاديق ذكر خدايند
- چند روايت درباره شجره طوبى در ذيل جمله : ((طوبى لهم و حسن ماب ))
- رواياتى در ذيل آيه : ((و لو ان قرانا سيرت بهالجبال ...))
نکات آیه
۱- کفرپیشگان عصر بعثت ، مدعى نبود معجزه و آیتى بر حقانیّت رسالت پیامبر(ص) (و یقول الذین کفروا لولا أُنزل علیه ءایة من ربه)
۲- کافران خواستار معجزه اى - جز قرآن - براى باور به حقانیّت رسالت پیامبر(ص) و پذیرش توحید (و یقول الذین کفروا لولا أُنزل علیه ءایة من ربه) جمله «إن الله یضل من یشاء و یهدى ...» قرینه بر این است که کافران مشاهده معجزه از پیامبر(ص) را براى هدایت شدن و پذیرش رسالت پیامبر(ص) - که سرلوحه آن توحید است - مى خواستند ; یعنى، مى گفتند: اگر معجزه اى ارائه کنى، رسالت تو را مى پذیریم و به توحید مى گرویم.
۳- تبلیغات سوء کفرپیشگان عصر بعثت و جوسازیهاى آنان علیه پیامبر(ص) (و یقول الذین کفروا لولا أُنزل علیه ءایة من ربه)
۴- هدایت انسانها و گمراهى آنان ، به دست خدا و منوط به مشیّت اوست. (قل إن الله یضل من یشاء و یهدى إلیه من أناب) قیدها و خصوصیات هر یک از دو فعل «یضل» و «یهدى» قرینه بر وجود آنها براى دیگرى است. بنابراین مفاد جمله فوق چنین مى شود: «إن الله یضل عنه من یشاء و یشاء اضلال من لم ینب و یهدى إلیه من یشاء و یشاء هدایة من أناب ; خداوند گمراه مى کند از خویشتن کسى را که بخواهد و گمراهى کسى را مى خواهد که به درگاه او انابه نمى کند و گرایش به او ندارد. و هدایت مى کند به خود کسى را که بخواهد و هدایت کسى را مى خواهد که به درگاه او انابه کند و به او گرایش داشته باشد».
۵- انسان خود در هدایت و گمراهى خویش نقشى بسزا دارد. (إن الله یضل من یشاء و یهدى إلیه من أناب)
۶- گرایش داشتن آدمى به خدا زمینه ساز مشیّت الهى به هدایت وى و رهنمون ساختنش به پذیرش توحید و رسالت پیامبر(ص) (إن الله یضل من یشاء و یهدى إلیه من أناب) «انابة» (مصدر أناب) به معناى روى آوردن و بازگشتن است که به قرینه «إلیه» منظور از آن ، روى آوردن و بازگشت به خداست و از آن جا که این وصف پیش از هدایت یافتن مطرح شده است ، مراد از آن گرایش داشتن به خدا و گریزان نبودن از اوست.
۷- گرایش نداشتن آدمى به خدا ، زمینه ساز مشیّت الهى به گمراه ساختن او و هدایت نکردنش به توحید و رسالت پیامبر(ص) (إن الله یضل من یشاء و یهدى إلیه من أناب)
۸- آنان که زمینه هدایت ندارند ، با ارائه معجزات نیز هدایت نمى شوند و به توحید و رسالت پیامبر(ص) نمى گروند. (لولا أُنزل علیه ءایة من ربه قل إن الله یضل من یشاء) خداوند در پاسخ کسانى که هدایت یافتن خویش را منوط به آمدن معجزه کرده اند، مى فرماید: امر هدایت و ضلالت به دست خداست. این پاسخ در جواب ادعاى مذکور گویاى این حقیقت است که معجزات نمى توانند موجب هدایت کسى باشند ; بلکه مشیّت الهى است که آن را رقم مى زند.
۹- بى تأثیرى معجزات خاص و پیشنهادى کفرپیشگان در هدایت آنان ، دلیل اهدا نشدن آنها به پیامبر(ص) (لولا أُنزل علیه ءایة من ربه قل إن الله یضل من یشاء و یهدى إلیه من أناب)
۱۰- مشیّتهاى الهى قانون مند و منزّه از گزاف و بى دلیل بودن است. (یضل من یشاء و یهدى إلیه من أناب) آوردن «من أناب» به جاى «من یشاء» براى رساندن این حقیقت است که: گرچه امور به مشیّت خداوند رقم مى خورد، ولى مشیّت او گزاف نیست ; بلکه بر اساس قابلیتها اعمال مى شود. در امر هدایت و اضلال، مشیّت او به هدایت کسى است که به درگاه خدا روى آورد و مشیّت اضلال براى کسى است که از درگاهش روى برتابد.
موضوعات مرتبط
- استعداد: اهمیت استعداد ها ۸
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
- انسان: نقش انسان ۵
- ایمان: ایمان به توحید ۶; ایمان به محمد(ص) ۶; زمینه ایمان ۶
- توحید: زمینه توحید ۶; موانع توحید ۷
- خدا: آثار اعراض از خدا ۷; اضلال خدا ۴; تنزیه خدا ۱۰; زمینه مشیت خدا ۶، ۷; قانونمندى مشیت خدا ۱۰; مشیت خدا ۴; هدایتگرى خدا ۴
- کافران: بى تأثیرى معجزه بر کافران ۹; جوسازى کافران صدراسلام ۳; خواسته هاى کافران صدراسلام ۲; کافران صدراسلام و توحید ۲; کافران صدراسلام و محمد(ص) ۱، ۲، ۳; کافران صدراسلام و معجزه ۲; هدایت ناپذیرى کافران صدراسلام ۹
- کفر: کفر به محمد(ص) ۷; منشأ کفر ۷ گرایشها: آثار گرایش به خدا ۶
- گمراهى: زمینه گمراهى ۷; منشأ گمراهى ۴، ۵
- محمد(ص): جوسازى علیه محمد(ص) ۳; مکذبان محمد(ص) ۱
- معجزه: رد معجزه اقتراحى ۹; معجزه اقتراحى ۲; مکذبان معجزه ۱
- هدایت: زمینه هدایت ۶; منشأ هدایت ۴، ۵، ۶
- هدایت ناپذیران: گمراهى هدایت ناپذیران ۸; هدایت ناپذیران و توحید ۸; هدایت ناپذیران و محمد(ص) ۸; هدایت ناپذیران و معجزه ۸