مريم ٩٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۵:۱۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن جزییات آیه)
کپی متن آیه
إِنَ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ‌ سَيَجْعَلُ‌ لَهُمُ‌ الرَّحْمٰنُ‌ وُدّاً

ترجمه

مسلّماً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خداوند رحمان محبّتی برای آنان در دلها قرار می‌دهد!

|كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، به زودى خداى رحمان براى آنها محبتى [در دل‌ها] قرار خواهد داد
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‌اند، به زودى [خداى‌] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مى‌دهد.
همانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب می‌گرداند.
قطعاً کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، به زودی [خدای] رحمان برای آنان [در دل ها] محبتی قرار خواهد داد.
خداى رحمان كسانى را كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته كرده‌اند، محبوب همه گرداند.
کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، زودا که خداوند رحمان در حق آنان مهربانی کند
كسانى كه ايمان آوردند و كارهاى نيك و شايسته كردند خداى رحمان براى آنان دوستيى [در دلها] خواهد نهاد.
بی‌گمان کسانی که ایمان می‌آورند و کارهای شایسته و پسندیده انجام می‌دهند، خداوند مهربان آنان را دوست می‌دارد و حجّت ایشان را به دلها می‌افکند.
بی‌گمان کسانی که ایمان آورده و عمل شایسته(ی ایمان) کرده‌اند، (خدای) رحمان به زودی برایشان دوستی‌ای خواهد نهاد.
همانا آنان که ایمان آوردند و عمل صالح کردند زود است بنهد برای ایشان خداوند مهربان دوستی را

Those who believe and do righteous deeds, the Most Merciful will give them love.
ترتیل:
ترجمه:
مريم ٩٥ آیه ٩٦ مريم ٩٧
سوره : سوره مريم
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«سَیَجْعَلُ لَهُمْ وُدّاً»: ایشان را دوست می‌دارد. آنان را در نظر مردم عزیز، و محبّت آنان را به دلها می‌اندازد (نگا: حشر / و ).


نزول

محمد بن العباس بعد از چهار واسطه از ابوالجارود او از ضحاک و او از ابن عباس نقل کند که این آیه درباره امام على مرتضى علیه‌السلام نازل گردیده است و نیز بعد از دو واسطه از یعقوب بن جعفر بن سلیمان بن على بن عبدالله بن عباس او از امام صادق علیه‌السلام روایت کند که این آیه درباره على بن ابى‌طالب علیه‌السلام نازل شده و نیز فرمود: مؤمنى نیست که در دل او دوستى و حب على علیه‌السلام نباشد.[۱]

امام صادق علیه‌السلام فرماید: سبب نزول آیه چنین است روزى على مقابل پیامبر نشسته بود. پیامبر فرمود: یا على بگو اللّهمّ اجعل لى فی قلوب المؤمنین ودّا، یعنى خدایا محبت و دوستى مرا در قلوب مؤمنین قرار بده سپس این آیه نازل گردید.[۲]

ابوحمزه ثمالى در تفسیر خود گوید: امام باقر علیه‌السلام به من خبر داد و فرمود: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به على علیه‌السلام فرمود: بگو اللّهمّ اجعل لى عندک عهدا واجعل لى فی قلوب المؤمنین ودّا؛ سپس این آیه نازل شد. چنان که جابر بن عبدالله نیز این حدیث را نقل نموده است.[۳]

از عبدالله بن عباس مرفوعا نقل گردیده که گفت: این آیه درباره امیرالمومنین على علیه‌السلام نازل شده است.[۴]

ابوروق از ضحاک و شعبه از حکم او از عکرمة و نیز اعمش از سعید بن جبیر و نیز عبدالله بن عمر و همه راویان مزبور از عبدالله بن عباس نقل نمایند که از وى درباره این آیه سؤال شد. در جواب گفت: این آیه درباره على بن ابى‌طالب علیه‌السلام نازل شده زیرا مسلمانى را نخواهید یافت که در دل او محبت و دوستى على نباشد.[۵]

ابن عباس گوید: این آیه درباره على بن ابى‌طالب علیه‌السلام نازل شده و نیز از زید بن على او از پدران گرامى خود و آنان از على بن ابى‌طالب نقل نمایند که فرمود: مردى مرا ملاقات کرد و گفت: یا اباالحسن من تو را به خاطر خداوند دوست دارم.

على گوید: نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله رفتم و او را از گفتار آن مرد خبر دادم.[۶] براء بن عازب گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم به على علیه‌السلام فرمود: بگو اللّهمّ اجعل لى فی صدور المؤمنین مودّة سپس این آیه درباره او نازل گردید.

و نیز ابن عباس گوید: پیامبر دست من و دست على بن ابى‌طالب را گرفت و چهار رکعت نماز بجاى آورد سپس دست خود را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تقاضائى که موسى از تو نمود و گفت: «رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یسِّرْلِی أَمْرِی، وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسانِی، یفْقَهُوا قَوْلِی، وَاجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی، هارُونَ أَخِی اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی»[۷] من هم همان تقاضا را از تو دارم و می‌خواهم که على را وزیر من قرار دهى.

ابن عباس گوید: شنیدم که منادى ندا کرد و گفت: یا احمد آنچه خواستى به تو بخشیدیم سپس پیامبر فرمود: یا ابا الحسن دست خود را به طرف آسمان بلند کن و خداى خود را بخوان و من از خداى خود خواهم خواست که درخواست‌هاى تو را برآورد سپس على دست‌هاى خود را به طرف آسمان بلند کرد و گفت: «اللّهمّ اجعل لى عندک عهدا واجعل لى عندک ودّا» سپس این آیه نازل گردید.[۸]

عبدالرحمن بن عوف گوید: وقتى به سوى مدینه مهاجرت کردم از فراق دوستانم در مکه که از زمره آن‌ها شیبة و عتبة پسران ربیعة و نیز امیة بن خلف بودند در خود احساس ناراحتى کردم سپس این آیه نازل شد.[۹]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا «96»

همانا كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام داده‌اند به زودى خداى رحمان براى آنان محبّتى (در دلها) قرار مى‌دهد.

نکته ها

رها ديده‌ايم كه هرگاه انسان‌هاى با ايمان و صالح از دنيا مى‌روند، حتّى افراد لاابالى و فاسق هم در غم فرو مى‌روند و ناخودآگاه به عزا مى‌نشينند و اشك مى‌ريزند و يادش را گرامى داشته، قبرش را زيارت مى‌كنند و يا خاطراتش براى ديگران بازگو مى‌كنند. همه اينها به خاطر فطرت پاك وكمال‌دوستى انسان است.

آرى، كسى كه تنها به خدا دل ببندد، خداوند هم دل‌هاى مردم را به او متوجّه مى‌كند. كسى كه به ياد خدا باشد، خداوند او را ياد مى‌كند. «فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ» «1»

از امام صادق عليه السلام روايت شده است: ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام پاداشى است كه خدا به مؤمنان داراى عمل صالح مى‌دهد. «2» و نظير اين روايت از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در مورد مهر و محبّت اهل ايمان به علىّ عليه السلام آمده است. «3»

پیام ها

1- ايمان بدون عمل و عمل بدون ايمان، كارساز نيست. آمَنُوا وَ عَمِلُوا ...

2- ايمان وكار شايسته، كليد محبوبيّت نزد مردم است. إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ‌ ... وُدًّا هرگاه ديديم محبوبيّت ما كم شده، عقيده يا عملكرد خود تجزيه و تحليل كنيم. زيرا كه وعده‌ى خداوند تخلّف ندارد.


«1». بقره، 152.

«2». كافى، ج 1، ص 431.

«3». تفسير فرات، ص 247.

جلد 5 - صفحه 315

3- محبوب‌شدن به دست خداست. «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ» دلها نيز به دست اوست.

4- محبوب شدن، رحمتى الهى است كه نصيب مؤمنان و صالحان مى‌شود.

«سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ»

5- ممكن است امروز به كار شايسته‌ى شما ارج ننهند، ولى صبر و تلاش مداوم‌

شما، در آينده به ثمر خواهد نشست. سَيَجْعَلُ‌ ...

6- محبوبيّت، از الطاف و پاداش‌هاى الهى در دنياست. «سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مؤمنان وصالحان علاوه بر پاداش آخرت، در همين دنيا نيز پاداش مى‌گيرند)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (96)

بعد از آن در بيان حال مؤمنان مى‌فرمايد:

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا: بدرستى كه آنانكه ايمان آوردند به خدا و رسول. وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ‌: و بجا آوردند كارهاى شايسته پسنديده. سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا: زود است كه قرار دهد براى ايشان خداوند بخشنده، دوستى در دلهاى‌


«1» بحار الانوار ج 77 ص 113- 112 با كمى اختلاف.

جلد 8 - صفحه 232

مردمان، يعنى مودت و محبت ايشان را در دلها افكند بى‌اسباب و وسائطى از قرابت و صداقت و غير آن، بلكه به محض اختراع باشد از جانب حضرت احديت. و اين كرامتى است مخصوص به اولياء كه حق تعالى ايشان را به آن اختصاص داده به جهت اعظام و اجلال آنها، چنانچه رعب و هيبت را انداخته در دلهاى دشمنان خود.

تبشير: به اتفاق فريقين، اين آيه در شأن حضرت امير المؤمنين عليه السلام نازل شده.

اما خاصه اخبار مستفيضه:

1- على بن ابراهيم به اسناد خود از ابى بصير كه گفت: به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم: قول خداى تعالى‌ «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» فرمود: ولايت امير المؤمنين عليه السلام ودّى است كه خداى تعالى ذكر فرموده‌ «1».

2- محمد بن العباس به اسناد خود از حضرت صادق عليه السلام روايت نموده كه: اين آيه نازل شد در حق على عليه السّلام، پس نيست مؤمنى مگر آنكه در قلب او دوستى باشد براى على عليه السّلام‌ «2».

3- سيد رضى (قدس اللّه سره) در خصايص به اسناد خود از ابن عباس كه:

اين آيه در باره امير المؤمنين نازل شد كه محبتش در قلوب مؤمنين باشد «3».

اما عامّه:

1- ثعلبى در تفسير خود گفته: يعنى ايشان را خدا دوست مى‌دارد و دوستى ايشان را در دل مؤمنان مى‌اندازد از اهل آسمانها و زمين‌ها. پس به سند خود روايت نموده از براء بن عازب كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله خطاب كرد به على كه بگو خداوند قرار داده براى من نزد خود عهدى و در سينه‌هاى مؤمنان مودت و محبتى، حق تعالى اين آيه نازل فرمود. حافظ ابو نعيم همين روايت را در


«1» تفسير برهان ج 3 ص 27.

«2» همان مدرك.

«3» تفسير برهان ج 3 ص 28.

جلد 8 - صفحه 233

كتاب «ما نزل القرآن فى على» به سندهاى خود از براء بن عازب روايت نموده‌ «1».

2- ابن المغازلى در مناقب از ابن عباس كه گفت: اخذ رسول اللّه (ص) يدى و اخذ بيد علىّ فصلّى اربع ركعات ثمّ رفع يده الى السّماء فقال اللّهمّ سئلك موسى بن عمران و انا محمّد اسئلك ان تشرح لى صدرى و تيسّر لى امرى و تحلل لى عقدة من لسانى يفقهوا قولى و اجعل لى وزيرا من اهلى عليّا اشدد به ازرى و اشركه فى امرى، قال ابن عباس فسمعت مناديا ينادى يا احمد قد اعطيت ما سئلت فقال النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله يا ابا الحسن ارفع يدك الى السّماء و ادع ربّك و اسئله يعطيك فرفع يده الى السّماء و هو يقول: اللهمّ اجعل لى عندك عهدا و اجعل لى عندك ودّا فانزل اللّه تعالى على نبيّه صلّى اللّه عليه و آله انّ الّذين امنوا و عملوا الصّالحات سيجعل لهم الرّحمن ودّا فتلاها النبىّ على اصحابه فعجبوا من ذلك عجبا شديدا، فقال النّبىّ صلّى اللّه عليه و آله ممّ تعجبون؟ انّ القران اربعة ارباع فربع فينا اهل البيت خاصّة و ربع حلال و ربع حرام و ربع فضائل و احكام و اللّه انزل فينا كرائم القران‌ «2».

رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله، دست من و دست على عليه السلام را گرفت، پس چهار ركعت نماز بجا آورد و دست به آسمان بلند و گفت: خدايا موسى از تو سؤال نمود و عطا فرمودى و من محمد سؤال مى‌كنم اينكه شرح صدر به من عطا فرما و آسان گردان امر مرا و گره از زبان من بردار و بفهمان قول مرا و قرار ده براى من وزيرى از اهل من على را و محكم فرما پشت مرا و شريك نما او را در امر من. ابن عباس گويد: پس شنيدم منادى ندا نمود: اى احمد بتحقيق عطا فرموديم آنچه سؤال نمودى. پس حضرت فرمود: يا ابا الحسن بلند كن دست خود را و بخوان خدا را و سؤال كن تا عطا فرمايد؛ امير دست به دعا (بلند) و گفت:

خدايا براى من قرار ده نزد خود عهد و دوستى، آيه شريفه نازل و حضرت رسول بر اصحاب تلاوت نمود، پس تعجب نمودند تعجب شديدى. حضرت فرمود: از چه‌


«1» همان مدرك بنقل از تفسير ثعلبى.

«2» تفسير برهان ج 3 ص 25 بنقل از ابن مغازلى.

جلد 8 - صفحه 234

تعجب كنيد؟ قرآن چهار ربع است: ربعى در شأن ما اهل بيت بخصوصه، و ربعى حلال، و ربعى حرام، و ربعى فضايل و احكام. قسم به خدا نازل فرموده در شأن ما بهترين قرآن را.

3- نيشابورى در تفسير خود، ابن مردويه در مناقب، سجستانى در غرايب القرآن، طبرى در خصايص، ابن حجر در صواعق تماما نقل نموده‌اند كه اين آيه در شأن على عليه السلام نازل شده است. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمنِ عَبْداً (93) لَقَدْ أَحْصاهُمْ وَ عَدَّهُمْ عَدًّا (94) وَ كُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَرْداً (95) إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (96) فَإِنَّما يَسَّرْناهُ بِلِسانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا (97)

وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُمْ مِنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزاً (98)

ترجمه‌

نيست هر كس در آسمانها و زمين است مگر آنكه آينده باشد نزد خداوند بخشنده بنده وار

همانا بتحقيق احاطه نمود بر آنها و شمردشان شمردنى‌

و تمام آنها آينده‌اند نزد او روز قيامت منفرد

همانا آنانكه ايمان آوردند و بجا آوردند كارهاى شايسته را زود باشد كه قرار دهد براى ايشان خداوند بخشنده دوستى را

پس جز اين نيست كه آسان كرديم آنرا بزبان تو تا مژده دهى بآن پرهيز كاران را و بيم دهى بآن گروهى را كه دشمنان شديد عداوتند

و چه بسيار هلاك كرديم پيش از آنها از اهالى اعصار آيا مى‌بينى از آنها احديرا يا ميشنوى از ايشان صوت آهسته‌اى.

تفسير

نيست هيچ كس از كسانيكه در آسمان و زمين هستند از ملائكه و جن و انس و ذكور و اناث و شاه و گدا مگر آنكه راجع و آينده و حاضر باشد در مقام اقدس ربوبى مانند عبد ذليل منقاد مملوك خواه پيغمبر باشد خواه فرشته خواه بى‌پدر بدنيا آمده باشد خواه با پدر و همه از رحمت رحمانيّه خداوند موجود و مرزوق شده و هستند و نميشود مجانس و مماثل با او باشند تا بشود فرزند حقيقى او


جلد 3 صفحه 495

شوند و نيز مناسب نيست فرزند او خوانده شوند چون بنده و مملوك شباهتى بمولى و مالك ندارد و جسارت بمولى است اگر چنين نسبتى فرض شود لذا هيچ يك از كسانيكه مردم آنها را فرزند خدا خواندند از ملائكه و بشر هيچگاه مدّعى چنين نسبتى نشدند و همه معترف بعبوديت بوده و خواهند بود و خداوند تمام اهل آسمانها و زمين را احصاء و حصر و تعداد فرموده چون همه در حيطه تصرّف و قبضه قدرت اويند و بتمام ذوات و صفات و افعال و اقوال و حركات و سكنات آنها احاطه علميّه دارد مانند آنكه همه را تعداد فرموده و مردم روز قيامت در پيشگاه الهى حاضر ميشوند در حاليكه هر يك منفرد از همه كس و همه چيز است نه مالى دارد و نه اولادى و نه دوستى و نه ياورى و نه همّى جز همّ بخود و تحيّر در عاقبت امر خويش و انتظار فرمان الهى در باره او با آنكه جز خداوند فرما نفرمائى نيست حتى شفعاء هم بايد باذن او شفاعت كنند و از آثار ايمان بمبدء و معاد و بجا آوردن اعمال خيريّه آنستكه خداوند مودّت و محبّت آنها را در قلوب يكديگر جاى ميدهد بطوريكه همه همديگر را دوست دارند و همه امير المؤمنين عليه السّلام را از همه بيشتر دوست دارند چنانچه قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام در حضور پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نشسته بود پس آنحضرت فرمود اى على بگو خدايا مودّت مرا در دلهاى اهل ايمان قرار ده پس اين آيه نازل شد و عيّاشى ره از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دعا فرمود كه خدايا مودت على را در سينه‌هاى اهل ايمان قرار ده و هيبت و عظمت او را در سينه‌هاى اهل نفاق پس اين آيه نازل شد و در كافى از آنحضرت نيز اين معنى را كه تفسير ودّ بولايت امير المؤمنين عليه السّلام باشد نقل نموده و در مجمع از امام باقر عليه السّلام و جابر بن عبد اللّه نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بامير المؤمنين عليه السّلام فرمود بگو خدايا قرار ده براى من در نزد خود عهدى و قرار ده براى من در دلهاى اهل ايمان مودتى و او هر دو دعا را نمود پس اين آيه نازل شد و ظاهرا قسمت اوّلش راجع به آيه‌ لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً باشد كه در ضمن آيات سابقه اشاره بآن شد و خداوند قرآن را بلغت عرب نازل و قرائت آنرا بر حضرت ختمى مرتبت آسان فرمود تا بسهولت بتواند بشارت بدهد ببهشت و نعيم بى‌پايان آن اهل تقوى و پرهيزكارى را و بيم دهد از عذاب جهنم دشمنان شديد العداوة از اهل كفر


جلد 3 صفحه 496

و نفاق را چون لدّ جمع الدّاست كه بر دشمن سر سخت اطلاق ميشود و از ابن عباس نقل شده كه مراد قريشند و قمى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد اصحاب جدل و خصومتند و در كافى و قمى ره از آنحضرت نقل نموده كه خداوند آسان فرمود بر زبان پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اعلام نمودن ولايت امير المؤمنين عليه السّلام را به اهل ايمان پس بشارت داد ايشان را باو و انذار فرمود كفّار را كه مراد از قوما لدّا در اين آيه ميباشند و چه بسيار خداوند قبل از قريش و دشمنان امير المؤمنين عليه السّلام اقوامى را كه اهل اعصار سابقه بودند هلاك فرمود بانواع عذابها از خسف و غرق و حرق و غيرها پس نبايد آنها مطمئن بمهلت چند روزه باشند و نبايد پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و امير المؤمنين عليه السّلام متأثر از حال آنها باشند خداوند هر وقت بخواهد آنها را بجزاى اعمالشان خواهد رسانيد چنانچه پيشينيان آنها را بسزاى كردارشان رسانيد بطوريكه اثرى از آثار آنها باقى نماند آيا احساس ميكنى تو اى پيغمبر من و مى‌بينى يكنفر از آنها را يا ميشنوى آواز خفى و صحبتى از آنان كه در ميان باشد نه چنين است بلكه محو و نابود شدند در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس مداومت بخواندن سوره مريم نمايد نميرد تا آنكه از جان و مال و اولاد بهره‌مند گردد و در آخرت از ياران حضرت عيسى باشد و بقدر ملك حضرت سليمان باو اجر داده شود اللهم وفقنا بمداومتها و الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 3 صفحه 497

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات‌ِ سَيَجعَل‌ُ لَهُم‌ُ الرَّحمن‌ُ وُدًّا (96)

بدرستي‌ ‌که‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آورده‌ بودند و اعمال‌ صالحه‌ بجا آورده‌ بودند خداوند رحمان‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ قرار دهد ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ مودت‌ و محبت‌ دوستي‌ و وداد مؤمنين‌ ‌در‌ دنيا يكي‌ ‌از‌ امور مهمه‌ اسلام‌ ‌است‌ و آيات‌ شريفه‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ باب‌ بسيار ‌است‌.

و بالعكس‌ بغض‌ و عداوت‌ كفار و معاندين‌ ‌هم‌ يكي‌ ‌از‌ امور مهمه‌ اسلام‌ ‌است‌، اما نسبت‌ ‌به‌ خاندان‌ نبوت‌ ائمه‌ اطهار ‌از‌ اركان‌ ايمان‌ ‌است‌ ‌حتي‌ سؤال‌ شد ‌از‌ امام‌ ‌عليه‌ السّلام‌.

‌که‌ هل‌ الحب‌ و البغض‌ ‌من‌ الايمان‌ جواب‌ فرمود:

هل‌ الايمان‌ الا الحب‌ و البغض‌

نفس‌ دوستي‌ ‌اينکه‌ خوانواده‌ و بغض‌ اعداء ‌آنها‌ جزو عقايد ‌است‌ ‌که‌ بدون‌ ‌آن‌ ‌از‌ ايمان‌ خارج‌ ميشود، و اما آثار حب‌ و بغض‌ ‌از‌ فروع‌ مهمه‌ واجب‌ ‌است‌، ‌که‌ گفتند فروع‌ دين‌ ده‌ ‌است‌.

صلاة زكاة خمس‌ صوم‌ حج‌ جهاد امر بمعروف‌ نهي‌ ‌از‌ منكر تولي‌ تبري‌ و اجر رسالت‌ ‌است‌.

قُل‌ لا أَسئَلُكُم‌ عَلَيه‌ِ أَجراً إِلَّا المَوَدَّةَ فِي‌ القُربي‌ شوري‌ آيه 22 و نيز فرمود قُل‌ ما سَأَلتُكُم‌ مِن‌ أَجرٍ فَهُوَ لَكُم‌ سبأ آيه 46‌-‌ و اما مودة مؤمنين‌ و بغض‌ اعداء دين‌، آيات‌ بسياري‌ ‌در‌ تأكيد ‌آن‌ داريم‌. و بالعكس‌ بغض‌ مؤمنين‌ و مودت‌ كفار و معاندين‌ نهي‌ اكيد ‌در‌ آيات‌ شريفه‌ ‌است‌، و ‌در‌ خبر داريم‌

‌من‌ احب‌ حجر احشره‌ اللّه‌ معه‌

فرداي‌ قيامت‌ مؤمنين‌ ‌با‌ ‌هم‌ محشور ميشوند ‌در‌ بهشت‌.

إِن‌َّ الَّذِين‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات‌ِ سَيَجعَل‌ُ لَهُم‌ُ الرَّحمن‌ُ وُدًّا و كفار و اهل‌ عذاب‌ ‌در‌ جهنم‌ ‌با‌ ‌هم‌ محشور مي‌گردند ‌که‌ ‌گفت‌

حشر محبان‌ ‌علي‌ ‌با‌ ‌علي‌ ‌است‌

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 96)- ایمان سر چشمه محبوبیت! در این آیه و دو آیه بعد باز هم سخن از مؤمنان با ایمان و نیز ظالمان و ستمگران بی‌ایمان، و سخن از قرآن و بشارتها و انذارهای آن است.

نخست می‌فرماید: «مسلما کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام داده‌اند خداوند رحمان محبتی برای آنان در دلها قرار می‌دهد» (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا).

ایمان و عمل صالح بازتابی دارد به وسعت عالم هستی، و شعاع محبوبیت حاصل از آن تمام پهنه آفرینش را فرا می‌گیرد، ذات پاک خداوند چنین کسانی را دوست دارد، نزد همه اهل آسمان محبوبند، و این محبت در قلوب انسانهایی که در

ج3، ص108

زمین هستند پرتو افکن می‌شود.

روایات متعددی در شأن نزول این آیه از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله نقل شده است که نشان می‌دهد نخستین بار این آیه در مورد علی علیه السّلام نازل گردیده است، ولی نزول این آیه در مورد علی علیه السّلام به عنوان یک نمونه أتمّ و أکمل است و مانع از تعمیم مفهوم آن در مورد همه مؤمنان با سلسله مراتب، نخواهد بود.

نکات آیه

۱- ایمان و عمل صالح موجب نفوذ محبوبیت شخص مؤمن در دل هاى مردم است. (إنّ الذین ءامنوا ... سیجعل لهم الرحمن ودًّا) «ودّ» به معناى میل و محبت است. و مراد از آن، به قرینه «لهم»، محبتى است که خداوند براى مؤمنان در دل هاى دیگران قرار مى دهد.

۲- محبوبیت در دل هاى مردم، از جمله پاداش هاى خداوند به مؤمنان داراى کردار نیک. (إنّ الذین ءامنوا ... سیجعل لهم الرحمن ودًّا)

۳- مسلمانان صدراسلام (در مکه) از سوى کافران و مشرکان گرفتار فشارهاى روحى و تنگناهاى روانى بودند. (إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت سیجعل) با توجه به نزول این آیات در مکّه، جمله «سیجعل ...» باید وعده اى نزدیک به مسلمانان صدراسلام باشد. این نوید حکایت از آن دارد که مسلمانان در زمان نزول آیات، در شرایط سختى از نظر روحى و روانى و مقبولیت اجتماعى قرار داشتند.

۴- محبوبیت اجتماعى و ایجاد پایگاه در دل هاى مردم، وعده خداوند به مسلمانان رنج کشیده صدراسلام (إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت سیجعل) نزول این آیات در مکه و همچنین ارتباط آن با آیات پیشین - که حاوى ادعاهاى نارواى مشرکان و فشارهاى روحى و تبلیغاتى آنان بود - چنین اقتضا دارد که جمله «سیجعل ...»، وعده خداوند به محبوب شدن مؤمنان و یافتن پایگاه مناسب اجتماعى در میان مردمان آن عصر باشد.

۵- خداوند، مؤمنان نیک کردار را در صحنه قیامت از رنج تنهایى نجات خواهد داد. (و کلّهم ءاتیه یوم القیمة فردًا . إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت سیجعل) چنان که برخى از مفسران گفته اند، این آیه مى تواند در ارتباط با مضمون آیه قبل و مربوط به صحنه قیامت باشد; زیرا همگان در صحنه قیامت تنها و بى یاورند (و کلّهم ءاتیه یوم القیامة فرداً). این آیه بشارتى است براى مؤمنان که خداوند آنان را در آن روز، تنها نخواهد گذاشت و به زودى آنان را از انس و محبت دیگران برخوردار خواهد ساخت.

۶- پیوستگى ایمان و عمل صالح، شرط بارورى و ثمردهى کامل آنها (إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصلحت سیجعل ... ودًّا)

۷- محبوبیت یافتن مؤمنان نیک کردار در دل ها، جلوه اى از رحمت گسترده خداوند است. (إنّ الذین ءامنوا ... سیجعل لهم الرحمن ودًّا)

موضوعات مرتبط

  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۳
  • ایمان: آثار اجتماعى ایمان ۱; آثار ایمان ۶
  • خدا: پاداشهاى خدا ۲; نشانه هاى رحمت خدا ۷; وعده هاى خدا ۴
  • صالحان: پاداش صالحان ۲; صالحان در قیامت ۵; فضایل صالحان ۵; محبوبیت صالحان ۱، ۲، ۷; نجات اخروى صالحان ۵; نجات از تنهایى صالحان ۵
  • عمل صالح: آثار اجتماعى عمل صالح ۱; آثار عمل صالح ۶
  • کافران مکه: اذیتهاى کافران مکه۳
  • مؤمنان: پاداش مؤمنان ۲; فضایل مؤمنان ۵; محبوبیت مؤمنان ۱، ۲، ۷; مؤمنان در قیامت ۵; نجات اخروى مؤمنان ۵; نجات از تنهایى مؤمنان ۵
  • محبوبیت: عوامل محبوبیت ۱
  • مسلمانان: اذیت مسلمانان صدراسلام ۳; محبوبیت مسلمانان صدراسلام ۴; مشکلات مسلمانان صدراسلام ۳; وعده به مسلمانان صدراسلام ۴
  • مسلمانان مکه: اذیت مسلمانان مکه ۳; مشکلات مسلمانان مکه ۳
  • مشرکان مکه: اذیتهاى مشرکان مکه ۳

منابع

  1. البرهان فی تفسیرالقرآن.
  2. تفسیر على بن ابراهیم.
  3. طبرسى صاحب مجمع البیان.
  4. کتاب الخصائص از سید رضى.
  5. ابن شهر آشوب و کتاب غریب القرآن از عزیزى سجستانى.
  6. کتاب فضائل امیرالمؤمنین از موفق بن احمد از علماى عامه.
  7. آیات ۲۵ تا ۳۱ سوره طه، (ترجمه) «خدایا به من شرح صدر عطا کن و کار مرا آسان گردان و عقده را از زبان من بگشاى تا گفتار مرا بفهمند و وزیرى از اهل من قرار بده، هارون برادر مرا و به وسیله او پشت مرا محکم گردان».
  8. کتاب المناقب از ابن المغازلى شافعى از علماى عامه.
  9. تفسیر جامع البیان.