هود ٨٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

گفت: «ای قوم! به من بگویید، هرگاه من دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم، و رزق (و موهبت) خوبی به من داده باشد، (آیا می‌توانم بر خلاف فرمان او رفتار کنم؟!) من هرگز نمی‌خواهم چیزی که شما را از آن باز می‌دارم، خودم مرتکب شوم! من جز اصلاح -تا آنجا که توانایی دارم- نمی‌خواهم! و توفیق من، جز به خدا نیست! بر او توکّل کردم؛ و به سوی او بازمی‌گردم!

|گفت: اى قوم من! چه مى‌گوييد اگر از جانب پروردگارم دليلى روشن داشته باشم و او مرا موهبتى نيكو (نبوت) عطا كرده باشد [آيا مى‌توانم از فرمانش سرپيچى كنم؟] من نمى‌خواهم در آنچه شما را از آن باز مى‌دارم خود خلاف آن كنم و تا آن جا كه بتوانم جز اصلاح نمى‌خوا
گفت: «اى قوم من، بينديشيد، اگر از جانب پروردگارم دليل روشنى داشته باشم، و او از سوى خود روزى نيكويى به من داده باشد [آيا باز هم از پرستش او دست بردارم؟] من نمى‌خواهم در آنچه شما را از آن باز مى‌دارم با شما مخالفت كنم [و خود مرتكب آن شوم‌]. من قصدى جز اصلاح [جامعه‌] تا آنجا كه بتوانم، ندارم، و توفيق من جز به [يارى‌] خدا نيست. بر او توكّل كرده‌ام و به سوى او بازمى‌گردم.»
شعیب گفت: ای قوم، رأی و نظریه شما چیست؟ آیا اگر مرا از جانب پروردگارم حجت روشن و دلیل قاطع باشد و از خود بر من رزق نیکو رسانده باشد (باز اطاعت او نکنم)؟ و (بدانید که) غرض من در آنچه شما را نهی می‌کنم ضدّیت و مخالفت با شما نیست بلکه تا بتوانم تنها مقصودم اصلاح امر شماست و از خدا در هر کار توفیق می‌طلبم و بر او توکل کرده و به درگاه او انابه و بازگشت دارم.
گفت: ای قوم من! مرا خبر دهید اگر من بر دلیل روشنی از سوی پروردگارم متکی باشم و از جانب او رزق نیکویی به من داده باشد [آیا رواست که خلاف خواسته او عمل کنم؟] و من نمی خواهم آنچه که شما را از آن باز می دارم خود مرتکب شوم؛ تا جایی که قدرت دارم جز اصلاح [شما را] نمی خواهم؛ و توفیقم فقط به [یاری] خداست؛ بر او توکل کردم و به سوی او باز می گردم.
گفت: اى قوم من، چه مى‌گوييد اگر با من از جانب پروردگارم حجتى باشد و او مرا رزقى نيكو عطا كرده باشد؟ اگر شما را نهى مى‌كنم براى آن نيست كه خود سودى ببرم. تا آنجا كه بتوانم قصدى جز به صلاح‌آوردنتان ندارم. توفيق من تنها با خداست. به او توكل كرده‌ام و به درگاه او روى مى‌آورم.
گفت ای قوم من بیندیشید اگر من از سوی پروردگارم حجت آشکاری داشته باشم و از سوی خویش به من روزی نیک بخشیده باشد [چه خواهید کرد] و من نمی‌خواهم با شما، در آنچه شما را از آن باز داشته‌ام مخالفت کنم [و خود مرتکب آن شوم‌] تا آنجا که بتوانم جز اصلاح نمی‌خواهم، و توفیق من جز به [اراده‌] خداوند نیست، که بر او توکل کرده‌ام و به او روی آورده‌ام‌
گفت: اى قوم من، مرا گوييد اگر من بر حجت و دليلى روشن از پروردگارم باشم و او مرا روزى نيكو- نبوّت- داده باشد [آيا دعوت من نابخردانه است؟] و من نمى‌خواهم در آنچه شما را از آن باز مى‌دارم با شما مخالفت كنم- شما را باز دارم و خود مرتكب آن شوم- جز اصلاح [كارتان‌] چندان كه بتوانم نمى خواهم، و توفيق من جز به [فضل و خواست‌] خداوند نيست بر او توكل كردم و به او بازمى‌گردم.
گفت: ای قوم من! اگر من (بر اثر نبوّت) دلیل آشکاری از پروردگارم داشته باشم (و به یقین کامل رسیده باشم) و روزی خوبی (علاوه از نبوّت) به من عطاء فرموده باشد، به من بگوئید (آیا می‌توانم برخلاف فرمان خدا، یعنی خالق و هادی و رازق خود رفتار کنم، و شما را از بت‌پرستی و بزهکاری نهی ننمایم؟). من نمی‌خواهم شما را از چیزی باز دارم و خودم مرتکب آن شوم (و بلکه شما را به انجام کاری می‌خوانم که خود نیز بدان عمل می‌کنم). من تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح (خویشتن و شما را) نمی‌خواهم، و توفیق من هم (در رسیدن به حق و نیکی و زدودن ناحق و بدی) جز با (یاری و پشتیبانی) خدا (انجام پذیرفتنی) نیست. تنها بر او توکّل می‌کنم و (کار و بارم را بدو واگذار می‌سازم و با توبه و انابت) فقط به سوی او برمی‌گردم.
گفت: «ای قوم من! آیا دیدید [:اندیشیدید] اگر از جانب پروردگارم بر (دلیل) روشنی استوار باشم و او از سوی خود روزی (معنوی) نیکویی به من داده باشد (آیا باز هم از پرستش او دست‌بردارم‌)؟ و من نمی‌خواهم فراسوی آنچه شما را از آن باز می‌دارم با شما مخالفت کنم. من قصدی جز اصلاح (شما) - تا آنجا که توانستم - ندارم. و توفیق من جز به (یاری) خدا نیست. تنها بر او توکل کرده‌ام، و تنها سوی او پیاپی باز می‌گردم.»
گفت ای قوم من آیا دیده‌اید که اگر باشم بر نشانه‌ای از پروردگارم و روزیم دهد از خویش روزئی نیکو و نخواهم مخالفت کنم شما را بسوی آنچه شما را از آن نهی می‌کنم نخواهم جز کارساختن (درست کردن) را هر چه توانم نیست موفق داشتم جز با خدا بر او تکیه نمودم و بسوی او زاری کنم‌


هود ٨٧ آیه ٨٨ هود ٨٩
سوره : سوره هود
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِن کُنتُ عَلَی بَیِّنَةٍ ...»: جواب شرط محذوف است که عبارت است از: أَیَصِحُّ لِی أَن لاّ آمُرکُمْ بِتَرْکِ عِبادَةِ الأوْثانِ، وَالْکَفِّ عَنِ الْمَعاصی؟ «رِزْقاً حَسَناً»: روزی پاک. مراد ثروت و دارائی فراوان و حلال است که شعیب از آن برخوردار بوده است. «أَنْهَاکُمْ عَنْهُ»: شما را از آن نهی می‌کنم و بازمی‌دارم. (أَنْهی) فعل مضارع و متکلّم وحده است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- حضرت شعیب(ع) برخوردار از معجزه و دلیلى روشن بر پیامبرى خویش (یقوم أرءیتم إن کنت على بیّنة من ربى)

۲- خداوند ، عطا کننده معجزه و دلیلهاى روشن به پیامبران (إن کنت على بیّنة من ربى)

۳- خداوند ، مربى پیامبران و تدبیر کننده امور ایشان است. (إن کنت على بیّنة من ربى) «رب» به معناى مدبّر و مربى است.

۴- هدف از اعطاى معجزه و دلایل روشن به پیامبران ، تدبیر امر نبوت و پیشبرد هدفهاى رسالت آنان است.* (إن کنت على بیّنة من ربى) برداشت فوق، احتمالى است که مى توان از اضافه «رب» به یاى متکلم استفاده کرد.

۵- برخورد حضرت شعیب(ع) با مشرکان و کافران ، برخوردى ترحم آمیز و مشفقانه بود. (یقوم أرءیتم) تعبیر «یا قوم» (اى مردم من) حکایت از شفقت و مهربانى شعیب(ع) دارد.

۶- محدود کردن آزادى انسانها و فروپاشاندن عقاید و رسوم آنان ، باید متکى به دلیل و برهانى روشن باشد. (أصلوتک تأمرک ... قال یقوم أرءیتم إن کنت على بیّنة من ربى)

۷- اصلاح عقاید و رفتار انسانها و نیز تعیین حد و مرز اختیار و آزادى آنان ، رسالتى الهى برعهده پیامبران (أصلوتک تأمرک أن نترک ... قال یقوم أرءیتم إن کنت على بیّنة من ربى)

۸- خداوند ، شعیب(ع) را از روزى و نعمت خاص و نیکوى خویش بهره مند ساخت و او را به مقام نبوت رسانید. (أرءیتم إن ... رزقنى منه رزقًا حسنًا) مقصود از «رزقاً حسناً» به مناسبت مورد ، مقام نبوت و پیامبرى است.

۹- برخوردارى شعیب(ع) از مقام نبوت ، برانگیزنده او به فراخوانى مردمان به توحید و رعایت عدل و انصاف در مبادلات (قالوا یشعیب أصلوتک تأمرک ... قال یقوم أرءیتم إن کنت على بیّنة من ربى و رزقنى منه رزقًا حسنًا) سخنان شعیب(ع) در آیه مورد بحث ، پاسخى است به تحلیل استهزاآمیز قومش (أصلوتک). شعیب(ع) با جمله «أرءیتم ...» بیان مى دارد که منشأ مخالفت وى با آرا و عقاید آنان و عملکرد ناصوابشان ، مسؤولیتى است که خداوند برعهده او قرار داده است.

۱۰- مقام نبوت ، روزى خاص و نیکوى خداوند به پیامبران است. (و رزقنى منه رزقًا حسنًا)

۱۱- معارف الهى و احکام دینى ، از عطاها و روزیهاى نیکوى خداوند براى بشریت (و رزقنى منه رزقًا حسنًا) مى توان گفت مقصود از «رزقاً حسناً» - به قرینه آیات گذشته(اعبدوا الله ...) - معارف و احکامى است که خداوند به شعیب(ع) آموخت تا او آنها را به مردم تعلیم دهد.

۱۲- شعیب(ع) ، على رغم آلودگى جامعه اش به حرام خوارى ، از روزى حلال و نیکو بهره مند بود. (یقوم أوفوا المکیال و المیزان ... و رزقنى منه رزقًا حسنًا) از اینکه شعیب(ع) مبادلات و معاملات مردم مدین را ظالمانه خواند و آن گونه درآمدها را ناپسند شمرد و سپس فرمود: من از روزى نیکو برخوردار هستم ، مى توان این احتمال را موجّه دانست که مراد از «رزقاً حسناً» روزیهاى مادى است.

۱۳- روزیهایى که در تهیه آن ظلم و اجحاف نشود و در فراهم کردن آن عدل و انصاف رعایت گردد ، از نظر ادیان الهى روزى حلال و نیکوست. (و رزقنى منه رزقًا حسنًا)

۱۴- شعیب(ع)، از مکنت و گشایش روزى برخوردار بود. (و رزقنى منه رزقًا حسنًا)

۱۵- روزیهاى حلال و نیکو از ناحیه خداوند است و فراهم آوردن آن ، به توفیق او مى باشد. (و رزقنى منه رزقًا حسنًا) برداشت فوق با توجه به «منه، از ناحیه خدا» استفاده شده است.

۱۶- شعیب(ع) ، به مردمان اعلام کرد: همواره به تعالیمى که بیان کرده و مقرراتى که ابلاغ نموده ، پایبند بوده و بدانها عمل مى کند. (و ما أُرید أن أُخالفکم إلى ما أنهیکم عنه) فعل «اُخالفکم» چون با «إلى» متعدى شده ، معناى «امیل» در آن اشراب شده است. بنابراین جمله «ما اُرید ...» چنین معنا مى شود: من نمى خواهم با شما مخالفت کنم و خود به آنچه از آن نهى کرده ام بازگردم.

۱۷- ضرورت پایبندى مبلغان دین و مصلحان جامعه ، به تعالیم دینى و برنامه هاى اصلاحى خود (و ما أُرید أن أُخالفکم إلى ما أنهیکم عنه)

۱۸- شعیب(ع) هرگز تمایلى به اجحاف و بى عدالتى در داد و ستد و گرایشى به عبادت معبودهاى دروغین نداشت. (و ما أُرید أن أُخالفکم إلى ما أنهیکم عنه)

۱۹- شعیب(ع) در شهر مدین به داد و ستد و مبادلات اقتصادى اشتغال داشت.* (أوفوا المکیال و المیزان ... و ما أُرید أن أُخالفکم إلى ما أنهیکم عنه) شعیب(ع)، پس از تأکید فراوان بر لزوم رعایت قسط و عدل در مبادلات و پرهیز از کم فروشى و اجحاف در معاملات، مى فرماید: من هرگز به آنچه شما را از آن نهى کرده ام روى نخواهم آورد. این سخن آن گاه جایگاهى مناسب دارد که خود نیز به داد و ستد اشتغال داشته باشد.

۲۰- هدف شعیب(ع) از مخالفت با آداب و رسوم مردم مدین و رفتار ناعادلانه آنان ، اصلاح ایشان و از میان بردن فسادهاى اجتماعى بود. (إن أُرید إلاّ الإصلح ما استطعت)

۲۱- شعیب(ع) تا حد توان و استطاعتش در اصلاح جامعه کوشید و با فساد مبارزه کرد. (إن أُرید إلاّ الإصلح ما استطعت) حرف «ما» در «ما استطعت» ظرفیه مصدریه است; یعنى، به معناى مدت و زمان مى باشد و فعل پس از خود را به تأویل مصدر مى برد. بنابراین «إن اُرید ...»; یعنى: «مدة استطاعتى الإصلاح ما اُرید إلاّ الإصلاح»; من در مدت و زمانى که توان اصلاح امور را دارم به جز اصلاح امور را نخواهم خواست».

۲۲- رهبران و مبلغان دین ، تا توان دارند باید در اصلاح جامعه و ابلاغ معارف الهى تلاش کنند. (إن أُرید إلاّ الإصلح ما استطعت)

۲۳- اصلاح جوامع بشرى ، در گرو گرایش آنان به توحید و یکتاپرستى و رعایت عدل و انصاف در مبادلات و امور اقتصادى است. (قال یقوم اعبدوا الله ... أوفوا المکیال و المیزان بالقسط ... إن أُرید إلاّ الإصلح)

۲۴- شعیب(ع)، موفقیت خویش در اصلاح جامعه را ، در گرو امداد الهى مى دانست. (إن أُرید إلاّ الإصلح ما استطعت و ما توفیقى إلاّ بالله علیه توکلت) «توفیق» در آیه شریفه ، مصدر مجهولى است که به نایب فاعلش (یاى متکلم) اضافه شده است و «باء» براى استعانت است. بنابراین «و ما توفیقى ...»; یعنى ، تنها به کمک خداوند بر انجام کارهاى خیر ، موفق خواهم بود.

۲۵- شعیب(ع) تنها خداوند را مرجع خویش مى دانست و فقط به درگاه او روى مى آورد. (و إلیه أُنیب) «انابة» (مصدر اُنیب) به معناى رجوع و اقبال است.

۲۶- موفقیت آدمى در انجام کارهاى نیک ، در گرو امداد و یارى خداوند است. (و ما توفیقى إلاّ بالله)

۲۷- ضرورت توکل آدمى به خداوند و واگذارى امور به او (علیه توکلت)

۲۸- لزوم توجه به خدا و روى آوردن به درگاه او (و إلیه أُنیب)

۲۹- کارساز نبودن هیچ نیرویى جز خداوند در موفق ساختن آدمى ، دلیل لزوم توکل بر او و روى آوردن به درگاه اوست. (ما توفیقى إلاّ بالله علیه توکلت و إلیه أُنیب) جمله هاى «علیه توکلت و إلیه اُنیب» به منزله نتیجه اى براى «ما توفیقى ...» است.

۳۰- آنان که درصدد اصلاح جامعه اند ، باید فقط به خدا اتکال کنند و روى به درگاه او داشته باشند. (إن أُرید إلاّ الإصلح ... علیه توکلت و إلیه أُنیب)

روایات و احادیث

۳۱- «عبدالله بن الفضل الهاشمى قال: سألت أباعبدالله جعفربن محمد(ع) عن قول الله عزوجل: ... «و ما توفیقى إلاّ بالله»... قال: إذا فعل العبد ما أمره الله عزوجل به من الطاعة کان فعله وفقاً لأمرالله عزوجل و سمى العبد به موفّقاً و إذا أراد العبد أن یدخل فى شىء من معاصى الله فحال الله تبارک و تعالى بینه و بین تلک المعصیة فترکها کان ترکه لها بتوفیق الله تعالى ذکره ...;[۱] عبدالله بن فضل هاشمى گوید: از امام صادق(ع) درباره سخن خداى عزوجل: ... «و ما توفیقى إلاّ بالله» پرسیدم، فرمود: هرگاه بنده طاعتى را که خدا به آن امر کرده انجام دهد، عمل او با امر خدا موافق است و آن بنده موفق خوانده مى شود (توفیق خدا شامل حال او شده) و هرگاه بنده اى بخواهد گناهى انجام دهد و خداوند تبارک و تعالى بین او و آن معصیت مانعى ایجاد کند که موجب ترک آن گردد، این ترکِ گناه به توفیق خداوند متعال خواهد بود ...».

موضوعات مرتبط

  • آزادى: تعیین محدوده آزادى ۷; ملاک محدودیت آزادى ۶
  • اطاعت: آثار اطاعت از خدا ۳۱
  • اقتصاد: آثار عدالت اقتصادى ۲۳; دعوت به عدالت اقتصادى ۹
  • امور: تفویض امور ۲۷
  • انبیا: اصلاحگرى انبیا ۷; اهمیت رسالت انبیا ۴; بینات انبیا ۲; دلایل نبوت انبیا ۲; رسالت انبیا ۷; روزى خاص انبیا ۱۰; زمینه تحقق اهداف انبیا ۴; فلسفه بینات انبیا ۴; فلسفه معجزه انبیا ۴; مدبر انبیا ۳; مربى انبیا ۳; مقامات انبیا ۱۰; نبوت انبیا ۱۰
  • انسان: اصلاح عقیده انسان ها ۷; اصلاح عمل انسان ها ۷
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۹
  • اهل مدین : حرامخوارى اهل مدین ۱۲
  • بازگشت به خدا: ۲۵، ۲۸، ۲۹
  • توحید: آثار توحید عبادى ۲۳; دعوت به توحید ۹
  • توکل: اهمیت توکل بر خدا ۲۷، ۲۹، ۳۰; فلسفه توکل ۲۹
  • جامعه: اصلاح جامعه ۲۱، ۲۴; زمینه اصلاح جامعه ۲۳
  • خدا: آثار امدادهاى خدا ۲۴، ۲۶; افعال خدا ۳; توفیقات خدا ۱۵، ۳۱; ربوبیت خدا ۳; روزیهاى خاص خدا ۱۰; روزیهاى خدا ۱۱; عطایاى خدا ۲، ۱۱; نعمتهاى خدا ۸
  • دین: اهمیت دین ۱۱
  • ذکر: اهمیت ذکر خدا ۲۸
  • رسوم: روش مبارزه با رسوم باطل ۶
  • روزى: روزى پسندیده ۸، ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۳; روزى حلال در ادیان ۱۳; ملاکهاى روزى حلال ۱۳; منشأ روزى پسندیده ۱۵; منشأ روزى حلال ۱۵
  • رهبران دینى: رهبران دینى و اصلاح جامعه ۲۲; رهبران دینى و دین ۲۲; مسؤولیت رهبران دینى ۲۲
  • شعیب(ع): آثار نبوت شعیب(ع) ۹; اصلاح گرى شعیب(ع) ۲۰، ۲۱; ایمان شعیب(ع) ۱۶; بینات شعیب(ع) ۱; تجارت شعیب(ع) ۱۹; تعالیم شعیب(ع) ۱۶; توحید شعیب(ع) ۲۵; ثروتمندى شعیب(ع) ۱۴; دلایل نبوت شعیب(ع) ۱; روزى حلال شعیب(ع) ۱۲; روزى شعیب(ع) ۸، ۱۴; روش برخورد شعیب(ع) ۵; زمینه دعوتهاى شعیب(ع) ۹; شعیب(ع) و تخلفات اقتصادى ۱۸; شعیب(ع) و رسوم اهل مدین ۲۰; شعیب(ع) و کافران ۵; شعیب(ع) و مبارزه با فساد ۲۰، ۲۱; شعیب(ع) و مشرکان ۵; شعیب(ع) و معبودان باطل ۱۸; شغل شعیب(ع) ۱۹; عقیده شعیب(ع) ۲۴، ۲۵; عمل به تکلیف شعیب(ع) ۱۶; قصه شعیب(ع) ۱۹; مبارزه شعیب(ع) ۲۱; معجزه شعیب(ع) ۱; مقامات شعیب(ع) ۸، ۹; موفقیت شعیب(ع) ۲۴; مهربانى شعیب(ع) ۵; نبوت شعیب(ع) ۸
  • عقیده: اهمیت برهان در عقیده ۶; برهان در تصحیح عقیده ۶; روش مبارزه با عقیده باطل ۶
  • عمل: موفقیت در عمل خیر ۲۶
  • گناه: آثار گناه ۳۱
  • مبلغان: مبلغان و اصلاح جامعه ۲۲; مبلغان و دین ۱۷، ۲۲; مسؤولیت مبلغان ۱۷، ۲۲
  • مصلحان: مسؤولیت مصلحان ۱۷، ۳۰
  • معجزه: منشأ معجزه ۲
  • موجودات: عجز موجودات ۲۹
  • موفقیت: عوامل موفقیت ۲۶; منشأ موفقیت ۲۹; نشانه هاى موفقیت ۳۱
  • نبوت: اهمیت نبوت ۴
  • نعمت: مشمولان نعمت هاى خاص ۸

منابع

  1. توحید صدوق، ص ۲۴۲، ح ۱، ب ۳۵; نورالثقلین، ج ۲، ص ۳۹۳، ح ۱۹۸.