ق ٣٦
ترجمه
ق ٣٥ | آیه ٣٦ | ق ٣٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ ...»: (نگا: انعام / مریم / و ، ص / . «بَطْشاً»: گرفتن چیزی با قوت و قدرت. یورش و ستیز (نگا: زخرف / دخان / ، شعراء / . «نَقَّبُوا»: راهها را شکافتهاند و کشورها را گشودهاند. در جهان حرکت کردهاند و پیشروی نمودهاند. «نَقَّبُوا فِی الْبِلادِ»: کشورها و شهرها را گشودهاند و در آنجاها گشتهاند. به کاوش نواحی و کندوکاو مکانها پرداختهاند. کشورها و شهرها را جستجو کردهاند تا جاودانه بمانند و از مرگ، خویشتن را در پناه کاخها و دژها دارند. «مَحِیصٍ»: راه فرار. گریزگاه (نگا: ابراهیم / ، فصّلت / ، شوری / ).
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۳۸ سوره ق
- رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين
- قدرت و علم خداوند در خلق و تدبير موجودات بهحال خود باقى است
- بيان مقصود ((نزديگى خداوند بر انسان )) با عبارتى ساده و همه كس فهم
- علم خدا به انسان از طريق فرشتگان كاتب اعمال
- گفتار بعضى از مفسرين پيرامون ظرف ((اذا)) در آيه شريفه
- فرشتگان موكل بطور كامل مراقب انسان هستند و چيزى را از قلم نمى اندازند
- معناى اينكه فرمود: سكره موت ((به حق )) آمد
- مقصود از سائق و شهيدى كه در قيامت همراه هر كسى مى آيند و بيان اينكه مخاطب آيه :((لقد كنت فى غفلة من هذا...)) كيست و مفهوم آن چيست
- دو نكته اى كه از اين آيه شريفه استفاده مى شود
- معناى آيه : ((و قال قرينه هذا ما لدىّ عتيد))
- پاسخ خداى تعالى به عذرى كه به قرين شيطانى مشرك دوزخى مى آورد
- تفسير و توضيع ((و ما اءنا بظلام للعبيد))
- وجوهى كه درباره سئوال و جواب در آيه : ((يومنقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزيد)) و مفاد آن گفته شده است
- وصف متقين و ورودشان به بهشت
- معناى اينكه درباره بهشت متقين فرمود: ((لهم ما يشاؤ ن فيها و لدنيا مزيد))
- روايتى در ذيل آيه : ((افعيينا بالخلق الاول ...)) و درباره دو فرشته نويسنده حسنات وسيئات
- روايتى دال بر اينكه خطاب ((القيا فى جهنمكل كفار عنيد)) به پيامبر و على (عليهما الصلوة و السلام ) مى شود
- چند روايت در ذيل آيه : ((يوم نقول لجهنم هل امتلاءت ...)) و راجع به اينكه درباره متقيندر بهشت فرموده : ((لهم ما يشاؤ ن فيها ولدينا مزيد)) و...
- روايتى در شاءن نزول ((و لقد خلقنا السموات و الاءرض ...)) و سخنى پيرامون آن
نکات آیه
۱ - تاریخ، شاهد نابودى بسیارى از ملت هاى توان مند، به خاطر کفر و شرک آنان (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا) «قرن» به معناى امت و گروهى از مردم است که در یک زمان قرار دارند.
۲ - فرجام هلاکت بار امت هاى کفرپیشه تاریخ، به رغم شوکت مندى آنان، هشدارى به همه ملت هاى حق ستیز (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا)
۳ - توان مندى نسبى مشرکان قریش در محیط خویش، زمینه ساز سرکشى و کفر آنان (أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا) از این که خداوند به آنان یادآورى کرده که امت هاى نیرومندتر از ایشان هلاک شدند; استفاده مى شود که مشرکان مکه بر ثروت و قدرت محلى خویش، تکیه داشته و ایمان نمى آوردند.
۴- امت هاى نیرومند هلاک شده تاریخ، داراى سلطه بر جوامع متعدد (و کم أهلکنا ... فنقّبوا فى البلد) «التنقیب» (مصدر «نقّبوا») به معناى سیر و حرکت است و در این جا کنایه از فتح بلاد و تحت سلطه درآوردن آنها مى باشد.
۵ - فزون خواهى قدرت ها، نامحدود به قلمرو آنان و منتهى به سلطه گرى بر سایر جوامع (هم أشدّ منهم بطشًا فنقّبوا فى البلد) «فاء» در «فنقّبوا» براى نتیجه است; یعنى، قدرت، منتهى به نفوذ و تجاوز به دیگران است.
۶ - هلاکت، سرنوشت محتوم همه توان مندان حق ستیز تاریخ (و کم أهلکنا ... هل من محیص )
۷ - نابودى حق ستیزان با همه نیرو و توان، گواه قدرت قاهر خداوند است. (و کم أهلکنا ... أشدّ ... منهم بطشًا ... هل من محیص ) از ارتباط «هل من محیص» با صدر آیه، استفاده مى شود که توجه به نابودى ملت هاى توان مند در گذشته تاریخ، خود مى تواند بهترین گواه باشد بر این که ملت ها سرانجام مقهور اراده خدا و ناگزیر از آن هستند.
۸ - توجه مؤمنان به غلبه اراده خداوند بر قدرت کافران، مایه امید و تسلّى خاطر ایشان (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا فنقّبوا فى البلد هل من محیص)
۹ - اراده الهى، حاکم بر تحولات تاریخ (و کم أهلکنا قبلهم من قرن ... هل من محیص )
۱۰ - زوال قدرت ها و سلطه هاى حق ستیز، سنتى الهى است. (و کم أهلکنا قبلهم من قرن ... هل من محیص )
۱۱ - قدرت و امکانات مادى کافران و سلطه طلبان، مایه نجات آنان از هلاکت و قهر الهى نخواهد بود. (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا ... هل من محیص )
۱۲ - جامعه شناسى، باستان شناسى و تاریخ، زمینه ساز شناخت سنت هاى الهى و ره یابى به واقعیت پیام وحى (و کم أهلکنا قبلهم من قرن هم أشدّ منهم بطشًا ... هل من محیص )
موضوعات مرتبط
- امتها: تاریخ امتها ۱، ۴; عوامل هلاکت امتها ۱; قدرت امتهاى منقرض ۴; هلاکت امتها ى پیشین ۲
- امکانات مادى: نقش امکانات مادى ۱۱
- باستان شناسى: آثار باستان شناسى ۱۲
- تاریخ: آثار شناخت تاریخ ۱۲; منشأ تحولات تاریخ ۹
- جامعه شناسى: آثار جامعه شناسى ۱۲
- حق: حتمیت هلاکت حق ستیزان ۶; فرجام حق ستیزان ۶; قدرت حق ستیزان ۷; هشدار به حق ستیزان ۲; هلاکت حق ستیزان ۷، ۱۰
- خدا: حاکمیت اراده خدا ۹; زمینه خدا شناسى ۱۲; سنتهاى خدا ۱۰; شناخت سنتهاى خدا ۱۲; نشانه هاى قدرت خدا ۷
- ذکر: آثار ذکر حاکمیت اراده خدا ۸
- سلطه طلبان: امکانات مادى سلطه طلبان ۱۱; حتمیت هلاکت سلطه طلبان ۱۱; قدرت سلطه طلبان ۱۱
- شرک: آثار شرک ۱
- ظالمان: وسعت قدرت طلبى ظالمان ۵
- عذاب: عوامل نجات از عذاب ۱۱
- قدرتمندان: فرجام قدرتمندان ۶
- قریش: آثار قدرت قریش ۳; زمینه عصیان قریش ۳; زمینه کفر قریش ۳
- کافران: آثار هلاکت کافران ۲; امکانات مادى کافران ۱۱; حتمیت هلاکت کافران ۱۱
- کفر: آثار کفر ۱
- مؤمنان: زمینه آرامش مؤمنان ۸; زمینه امیدوارى مؤمنان ۸
- وحى: زمینه شناخت وحى ۱۲