البقرة ١٨٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۰ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و کسی که از انحرافِ وصیت کننده (و تمایل یک‌جانبه او به بعض ورثه)، یا از گناه او (که مبادا وصیّت به کار خلافی کند) بترسد، و میان آنها را اصلاح دهد، گناهی بر او نیست؛ (و مشمولِ حکم تبدیلِ وصیّت نمی‌باشد.) خداوند، آمرزنده و مهربان است.

پس هر كه از انحراف يا گناه وصيّت كننده بيم داشت، و ميانشان سازش داد، گناهى بر او نيست. همانا خدا آمرزنده‌ى مهربان است
ولى كسى كه از انحراف [و تمايل بيجاى‌] وصيت‌كننده‌اى [نسبت به ورثه‌اش‌] يا از گناه او [در وصيت به كار خلاف‌] بيم داشته باشد و ميانشان را سازش دهد، بر او گناهى نيست، كه خدا آمرزنده مهربان است.
و هر کس بیم دارد که از وصیت موصی (به وارث او) جفا و ستمی رفته باشد و به اصلاح میان آنان پردازد بر او گناهی نیست و محققا خدا آمرزنده و مهربان است.
پس کسی که از انحراف وصیت کننده [در مورد حقوق ورثه] یا از گناه او [که به کار نامشروع و ناحقّی وصیت کند] بترسد، و میان ورثه [با تغییر دادن وصیت بر اساس احکام دین] اصلاح دهد، گناهی بر او نیست؛ یقیناً خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
هرگاه بيم آن رود كه وصيت‌كننده‌اى در وصيت خويش دستخوش ستم يا گناهى شده باشد، اگر كسى به اصلاح ميان آنان پردازد، مرتكب گناهى نشده است، كه خدا آمرزنده و مهربان است.
و هرکس که از وصیت‌کننده‌ای بیم اجحاف یا گناه داشته باشد و بین آنان [ورثه‌] آشتی دهد، گناهی بر او نیست که خداوند آمرزگار مهربان است‌
پس كسى كه از وصيت‌كننده‌اى ستم يا گناهى را بيم دارد، و از اينرو ميانشان سازش دهد او را گناهى نيست، همانا خدا آمرزگار و مهربان است.
کسی که از انحراف وصیّت‌کننده (از جاده‌ی عدالت) یا از گناه او (به سبب ترک قانون شریعت) بترسد (و آن انحراف و گناه و نزاعی را که بدین علّت میان ورثه درگرفته است، تبدیل و تغییر دهد) و صلح و صفا را میان آنان (که وصیّت برایشان شده یا وارثان مرده هستند) راه بیندازد، گناهی بر او نیست (و مشمول قانون تبدیل وصیّت نمی‌باشد). بی‌گمان خدا آمرزنده و مهربان است (و مغفرت خود را شامل او می‌سازد و پاداش نیکوکاریش را می‌دهد).
پس هر کس از انحراف (و تمایل بیجای) وصیت‌کننده‌ای یا از گناه تأخیرکننده‌ی خیر (در وصیت بر خلاف مصلحت) بیم داشته باشد، پس میانشان را سازش دهد، بر او هیچ گناهی نیست. همانا خدا پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.
و کسی که بترسیده است از وصیّت‌کننده ستم یا گناهی را پس اصلاح افکنده است میان ایشان پس نیست گناهی بر او همانا خدا است آمرزنده مهربان‌


البقرة ١٨١ آیه ١٨٢ البقرة ١٨٣
سوره : سوره البقرة
نزول : ٩ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«خَافَ»: ترسید. در اینجا مراد، اطّلاع پیدا کرد و دانست، می‌باشد. «مُوصٍ»: وصیّت‌کننده. «جَنَفاً»: کناره‌گیری از حق، و عدول از روی خطا. «إثْم»: گناه. کناره‌گیری از حق و عدول از عدل از روی عمد. «أَصْلَحَ بَیْنَهُمْ»: میان ورثه و آنان که وصیّت برایشان شده است، صلح و صفا راه انداخت.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - اگر وصیتهاى مالى ناعادلانه باشد و موجب مشاجره میان صاحبان منفعت شود، مى توان وصیت کننده را به تغییر وصیتش واداشت. (فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً فاصلح بینهم فلا إثم علیه) «جنف» به معناى ستم و میل به باطل است - که به مناسبت مورد - مقصود وصیت غیر متعارفى است که در حق بازماندگان ستم محسوب مى شود. مراد از «إثماً» نیز همین معناست و مقصود از «فأصلح بینهم»: واداشتن وصیت کننده است. به اینکه وصیت ناعادلانه خویش را بگونه اى تغییر دهد که احتمال مشاجره و نزاعى که ممکن است بر اثر آن وصیت ناعادلانه پیش بیاید، منتفى گردد.

۲ - در جواز تغییر وصیتهاى ناعادلانه و ترغیب وصیت کننده به تغییر آن، تفاوتى میان صورت عمد و سهو نیست. (فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً فاصلح بینهم فلا إثم علیه) چنانچه گذشت مقصود از «جنفاً» و «إثماً» وصیت ناعادلانه است. این تقسیم حاوى این نکته است که: وصیت ناعادلانه چه عمدى باشد - که در این صورت وصیت کننده گنهکار است - و چه سهوى و بدون توجّه، شایسته تغییر و تبدیل است.

۳ - وصیتهاى ناعادلانه اگر از سرعمد باشد، گناه است. (فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً)

۴ - احتمال ناعادلانه بودن وصیت و منجر شدن آن به مشاجره صاحبان منفعت، در جواز واداشتن وصیت کننده به تغییر آن، کافى است. (فمن خاف ... فلا إثم علیه) برداشت فوق از به کارگیرى کلمه «خاف» به دست مى آید.

۵ - واداشتن وصیت کننده به تغییر وصیتهاى ناعادلانه، مصداق حرمت تبدیل وصیت نبوده و وادار کننده، گنهکار نیست. (فمن بدله ... فإنما إثمه على الذین یبدلونه ... فمن خاف ... فلا إثم علیه)

۶ - تغییر وصیتهاى ناعادلانه میت، جایز و تغییر دهنده گنهکار نیست. (فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً فاصلح بینهم فلا إثم علیه) مى توان آیه شریفه را در فرض حیات وصیت کننده تصویر کرد و نیز مى توان زمان آن را پس از مرگ وى دانست. برداشتهاى قبلى بر مبناى نخست و برداشت فوق، بر اساس فرض دوم است.

۷ - خداوند، غفور (آمرزنده گناهان) و رحیم (مهربان) است. (إن اللّه غفور رحیم)

۸ - اهمیّت والاى محافظت بر وصیتهاى عادلانه و مصون داشتن آن از تغییر و تبدیل (فمن خاف ... فلا إثم علیه إن اللّه غفور رحیم) جمله « إن اللّه غفور رحیم» را مى توان در ارتباط با شخصى که عهده دار تغییر وصیت ناعادلانه است، دانست. بر این فرض، سخن از مغفرت گناه در کارى شایسته و بجا، اشاره به این دارد که تغییر وصیت، امرى بس نارواست به گونه اى که اگر وصیت ناعادلانه باشد و وصى نیز به تغییر آن مجاز باشد، گویا امر خلافى را مرتکب شده و نیازمند مغفرت الهى است.

۹ - عمل به وصیتهاى ناعادلانه میت واجب نیست. (فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً فاصلح بینهم فلا إثم علیه)

۱۰ - وصى میت، داراى حق ولایت در تغییر و اصلاح وصیتهاى ناعادلانه میت (فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً فاصلح بینهم فلا إثم علیه)

۱۱ - چنانچه وصیت ناعادلانه تبدیل و اصلاح شود، خداوند گناه وصیت کننده را خواهد بخشید. (فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً فاصلح بینهم فلا إثم علیه إن اللّه غفور رحیم) در برداشت فوق «إن اللّه غفور» در ارتباط با گناه وصیت کننده (فمن خاف من موص ... إثماً) ملاحظه شده است.

۱۲ - ولایت مؤمنان بر یکدیگر در اصلاح اعمال خلاف * (فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً فاصلح بینهم فلا إثم علیه)

روایات و احادیث

۱۳ - از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند « جنفاً أو إثماً» روایت شده است: «فالجنف المیل إلى بعض ورثته دون بعض: و الاثم ان یأمر بعمارة النیران و اتخاذ المسکر فیحل للوصى ان لایعمل بشىء من ذلک;[۱] مراد از «جنف» تمایل به بعضى از ورثه است و مراد از «اثم» این است که دستور به ساختن آتشکده و ساختن شراب دهد، پس براى وصى جایز است که به آنها عمل نکند».

۱۴ - «عن ابى عبداللّه(ع) فى قوله: «فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً» قال: یعنى إذا اعتدى فى الوصیة اذا زاد على الثلث;[۲] از امام صادق(ع) درباره آیه «فمن خاف من موص جنفاً أو إثماً» روایت شده است; یعنى، هنگامى که در وصیت، از اعتدال خارج گردد و بیش از ثلث را وصیت کند».

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۹، ۱۰
  • اسماء و صفات: رحیم ۷; غفور ۷
  • خدا: آمرزش خدا ۱۱
  • عدالت: اهمیّت عدالت ۱، ۲، ۵، ۶، ۹، ۱۰
  • گناه: موارد گناه ۳
  • مؤمنان: اصلاحگرى مؤمنان ۱۲; ولایت مؤمنان ۱۲
  • وصیت: آثار وصیت ناعادلانه ۴; احکام وصیت ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۹، ۱۰; اختیارات وصى در وصیت ۱۰; اهمیّت وصیت ۸; بى عدالتى در وصیت ۱۴; تغییر جایز وصیت ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۱۰، ۱۳; تغییر وصیت ۸، ۱۱; شرایط تغییر وصیت ۱، ۴، ۱۰; عمل به وصیت ۹; گناه وصیت ناعادلانه ۳، ۱۱; وصیت مالى ۱; وصیت ناعادلانه ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۹، ۱۰

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۱، ص ۶۵; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۶۱- ، ح ۵۴۰.
  2. علل الشرایع، ج ۲، ص ۵۶۷، ح ۴; نورالثقلین، ج ۱، ص ۱۶۱، ح ۵۳۹.