يس ٤٥
کپی متن آیه |
---|
وَ إِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيکُمْ وَ مَا خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ |
ترجمه
يس ٤٤ | آیه ٤٥ | يس ٤٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَا بَیْنَ أَیْدِیکُمْ»: آنچه در پیش رو دارید. مراد کیفر و مجازات دنیوی است. «مَا خَلْفَکُمْ»: آنچه در پشت سر دارید. مراد عذاب و عقاب اخروی است. «إِذَا قِیلَ لَهُمْ ...»: جمله شرطیّه است و جزاء آن محذوف است که از آیه بعد استفاده میشود، و تقدیر چنین است: إِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا ... أَعْرَضُوا ...
تفسیر
- آيات ۳۳ - ۴۷ سوره يس
- توضيح مفردات و مفاد آيات شريفه اى كه آيات مربوط به تدبير امر رزق مردم را بيان مى كنند
- توضيح جمله : و ما عملته ايديهم در آيه : لياءكلوا من ثمره و ما عملته ايديهم ...
- بيان مفاد آيه : سبحان الذى خلق الازواج كلها مما تُنبِتُ الارض ...
- مراد از بيرون كشيدن روز از شب و آية لهم الليل نسلخ منه النهار
- معناى آيه : والشمس تجرى لمستقرلها
- مقصود از اينكه فرمود: والقمر قدرناه حتى عاد كالعرجون القديم
- شمس و قمر تابع تدبير خدا و ملازم مسير خود هستند و خورشيد به ماه نمى رسد و شب ازروز جلو نمى افتد
- معناى جمله اتقوا ما بين ايديكم و ما خلفكم و جواب كفار به دعوت به تقوى پروا از خالق
- عكس العمل كفار در برابر دعوت به انفاق شفقت و خدمت به خلق
- رواياتى در ذيل آيه : والشمس تجرى لمستقرلها...
- و رد سخنى از آلوسى درباره روايتى از امام رضا (ع ) راجع به تقدم روز بر شب
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ «45»
و هرگاه به آنان گفته شود از (مجازات دنيا) كه پيش روى شماست و از (مجازات آخرت) كه به دنبال شماست پروا كنيد تا شايد مورد رحمت قرار گيريد (اعراض مىكنند).
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (45)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ: وقتى گفته شود مر كفار را، يعنى مؤمنان به آنها گويند، اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ: بترسيد و بپرهيزيد از آنچه پيش از شما بوده از عذاب امم ماضيه، وَ ما خَلْفَكُمْ: و آنچه در عقب شما است، يعنى در آخرت از عذاب و عقوبت. حلبى- از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده در معنى آيه بترسيد از آنچه در پيش شما است از گناهان و خطاها و آنچه در پس شما است از عقوبت و عذاب، پس بر گناهان گذشته نادم شويد و به ترك گناهان آينده عازم شويد؛ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ: براى اينكه رحم گرديده شويد و از گناهان آمرزيده شويد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ آيَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ (41) وَ خَلَقْنا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ ما يَرْكَبُونَ (42) وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلا صَرِيخَ لَهُمْ وَ لا هُمْ يُنْقَذُونَ (43) إِلاَّ رَحْمَةً مِنَّا وَ مَتاعاً إِلى حِينٍ (44) وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ ما خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (45)
وَ ما تَأْتِيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاَّ كانُوا عَنْها مُعْرِضِينَ (46) وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَ نُطْعِمُ مَنْ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلاَّ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ (47) وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (48) ما يَنْظُرُونَ إِلاَّ صَيْحَةً واحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَ هُمْ يَخِصِّمُونَ (49) فَلا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَ لا إِلى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ (50)
ترجمه
و دليلى است براى آنها كه ما حمل نموديم نسل آنها را در كشتى پر كرده شده
و آفريديم براى آنها مانند آن آنچه سوار ميشوند
و اگر بخواهيم غرق ميكنيم آنها را پس نيست فرياد رسى براى آنها و نه آنها رهانيده ميشوند بسببى
مگر رحمتى از ما و برخوردارى تا وقت مقدّر
و چون گفته شود بآنها بپرهيزيد از آنچه پيش روى شما است و آنچه پشت سر شما است باشد كه شما رحم كرده شويد
و نميآيد آنها را دليلى از دليلهاى پروردگارشان مگر آنكه ميباشند از آن روى گردانندگان
و چون گفته شود بآنها انفاق كنيد از آنچه روزى داد شما را خداوند گويند آنها كه كافر شدند بآنان كه ايمان آوردند آيا اطعام كنيم كسيرا كه اگر ميخواست خدا اطعام ميكرد او را نيستيد شما مگر در گمراهى آشكار
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان
انتظار نميبرند مگر يك بانك بلندى كه ميگيرد آنها را با آنكه آنها با يكديگر منازعه مينمايند
پس استطاعت ندارند وصيّت نمودن را و نه بسوى كسان خود برميگردند.
تفسير
و يكى از دلائل علم و قدرت الهى براى نوع بشر آنستكه خداوند ذريّه و نسل آن نوع را بدوا در كشتى نوح عليه السّلام كه پر بود از نوع انسان و ساير حيوانات يا مجهّز بود بلوازم كشتىرانى حمل فرمود و از غرق نجات داد و اينكه تعبير بذريّه فرموده با آنكه محمول خود آن نوع بوده براى آنستكه از ابتداء خلقت نوع بشر كشتى نبوده خداوند ذريه و نسل آدم عليه السّلام را بوسيله آن حمل نموده مانند آنكه فرموده باشد ما بنى آدم را حمل نموديم و بعدا اين سنّت در آن ذريّه جارى گرديد و باقى خواهد بود و بعضى گفتهاند ذريّه بمعناى آباء است چون ذرء بمعناى خلق است و اولاد از آباء خلق ميشود و به اين جهت آنرا ذريّه گويند و اينجا مراد آنستكه خداوند آباء آنها را حمل نمود در كشتى و بعضى گفتهاند مراد از ذريّه كه خدا ميفرمايد حمل نموديم ذرياتى است كه در اصلاب پدرانشان بوده و در كشتى نوح عليه السّلام حمل شدند و باين وسيله خداوند اين نوع را حفظ فرمود و
جلد 4 صفحه 410
بعضى گفتهاند مراد از ذريه اطفال و اولاد است كه با خودشان بكشتى مينشانند يا بتجارت ميفرستند و تخصيص آنها بذكر براى آسانتر بودن ركوب كشتى است براى كودكان از ساير مراكب و بالنّسبه بسائر مردم و بنابراين اختصاص بكشتى نوح عليه السّلام ندارد و بنظر حقير بهترين معانى همانستكه بدوا ذكر شد و نديدم كسى متعرّض آنشده باشد چون هر بندهئى نصيبى دارد اينهم نصيب بنده بوده و ذريات بصيغه جمع نيز قرائت شده است و خداوند براى بنى آدم مراكب ديگرى را هم خلق فرمود كه مانند كشتى است در سهولت رفتار چون شتر را هوار كه آنرا كشتى بيابان خواندهاند و ساير سيّارات بحرى و برّى و هوائى كه اخيرا اختراع شده و همه بحول و قوّه الهى بوده كه موادّ آنرا براى بشر آماده و علم تأليف آنرا بآنها داده است و مانند كشتى جمعى در آن مىنشينند و بسهولت مسافرت ميكنند و اگر بخواهد خدا همه را يك مرتبه غرق و هلاك مينمايد و دادرسى براى آنها نيست و نجات داده نخواهند شد و اينهم از شواهد معناى اوّل است كه بنظر حقير رسيد چون معلوم است كه مربوط بكشتى نوح عليه السّلام نيست و با معناى اخير هم موافق است ولى آن معنى از جهات ديگرى خلاف ظاهر است و نجات داده نخواهند شد مگر بوسيله رحمت خدا و براى برخوردار شدن از نعم الهيّه در دنيا مدّتيكه از عمرشان باقى مانده تا اجلشان برسد و كلمه رحمة يا مفعول مطلق است يعنى مگر آنكه رحمت نمائيم آنها را رحمتى يا مفعولله است يعنى مگر براى رحمتى و چون گفته شود بكفّار كه بترسيد از گناهان گذشته و آينده خودتان يا از گناهان حاضر در مقابل خودتان و عذاب آخرت كه در پشت سر داريد چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده تا مورد ترحّم الهى شويد اعراض مينمايند چون عادت كردهاند كه هر آيهئى از آيات الهى براى آنها تلاوت شود يا هر معجزه و حجّتى براى آنان اظهار و اقامه گردد اعراض نمايند و تفكّر و تدبّر در آن ننمايند و تصديق نكنند و اينكه در آيه قبل جواب شرط حذف شده براى دلالت ذيل كلام است بر اعراض آنها و چون گفته شود بآنها كه از اموال خودتان بفقراء انفاق نمائيد گويند اگر خدا ميخواست بآنها چيزى برسد خودش بآنها ميداد و چون نداده معلوم است كه نميخواهد آنها داراى چيزى باشند و شما در گمراهى و اشتباه واضح و آشكارى هستيد كه ما
جلد 4 صفحه 411
را بر خلاف خواسته خدا امر ميكنيد غافل از آنكه خدا بفقراء نداده و باغنياء داده و امر نموده باينها كه بآنها بدهند تا ببركت آن مستحقّ ثواب شوند پس خواسته بآنها چيزى برسد نهايت آنكه آنچيز بوسيله اينها باشد پس اينها در گمراهى آشكارى هستند اگر اين جمله خطاب الهى بامساك كنندگان از انفاق باشد باين تسويلات شيطانى ولى ظاهر آنستكه جزء كلام آنها است چنانچه بيان شد و بطور استهزاء ميگويند كه چه زمان وعده عذاب ما انجاز ميشود اگر شما مسلمانان راست ميگوئيد كه ما عذابى در پيش داريم و خداوند جواب فرموده كه اينها منتظر يك بانك صور اسرافيلند در دميدن اولى كه مردم بآن ميميرند و ناگهان آنها را ميگيرد در حاليكه آنها با يكديگر مخاصمه و مجادله مينمايند در سر متاع دنيا و ابدا آخرت بخاطرشان خطور نميكند و اصل يخصّمون يختصمون بمعناى يتخاصمون است در مجمع نقل نموده كه دو نفر لباسشان را پهن كردهاند كه معامله نمايند مجال جمع كردن نيابند و يكى لقمه را برداشته بخورد هنوز در دهن نگذارده كه صيحه بلند ميشود و ديگرى گوسفندان خود را كنار حوض آورده تا آب دهد كه قيامت برپا گردد و مجال خوردن و خورانيدن پيدا نميكنند و لذا خداوند فرموده نه مجال وصيّت نمودن پيدا ميكنند و نه آنكه از بازار بخانه نزد اهل و عيال خود مراجعت نمايند بلكه ناگهان و بىخبر مرگ همه را دريابد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَينَ أَيدِيكُم وَ ما خَلفَكُم لَعَلَّكُم تُرحَمُونَ (45)
و چون گفته شود به آنها که پرهيزگار باشيد چه نسبت بما قبل خود و چه نسبت بما بعد خود باشد که شما مشمول رحمت الهي شويد.
نوع اينکه بلاها و مصائب در اثر فسق و فجور و ظلم و تعدي و بي اعتنايي بامر دين و ترك نماز و صوم و ساير واجبات و ارتكاب معاصيست وَ ما أَصابَكُم مِن مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيدِيكُم وَ يَعفُوا عَن كَثِيرٍ شوري آيه 29.
وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ قائل انبياء و اوصياء و علماء و صلحاء و آمرين به معروف و ناهين عن المنكر.
اتَّقُوا مراتب تقوي مكرر بيان شده تقوي از كفر و شرك و ضلالت و از معاصي كبار و از كليه معاصي و از ترك فرائض و منع حقوق و ظلم و توجه بغير خدا.
ما بَينَ أَيدِيكُم نسبت بگذشتهها توبه و تدارك و نسبت بحال ترك كليه معاصي.
وَ ما خَلفَكُم عزم و جزم بر اتيان فرائض و تعلم احكام و ترك مخالفت.
لَعَلَّكُم البته خداوند رءوف.
تُرحَمُونَ مشمول رحمت خود قرار ميدهد چنانچه در بسياري از آيات تصريح فرموده و حسن عقلي هم دليل است.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 45)- از آنجا که در آیات گذشته سخن از بحثهای مهمی از آیات پروردگار در پهنه جهان هستی بود، در اینجا عکس العمل کفار لجوج را در برابر آیات الهی، و همچنین دعوت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و انذار به عذاب پروردگار بیان میکند.
نخست میفرماید: «و هنگامی که به آنها گفته میشود از آنچه پیش رو و پشت سر شماست از عذابهای الهی بپرهیزید، تا مشمول رحمت الهی شوید» اعراض میکنند و روی گردان میشوند (وَ إِذا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا ما بَیْنَ أَیْدِیکُمْ وَ ما خَلْفَکُمْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ).
منظور از «ما بین ایدیکم» مجازاتهای دنیاست که نمونهای از آن در آیات قبل ذکر شده، و منظور از «ما خلفکم» مجازاتهای آخرت است که در پشت سر دارند، و تعبیر به «پشت سر» به خاطر آن است که هنوز نیامده، گویی پشت سر انسان در حرکت است، و سر انجام روزی به او میرسد و دامانش را میگیرد، و منظور از پرهیز کردن از این مجازاتها این است که عوامل آن را ایجاد نکنند و به تعبیر دیگر
ج4، ص98
کاری نکنند که مستوجب این عقوبات گردد.
نکات آیه
۱ - کافران صدراسلام، نسبت به هشدارهاى الهى مبنى بر پرهیز از گناه و رفتارى که موجب مجازات الهى در دنیا (عذاب استیصال) و در آخرت مى شود، بى اعتنایى کرده و گوش فرانمى دادند. (و إذا قیل لهم اتّقوا ما بین أیدیکم و ما خلفکم) بیشتر مفسران برآنند که مقصود از «ما بین أیدیکم» (آنچه در پیش روى شما است) گناهانى است که موجب مجازات هاى الهى در دنیا (همچون غرق شدن) مى شود و مقصود از «ما خلفکم» (آنچه پشت سر شما است) گناهانى است که بعداً موجب مجازات الهى در آخرت مى گردد. گفتنى است که تعبیر به «پشت سر» از آن رو است که هنوز نیامده و گویى پشت سر انسان در حرکت است. جواب «إذا»، به قرینه ذیل آیه بعد (کانوا عنها معرضین) «أعرضوا» است.
۲ - کافران صدراسلام، مردمى لجوج و پندناپذیر بودند. (و إذا قیل لهم اتّقوا ما بین أیدیکم و ما خلفکم)
۳ - کافران صدراسلام، به بهره مند شدن از رحمت و لطف خدا در سایه پرهیز از گناهان فراخوانده شدند. (و إذا قیل لهم اتّقوا ما بین أیدیکم و ما خلفکم لعلّکم ترحمون)
۴ - پرهیز از گناه و توبه از خطاهاى گذشته، موجب جلب رحمت و لطف خداوند است. (و إذا قیل لهم اتّقوا ما بین أیدیکم و ما خلفکم لعلّکم ترحمون)
۵ - تنها در سایه پرهیز از گناه و توبه از خطاهاى گذشته، مى توان به رحمت و لطف خدا امیدوار بود. (و إذا قیل لهم اتّقوا ... لعلّکم ترحمون) به کار رفتن کلمه «لعلّ» که براى ترجّى و امیدوارى است، مى تواند بیانگر مطلب یاد شده باشد.
۶ - لزوم پرهیز از گناهان و توبه از خطاهاى گذشته، به منظور جلب رحمت و لطف خداوند (و إذا قیل لهم اتّقوا ما بین أیدیکم و ما خلفکم لعلّکم ترحمون) لزوم پرهیز از گناهان و توبه ... از فعل امرِ «اتّقوا» به دست مى آید.
روایات و احادیث
۷ - «عن أبى عبداللّه(ع) قال: معناه إتّقوا ما بین أیدیکم من الذنوب و ما خلفکم من العقوبة;[۱] از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود: معناى «و إذا قیل لهم اتّقوا ما بین أیدیکم و ما خلفکم» این است که بپرهیزید از گناهانى که در پیش رو دارید و از کیفرهایى که به دنبال شما است».
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۲
- امیدوارى: امیدوارى به رحمت خدا ۵; امیدوارى به لطف خدا ۵
- توبه: آثار توبه ۴، ۵، ۶
- خدا: بى اعتنایى به هشدارهاى خدا ۱; موجبات رحمت خدا ۳، ۴، ۶
- عذاب: موجبات عذاب هاى اخروى ۱; موجبات عذاب هاى دنیوى ۱
- کافران: بى اعتنایى کافران صدراسلام ۱; دعوت از کافران صدراسلام ۳; عبرت ناپذیرى کافران صدراسلام ۲; لجاجت کافران صدراسلام ۲
- کیفر: عوامل کیفر ۷
- گناه: آثار اجتناب از گناه ۳، ۴، ۵، ۶; اهمیت اجتناب از گناه ۷
منابع
- ↑ مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۶۷; نورالثقلین، ج ۴- ، ص ۳۸۷، ح ۵۷.