الشمس ١٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۳۶ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

آنگاه که شقی‌ترین آنها بپاخاست،

|آنگاه كه شقى‌ترين آنها به پاخاست
آنگاه كه شقى‌ترينشان بر[پا] خاست.
هنگامی که شقی‌ترینشان (قدار بن سالف) بر انگیخته شد (تا ناقه صالح را پی کند).
زمانی که بدبخت ترینشان به پا خاست.
آنگاه كه شقى ترينشان برخاست.
آنگاه که شقاوت‌پیشه‌ترینشان برپا خاست‌
آنگاه كه بدبخت‌ترينشان انگيخته شد و برخاست.
آن گاه که بدبخت‌ترین ایشان برخاست و رفت (تا شتر را پَی بکند. دیگران هم جلو او را نگرفتند، و لذا همچون او بزهکار شدند).
چون شقی‌ترینشان برانگیخته شد.
گاهی که برانگیخت بدنهادتر (یا تیربخت‌ترش)


الشمس ١١ آیه ١٢ الشمس ١٣
سوره : سوره الشمس
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إنبَعَثَ»: برخاست و روان شد. «أَشْقَی»: بدبخت‌ترین (نگا: اعلی / ، لیل / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - بدبخت ترین فرد قوم ثمود، به طغیان در برابر رسول الهى تحریک شد. (بطغویها . إذ انبعث أشقیها) «بعث»، به معناى برانگیختن چیزى و جهت دادن به آن است (مفردات). «انبعاث» مطاوعه آن و به معناى تحریک شدن و ارسال و روانه شدن است. «شقاوة» نقطه مقابل «سعادة» است و مانند آن به «اخروى و دنیوى» و «نفسانى و بدنى و خارجى» تقسیم مى شود. (مفردات)

۲ - قوم ثمود، گرفتار تیره بختى و شقاوت (إذ انبعث أشقیها) «أشقى»، اسم تفضیل و نشانه وجود رگه هاى شقاوت در دیگر افراد قوم ثمود است.

۳ - قوم ثمود، وادار سازنده شقى ترین فرد خود، به طغیان در برابر فرستاده الهى (انبعث أشقیها) «انبعاث»، تأثیرپذیرى از «بعث» و ارسال دیگران است و نشان مى دهد که فرد «اشقى»، از سوى دیگران تحریک شده بود. ظرف بودن «إذ انبعث...» براى آیه قبل و نیز ضمیرهاى جمع در «فعقروها» و «بذنبهم» (در آیات بعد) بیانگر این است که قوم ثمود، محرک اصلى بوده اند.

۴ - شقاوت، داراى مراتب است. (أشقیها)

۵ - شقاوت افزون تر، مایه آمادگى بیشتر براى طغیان در برابر رسولان الهى و تکذیب آنان (بطغویها . إذ انبعث أشقیها)

۶ - آمادگى شقى ترین فرد قوم ثمود، براى مقابله با رسول الهى، نمودار طغیانگرى و مصداق بارز تکذیب گرى آنان بود. (کذّبت ثمود بطغویها . إذ انبعث أشقیها) «إذ»، ظرف براى «کذّبت» و بیانگر زمان تکذیب قوم ثمود است; یعنى، زمانى تکذیب گرى و طغیان گرى قوم ثمود عملى شد که شقى ترین فرد آنان تحریک شد.

روایات و احادیث

۷ - «عن عبد اللّه بن زَمعَة قال: خطب رسول اللّه(ص) فذکر الناقة و ذکر الذى عقرها فقال: «إذ انبعث أشقاها» قال: انبعث لها رجل عارم عزیز منیع فى رهطه;[۱] عبداللّه بن زَمعة روایت کرده که رسول خدا(ص) خطبه خواند و از ناقه [ثمود]و کسى که آن را پى کرد، سخن گفت و فرمود: [خداوند فرموده] «إذ انبعث أشقاها» مردى براى پى کردن ناقه [صالح] تحریک شد که زشت خو و مردم آزار و در قبیله خود عزیز و مورد حمایت بود».

موضوعات مرتبط

  • رسولان خدا: دشمنان رسولان خدا ۶; زمینه تکذیب رسولان خدا ۵; طغیان علیه رسولان خدا ۳، ۵
  • شقاوت: آثار اصرار بر شقاوت ۵; مراتب شقاوت ۱، ۴، ۷
  • صالح(ع): دشمنى با صالح(ع) ۱; عقر شتر صالح(ع) ۷
  • طغیان: زمینه طغیان ۵
  • قوم ثمود: تاریخ قوم ثمود ۱، ۳، ۶، ۷; تحریک شقى ترین فرد قوم ثمود۱، ۳، ۷; حامیان شقى ترین فرد قوم ثمود ۷; شقاوت قوم ثمود ۲; دشمنى شقى ترین فرد قوم ثمود ۶; نشانه هاى تکذیبگرى قوم ثمود ۶; نشانه هاى طغیانگرى قوم ثمود ۶; نقش قوم ثمود ۳

منابع

  1. الدرالمنثور، ج ۸، ص ۵۳۱.