التوبة ٥٩

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

(در حالی که) اگر به آنچه خدا و پیامبرش به آنان داده راضی باشند، و بگویند: «خداوند برای ما کافی است! و بزودی خدا و رسولش، از فضل خود به ما می‌بخشند؛ ما تنها رضای او را می‌طلبیم.» (برای آنها بهتر است)!

و اگر آنها به آنچه خدا و پيامبرش [از صدقات‌] به ايشان داده راضى مى‌شدند و مى‌گفتند: خدا ما را بس است، زودا كه خدا از فضل خويش و نيز پيامبرش به ما عطا كند و ما مشتاق خداونديم [براى آنها بهتر بود]
و اگر آنان بدانچه خدا و پيامبرش به ايشان داده‌اند خشنود مى‌گشتند و مى‌گفتند: «خدا ما را بس است به زودى خدا و پيامبرش از كرم خود به ما مى‌دهند و ما به خدا مشتاقيم» [قطعاً براى آنان بهتر بود].
و چقدر بهتر بود اگر آنها به آنچه خدا و رسول به آنها عطا کردند راضی بودند و می‌گفتند که خدا ما را کفایت است، او و هم رسولش از لطف عمیم به ما عطا خواهند کرد، ما تنها به خدا مشتاقیم.
و اگر آنان به آنچه خدا و پیامبرش به ایشان عطا کرده اند، خشنود می شدند و می گفتند: خدا ما را بس است؛ خدا و پیامبرش به زودی از فضل و احسان خود به ما عطا می کنند [و] ما فقط به سوی خدا مایل و علاقمندیم [برای آنان بهتر بود.]
چه مى‌شود اگر به آنچه خدا و پيامبرش به آنان عطا مى‌كند خشنود باشند و بگويند: خدا ما را بس است و خدا و پيامبرش ما را از فضل خويش بى‌نصيب نخواهند گذاشت و ما به خدا رغبت مى‌ورزيم؟
ولی اگر آنان به آنچه خداوند و پیامبرش به ایشان بخشیده‌اند، خشنود می‌شدند و می‌گفتند خداوند ما را بس، زودا که خداوند و پیامبر او از فضل خویش به ما ببخشند و ما به خداوند می‌گراییم [برایشان بهتر بود]
و [چه خوب بود] اگر بدانچه خداى بديشان دهد و پيامبرش، خرسند گردند و گويند: خداى ما را بس است، بزودى خداى ما را از فزون‌بخشى خويش بدهد و پيامبرش نيز كه ما به خدا گراينده و اميدواريم.
اگر آنان بدانچه خدا و پیغمبرش بدیشان داده است (و قسمت ایشان کرده است) راضی می‌شدند و می‌گفتند: (دستور) خدا ما را بسنده است و خداوند از فضل و احسان خود به ما می‌دهد و پیغمبرش (بیش از آنچه به ما داده است این بار به ما عطاء می‌کند، و) ما (به فضل و بخشایش پروردگار خود چشم دوخته و) تنها رضای خدا را می‌جوئیم، (اگر چنین می‌گفتند و می‌کردند، به سود آنان بود).
و اگر آنان بدانچه خدا و پیامبرش به ایشان داده خشنود می‌گشتند و می‌گفتند: «خدا ما را بس است، به زودی خدا از فضل خود به ما می‌دهد و (نیز) پیامبرش (به ما می‌بخشد) ، ما همانا تنها سوی خدا راغبانیم» (این خود برایشان شایسته بود).
و اگر که ایشان خوشنود می‌شدند بدانچه خدا و پیمبرش بدیشان داده و می‌گفتند بس است ما را خدا زود است بدهد به ما خدا از فضل خویش و پیمبرش همانا مائیم بسوی خدا گروندگان‌


التوبة ٥٨ آیه ٥٩ التوبة ٦٠
سوره : سوره التوبة
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَ لَوْ»: جواب آن محذوف است که (لَکانَ خَیْراً لَهُمْ) است. «رَاغِبُونَ»: جمع راغِب، مشتاق. خواهان. آرزومند.


تفسیر

نکات آیه

۱ - لزوم خشنود بودن به عطاى خدا و رسولش و طمع نداشتن به بیش از حق خود (و لو أنهم رضوا ما ءاتیهم اللّه و رسوله)

۲ - نارضایتى برخى از مسلمانان (منافقان) نسبت به سهم خود از بیت المال (و لو أنهم رضوا ما ءاتیهم اللّه و رسوله)

۳ - تأیید صریح خدا نسبت به عملکرد پیامبر(ص) در مورد نحوه تقسیم صدقات میان مسلمانان (و لو أنهم رضوا ما ءاتیهم اللّه و رسوله)

۴ - حق تصمیم گیرى در نحوه تقسیم و صرف بیت المال با پیامبر (ص) بود. (ما ءاتیهم اللّه و رسوله)

۵ - سیاست گذارى در امور مالى و اقتصادى، از اختیارات رهبر جامعه اسلامى است. (ما ءاتیهم اللّه و رسوله)

۶ - لزوم توکل انسان به خداوند و کافى شمردن او در رفع نیازمندیها (و لو أنهم ... و قالوا حسبنا اللّه)

۷ - مؤمنان راستین، امیدوار به فضل و عطایاى خدا و رسولش (سیؤتینا اللّه من فضله و رسوله)

۸ - توکل بر خداوند و کافى دانستن او براى رفع نیازهاى انسان، زمینه ساز جلب فضل و عطایاى الهى (و قالوا حسبنا اللّه سیؤتینا اللّه من فضله) از اینکه خداوند قبل از بیان امیدوارى به فضل خویش، موضوع توکل (حسبنا اللّه) را مطرح کرده است، برداشت فوق استفاده مى شود.

۹ - وعده خداوند به برخوردارى متوکلان از عطا و تفضلش (و قالوا حسبنا اللّه سیؤتینا اللّه من فضله) آیه فوق در مقام تعلیم به انسان است و بى تردید آنچه خداوند تعلیم دهد، منطبق با واقعیت مى باشد در نتیجه جمله «سیؤتینا» حاکى از عطاى الهى به متوکلان است.

۱۰ - رغبت و اشتیاق مؤمنان راستین، تنها به جانب خداست. (إنا إلى اللّه رغبون) «إلى اللّه» متعلق به «راغبون» است و تقدیم آن بر «راغبون» علاوه بر حفظ فاصله آیات، مى تواند براى افاده حصر باشد.

۱۱ - راضى بودن به عطایاى خداوند و امید داشتن به فضل او، نشأت گرفته از میل و رغبت واقعى انسان به خدا (و لو أنهم رضوا ما ءاتیهم اللّه ... إنا إلى اللّه رغبون) برداشت فوق بر این اساس است که جمله «إنا إلى اللّه راغبون»، تعلیل براى جمله پیشین باشد.

۱۲ - ناخشنودى انسان از عطایاى الهى، نشانه بى رغبتى وى به خداست. (و لو أنهم رضوا ما ءاتیهم اللّه ... إنا إلى اللّه رغبون)

موضوعات مرتبط

  • اقتصاد: مسؤول سیاستهاى اقتصادى ۴، ۵
  • امیدوارى: امیدوارى به عطایاى خدا ۷ ; امیدوارى به فضل خدا ۷، ۱۱ ; امیدوارى به فضل محمّد (ص) ۷
  • انسان: تمایلات انسان ۱۱
  • بیت المال: تقسیم بیت المال ۴
  • توحید: آثار توحید افعالى ۸
  • توکل: آثار توکل بر خدا ۸ ; اهمیّت توکل بر خدا ۶
  • خدا: رضایت به عطایاى خدا ۱، ۱۱ ; رضایت خدا ۳ ; زمینه عطایاى خدا ۸ ; زمینه فضل خدا ۸ ; کفایتهاى خدا ۶، ۸ ; ناخشنودى از عطایاى خدا ۱۲ ; نشانه هاى بىرغبتى به خدا ۱۲ ; وعده هاى خدا ۹
  • رهبران دینى: اختیارات رهبران دینى ۵
  • طمع: اجتناب از طمع ۱
  • عطایاى خدا: مشمولان عطایاى خدا ۹
  • علایق: آثار علاقه به خدا ۱۱
  • فضل خدا: مشمولان فضل خدا ۹
  • مؤمنان: امیدوارى مؤمنان ۷ ; توحید مؤمنان ۱۰ ; علایق مؤمنان ۱۰
  • متوکلان: تفضل به متوکلان ۹ ; وعده به متوکلان ۹
  • محمّد (ص): اختیارات محمّد (ص) ۴ ; حمایت از محمّد (ص) ۳ ; رضایت به عطایاى محمّد (ص) ۱ ; محمّد (ص) و بیت المال ۴ ; محمّد (ص) و تقسیم صدقات ۳
  • منافقان: منافقان و بیت المال ۲ ; ناخشنودى منافقان ۲
  • نیازها: منشأ تأمین نیازها ۸

منابع