الكوثر ٣
ترجمه
الكوثر ٢ | آیه ٣ | الكوثر ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«شَانِئَ»: دشمن کینهتوز. از مصدر (شَنَآن) به معنیکینهتوزی (نگا: مائده / و . «الأبْتَرُ»: بینام و نشان. بیخیر و برکت.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱ - ۳، سوره كوثر
- اقوال مختلف درباره مراد از ((كوثر)) و بيان شواهددال بر اينكه مراد از آن ذريّه پيامبر (صلى الله عليه و آله ) يعنى فرزندان فاطمه(عليه السلام ) است
- مراد از امر صلوة و نحر بعد از منت گذاردن به اعطاء كوثر
- رواياتى درباره اينكه مراد از ((نحر)) در ((فصلّ لربّك و انحر)) بلند كردن دست هادر موقع اداء تكبير است
- ذكور، كسى كه زخم زبان زد، و نزول سوره كوثر
نکات آیه
۱ - یکى از دشمنان پیامبر(ص)، آن حضرت را نسل بریده و آینده او را خالى از ذکر خیر خواند. (إنّ شانئک هو الأبتر) «شانئک»; یعنى، کسى که با تو بغض و دشمنى دارد (تاج العروس). بیشتر مفسران، او را پدر عَمروعاص دانسته اند که پس از فوت پسران پیامبر(ص)، آن حضرت را «ابتر» خواند. «أبتر» به معناى کسى است که از او به خیر و نیکى یاد نشود. «بَتْر» (ریشه «أبتر») در بریدن دُم به کار مى رود و به همین جهت شخصى را که نسل او قطع شده است، «ابتر» گویند (مفردات); زیرا نسلى که نام نیک او را زنده نگه دارد، وجود ندارد.
۲ - تداوم نسل پیامبر(ص) از طریق فاطمه(س)، پوچى پندار دشمنان آن حضرت را در مورد قطع نسل او بر ملا ساخت. (إنّا أعطینک الکوثر ... إنّ شانئک هو الأبتر)
۳ - خداوند، کسى را که با زخم زبان خود به پیامبر(ص)، آن حضرت را نسل بریده خواند، داراى آینده اى خالى از هرگونه خوبى و یاد نیک معرفى کرد. (إنّ شانئک هو الأبتر) آنچه پدر عمروعاص از کلمه «أبتر» اراده کرده بود، قطع شدن ذکر خیر پیامبر(ص) بر اثر قطع نسل بود. ضمیر فصل در «هو الأبتر» نشانگر حصر اضافى است و بیان مى دارد که «متروک شدن ذکر خیر»، اختصاص به خود او دارد; نه پیامبر(ص). گفتنى است که قطع شدن ذکر خیر لزوماً به معناى نداشتن فرزند نیست; زیرا فرزندانى که مایه ذکر خیر پدر نشوند، او را از «أبتر» بودن بیرون نمى آورند.
۴ - عاص بن وائل، دشمن پیامبر(ص) و فاقد نیکنامى بود. (إنّ شانئک هو الأبتر)
۵ - گسترش آوازه پیامبر(ص) و بقاى نام نیک براى او و مهجور ماندن نام دشمنان دین در تاریخ، بشارت خداوند به آن حضرت و از خبرهاى غیبى قرآن (إنّ شانئک هو الأبتر)
۶ - دشمنان پیامبر(ص)، محروم از خوش نامى و نام جاودان (إنّ شانئک هو الأبتر) این آیه، گرچه براساس شأن نزول، ناظر به موردى خاص است; ولى بیان آن کلى و فراگیر است.
روایات و احادیث
۷ - «تکلّم أبومحمد الحسن بن على(ع) فقال: قال العاص بن وائل: إنّ محمداً رجل أبتر لا ولد له فلو قد مات انقطع ذکره، فأنزل اللّه تبارک و تعالى «إنّ شانئک هو الأبتر»;[۱] امام حسن(ع) [در مجلس مباحثه با معاویه و یاران او ]سخن گفت و فرمود: عاص بنوائل گفت: محمد(ص) مردى ابتر است که براى او فرزندى نیست و اگر بمیرد [نام و] یاد او تمام مى شود. پس خداى تبارک و تعالى [خطاب به رسول خدا این آیه را] نازل فرمود: إنّ شانئک هو الأبتر».
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱
- خدا: بشارتهاى خدا ۵
- عاص بنوائل: بدنامى عاص بنوائل ۴; دشمنى عاص بنوائل ۴، ۷; زخم زبان عاص بنوائل ۷; قطع نسل عاص بنوائل ۷
- فاطمه(س): فضایل فاطمه(س) ۲; نقش فاطمه(س) ۲
- قرآن: غیبگوییهاى قرآن ۵
- محمد(ص): آینده دشمنان محمد(ص) ۳; آینده محمد(ص) ۱; بدنامى دشمنان محمد(ص) ۳، ۵، ۶; تداوم نسل محمد(ص) ۲; خوشنامى محمد(ص) ۱، ۵; دشمنان محمد(ص) ۴، ۷; زخم زبان به محمد(ص) ۱، ۷; زخم زبان دشمنان محمد(ص) ۱; قطع نسل دشمنان محمد(ص) ۳; قطع نسل محمد(ص) ۱
منابع
- ↑ احتجاج طبرسى، ج ۱، ص ۴۱۱; نورالثقلین، ج ۵- ، ص ۶۸۴، ح ۲۳.